کارشناسان میگویند حالا که آثار این قانون و شدتیافتن پذیرفتهشدگان سهمیهای در رشتههای پرطرفدار و حساس مانند رشتههای مرتبط با سلامت انسان آشکار شده، خوب است که در برنامه هفتم در این زمینه تغییراتی ایجاد شود؛ انتظاری که باید منتظر ماند و دید که تا چه اندازه عملی میشود آنهم در شرایطی که از نمایندگان گروههای دارای سهمیه شنیده میشود که خواستار افزایش میزان و اثرگذاری سهمیه جامعه هدف خود هستند.
اعتماد نوشت: خبر را پیشتر همه شنیده و بسیاری هم آن را با پوست و گوشت و استخوان خود درک کردهاند؛ اینکه سهمیهها در کنکورهای سراسری ایران نقش برجستهای دارد و در ۵ سال گذشته این نقش برجسته پررنگتر هم شده و در مجموعه تجربی و زیرمجموعههای آن حالا کادر درمان سهمیهای به مرحله طبابت هم رسیدهاند. خبر تازه، اما نه مرتبط با جزییات این سهمیه یا حتی تقلب آن نزدیک به هزار نفر معروف، که انتشار دو فایل اکسل است: در روزهای گذشته و در اتفاقی کمسابقه اسامی دو دوره از آزمون رزیدنتی یا همان دستیاری منتشر شده است.
نام این دو فایل که نسخهای از آنها هم دراختیار ما قرار گرفته، عبارت «فایل نتایج دستیاری ۴۸ به دبیرخانه» آن هم به صورت فینگلیش (یعنی عبارت فارسی با حروف انگلیسی) است. خلاصه خبر تازه، انتشار اسامی پزشکان متخصصی است که با سهمیه در آزمون تخصصی پذیرفته شده و حتی جزییات این سهمیه هم در این دو فایل به صورت شفاف آمده است. نام فایل به ما میگوید که این اطلاعات از دل مجموعه وزارت بهداشت و احتمالا در مسیر رسیدن به دبیرخانه یا در یکی از این مراحل لو رفته و حالا دراختیار بخشی از جامعه قرار گرفته است. اما دقیقا چه چیزی لو رفته و چه کمکی به جامعه خواهد داشت؟ به عبارتی ساده خلاصه این خبر به این صورت است که اسامی پزشکان متخصص سهمیهای دو دوره برای مردم شفاف شده است.
نکته دیگر اینکه پذیرش این افراد قانونی است و براساس مواد مرتبط با سهمیههای مختلف در کنکورهای ایران در آزمون دستیاری یا همان تخصص پزشکی قبول شوند. انتشار این خبر و لو رفتن چنین فایلی اگرچه تاکنون چندان مورد توجه افکار عمومی قرار نگرفته، اما در بین جامعه تخصصی پزشکان و دانشجویان علوم پزشکی با موجی از واکنشها روبهرو شده و به نظر یکی از مهمترین خبرهای مرتبط با این جامعه در یکی، دو ماه گذشته است. شدت واکنشها را البته میتوان در شبکههای اجتماعی و همچنین گروههای مرتبط با دانشجویان پزشکی هم دید؛ آنها در نوشتهها و واکنشهای خود به افرادی اشاره میکنند که در سالهای گذشته از تلاش و پشتکار خود برای رسیدن به چنین موقعیتی سخن میگفتند و حتی چندین مورد در شبکههای اجتماعی و یوتیوب به دیگران درس تلاش میدادند، اما حالا مشخص شده که دستکم بخشی از موقعیت کنونی آنها محصول سهمیه است.
