تهدید چهار سال پیش رائفیپور حالا به عرصه ظهور و بروز رسیده است. تهدیدی که میتواند مقدمه راهی باشد تا چهرهای مثل رائفیپور در جایگاهی قرار بگیرد که روزگاری محمدرضا باهنر و غلامعلی حدادعادل در آن بودند و دور از ذهن نیست گروههایی که شرکت در انتخابات را همواره در دستورکار دارند، لیست مورد تایید رائفیپور برای انتخابات را روی برگههای رای بنویسند.
اعتماد نوشت: «اینا-اینها- را جایی به شما نمیگویند»، «ببین کی دارم میگم»، «اینجوری شو دیگه نشنیده بودی». عبارتهای فوق ممکن است در ذهن هر کدام از ما به عنوان جملات ثابت چهره یا آشنایی تثبیت شده باشد، اما وقتی همه اینها کنار هم قرار بگیرند یک چهره و سخنران را به یاد میآورند؛ علیاکبر رائفیپور که طی دو دهه گذشته بهطور متوالی سخنرانیهای عجیب در هر حوزه و موضوعی داشته است؛ از سیاست داخلی تا فراماسونری و پیشگوییهایی عجیب تا جایی که خبرگزاری ایسنا در دورهای او را نوسترآداموس ایرانی خواند.
با جستوجوی نام رائفیپور بیش از اینکه به سابقه تحصیلی یا فردی او برسیم، اظهارات شاذ دیده میشود. هیچ رزومه مشخصی از وی در دست نیست، اما به نظر میرسد در سالهای پایانی دهه ۷۰ و سالهای آغاز دهه ۸۰ او با تمرکز بر مساله صهیونیسم و فراماسونری سخنرانیهای آتشین خود را آغاز کرد. سخنرانیهای خالی از هر مستند علمی و منطقی با تضادهای فراوان که مسائل بعضا بیارتباط را در کنار هم قرار میداد و تحلیلهایی درباره پشت پرده هر مساله را بیان میکرد.
با مرور نخستین سخنرانیهایش در سالهای ابتدایی دهه ۸۰ میبینیم، او در پی افشای رازهایی درباره فعالیتهای اسراییل و امریکا و نفوذ صهیونیستها در همه امور دنیاست. رائفیپور از ابتدا تا امروز همیشه میخواسته رازی که به گفته خودش دیگران نمیبینند و درک نمیکنند را افشا کند؛ از طرح دلار امریکا تا سیاستهای کشاورزی، از تفسیر عجیب فیلم و سریال تا مسائل ماورالطبیعه و جن و دجال. مردی که میگوید همه چیز را میداند و روابط و پشت پردههایی را در موضوعات میبیند که دیگران از درک آن عاجز هستند تا جایی که برخی به او این اتهام را وارد کردند که در حال نوعی فرقهسازی است.
در روزهای اخیر بعد از ماجرای سفر حج او و ممنوعالخروجیاش از عربستان که بار دیگر مسالهای برای سخنرانیها و ادعاهای عجیب را ایجاد کرد، رائفیپور در حال تدارک نقشی جدید برای خود است. بعد از دو دهه گفتهها و ادعاهایی که به گفته مریدانش افشاگریهای او درباره همه امور دنیا از طرح اسکناس دلار و سرمایهداری و کاخ سفید و سیاستهای دولت روحانی بود، توییتهای اخیرش نشان میدهد که او اسب انتخابات را زین کرده؛ البته نه برای اینکه نماینده مجلس باشد که رائفیپور برای خود نقشهایی بالاتر از نمایندگی یک شهر و شهرستان را در ذهن دارد، بلکه به دنبال تعریف جایگاه جدید برای خود است تا سکان راهبری انتخاباتی بخشی از جریان اصولگرا را در دست بگیرد.
شاهد این ادعا در توییت اخیر او دیده میشود که با دو هشتگ «شایستهسالاری» و «اینبار فرق میکند» نوشته است: «تمام عزیزانی که صلاحیتهای لازم عرفی، قانونی و عمومی را برای نمایندگی مردم شریف ایران در حوزههای انتخابیه خود دارند، در صورت تمایل در انتخابات ثبتنام کنند. به زودی روشهای شایستهگزینی کاندیداها و نحوه حمایت از ایشان را به اطلاعتان خواهم رساند.»
