در سال گذشته زمزمههایی درباره بازگشت الواح هخامنشی شنیده شد. مکاتبهها دوباره آغاز شده و از آمریکا خبر رسیده بود که بستهبندی الواح آغاز شده است، اما به ناگهان مسئولان میراث فرهنگی از ممانعت برای بازگشت الواح هخامنشی اطلاع دادند. حالا معاون میراث فرهنگی به تازگی خبر داده که به احتمال زیاد ۱۷ هزار قطعه لوح هخامنشی تا پایان سال به ایران بازگردانده شود.
پرونده استرداد آثار تاریخی به ایران در دو سال گذشته چندان سنگین نبوده،، اما سر و صدای زیادی داشته است.
به گزارش ایسنا، بازگشت دو محموله تاریخی به ایران که شامل ۲۹ قطعه شیء از فرانسه و تکاثر نقشبرجسته ساسانی از انگلستان است، دستاورد استردادهای تاریخی ایران همزمان با دولت سیزدهم بوده است. طبق آخرین گزارش معاون میراث فرهنگی نیز، مکاتبهها و پیگیریها برای بازگشت ۱۷ هزار لوح هخامنشی از آمریکا به ایران احتمالا تا پایان سال به نتیجه برسد.
از سوی دیگر، پیشتر مدیرکل پیشین موزهها از پیگیری برای بازگرداندن «پرتره مظفرالدین شاه» به ایران خبر داده بود که گفته شده از محتملترین پروندههایی است که در همکاری با کویت به نتیجه خواهد رسید.
سال گذشته انتشار عکسی از کاخ گلستان از مفقود شدن تابلو پرتره مظفرالدینشاه خبر داد. وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی پس از بررسی اسناد کاخ گلستان تایید کرد که تابلو چهره مظفرالدینشاه در فاصله سالهای ۱۳۱۷ تا ۱۳۶۱ از مجموعه کاخ خارج و بعدها از طریق قاچاق به خارج از کشور منتقل شده و به فروش رفته است. پرتره رنگ روغن مظفرالدینشاه قاجار با امضای کمالالملک ـ نقاش شهیر ایرانی ـ سال ۲۰۰۰ میلادی، در حراجی کریستیز بریتانیا به قیمت ۴۴ هزار و ۶۵۰ پوندِ انگلیس فروخته شد و بعدها در موزهای در کویت شناسایی شد.
جز اینها، پروندههای استردادی دیگری هم از انگلیس، فرانسه و کشورهای دیگر درحال پیگیری است که وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با درنظر گرفتن ملاحظات حقوقی و سیاسی، جزئیات آنها را هنوز مشخص نکرده است. معاون حقوقی پیشین این وزارتخانه در سال ۱۴۰۰ از به جریان انداختن حدود ۱۵ پرونده برای استرداد آثار تاریخی خبر داده بود.
معاون حقوقی رئیسجمهوری نیز در تیرماه ۱۴۰۲ از مختومه شدن چندین پرونده حقوقی استرداد آثار تاریخی خبر داده و گفته بود: «تعدادی پرونده مربوط به اشیاء تاریخی در فرانسه، انگلیس و برخی دیگر از کشورهای اروپایی در جریان است که خوشبختانه در همگی آنها پیروز شدهایم و وضعیت در خصوص این پروندهها به گونهای است که یا در مرحله اول پیروز شدهایم و یا در مرحله تجدیدنظر هستیم و یا مختومه شده است و اکنون به دنبال اجرای آرای صادرشده و بازگشت هرچه سریعتر اموال تاریخی کشور به داخل هستیم.»
محمد دهقان همچنین از جدیت دولت در استرداد اموال تاریخی سخن گفته و اظهار کرده بود که «در سالهای گذشته، بهویژه در دوران پهلوی برخی از اموال کشور شامل آثار میراث فرهنگی و اشیاء تاریخی به یغما برده شد که اکنون با پیگیریهای انجامشده آراء خوبی به نفع جمهوری اسلامی ایران صادر شده و به دنبال این هستیم که این اشیاء بهتدریج به کشور بازگردد.»
استرداد آثار تاریخی موضوع پراهمیت و در عین حال پیچیده، زمانبر و گاه نفسگیری برای کشورهاست و کشورها به هر طریق سعی دارند موزههای بزرگ، حراجیها و مجموعهداران خصوصی را برای بازگرداندن آثار هنری ارزشمند و تاریخی خود، تحت فشار بگذارند. از همین رو در سال ۲۰۲۲ وزرای فرهنگ ۱۵۰ کشور عضو سازمان علمی فرهنگی ملل متحد (یونسکو) در مکزیک گردهم آمدند و با انتشار بیانیهای متعهد شدند تلاش برای استرداد آثار تاریخی به کشورهای اصلی را افزایش دهند.
ایران نیز در اجلاس اخیر چین که علی دارابی، معاون میراث فرهنگی در آن حضور داشت، پیشنهاد همکاری کشورهای عضو و تلاش گسترده کشورهای جهانی برای استرداد اشیاء تاریخی را مطرح کرده بود. عزتالله ضرغامی ـ وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی هم که به عنوان نماینده ایران در ششمین نشست وزرای مجمع تمدنهای کهن به میزبانی عراق حضور داشت، طرح ایجاد یک برنامه عملی همکاری مشترک میان کشورهای عضو مجمع تمدنهای کهن با تمرکز بر مبارزه با قاچاق اموال فرهنگی ـ تاریخی و استرداد اموال به غارت رفته و مسروقه و تشکیل یک کارگروه مشترک برای این هدف را مطرح کرده بود که هرچند با استقبال کشورهای عضو این مجمع مواجه شد، اما هنوز به سرانجام نرسیده است.
استرداد آثار تاریخی ایران معمولا در همکاری وزارت میراث فرهنگی، وزارت امور خارجه، قوه قضاییه، معاونت حقوقی ریاست جمهوری، سازمان فرهنگ و ارتباطات و پلیس بینالملل اتفاق میافتد و پروندههای آن از جمله محرمانهها به شمار میآید که معمولا پس از گرفتن رأی از دادگاه و یا در زمان مختومه شدن و یا هنگام بازگشت به ایران، اطلاعرسانی میشود.
پرسرو صداترین این پروندهها در دو سال گذشته، نقشبرجسته ساسانی بود که ناگهان روزنامه گاردین آن را افشا کرد و پس از آن بود که مسئولان میراث فرهنگی به ناچار اعلام کردند از وجود این نقشبرجسته در انگلیس از سال ۲۰۱۶ مطلع بوده و درحال پیگیریهای حقوقی برای بازگشت آن به ایران بودهاند.
این نقشبرجسته اکنون به خانه بازگشته و در موزه ملی ایران به نمایش گذاشته شده است،، اما داستان این نقشبرجسته که هنوز هم پر از ابهام و پرسش است، اینطور بود که روزنامه گاردین به نقل از جان سیمپسون ـ متصدی ارشد و باستانشناس بخش خاورمیانه موزه بریتانیا ـ از وجود این نقشبرجسته ساسانی در موزه بریتانیا و همچنین مهلتی که این موزه برای نمایش این اثر ساسانی از ایران گرفته بود، خبر داد و برای نخستینبار ماجرای قاچاق آن را افشا کرد.
این سنگنگاره طبق آنچه وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی اعلام کرده است به احتمال خیلی زیاد در سال ۱۹۸۸ میلادی، حدود سال ۱۳۶۷ خورشیدی، همزمان با جنگ عراق با ایران، به شکل غیرقانونی از آبهای جنوبی کشور خارج و به امارات منتقل شده است و سال ۲۰۱۶ در فرودگاهی در لندن، توقیف و به موزه بریتانیا تحویل داده شده است.
