از همان روزهای اول، کره جنوبی در ژانرهای مختلف شاهکارهایی سینمایی خلق کرده است و استعداد خاصی در ساخت تریلرهای روانشناختی داشته است. این فهرست که از فیلمهای پر از خشم و خشونت گرفته تا درامهای پیچیدهتر و روانشناختی را شامل میشود، ۱۷ فیلم کرهای که برای روزها شما را آزار خواهند داد.
در طول چند دهه گذشته، صنعت فیلم کره جنوبی تا حدودی برندهای غیرمنتظره در عرصه سینمای بین المللی بوده است. اگر چه نشانههای واضحی از پتانسیل بالای فیلمهای کرهای وجود داشت، اما تنها در سال ۲۰۲۰ بود که این نشانهها به جایزههای قابل توجهی منجر شدند.
به گزارش روزیاتو، اولین بار این بونگ جون هو با کسب جایزه اسکار بهترین فیلم برای یک فیلم غیرانگلیسی زبان تاریخ ساز شد. علاوه بر این، فیلم پارازیت یا انگل ساخته او در مجموع شش جایزه اسکار را به دست آورد؛ شاهکاری که در سطح بین المللی، ورود کره جنوبی به عرصه سینمای جهان را اعلام کرد.
از همان روزهای اول، کره جنوبی در ژانرهای مختلف شاهکارهایی سینمایی خلق کرده است و استعداد خاصی در ساخت تریلرهای روانشناختی داشته است. این فهرست که از فیلمهای پر از خشم و خشونت گرفته تا درامهای پیچیدهتر و روانشناختی را شامل میشود، ۱۷ فیلم کرهای که برای روزها شما را آزار خواهند داد.
داستان دو خواهر که به طرز تکان دهندهای تفکر برانگیز است، به عنوان یک اثر ترسناک روانشناختی در سینمای کره جنوبی شناخته میشود. کیم جی وون این فیلم را در سال ۲۰۰۳ بر اساس یک داستان عامیانه کرهای ساخته است. داستان فیلم حول دو خواهر به نامهای سو – میو سو – یئون میچرخد که پس از بازگشت از یک بیمارستان روانی به خانه پدری شان، اتفاقات هولناکی رخ میدهد. ملاقات ناخوشایند با ناپدری بدذاتشان و یک سری حوادث عجیبی که در ادامه رخ میدهد، حال و هوایی عمیقاً ناخوشایند بر این اتحاد خانوادگی دوباره حکمفرما میکند.
منتقدان این فیلم را به خاطر مولفههای تریلر روانشناختی عمیقاً تکان دهندهاش تحسین میکنند. این داستان ترسناک که پر از توهمات رنگی و افشاگریهای تکان دهنده است، درک بینندگان از واقعیت را از بین میبرد. فراتر از تغییر ادراک ذهنی، فیلم برداری آشفته فیلم، بن مایه ترسناک داستان را تقویت میکند. یک حال و هوای تقریباً شبح مانند روی خانه بزرگ و کم نور، که لوکیشن اصلی داستان به شمار میآید، سایه افکنده است.
از گوشههای سایهوار و سکوتهای طنینانداز آن میتوان وجود عوامل پنهان وحشتزا را حس کرد. تصاویر تکان دهنده، پرسپکتیوهای غیرمنتظره، و نورپردازی و سایهسازی حساب شده، برای پرورش حس ترسی که مدتها پس از انتشار تیتراژ پایانی مخاطب را آزار میدهد، به خوبی با هم سازگار شده اند.
سومین و آخرین قسمت از سری فیلمهای محبوب The Vengeance Trilogy یا سهگانه انتقام ساخته پارک چان ووک، بانوی انتقام داستان زنی را روایت میکند که به اتهام کشتن یک کودک خردسال به ناحق زندانی شده است. وقتی از زندان آزاد میشود، این زن بیگناه شروع به انتقام گیری از مردی میکند که در تمام این سالها او را مجبور کرده بود تا گناه او را گردن بگیرد و او را به زندان فرستاده و تهدید کرده که اگر این کار را انجام ندهد، دختر خردسالش را خواهد کشت.
فیلم به بن مایههای سنگین شکنجه و قتل کودکان میپردازد. اگر چه این فیلم نسبت به دو فیلم قبلی خود خشونت و خونریزی کمتری دارد، اما مطمئناً حال و هوای تاریکتری دارد. صحنههای زیادی وجود دارد که ممکن است مخاطب را آزار دهد. اگرچه این فیلم داستان انتقام را روایت میکند، اما با بسیاری از موضوعات شوم دیگری نیز سر و کار دارد. این فیلم هم از سوی تماشاگران و هم از سوی منتقدان مورد تحسین قرار گرفته است.