علاوه بر این، رائفیپور در سخنانی که اردیبهشت ماه سال جاری از او در فضای مجازی منتشر شد، بر اهمیت و نقش نمایندگان مجلس به عنوان یکی از قدرتمندترین مسوولیتها در کشور تاکید کرد. او پیش از انتخابات مجلس یازدهم نیز در سخنانی در میان مخاطبانش انتقاداتی به شورای ائتلاف انقلاب و حتی جبهه پایداری وارد کرده و بهعدم هماهنگی میان آنها در معرفی نامزدهایشان و برخی اختلافها در جریان اصولگرا پرداخته و گفته بود که این سازوکار ایراد دارد.
رائفیپور در ویدیوی اخیر خود درباره انتخابات مجلس ۱۴۰۲ گفته است: «مدیران میانی در استانها و شهرستانها عموما با مداخله نمایندگان تعیین میشود، همین مجلس هم کم از این کارها نکرده است…بنابراین نمایندگان مجلس مهمترین بخش اجرایی کشور را تعیین میکنند…دو دوره است من این حرفها را میزنم، ناراحت نشوند از من نمایندگان، چون این دوره کارشان دارم.»
او در ایام پایانی مجلس دهم بارها به نقد مجلس دهم و شخص علی لاریجانی در موضوعات مختلفی درباره برجام و مصوبات دیگر پرداخته بود، بهرغم نقدهایی به مجلس یازدهم کماکان میگوید که «سگ این مجلس به مجلس قبلی میارزد.» با این حال پیش از انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ با قید دوباره این مقایسه از دلخوری خود از مجلس یازدهم گفت: «من بالای توییترم نوشتهام انقلابی بیزار از چپ و راست، مردهشور چپ و راستتان را ببرند. شما نماینده مجلس هستید یا نماینده دولت؟ چرا در ستادهای رییسی و جلیلی هستید؟ مجلس دیگری بود، نمیگفتند در مجلس وکیلالدولهها هستند؟!»
بسیاری، اظهارات اخیر رائفیپور را تلاش برای حضور در انتخابات جهت رسیدن به مجلس تفسیر کرده بودند، اما به نظر نمیرسد رائفیپور بخواهد نماینده مجلس باشد. او سعی دارد سازوکاری جدید برای عرصه انتخابات و تهیه لیست تدوین کند. سازوکاری که از ساختارهای قبلی اصولگرایان همانند شورای ائتلاف که زیر نظر غلامعلی حدادعادل اداره میشود، عبور کند و احتمالا لیست جدید و متفاوتی را عرضه و برای خود نقشی در قامت راهبری جریان انقلابی- «چرا که تاکید دارد من اصولگرا نیستم» - تعریف کند.
احتمالا در روزهای آینده شاهد معرفی سازوکار انتخاباتی جدیدی از جانب رائفیپور خواهیم بود. سازوکاری که به یک لیست با اسامی جدید منتهی میشود و این لیست با هدف تغییر ترکیب مجلس است، برای مجلسی انقلابیتر از مجلس انقلابی یازدهم.
رائفیپور از اصلیترین چهرههایی بود که در ماجرای درگیری و تنش بین وزیر کشور و مجلس بر سر یک بخشنامه انتخاباتی نشان داد که مشخصا در تیم دولت رییسی است.
او در سخنرانی اخیر در ارتباط با نقش و اختیار نمایندگان در مدیران میانی پیرامون این موضوع هم واکنش نشان داد، اما واکنش اصلی مربوط به یک سخنرانی در یک هیات عزاداری بود. تصاویری که از این سخنرانی رائفیپور با عنوان «صحبتهای قالیباف علیه رائفیپور و جواب محکم رائفیپور در مورد داستان بخشنامه معاون وزیر کشور» منتشر شده در پشت تریبونی است که در پایین آن عنوان «هیات سیدالشهدا (ع) مع امام منصور» قید شده است. در فیلم این سخنرانی رائفیپور به اظهارات چند روز قبل قالیباف واکنش نشان داد.