مسئولان میراث فرهنگی ایران میگویند که پس از کشف این سنگنگاره در فرودگاه لندن در ۱۶ ژانویه ۲۰۱۶ (۲۶ دیماه ۱۳۹۴) و با نامهنگاریهای موزه بریتانیا در ماه مارس (حدودا دو ماه بعد) از وجود آن مطلع شدهاند. اما چون یک شخص درباره این اثر ادعای مالکیت داشته، بازگشت آن با دشواریهای حقوقی مواجه شده بود، تا اینکه در سال ۲۰۱۹ آن فرد مدعی از مالکیت منصرف شده، که البته دلایل و چگونگی آن را مسئولان میراث فرهنگی توضیح ندادهاند، و سپس شیء در اختیار موزه بریتانیا قرار داده شد تا مرمت شود، چون در هنگام انتقال (به لندن) سه تکه شده بود. نقشبرجسته پس از سه ماه نمایش در موزه بریتانیا، هفتم تیرماه ۱۴۰۲ به ایران بازگردانده شد.
این سنگنگاه در ایران همچنان تحت بررسی و کارشناسی باستانشناسان و مرمتگران است و هنوز پرسشهای بیپاسخی درباره آن وجود دارد، حتی چگونگی خروج آن از ایران چندان دقیق مشخص نیست و خیلی کلی گفته شده که از آبهای جنوبی به امارات قاچاق شده است. خاستگاه نقشبرجسته نیز هنوز مشخص نشده و پیگیریها درباره قاچاقچیان و سارقان این اثر هنوز ادامه دارد.
اما پیچیدهترین پروندهای که هنوز به سرانجام نرسیده، «الواح هخامنشی» است و سعی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بر آن است تا مُهر ختم ماجرا را در این دولت روی این پرونده بزند.
باستانشناسان این الواح را سال ۱۳۱۳ شمسی در تخت جمشید کشف کردند و با موافقت دولت وقتِ ایران برای مطالعه و بررسی به دانشگاه شیکاگو امانت دادند. الواح در ۵۰ صندوق چوبی شامل حدود ۲۰۰۰ جعبه مقوایی و چند پیت نفتی که در تخت جمشید (پارسه، پرسپولیس) به پارافین آبشده آغشته شده بودند، از طریق بوشهر به آمریکا فرستاده شدند.
در همان زمان، قرارداد و موافقتنامهای تدوین شد که در آن آمده بود «ایران لوحهایی گلی را برای رمزگشایی و خواندن به امانت به دانشگاه شیکاگو که مشغول کاوش تخت جمشید (پارسه، پرسپولیس) بود، میسپارد» در اواخر سال ۱۹۳۶ یا ۱۹۳۷ میلادی برای حدود دو یا سه ماه، گلنوشتهها را پارافینزدایی کردند تا سال ۱۹۳۷ میلادی، برای مطالعه آماده شدند.
چند کارشناس روی لوحهای گلی تخت جمشید کار میکردند. یک استاد بزرگ سومرشناسی به نام آرنولد پوبل (Poebel) و دو شاگرد او که یکی «جورج کامرون» و دیگری «ریچارد هلک» بودند، ابتدا لوحها را که به خط میخی بودند، رمزگشایی کردند تا زبان آنها مشخص شود. وقتی دریافتند که گلنبشتهها عیلامی هستند، روی آنها کار کردند، اما، چون در آن زمان، آگاهیها از دوره عیلامی هخامنشی فقط سنگنوشتههای پادشاهان هخامنشی بود، کار به کندی پیش میرفت.