به طور غیر منتظرهای تاثیرگذار و تکان دهنده، فیلم میزبان یک فیلم هیولایی کرهای است که در سال ۲۰۰۶ ساخته شد. این فیلم به کارگردانی بونگ جون هو عناصری از وحشت، کمدی و نقد سیاسی را با هم ترکیب میکند. داستان فیلم درباره یک خانواده ناکارآمد است که در حال مبارزه با موجودی غول آسا هستند، هیولایی که از رودخانه هان بیرون میآید و دختر نوجوان خانواده را میرباید. در حالی که آنها با این کابوس مواجه شده و تلاش میکنند تا عضو خانواده خود را بازگردانند، با مقامات بیتفاوت و بیاحساسی جامعه روبرو میشوند.
شاهکار بونگ جون هو، بینندگان را در ابعاد مختلف شگفت زده میکند. اساساَ، این فیلم ژانر موجودات هیولایی را زیر و رو میکند تا وحشتی محسوسی را القا کند. آشکار شدن هیولا در داستان در ابتدای روز، حس فراگیر و قریب الوقوع نابودی و مرگ را تقویت میکند. با این حال، طبیعت ناآرام فیلم فراتر از وحشت آشکار است.
میزبان با انتقاد تند اجتماعی خود حس ناراحتی را بر میانگیزد و بیعرضگی دولت و بیتفاوتی عمومی را برجسته میسازد. وحشت واقعی در این فیلم اغلب ناشی از کاستیهای انسانی است تا خود موجود هیولایی، موضوعی که به تاثیر ماندگار فیلم کمک میکند.
امید فیلمی درباره یک کودک ۸ساله است که توسط یک مرد مست میانسال ربوده شده، مورد تجاوز جنسی قرار گرفته و به شدت کتک میخورد. بر اساس یک داستان واقعی مشهور به پرونده چو دو – سو، این فیلم پر از موضوعاتی است که برای همه مناسب نیست. این فیلم سرنوشت این دختر خردسال و خانوادهاش را پس از نجات و انتقال به بیمارستان به ما نشان میدهد. سبک رفتار رسانهها با خانواده قربانی به تنهایی کافی است تا خون هر بینندهای را به جوش بیاورد.
این فیلم، برخلاف اکثر فیلمهای دیگر این فهرست، پر از خشونت، خونریزی و انتقام خونین نیست. در عوض، موضوع فیلم خشونت علیه کودکان است که این فیلم را کمی ترسناک میکند. با این حال، پرداخت این موضوع در فیلم به خوبی انجام میشود و قطعاً اشک از چشمان شما جاری خواهد کرد.
فیلم عطش که برداشتی ترسناک از اخلاقیات است، فیلیمی منحصر به فرد در چشمانداز سینمای ترسناک کره جنوبی است. این فیلم که در سال ۲۰۰۹ به کارگردانی فیلمساز مشهور کره ای، پارک چان ووک ساخته شد، به داستان تکان دهنده سانگ هیون، یک کشیش کاتولیک میپردازد که تبدیل به خون آشام شده است. یک آزمایش پزشکی بدفرجام، او را در مسیر هوس و انحطاط اخلاقی قرار میدهد و به طور منحصربفردی، خون آشامی را از زاویهای تازه به تصویر میکشد. عطش به جای غرق شدن در نمایشهای کلیشهای خون آشامی، پیامدهای اخلاقی خون آشام شدن را بررسی میکند.
در حالی که سانگ – هیون با هوس جسمی و نفسانی غیرمنتظرهاش دست و پنجه نرم میکند، مخاطب خود را در حال زیر سوال بردن مرزهای اخلاقی مییابد. میل او به خونخواری، که تمثیلی از کشمکش درونی اوست، به طرز تکان دهندهای قابل توجیه و قابل درک میشود. ابهام اخلاقی در عطش، جذابیت تکان دهنده آن را تقویت میکند. این فیلم به شکلی مستقیم و بیپروا با اشارات و مفاهیم داستان خود مواجه میشود و به قلمرو تاریک و بالقوه روان انسانها قدم میگذارد.
شاهکاری از نا هونگ جین، این فیلم داستانی عمیقاً تاریک و تکان دهنده از وحشت شمنیستی است. داستان شیون پیرامون یک سری قتل است که در یک شهر کوچک در کره جنوبی رخ میدهد و به طرز عجیبی با ورود یک مرد مرموز از ژاپن ارتباط دارند. بررسی این سری قتلهای مرمورز و گیج کننده به گردن یک کارآگاه پلیس محلی، جونگ گو (دو وون کواک) میافتد.
وقتی جونگ – گو به بررسی قتلها میپردازد، متوجه میشود که چیزی فراتر از چیزی که با چشم قابل دیدن است وجود دارد و همه چیز آن طور که به نظر میرسد سیاه و سفید نیست. نا هونگ جین موفق میشود با خلق ماهرانه تنش فضایی از طریق عناصر ماتیک مانند باران، گل و لای و خون، بینندگان را جذب داستان خود کند. نقطه اوج فیلم در محافل مختلف توسط سینمادوستان به شدت مورد بحث و بررسی قرار گرفته است، اما یک موضوع قطعی این است که وقتی فیلم شیون را تماشا میکنید، بدون اجاره برای مدتها در سرتان زندگی خواهد کرد.
فیلم ایستگاه سئول که یک فیلم ترسناک پساآخرالزمانی است، در سال ۲۰۱۶ اکران شد، اما در واقع به عنوان پیش درآمدی بر فیلم بسیار محبوب زامبی محور قطار بوسان عمل میکند که در سال ۲۰۰۶ اکران شد. همان طور که از یک فیلم زامبی محور انتظار میرود، این فیلم انیمیشنی دارای خونریزی و کشتار زیادی است. اما موضوعات دیگری مانند فحشا، قتل و غیره نیز در داستان آن وجود دارد.
بیشتر فیلم با روایت سریع و پر از زامبیهای سریع و خشنی است که برای خونریزی و کشتار بیرون آمدهاند و تعداد انگشت شماری از مردم سعی دارند از آنها فرار کنند. حس وحشت و خشونت موجود در سراسر داستان، این فیلم را به اثری ترسناکتر تبدیل میکند.
در شبی برفی، یک زن باردار توسط یک روانپریش بیرحم و خونخوار به نام جانگ کیونگ چول (چوی مین سیک) کشته میشود. در حالی که زن برای نجات زندگیاش میجنگد، با نامزدش که اتفاقا افسر نخبه NIS (نیروهای ویژه کره) است، تماس میگیرد. افسر کیم سو هیون (لی بیونگ هون) که نمیتواند به نامزدش و نوزاد به دنیا نیامدهشان کمک کند، یک بازی موش و گربه سادیستی برای انتقام ترتیب میدهد.
من شیطان را دیدم ساخته کیم جی وون از بقیه درامهای انتقامی متمایز است چون اجازه میدهد موضوع انتقام در داستان غالب شود. فیلم جی وون به جای تبدیل آن به یک حماسه انتقامی کلیشه ای، روی شکارچی داستان تمرکز دارد که خود را طعمه میبیند.
تعقیبگر به کارگردانی نا هونگ جین افسانهای (شیون) حول محور یک پلیس سابق میچرخد که با گم شدن یکی از زنان روسپی اش، خود را در مقابل یک دشمن قدرتمند میبیند. تعقیبگر اولین فیلم نا هونگ جین بود و داستان آن از یک قاتل سریالی واقعی به نام یو یانگ چول الهام گرفته بود. این فیلم پس از اکران در سال ۲۰۰۸ با استقبال منتقدان و تماشاگران مواجه شد و یکی از پنج فیلم برتر کرهای سال بود.
اولین فیلم از سهگانه انتقام ساخته پارک چان ووک، همدردی با آقای انتقام نام دارد که در سال ۲۰۰۲ اکران شد. این فیلم داستان برادری را روایت میکند که یک کودک خردسال را میرباید تا با کمک دوست دختر آنارشیستش از والدین او درخواست پول کند تا هزینه پیوند کلیه خواهرش را بپردازد. اما هنگامی که هم خواهرش و هم دختر ربوده شده میمیرند، پدر کودک تصمیم میگیرد انتقام مرگ دخترش را بگیرد.
همدردی با آقای انتقام اگرچه به اندازه فیلم دوم این سهگانه مشهور نیست اما صحنههای خشن و خونینی دارد که تماشای آنها برای همه ساده نخواهد بود. همچنین مجموعهای از مرگ ها، قتلها و خودکشیها در این فیلم وجود دارد که این فیلم را عمیقاً تکان دهنده میسازد.
رفیق قدیمی که با نام پیر پسر هم شناخته میشود شاهکاری از پارک چان – ووک است که صنعت فیلمسازی کره جنوبی را غافلگیر کرد و از بهترین فیلمهای اکشن تاریخ سینما محسوب میشود. همچنین این فیلم دومین قسمت از سهگانه انتقام معروف کارگردان است. فیلمهای بسیار کمی وجود دارند که بتوانند از سد زبان عبور کنند و همانند رفیق قدیمی برای مخاطبان در سراسر جهان جذاب باشند.
چیزی که رفیق قدیمی را به یک داستان حماسی در مورد انتقام تبدیل میکند، تلفیق یک خط داستانی پیچیده با یک سبک بصری جسورانه و بینقص است. پس از انتشار در سال ۲۰۰۳، زمان زیادی طول نکشید تا رفیق قدیمی به یک فیلم مشهور در سراسر جهان تبدیل شود و اقتباسهایی را در هالیوود و بالیوود در پی داشته باشد. این فیلم همچنین جایزه ارزشمند گرند پریسکس جشنواره کن را برای پارک چان ووک در پی داشت.