موضوع صحبت رائفیپور پاسخ قالیباف به انتقادات برخی نمایندگان در ارتباط با درخواست برای برکناری معاون سیاسی وزارت کشور بود که قالیباف در ادامه به صورت غیرمستقیم به رائفیپور اشاره کرده و میگوید: «یه عده در تریبونها پیدا میشوند مخصوصا در این ایام، هم قانون تشخیص میدهند، هم ابلاغ قانون میکنند، هم حرف خلاف میزنند. ما تذکر میدهیم که آنها وظیفهای ندارند به خصوص که موضوعات خلاف قانون در مجالس عزای اباعبدالله گفته شود.»
رائفیپور با پخش این قسمت از سخنان قالیباف در این باره گفته است: «از قضا هیات امام حسین (ع) و اباعبدالله جای همین حرفهاست. همین حرفها را نزدیم که هر کسی توانست هر کاری میخواهد در این مملکت بکند. فرق تشیع با دیگر فرقههای دیگر همین کار سیاسی است. آقای قالیباف میگوید بخشنامه معاون سیاسی وزارت کشور خلاف قانون بوده، بهطور مشخص به بندهای۲.۴، ۶ و ۷ اشاره میکند که همه این موارد اتفاقا برای برگزاری سالمتر انتخابات است.»
او در بخش دیگری از سخنرانی خود میگوید: «بخشنامهای معاون سیاسی وزارت کشور به فرمانداران نوشته که مراقب باشید تعارض منافع و موضوعات سیاسی لحاظ شود و کسی سوءاستفاده نکند و همه در فضای برابر برای انتخابات بکوشند و فرصت داشته باشند. کجای این مساله خلاف قانون است که آقای قالیباف میگوید خلاف قانون است؟ مشخص است ناراحتی و عصبانیت نمایندگان از چیست.»
رائفیپور در ادامه این سخنرانی با خواندن برخی مصاحبههای نمایندگان مبنی بر لزوم استیضاح وزیر کشور و جمعآوری ۱۰۰ امضا و موافقت ۲۰۰ نماینده با استیضاح احمد وحیدی میگوید: «۲۰۰ نفر شدند که وزیر (کشور) را استیضاح کنند و قرار است جنگ راه بیفتد و قرار است با این ۲۰۰ نفر داخل رینگ برویم. جهنم! میرویم ببینیم چه میشود. قشنگ میشود احتمالا!»
فراتر از همه این سخنرانیها توییت عجیب رائفیپور درباره نمایندگانی بود که با استیضاح وزیر کشور موافق بودند. او در واکنش به اعتراض نمایندگان به بخشنامه وزارت کشور و جمعآوری امضا برای استیضاح احمد وحیدی در رشته توییتی نوشت: «وای بر مجلس! بارها بخشنامه معاونت سیاسی وزارت کشور را خواندم. کلمه کلمه آن تذکر و توجه به شفافیت، رعایت اصل بیطرفی مجریان انتخابات، افزایش مشارکت، دعوت از همه گروهها و دقت در سواری ندادن به نمایندگان کنونی و سابق مجلس در آستانه انتخابات بود که عین عقل و شرع و قانون است.
باید از مردم خواست به ۲۰۰ نمایندهای که متعرض وزیر کشور شدهاند، رای ندهند. افسوس که شفافیتی در کار نیست. این حجم از وقاحت باور نکردنی است. اینها اگر در زمان امام علی (ع) میبودند به حضرت به خاطر نامه به عثمانبنحنیف نیز حمله میکردند. یقین دارم رهبری مفاد آن نامه را تایید خواهند کرد.»
صحبتهای اخیر رائفیپور البته از جانب تیم قالیباف نیز بیپاسخ نماند. خبرگزاری خانه ملت در ۱۲ مرداد گفتوگویی از احسان ارکانی، نماینده نیشابور و عضو کمیسیون اصل ۹۰ مجلس با روتیتر «واکنش به اظهارات رائفیپور» منتشر کرد که ارکانی در آن گفته بود: «در هفته جاری که همپای سایر نمایندگان مجلس در حوزه انتخابیه بوده و در شهرها و روستاها بین مردم در حال پیگیری مشکلات آنان از قطعی آب و برق روستاییان گرفته تا نداشتن فضای ورزشی و بیکاری جوانان و مشکل مسکن و آسفالت و معضلات معیشتی کارگران و بازنشستگان و کارمندان و معلمان هستم، افسوس میخورم که چرا از تریبونداران حامی دولت صدایی برای ملت درنمیآید و اگر هم سر و صدایی دارند هیچ ربطی به مشکلات و مطالبات اصلی مردم نظیر تورم، بیکاری، مسکن، معیشت، سفره مواد غذایی و… ندارد و آنقدر در فضای مجازی غرق شدهاند که از فضای واقعی بیاطلاع هستند.
قاعدتا دلیل این سکوت یا بیدردی مدعیان تریبوندار در قبال مشکلات مردم یا بیخبری و قطع ارتباط با توده مردم است یا بنا به دلایل سیاسی و جناحی و بهره بردن از منافع خاص، جرات و شهامت بیان دردهای مردم و مطالبهگری از دولت و رییسجمهور و وزرا را ندارند.»
علاوه بر این کانال «نواصولگرا» منتسب به طیف قالیباف در دو پست به اظهارات رائفیپور پرداخت و مکرر با کنایه از وی طرح سوال کرد که «چرا مطالبه شفافیت آرا را از مجمع تشخیص مصلحت نظام پیگیری نمیکند».
کنایههای تیم قالیباف بر سر این تنش به رائفیپور، به شایعاتی مربوط به سه سال پیش باز میگردد که اخبار غیررسمی از همکاری سید یاسر جبراییلی با علیاکبر رائفیپور در بخشهایی از مجمع تشخیص مصلحت نظام منتشر شد. پایگاه خبری «امتداد» آن زمان در این باره در خبری کوتاه نوشت: «علیاکبر رائفیپور و یاسر جبراییلی، چهرههای نزدیک به جریان پایداری، زیر نظر محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در دبیرخانه مجمع تشخیص به کار گرفته شدهاند. جبراییلی از مدیران پیشین خبرگزاری فارس بوده و رائفیپور، سخنران جنجالی اصولگرایان است.»
تیم قالیباف در پاسخ به رائفیپور درباره موضوع بخشنامه وزارت کشور هم چنین نوشته است: «وزیر کشور خودش به محض اطلاع از این بخشنامه غیرقانونی، آن را ابطال کرده و حتی قبل از گفتوگو با نمایندگان در صحن به قالیباف گفته قصد دارد معاون سیاسی را تغییر دهد. در واقع رائفیپور با خلط دو امر زمانی فشار نمایندگان را به قبل از ابطال و قول تغییر معاون سیاسی-امنیتی میبرد و همین باعث میشود که دچار یک تناقض شود. حال او باید تصمیم بگیرد که روایتش از وحیدی، شخصی متزلزل و ناتوان باشد یا بپذیرد که در تصویرسازی اشتباه کرده است.»
تیم قالیباف همچنین در نقدی تندتر از سابق خطاب به رائفیپور نوشته است: «آیا رائفیپور و امثال او واقعا معتقدند که امتیازات نمایندگی در پیگیری مسائل مردم برای سال چهارم باید متفاوت از سه سال قبل باشد؟ اگر چنین است، او باید معتقد باشد که رییسجمهوری هم در سال آخر مسوولیت، نه به سفر استانی برود، نه مصاحبه تلویزیونی بکند و نه افتتاحیهای داشته باشد. پس این استدلال هم در درون خود متناقض است.»
رسانه نواصولگرا در پایان نیز به رائفیپور توصیه کرده که در بازی انتخاباتی برخی افراد خاص قرار نگرفته و به بدعت دخالت در انتخابات مجلس توسط یک قوه دیگر دامن نزند. همچنین ابراز امیدواری کرده که «ایشان مطالبهگریهای خود را واقعی کند، مثلا درباره شفافیت همانطور که از مجلس مطالبه داشت، از مجمع هم داشته باشدیا حداقل نصف آن میزان و شدت یا حتی یکچهارم آن فشار را داشته باشد که کسی به صدق او در مطالبهگری شک نکند. یا اگر میگوید «آدمِ آقا» است، دیگر جملات تعریفی و تمجیدی ایشان درباره مجلس انقلابی را هم بگوید و نه اینکه آن را یکپارچه تخریب کند. »
موسسه «مصاف» که این روزها سایت آن از دسترس خارج است و نوشته شده به زودی باز میگردد، مثل خود رائفیپور مرموز است. این موسسه زیر نظر علیاکبر رائفیپور اداره میشود؛ در حالی که نام موسس آن «امیرحسین رائفیپور» ثبت شده است.
این موسسه در ابتدای کار تولید محتوا و نشر سخنرانیهای رائفیپور درباره حوزه فعالیت و سخنرانی یک دهه اول او درباره موضوعاتی از قبیل جن، سرمایهداری، صهیونیسم و مواردی از این دست را داشت، اما در ماههای اخیر موضوع تولیدات محتوا بیش از پیش رنگ انتخاباتی به خود گرفته و اکانتهای منتسب به این موسسه و جریان فکری جریان انتخاباتی آغاز شد. حرکتی که تیم قالیباف آن را «در پیوند با تیم رسانهای دولت» ارزیابی کرده است.
اما بهطور مشخص رائفیپور که هم نقدهای جدی به بدنه مجلس یازدهم وارد کرده و هم سطح تنش او با قالیبافیها به رسانهها رسیده در کدام جناحبندی سیاسی بازی میکند؟ هم در موضوع وزیر کشور و بخشنامه انتخاباتی و هم در موارد دیگر مشخصا رائفیپور نزدیکیهایی جدی به بخشی از نیروهای پایداری و البته دولت رییسی دارد.
طی دو سال گذشته جز موارد معدود و انگشتشمار نقدی جدی خطاب به دولت رییسی از رائفیپور شنیده نشده؛ جز در چند مورد سیاستهای اقتصادی در زمینه بانکداری و واردات عموما رائفیپور پیگیر طرحهایی همچون شفافیت و صیانت، برخاسته از جریان پایداری است. در حال حاضر اما باید بین ادامه جریان قالیباف در مجلس و حضور نیروهای نزدیک به دولت در اتحاد با جریان پایداری در مجلس بعدی را انتخاب کرد.
فراموش نکنیم در ایام انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ گفته بود: «آقای رییسی میتواند وحدت ایجاد کند، رای روحانیت را دارد، کارهای مهمی در آستان قدس کرده است، من خراسان شمالی رفتم به دیدار خانوادههای فقرا رفتیم و گفتند از حرم امام رضا (ع) برای ما برنج میآورند. نقطه ضعف این است که مردم شناخت دقیقی از ایشان ندارند. نکته دوم اینکه شروع کردند درباره اعدامهای ۶۷ است و میخواهند روی این فضا ورود پیدا کنند. ایشان برای مخاطب سربسته است.»
رائفیپور حتی سال گذشته در صفحه توییتر خود نوشته است: «دنیای فانتزی قشنگی بود اگر میشد با دستور قیمتها را کنترل کرد…خوب اما در واقعیت اینگونه نیست!» با این وجود مشخص است که رائفیپور در حال حرکت در خلاف جهت ساز و کارهای مرسوم اصولگرایی برای انتخابات است و تلاش دارد تا ترکیب جدیدی در مجلس را ایجاد کند.
همین رویه احتمال و مساله توافق با دولت و پایداریها برای ارایه لیستی با چهرههای جدید و متفاوت از نمایندگان فعلی را به ذهن متبادر میکند. لیستی برای ساختن مجلسی که هراسی از تصویب شفافیت آرا نداشته باشد، طرحهای مربوط به فیلترینگ اینترنت را سریع تصویب کند، لایحه حجاب را با محتوای مورد نظر آنها جلو ببرد و از اساس کشور را مطابق سخنرانیهای رائفیپور اداره کند.
در نیمه نخست سال ۱۳۹۸ انتشار یک عکس از رائفیپور و همچنین برخی اظهارات فعالان توییتری بحث احتمال کاندیداتوری او برای مجلس یازدهم را بر سر زبانها انداخت. عکس جنجالی رائفیپور، یاسر جبراییلی و وحید یامینپور بر سر بساط آبگوشتخوری در کنار اینکه موضوع همکاری رائفیپور و جبراییلی در مجمع تشخیص مصلحت را دوباره تازه کرد، منشا تفسیر «همکاری ویژه برای انتخابات مجلس یازدهم» نیز شد.