مطالعه گلنوشتهها در دانشگاه شیکاگو با شروع جنگ جهانی متوقف و پس از پایان جنگ در سال ۱۹۴۵ میلادی دوباره آغاز شد. در آن دوره، کامرون و هلک مطالعه گلنوشتهها را آغاز کردند که گلنبشتههای خزانه تخت جمشید نیز به دانشگاه رسیدند. کامرون پس از اینکه ۱۵۰ گلنوشته را خواند، توجه خود را به خواندن گلنوشتههای خزانه تخت جمشید معطوف کرد و سرانجام کتاب آن در سال ۱۹۴۸ میلادی چاپ شد.
با درگذشت هلک، در سه مرحله بخشهای کوچکی از الواح به کشور برگردانده شد. سال ۱۳۲۷ (۱۷۹ قطعه)، سال ۱۳۲۹ (۳۷هزار قطعه) و سال ۱۳۸۳ نیز (۳۰۰ قطعه) به ایران مسترد شد.
در سال ۱۳۸۳ قبل از آغاز برنامهریزیها برای بازگشت بخشِ چهارم الواح به کشور، اما یک شکایت، داستان بازگشت الواح هخامنشی را به دستانداز انداخت.
پروندهای معروف به «جنی روبین» (شاکی پرونده الواح هخامنشی) علیه ایران تشکیل شد، که اسفند سال ۱۳۹۶ خبرگزاری رویترز درباره داستانِ آن شکایت و سرنوشت الواح تا همین دو سال قبل این طور نوشت: سه سال پیش دادگاهی در آمریکا حکم داد آثار تاریخی ایران که به صورت امانت در دانشگاه شیکاگو نگهداری میشدند، مصادره شوند و غرامت ۷۱ میلیون و ۵۰۰ هزار دلاری قربانیان آمریکایی یک انفجار انتحاری در بیتالمقدس، از فروش این کتیبهها و اشیاء تاریخی پرداخت شود. این حمله انتحاری سال ۱۹۹۷ رخ داد و طی آن سه نیروی نظامی به پیادهرو شلوغ یک مرکز خرید حمله کرده و خود را منفجر کردند. این حمله انتحاری منجر به کشته شدن پنج تن و زخمی شدن ۲۰۰ نفر دیگر شد.
دادگاه آمریکا، ایران را به همکاری با نیروهای حماس متهم کرد و خواستار پرداخت غرامتی ۷۱ میلیون و ۵۰۰ هزار دلاری به خانوادههای قربانیان شد. وقتی ایران از پرداخت این مبلغ خودداری کرد، دادگاه آمریکایی حکم مصادره اشیاء تاریخی ایران را که در موسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو امانت بود، صادر کرد و دستور داد برای تامین مبلغ غرامت این الواح به فروش برسند. با این حال، در دادگاهی که دوم اسفند ۱۳۹۶ برگزار شد، رأی هشت به صفر قضات دیوان عالی به نفع ایران صادر و حکم مصادره و فروش الواح هخامنشی ایرانی لغو شد.».
اما ماجرای استرداد الواح هخامنشی به این حکم ختم نشد، بازگشت به مجوز اوفک ـ دفتر کنترل داراییهای خارجی آمریکا ـ نیاز داشت. سرانجام در سال ۱۳۹۸ اوفک فقط مجوز استرداد ۱۷۸۰ لوح هخامنشی را صادر کرد، اما ۱۷ هزار لوح دیگر در شیکاگو باقی ماند.
در سال گذشته زمزمههایی درباره بازگشت الواح شنیده شد. مکاتبهها دوباره آغاز شده و از آمریکا خبر رسیده بود که بستهبندی الواح آغاز شده است، اما به ناگهان مسئولان میراث فرهنگی از ممانعت برای بازگشت الواح هخامنشی اطلاع دادند.
حالا معاون میراث فرهنگی به تازگی خبر داده که به احتمال زیاد ۱۷ هزار قطعه لوح هخامنشی تا پایان سال به ایران بازگردانده شود.
اما از مصالحهآمیزترین پروندههای استرداد، بازگشت ۲۹ قطعه شیء تاریخی از فرانسه به ایران است که در سال ۱۴۰۱ به سرانجام رسید.
