علیرغم همه هیاهوی رسانهای پیرامون هوش مصنوعی رباتها هنوز پیچیدگی، تفاوتهای ظریف و هوش چندگانه ذهن انسان را نشان نمیدهند.
رباتهای هوش مصنوعی میتوانند شطرنج بازی کنند، اما هنوز نمیتوانند واقعاً احساس خود را برای برد یا باخت بیان کنند. مکالمات شبیه سازی شده با عبارات مبتنی بر الگوریتم و دستور زبان به رباتهای چت ظرفیت بینش یا همدلی انسانی را نمیدهد.
به گزارش سایکولوژی تودی، شاید به همین دلیل است که برخی از افراد از هوش مصنوعی میترسند یا حداقل به نظر میرسد مطمئن نیستند که آیا هوش مصنوعی ما را نجات میدهد یا نابود میکند.
برای القای ارزشها و اخلاق در هوش مصنوعی، برنامه نویسان ممکن است سعی کنند از روشی که کودکان یاد میگیرند و مفاهیم درست و غلط را توسعه میدهند، تقلید کنند. به نظر میرسد که تفکر کودکان در مراحلی ظاهر میشود و گاهی اوقات دچار جهشهای ذهنی قابل توجهی میشود. سالها طول میکشد تا کودکان تفکر بزرگسالانه، هوش هیجانی، نظریه ذهن و فراشناخت را تکامل دهند.
مهمتر از همه، انسانها در بستر والدین، معلمان، همسالان و دیگرانی که رفتارهای کمکی خود را با سطح و ظرفیت هر کودک فرارو- تنظیم میکنند یاد میگیرند. آیا حتی باید انتظار داشته باشیم که هوش مصنوعی مانند یک انسان فکر کند یا زمانی که آنها برای یادگیری تدریجی، مرحلهای و با راهنمایی انسان برنامهریزی نشدهاند، روزی همدلی نشان دهد؟ آیا میتوانیم انتظار داشته باشیم که هوش مصنوعی ارزشها، همدلی یا اخلاقیات را بیاموزد، مگر اینکه رباتها به دقت توسط دیگران هدایت شوند تا مانند کودکان انسان از لحاظ شناختی رشد کنند.
علاوه بر این، انسانها دارای کنجکاوی طبیعی منحصر به فردی هستند. کودکان به طور مداوم مشتاق دانستن بیشتر هستند و در تلاش برای کشف و درک جهان و خود هستند. بنابراین، برنامهریزی ساده ماشینها برای یادگیری کافی نیست.
ما همچنین باید به هوش مصنوعی یک کنجکاوی ذاتی بدهیم. برنامه نویسان در حال حاضر بر روی مدلهای یادگیری عمیق کار میکنند تا به طور مداوم هوش مصنوعی را با الگوریتمهای الهام گرفته از ساختار عصب شناختی انسان بهبود بخشند.
اگر ماشینهای هوش مصنوعی میخواهند اخلاق، همدلی، وجدان یا ارزشهای اخلاقی داشته باشند، باید خودشان به موجوداتی اخلاقی با بازدهی بالا تبدیل شوند.
همدلی، مهربانی و شفقت از کجا میآید؟ آیا به صورت فطری است؟ به احتمال زیاد ارزشها و اخلاقیات خود را از طریق تجربه زندگی به دست آورده اید. شاید هوش مصنوعی باید از طریق تجربه و راهنمایی تدریجی، بیشتر به روشی که انسانها انجام میدهند، به استدلال اخلاقی بالاتری برسند؟
برای ایجاد هوش مصنوعی اخلاقی، یادگیرندگان ماشینی باید به تدریج و در مراحلی رشد کنند، به طوری که بزرگسالان و اخلاق شناسان هوش مصنوعی را به همان روشی که والدین یا معلم تکامل اخلاقی کودک را هدایت میکنند، هدایت میکنند.
این زمان میبرد. نسل بعدی هوش مصنوعی به آموزش فراتر از زبان شناسی و ترکیب دادهها نیاز دارد. ما باید به هوش مصنوعی آموزش دهیم که از قواعد کلمات و نحو فراتر رود، به طوری که نسل بعدی هوش مصنوعی درست و غلط را یاد بگیرد.