معمای نفر چهارم حل نشد، اما همین عکس در کنار سونامی که رائفیپور و اکانتهای منتسب به موسسه مصاف درباره «شفافیت آرا» به راه انداختند، موضوع احتمال کاندیداتوری او را تا مدتها بر سر زبانها انداخت.
رائفیپور از اصلیترین چهره حامی طرح شفافیت آرای نمایندگان بود. ایده اول طرح تاکید داشت که رای همه نمایندگان به همه طرحها- جز موارد خاص امنیتی- باید شفاف باشد. اساس شعارهای انتخاباتی نمایندگان مجلس یازدهم بر پایه کمپین مجازی رائفیپور در همین رابطه بنا شد. مجلس یازدهم اما به اذعان خود نمایندگان هوادار این مجلس طرح شفافیت آرا را ذبح کرد و طرحی بدون ضمانت اجرایی اهداف طراحان آن با عنوان «شفافیت آرای قوای سهگانه» را تصویب کرد. از ابتدای طرح موضوع شفافیت آرا و مخالفت نمایندگان در گام نخست با کلیات این طرح رائفیپور نقدهای خود درباره نمایندگان مجلس یازدهم را در این باره آغاز کرد.
او در سخنرانیاش در دی ماه سال ۱۴۰۰ در گلزار شهدای کرمان با عصبانیت دربارهعدم تحقق این شعار در مجلس یازدهم انتقاد کرد و گفت: «مخالفان طرح شفافیت آرای نمایندگان حوصله پاسخگویی به مردم را ندارند. عیبی ندارد در اینستاگرام بیصاحاب موندهات بزن چه رایی دادی. بعضی افراد مانند مجید انصاری که مخالفت با شفافیت را ابراز میکرد به برخی که فقط وعده شفافیت دادند، شرف دارد.»
اما رائفیپور کیست که میخواهد کارگردان انتخابات یک مجلس باشد؟ بیش از اینکه نیازی باشد اظهارات عجیب او را مرور کنیم یا سخنرانیهایش درباره مسائل سیاسی و فراطبیعی را گوش دهیم، صرف ورود چنین چهرهای برای ترکیببندی مجلس اهمیت دارد؛ چراکه رویکردهای تند و غیرواقعی وی در مسائل مختلف میتواند در شمایل ترکیب مجلس دوازدهم بروز و ظهور پیدا کند.
رائفیپور در ایام انتخابات مجلس یازدهم هم انتقاداتی را نسبت به نحوه لیستبندی شورای ائتلاف مطرح کرده بود: «از سازوکار غلط شما متخصص انقلابی بیرون مانده و افراد دیگر داخل لیست هستند. وقتی تخصص نداری و کاری را میپذیری تعهد هم نداری. به یکی از کاندیداها پیغام دادم. گفتم خدا شاهد است اگر همه ۳۰ نفر با سرلیستتون مقابل دوربین ایستادید و سوگند شفافیت و کارآمدی نخوردید من میدانم. تازه نمیگویم به شما رای بدهند همین که نگویم رای ندهید، بروید خدا را شکر کنید. بالاخره چهار نفر هم هستند به حرف من گوش کنند.»
او در ادامه با لحن طنز میگوید: «تهدید میکنم همین حالا، اگر اینها وقاحت را از حد بگذرانند من هم ممکن است لیست بدهم!»
تهدید چهار سال پیش رائفیپور حالا به عرصه ظهور و بروز رسیده است. تهدیدی که میتواند مقدمه راهی باشد تا چهرهای مثل رائفیپور در جایگاهی قرار بگیرد که روزگاری محمدرضا باهنر و غلامعلی حدادعادل در آن بودند و دور از ذهن نیست گروههایی که شرکت در انتخابات را همواره در دستورکار دارند، لیست مورد تایید رائفیپور برای انتخابات را روی برگههای رای بنویسند. تصور کنید مجلسی که طرحهای تدوین شده از اتاق فکر رائفیپور و هوادارانش را تصویب میکند؛ به قول خود رائفیپور «قشنگ میشود احتمالا!»