داستان جدا افتادن این اشیاء تاریخی از ایران، که البته اکنون به مناسبت هفته دولت در موزه ملی ایران به نمایش گذاشته شده است، اینگونه بود که همزمان با جنگ جهانی دوم، سفیرِ تامالاختیارِ شارل دوگل، تعدادی از آثار تاریخی ایران را به فرانسه منتقل کرده بود.
«گبلو» مدتها در ایران زندگی میکرد و مهندس راهسازی هم بود. او یک مجموعه خانگی از آثار ایرانی داشت که کاملاً خصوصی و خریداریشده بود. خانواده گبلو (نماینده ژنرال شارل دوگل که به منزله سفیر «فرانسه آزاد» در ایران بود) میخواستند این آثار را به شمال فرانسه انتقال دهند تا اینکه سیدمحمد طباطبایی، رایزن فرهنگی ایران در فرانسه به صورت اتفاقی با نوادگان سالمند او ارتباط گرفته و متوجه وجود چنین مجموعهای میشود.
رایزن فرهنگی ایران از نوادگان سفیر شارل دوگل درخواست میکند که از این مجموعه بازدید کند. پس از مدتها رایزنی و برگزاری جلسه، او توانست خانواده گبلو را راضی کند که جابهجایی این اموال کار سختی است و، چون این آثار متعلق به ایران بوده، باید به کشور مبدأ برگشت داده شود. آنها راضی میشوند بخشی از آثار را که نمیدانستند چطور به دست پدربزرگشان رسیده، به موزه لوور فرانسه اهدا کرده و بخش بیشتری را رایگان به ایران بفرستند.
رایزنی فرهنگی ایران در فرانسه نیز با کارشناسان میراث فرهنگی در ایران هماهنگی لازم را به عمل آورد و تصاویری از این اشیاء را برای بررسی صحت و اصالت آنها فرستاد و پس از تأیید، آنها را به سفارت ایران در فرانسه فرستاد تا در نهایت این اشیاء به ایران رسید. مدیر موزه ملی ایران هم که این ۲۹ قطعه شیء را به نمایش گذاشته میگوید که اصالت تاریخی این اشیاء تایید شده، اما معلوم نیست خاستگاه هر یک دقیقا کجا بوده است.
قدیمیترین شیء این مجموعه، ظرفی سفالین از نوع «گودین» با قدمتی در حدود ۴۵۰۰ سال و دوره مفرغ است.
این مجموعه همچنین شامل ظرف مینیاتوری از جنس قیر طبیعی دوره عیلام میانه با قدمتی در حدود ۱۸۰۰ پیش از میلاد، پیکرکهای گلی انسانی احتمالا شوش خوزستان از دوره عیلام میانه با قدمتی در حدود ۱۸۰۰ پیش از میلاد، ظرف سفالی لولهدار احتمالا از تپه سیلک کاشان از دوره آهن سوم با قدمتی در حدود ۸۵۰ تا ۵۵۰ پیش از میلاد، فنجان سفالی دوره آهن اول با قدمتی در حدود ۱۴۵۰ تا ۱۱۵۰ پیش از میلاد، کاسه سفالی سهپایه از دوره آهن اول با قدمتی در حدود ۱۴۵۰ تا ۱۱۵۰ پیش از میلاد، ظرفهای سفالی دوره آهن اول و طلسمی از بدل چینی به شکل چشم اوجات (چشم هورس)، چشم مقدس مصری و احتمالا متعلق به شوش در خوزستان از دوره هخامنشی با قدمتی در حدود ۳۳۰ تا ۵۵۰ پیش از میلاد و بشقاب سفالی دوره اشکانی، ظروف سفالی لولهدار دوره آهن اول، بشقاب سفالی زیرلعاب دوره تیموری سده نهم هجری قمری و پیسوزهای سفالی دوره اسلامی است.