قطار بوسان ساخته یئون سانگ هو را میتوان یکی از معدود فیلمهای زامبی محوری دانست که با حسی قوی از واقعیت به ژانر آخرالزمانی / پادآرمانشهری میپردازد. زامبیهایی که در فیلم به تصویر کشیده میشوند، کند و کودن نیستند و فیلم به طور موثری از کلیشههای معمول ژانر زامبی فاصله میگیرد. به جای آن، زامبیهای این فیلم سریع، تشنه خون و شرور هستند که به آنها حسی از شرارت میدهد که پس از تماشای فیلم برای مدتها در ذهن شما خواهد ماند.
قطار بوسان یک موفقیت هنری و تجاری بود و برادران وارنر حقوق انتشار این فیلم را خریداری کرده و در حال کار بر روی بازسازی آن با عنوان آخرین قطار به نیویورک است.
کمتر فیلمی را میتوان یافت که تکان دهندهتر از این اسلشر ترسناک ساخته سال ۲۰۱۰ با نام Bedevilled باشد. این فیلم با داستان زنی بسیار بیعاطفه به نام هی – ون آغاز میشود که پس از چند اتفاق ناگوار در فضای کاری، به یک جزیره عقب افتاده اجتماعی با ساکنان بسیار اندکی نقل مکان میکند. او در این جزیره با یکی از دوست دوران کودکی خود به نام بوک – نام روبرو میشود که نه تنها توسط شوهرش و برادرش بلکه بسیاری دیگر از مردان روستا مورد شکنجه و تجاوز جنسی قرار میگیرد.
وقتی دختر کوچک بوک نام میمیرد، چنان اندوه و خشم او را درمانده میکند که داسی برداشته و شروع به کشتن همه کسانی میکند که در آن جزیره مرتکب جنایت علیه او و دخترش شده اند. بقیه فیلم حمام خونی بسیار تکان دهنده است که به مرگهای متعدد ختم میشود.
قبل از اینکه بونگ جون هو پارازیت را بسازد، خاطرات قتل را ساخت. این فیلم داستانی استخوان سوز بر اساس اولین قتلهای زنجیرهای کره جنوبی که بین سالهای ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۱ رخ داد را روایت میکند. فیلمنامه این فیلم برگرفته از نمایشنامه «برای دیدنم بیا» نوشته کیم کوانگ ریم است که براساس همین موضوع نوشته شده است. خاطرات قتل جوایز متعددی در سطح بین المللی بدست آورد و یکی از بهترین فیلمهایی محسوب میشود که از سینمای کره جنوبی بیرون آمده است.
وقتی پسری که از نظر روانی مشکل دارد به قتل هولناک دختر جوانی متهم میشود، مادرش برای اثبات بیگناهی پسرش به جنگ با تمام دنیا میرود. فیلم مادر ساخته بونگ جون هو یک مطالعه موردی کلاسیک در مورد نهایت تلاش و تقلایی است که انسانها برای محافظت از خود انجام میدهند. مادر، در سال ۲۰۰۹ در جشنواره فیلم کن شرکت کرد و اولین نمایش خود را در سال ۲۰۱۰ در آمریکا تجربه کرد.
پیتا فیلمی به کارگردانی استاد فیلمسازی، کیم کی دوک است. داستان فیلم پیرامون رابطه آشفته یک نزول خوار با زنی است که به طرز مرموزی وارد زندگیاش میشود و ادعا میکند که مادرش است. فیلم به موضوعات پیچیدهای مانند تمایلات جنسی نمادین، از دست دادن عزیزان و رستگاری میپردازد. تماشای فیلم پیتا به خاطر استفاده فراوان از دیالوگهای جنسی همراه با عناصر شهوانیت، ساده نیست، اما اگر بتوانید با این بخش از فیلم کنار بیایید، تماشای آن به کل تکان دهندهای ارزشمند است.
این فیلم بر اساس یک بیمارستان روانی واقعی به همین نام ساخته شده است. فیلم در مورد گروهی از فیلمسازان است که برای پخش زنده به یک تیمارستان جن زده سفر میکنند تا تعداد بینندگان خود را افزایش دهند، اما خیلی زود خود را در یک بیمارستان جن زده میبینند و جایی برای پنهان شدن ندارند.
این فیلم در یک بیمارستان جن زده واقعی فیلمبرداری شده که توسط سی ان ان تراول به عنوان یکی از ترسناکترین مکانهای جهان معرفی شده است. فیلم Gon-ji-am: Haunted Asylum یک موفقیت تجاری و هنری بزرگ بود و پس از داستان دو خواهر به دومین فیلم ترسناک پرفروش تاریخ سینمای کره تبدیل شد.