bato-adv
کد خبر: ۶۶۴۱۹۲

گره در ماجرای پسری که به کما رفت؛ پای نامزدش در میان است؟

گره در ماجرای پسری که به کما رفت؛ پای نامزدش در میان است؟

در حالی که ۴ ماه از به کما رفتن پسر جوان گذشته بود وی حالش بهبود یافت، اما پزشکان اعلام کردند به خاطر نرسیدن اکسیژن به مغز و آسیب سلول‌های مغزی دیگر نمی‌تواند مانند قبل حرکت کند. با این حال پسر جوان پس از به‌هوش آمدن از شهلا شکایت کرد و با صدور کیفرخواست پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

تاریخ انتشار: ۱۰:۳۹ - ۱۹ شهريور ۱۴۰۲

زن جوانی که متهم است با خوراندن قرص متادون به پسر مورد علاقه‌اش وی را تا یک قدمی مرگ کشانده در حالی پای میز محاکمه ایستاد که منکر دخالت در این حادثه شد.

به گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از شهریور سال گذشته با انتقال پسر جوانی به نام سعید به بیمارستان بهارلو تهران آغاز شد. پزشکان پس از بررسی اولیه اعلام کردند که بیمار به علت مصرف بیش از حد قرص متادون به کما رفته است. از سوی دیگر آثار ضرب و شتم روی بدن بیمار سبب شد تا کادر درمانی پلیس را در جریان ماجرا قرار دهد.

پس از حضور مأموران و تحقیقات اولیه مشخص شد که پسر جوان توسط دوستش به بیمارستان منتقل شده است. دوست سعید در توضیح ماجرا به مأموران گفت: ساعاتی پیش دوستم به خانه نامزدش شهلا در شهرری رفته بود که بعد از ساعتی نامزدش با من تماس گرفت و گفت سعید حالش بد شده بیا او را به بیمارستان ببر. وقتی درباره علت موضوع پرسیدم گفت که سعید قرص متادون مصرف کرده و حالش بد شده است. من هم بلافاصله خودم را به آنجا رساندم و با اورژانس سعید را به بیمارستان منتقل کردیم.

در ادامه زن جوان به پلیس گفت: آن روز سر موضوعی تلفنی با سعید بحثمان شد او به یکباره به خانه‌مان آمد اول نمی‌خواستم اجازه بدهم که وارد شود، اما وقتی دیدم حالت طبیعی ندارد ترسیدم و در را باز کردم. پس از آن باهم بحث‌مان شد و برای اینکه آرام شود چند قرص خورد، اما به یکباره حالش بد شد.

در شاخه دیگری از تحقیقات مأموران زندگی شهلا را مورد بررسی قرار دادند و معلوم شد که همسایه‌ها و ساکنان آپارتمانی که شهلا با مادرش در آن زندگی می‌کرد بار‌ها شکایاتی را مبنی بر رفت و آمد‌های مشکوک این مادر و دختر مطرح کرده‌اند.

به این ترتیب زن جوان بازداشت شد و با ادعایی جدید عنوان کرد: من و سعید یکسال قبل باهم آشنا شدیم و او به خانه ما رفت و آمد داشت و قصد داشتیم باهم ازدواج کنیم البته مادر من و خانواده او با ازدواج ما مخالف بودند، اما به خاطر علاقه‌ای که به هم داشتیم رابطه مان را ادامه دادیم تا اینکه مدتی قبل باهم دعوا کردیم و به او تأکید کردم که دیگر حق ندارد به خانه ما بیاید، اما روز حادثه آمد و، چون می‌دانستم که چندبار دست به خودکشی زده پناهش دادم. سعید از من خواست تا برایش قرص متادون بیاورم، اما من این کار را نکردم الان می‌گویند داخل خونش متادون بوده است که من بی‌خبرم.

اما جواب آزمایشات پزشکی قانونی نشان داد که پسر جوان علاوه بر متادون، قرص کلونازپام هم مصرف کرده ضمن اینکه راز آثار ضرب و شتم بر بدن سعید نیز فاش نشده بود. در حالی که ۴ ماه از به کما رفتن پسر جوان گذشته بود وی حالش بهبود یافت، اما پزشکان اعلام کردند به خاطر نرسیدن اکسیژن به مغز و آسیب سلول‌های مغزی دیگر نمی‌تواند مانند قبل حرکت کند. با این حال پسر جوان پس از به‌هوش آمدن از شهلا شکایت کرد و با صدور کیفرخواست پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت

در ابتدای جلسه سعید با حضور در جایگاه ضمن تعریف ماجرایی که منجر به کما رفتن و نقص در سیستم حرکتی بدنش شده بود، خواستار اشد مجازات برای شهلا شد و گفت این زن مرا به عمد مسموم کرد.

پس از آن شهلا به جایگاه رفت و با رد اتهامش گفت: به سعید گفته بودم که دیگر به خانه ما نیاید. آن روز وقتی زنگ خانه ما را زد دیدم که حالت طبیعی ندارد و به خاطر اینکه اتفاقی برایش نیفتد در را باز کردم که به محض ورود روی مبل افتاد و خوابید از آنجایی که فکر می‌کردم مشروب خورده و توان نشستن ندارد چیزی نگفتم. اما معلوم بود که قبل از اینکه به خانه ما بیاید به جای دیگری رفته و مواد مخدر و مشروب مصرف کرده بود. اگر من می‌خواستم بلایی سرش بیاورم چرا باید به دوستش زنگ می‌زدم.

قاضی از سعید پرسید: آیا شما پیش از اینکه به خانه شهلا بروی به جای دیگری رفته بودی؟

سعید جواب داد: من فقط به تعمیرگاه رفته بودم و در آنجا هم که مواد یا مشروب نمی‌دهند. شهلا به خاطر اختلافی که با من داشت مسمومم کرد.

در ادامه شهلا درباره آثار ضرب و جرح روی بدن سعید گفت: وقتی آن روز به خانه مان آمد گفت با شخصی درگیر شده و، چون او اهل دعوا و درگیری بود تعجب نکردم. من دو شاهد دارم که از دوستان مشترک من و سعید هستند و عنوان کرده‌اند که روز حادثه سعید قبل از اینکه به خانه ما بیاید به خانه یکی از دوستانش رفته بود و در آنجا مواد و مشروب مصرف کرده بود.

قاضی گفت: ولی در پرونده اسمی از آن‌ها برده نشده است.

شهلا گفت: به خاطر ترس از سعید به دادگاه نمی‌آیند مگر اینکه حکم جلب شان را صادر کنید.

با پایان جلسه دادگاه قاضی دستور داد تا در جلسه بعد شاهدان حاضر شوند تا از آن‌ها تحقیق شود.

برچسب ها: مسمومیت
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین