یک رسانه سعودی پنجشنبه هفته گذشته گزارش داد که پادشاه و ولیعهد عربستان دو نامه از رئیس جمهوری اسلامی ایران دریافت کردهاند. مفاد این دو نامه افشا نشده اما «دنیایاقتصاد» به نقل از برخی منابع آگاه از جزئیات این دو نامه مطلع شده که محتوا، ناظر بر دعوت رسمی متقابل رئیسجمهور ایران از پادشاه و ولیعهد سعودی برای سفرهای جداگانه به ایران و همچنین توسعه و ارتقای روابط است.
با گذشت 6 ماه از توافق ایران و عربستان برای احیای روابط دیپلماتیک که هفته گذشته منجر به استقرار سفرای دو کشور در تهران و ریاض شد، یک رسانه سعودی پنجشنبه هفته گذشته گزارش داد که پادشاه و ولیعهد عربستان دو نامه از رئیسجمهوری اسلامی ایران دریافت کردهاند.
مفاد این دو نامه افشا نشده اما «دنیایاقتصاد» به نقل از برخی منابع آگاه از جزئیات این دو نامه مطلع شد.
این دو نامه ناظر بر دعوت رسمی متقابل رئیسجمهور ایران از پادشاه و ولیعهد سعودی برای سفرهای جداگانه به ایران و همچنین توسعه و ارتقای روابط است.به نظر میرسد پس از بازگشایی سفارتخانههای دو کشور و برقراری رسمی روابط، تهران و ریاض به دنبال این هستند تا گوی سبقت را از حریف برای میزبانی بربایند.اهمیت این مساله پس از دههها تنش به میزانی هست که ایران و عربستان بخواهند ماهها وقت صرف متقاعدسازی طرف مقابل برای انجام این سفر کنند. وضعیتی که حتی میتواند پای طرفهای ثالث را برای میانجیگری دوباره در روابط باز کند.
روزنامه سعودی عکاظ روز پنجشنبه 23 شهریور در گزارشی با پرداختن به این موضوع نوشت که سلمان بن عبدالعزیز پادشاه و محمد بنسلمان ولیعهد عربستان سعودی دو نامه از سید ابراهیم رئیسی رئیسجمهوری اسلامی ایران در رابطه با روابط دوجانبه و راههای تقویت و پشتیبانی از آن در زمینههای مختلف دریافت کردهاند. برپایه این گزارش، این دو نامه را ولید بن عبدالکریم الخریجی معاون وزیر خارجه عربستان به نیابت از فیصل بن فرحان وزیر خارجه این کشور در جریان دیدار علی رضا عنایتی سفیر جمهوری اسلامی ایران در ریاض دریافت کرد. عکاظ به این چند خط بسنده کرده و خبرگزاریهای ایرانی نیز صرفا به پوشش خبر این دیدار و تحویل دو نامه از سوی سفیر ایران به مقام وزارت خارجه عربستان پرداختند.
رمزگشایی از محتوای دعوت نامه ها
یک منبع در وزارت امور خارجه که نخواست نامش فاش شود، جزئیاتی از محتوای این نامه را با «دنیایاقتصاد» در میان گذاشت. این منبع گفت: چند ماه قبل طرف سعودی از جمله شخص ملک سلمان دعوت نامه کتبی داد و از رئیسجمهور ایران برای سفر به عربستان دعوت به عمل آورد و ابراز امیدواری کردند که هر چه زودتر این برنامه تنظیم شود. متقابلا ما هم از پادشاه سعودی برای سفر به ایران دعوت کردیم. ابتدا این دعوت بهصورت شفاهی ابراز شد. اما پس از مدتی متن این دعوت نامه در تهران تنظیم و مکتوب شد و در زمانی که علیرضا عنایتی سفیر جمهوری اسلامی ایران در ریاض مستقر شد، دعوت نامههای کتبی را بهطور رسمی به طرف سعودی تقدیم کردند.
این منبع افزود: در دیدار عنایتی با خریجی معاون وزیرخارجه عربستان دو دعوت نامه بهصورت جداگانه یکی از ملک سلمان و یکی هم از محمد بنسلمان ولیعهد برای سفر به ایران صورت گرفت. موضوعی که البته خیلی پیشتر بهصورت شفاهی صورت گرفته و در اخبار و در جریان ملاقاتها منتشر شده بود. بنابراین محتوای این دو نامه جداگانه دعوت رسمی از پادشاه و ولیعهد عربستان سعودی برای سفر به جمهوری اسلامی ایران است. این منبع با اشاره به اینکه این دعوت نامه از مدتها قبل آماده بود، ابراز کرد: اگر طرف سعودی تبادل سفیر را خیلی زودتر انجام میداد، مسلما سفیر ایران نیز از مدتها قبل میتوانست در ریاض مستقر شود و این دعوتنامهها را تقدیم مقامات عربستان کند. این منبع در بخش دیگری از اظهارات خود اشاره کرد: در دعوت نامهها معمولا از یک قالب کلی و فرمت مشخص برای تحکیم و توسعه مناسبات استفاده میشود که عرف رایجی در این نوع نامه نگاریهاست.
این منبع ادامه داد: طبیعی است که در این برنامهها و به خصوص پس از احیای روابط، هر کسی مترصد این است که زودتر از طرف مقابل میزبانی کند. برای ما مناسب این است که طرف سعودی بیاید و متقابلا برای سعودیها نیز مناسب این است که طرف ایرانی را به عربستان بکشانند. حتی وقتی دو طرف به توافق نمیرسند، این فرآیند طول خواهد کشید و سراغ کشور ثالث خواهند رفت، همان وضعیتی که اکنون ما با تروئیکای اروپایی داریم.
این منبع در بخش دیگری از جزئیات این نامه و ناظر بر توسعه مناسبات گفت: جمهوری اسلامی در توسعه روابط با عربستان جدی است که بروز و ظهور آن را میتوان در این دو دعوت نامه مکتوب جداگانه سراغ گرفت. توسعه مناسبات دوجانبه اقتصادی صددرصد در دستور کار دو طرف در حوزههای مختلف تجاری، فناوری، انرژی، گردشگری و... قرار دارد، با این حال الزامات خاص خود را دارد که نیازمند زمان و ابعاد فکر شده برای روابط است. پادشاه سعودی چند روز پس از توافق ایران و عربستان در پکن از رئیسجمهور ایران برای سفر رسمی به ریاض دعوت کرد و خواستار تقویت همکاریهای اقتصادی و منطقهای شد. این خبر را محمد جمشیدی، معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور 28 اسفند ماه و چند روز پس از توافق ازسرگیری رابطه تهران و ریاض اعلام کرد.
جمشیدی در پیامی که در صفحه شخصی خود در فضای مجازی نوشت از نامه «سلمان بن عبدالعزیز»، پادشاه عربستان به آیتالله رئیسی خبر داد و اعلام کرد که پادشاه سعودی با استقبال از توافق دو کشور از رئیسجمهور کشورمان برای سفر رسمی به ریاض دعوت کرد و خواستار تقویت همکاریهای اقتصادی و منطقهای شد. رئیسجمهور کشورمان نیز با استقبال از این دعوت، بر آمادگی ایران برای تقویت همکاریها تاکید کرد.
۱۰ روز پس از اعلام خبر دعوت پادشاه عربستان از رئیسی برای سفر به ریاض، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه نیز در گفتوگو با «الجزیره» گفت که ایران نیز تصمیم دارد تا اقدامی مشابه انجام دهد و برای «ملک سلمان» دعوتنامه بفرستد. ایران و عربستان ۱۹ اسفندماه سال گذشته پس از 7 سال قطع رابطه با تلاشهای میانجیگرانه چین برای ازسرگیری رابطه توافق کردند.
تحلیل محتوای دعوتنامه ها
تاکید رئیسجمهور ایران بر توسعه مناسبات بین ایران و عربستان سعودی که میتواند با سفر پادشاه یا ولیعهد سعودی به ایران در یک آینده اگر نگویم نزدیک همراه شود، سوالاتی را در خصوص تحلیل محتوای این نامه به میان آورده است. اینکه بهرغم آمادگی دو کشور برای تجارت و سرمایهگذاری از اکنون تا چند ماه آینده چه کار اقتصادیای میتواند صورت بگیرد؟ آیا صرف حسن نیت و تاکید لفظی بر رشد روابط تجاری و توسعه همکاریها در عمل هم میتواند منجر به سرمایهگذاری و تبادلات اقتصادی میان تهران و ریاض شود؟ در پاسخ به این پرسشها باید گفت که انتظار زود و زیاد از مناسبات اقتصادی ایران و عربستان غیرواقع بینانه است و نمیتواند در یک بازه زمانی 6 ماه تا یکسال آینده هم محقق شود. صرفا آنچه محتمل است، رشد آمار تجارت (صادرات-واردات) بین دو کشور است که میتواند از رقم کنونی 14 میلیون دلار به نزدیک به 200 میلیون دلار در گام اول برسد و در سالهای پیش رو و با فرض ثبات در روابط سیاسی بتواند آمار سالهای 1389-1387 یعنی 500 تا 700 میلیون دلار را رد کند و به یک میلیارد دلار برسد.
بهرغم رشد اقتصاد عربستان و رونمایی از سند چشمانداز 2030 که پادشاهی را در معرض تغییرات اقتصادی و اجتماعی گسترده قرار داده و نقشه راه سیاست خارجی این کشور را نیز به نوعی هدایت میکند، اما زیرساختهای لازم در روابط ایران و عربستان اساسا سنخیت و همترازی لازم را با احیای روابط و اظهارات مثبت بین دو کشور ندارد. در واقع باید گفت که احیای روابط و صدور بیانیهها و دعوت نامهها موضوعی دوجانبه است و دو طرف آزادی عمل زیادی در آن دارند، اما زمانی که بحث از موضوع اقتصاد و تجارت میشود، پای متغیرهای مداخلهگر را بلافاصله به میان میآورد. از جمله این متغیرها مساله تحریمهای اقتصاد ایران و اقتصادهای نفتی و ناهم تکمیلی بین دو کشور است که اقتصاد و تجارت را در حاشیه قرار داده است.
تغییر این وضعیت منوط به گامهای جدیتر بهویژه پس از دیدار و ملاقات مقامات ارشد بین دو کشور و پیادهسازی نقشه راه روابط بین ایران و عربستان خواهد بود. تنها با ترسیم چنین چشماندازی است که میتوان انتظار داشت روابط سیاسی و دیپلماتیک تهران و ریاض پس از دههها تنش، قطع روابط و تخاصم وارد فضای جدیدی از همکاریها شود که در آن اقتصاد جایگاه واقعی خود را پیدا کند. تاکید سفیر تازه مستقر شده عربستان در تهران بر سند چشمانداز 2030 به عنوان نقشه راه روابط عربستان با جمهوری اسلامی در دوران جدید میتواند ترجمان واقعی به خود بگیرد؛ اگر ریاض فراتر از اظهارات مثبت و دوستانه پیش برود و ایران نیز زیرساختهای لازم و ابتدایی برای رشد تجارت را فراهم کند.