تحقیقات جدید نشان میدهد که صرف شاد بودن و تبلیغات زرد نمیتواند بازدهی مورد نیاز برای افراد را داشته باشد.
فرارو- حتما تا با حال با کتابها، پادکستها یا تبلیغات دورههای مختلف در رسانهها مواجه شدهاید که ادعا میکنند با آموزش نحوه شاد بودن و تزریق احساسات مثبت، یاد دادن شیوه زندگی کمک میکنند که شما احساسات منفی و حال بدتان را سرنگون کنید.
به گزارش فرارو و بهنقل از سایکولوژی ریویو، امکان دارد برای چند روز بعد از خواندن کتابی با اشتیاق فراوان به زندگی خود ادامه دهید و فکر کنید مشکلاتتان حل شده، اما واقعا اینگونه است؟
میل به شادی و تمرین مثبتنگر بودن چیزی بسیار مفیدی است، اما واقعبین بودن از همه موضوعات مهمتر است. اینکه شما به دام احساسات مصنوعی افتاده و از زندگی واقعی خود برای مدتی دور شوید میتواند ضربه بزرگی به شما بزند.
تحقیقات نشان داده است که جایگزین کردن زندگی خوب، تا حدی از اختیار ما خارج است. شادی مثل سرمایه گذاری مالی نیست که با مطالعه و داشتن ذهن اقتصادی بتوان آن را انباشت کرد.
در حالی که شادی اغلب با داشتن یک زندگی سرگرم کننده، راحت یا بی دغدغه برابری میکند، رویکردهای دیگری نیز وجود دارد که نه تنها واقع بینانه تر، بلکه برای بهزیستی واقعی نیز مفید هستند. شادی و حس خوب با یک زندگی منظم و بودن
پستی و بلندی به دست نمیآید. تقریبا همچین زندگی غیرواقعی است. شادی احساسی است که انسان در فرآیند زندگی کردن آنرا میسازد و برای ساخته شدنش ما چند روزی به مشغله ذهنی هم نیاز داریم.
در واقع، ثروتمند بودن از نظر روانی یک ارزش بسیار مهم در زندگی است. ارزشی که میتواند رنگارنگ بودن زندگی را به ما بیاموزد و این را به ما یادآوری کند وقتی که در بهدست آوردن چیزی ناکام بودیم نباید فورا احساس شرمساری کنیم. این نوع ثروت با پذیرش تجربیات واقعی زندگی ما را در برابر مسائل زرد، بیمحتوا که ارتباطی هم با واقعیت زندگی ما ندارند آگاه میکند.
مقایسه کردن خود با کسانی که به طور پیوسته شاد به نظر میرسند مفید نیست. اگر شما آن فردی هستید که یک زندگی دراماتیک و پرحادثه دارد و برجستگیها زیادی برای نشان دادن آن در زندگیش وجود دارد، ثروتمندتر از آن چیزی هستید که ممکن است تصور کنید.
شادی ساختگی یا کنترل شده ممکن است نشانه سفتی، یکنواختی یا رکود باشد. حتی اگر از دور آرامتر و شادتر به نظر برسد، ممکن است یک توهم باشد. پذیرش طیف گستردهای از تجربیات و احساسات ارزش فوق العادهای دارد. آنها دقیقا همان چیزی هستند که به زندگی ما شور، عمق و معنا میبخشند.
در اینجا چند راه برای سرمایه گذاری برای ثروتمند شدن از نظر روانی را مطرح میکنیم:
این به ما امکان میدهد تا مجموعهای عمیقتر از تجربیات را ایجاد کنیم که دیدگاههای ما را شکل میدهند. هنگامی که از تازگی و تنوع استقبال میکنیم، از خطر یکنواختی و رشد محدود اجتناب میکنیم. انسانی پختهتر میشویم و میتوانیم رنج و سختی را راحتتر بپذیریم. البته که نباید بدون تفکر انتقادی و چشم بسته عمل کرد بلکه باید قبل از هر اقدامی آن را سنجید.
صدمه و ناامیدی به دلیل فشار دادن دکمههای احساس بدشانسی در زندگی است که باعث میشود شما عقب نشینی میکنید. ما افسوس میخوریم که روزگار منصفانه نیست. به خودمون سخت میگیریم درعوض، از تجربیات جدید اجتناب میکنیم، چون فکر میکنیم نمیتوانیم و ما برای موفقیت ساخته نشدیم. این صرفا حصاری است که خودمان میسازیم.
شادی مداوم ممکن است پرچم قرمزی برای مثبت اندیشی باشد یا آنچه سوزان دیوید آن را "ظلم احساسات مثبت" مینامد. چیزی به نام شادی همیشگی وجود ندارد. غم و اندوه، آسیب و عصبانیت پاسخهای طبیعی به زندگی هستند. احساس بد در مورد احساس بد، بی ثمر است.
وقتی خودمان به این فکر کنیم که برای خوب بودن باید خوب پیش برود، خوشبختی میتواند دست نیافتنی باشد. زمانی که قصد داریم از لحاظ روانی زندگی غنی داشته باشیم، در جستجوی ثروتی سرمایه گذاری میکنیم که باعث رشد واقعی ما میشود، نه از طریق شادی سطحی، بلکه با پذیرش مجموعه تجربیاتی که دیدگاههای ما را غنی میکند و به زندگی ما رنگ میبخشد.