قصه سهمیهها، اما دقیقا چیست و چه شده که در چند سال گذشته این پرونده پرسابقه تا این اندازه خبرساز شده است؟ تغییراتی که پایه آنها به برنامه ششم توسعه و قوانین مرتبط با ایثارگران برمیگردد تا چه اندازه بر پذیرش دانشگاههای ایران و به خصوص رشتههای پرطرفدار اثرگذار بوده است؟
بیشک خبرسازترین موضوع دو، سه هفته گذشته جامعه ایران در حوزه کنکور و دانشگاه، بحث پرونده تقلب حدود هزار نفر و پذیرش آنها در دانشگاهها بوده که همین پرونده پس از یکسال و با اظهارنظری تازه ازسوی وزیر کنونی علوم خبرساز شد. این اظهارنظر که تاییدی بر گزارش سال پیش «اعتماد» با تیتر «قبولشدگان شبههناک» بود بلافاصله با واکنش نمایندگان عضو کمیسیون اصل نود مجلس، سازمان سنجش آموزش کشور و چندین موسسه و مرکز پژوهشی مانند دیدبان شفافیت و عدالت روبهرو شد که خواستهها یا نکات متفاوتی را مطرح کردند.
در این باره، اما خلاصه جمعبندی خواست عموم هم به این صورت است که اگر به هر دلیلی امکان برخورد با این افراد متهم به تقلب وجود ندارد، دستکم اسامی آنها را منتشر کنید. در بحبوجه اظهارنظرها درباره امکان انتشار چنین اسامی یا تعارض این درخواست با قانون بود که به ناگاه فایلی دیگر خبرساز شد؛ انتشار اسامی پزشکانی که در دو سال پیاپی در آزمون تخصصی قبول شده و تشریح سهمیه هر کدام از آنها. این فایل میگوید در آزمون دستیاری ۴۷ و ۴۸ چه پزشکانی و به کمک چه سهمیهای پذیرفته شدند.
اگرچه این آزمون برای دانشجویان پزشکی مهم و دارای اهمیت فراوان است، اما ممکن است افکار عمومی چندان با این جزییات آشنا نباشد؛ دوره دستیاری یا دوره رزیدنتی در علوم پزشکی دورهای است عملی و تکمیلی در تحصیلات آموزش عالی که در بسیاری از کشورها پس از اخذ دکترای حرفهای توسط پزشکان گذرانده میشود. به شخصی که این دوره را میگذراند، رزیدنت میگویند و دانشآموختگان این دوره به عنوان متخصص، با درجه تخصص رشته گذرانده شده وارد بازار کار میشوند یا اینکه میتوانند در دوره فوق تخصص به تحصیل ادامه دهند. با این توضیحات به نظر میآید دلیل اهمیت این اطلاعات نزد دانشجویان پزشکی و همچنین واکنش آنها به جزییات آن تا اندازهای آشکارتر شود.
در این بین البته برخی صاحبنظران حوزه عمومی و اجتماعی هم از افکار عمومی خواستند که ضمن توجه به این اطلاعات به سلامت آینده خود و خانواده کمک کنند؛ خلاصه سخن آنها به این صورت است که افکار عمومی حق دارد، بداند چه پزشکی در مسیر پذیرفته شدن از سهمیه استفاده کرده و جامعه به همین دلیل باید به چنین اطلاعاتی توجه نشان دهد.
«هربار میگید سهمیه، یاد این دختره میافتم که دامپزشکی کرمانشاه قبول شد، با سهمیه هیات علمی باباش رفت پزشکی همونجا، به واسطه باباش اسمش توی کلی مقاله رفت، با همکلاسیش ازدواج کرد، الانم امریکاست»؛ این یکی از پرواکنشترین نوشتههای شبکههای اجتماعی در چندروز گذشته و پس از انتشار این فهرست تازه است که به صورت ساده قصه چندین سهمیه را هم نشان میدهد؛ درباره «هیات علمی» البته مسوولان سازمان سنجش و آموزش کشور اصرار فراوانی دارند که این موضوع به هیچوجه سهمیه نیست و تنها «یک امتیاز برای افراد زحمتکش در حوزه دانشگاه است»؛ دلیلی که معمولا برای این موضوع هم از سوی آنها مطرح میشود این است که در دفترچه و شرایط پذیرش دانشجو سهمیهای به اسم «خانواده اعضای هیاتعلمی» وجود ندارد. این موضوع اگرچه درست، اما همه حقیقت نیست؛ به عبارتی سادهتر فرزندان هیات علمی برای قبولی در کنکور اگرچه سهمیهای ندارند، اما پس از پذیرش در دانشگاه میتوانند به دلیل هیات علمی بودن پدر یا مادر خود تغییر رشته یا دانشگاه دهند که امتیاز ویژهای است.
اما به ماجرای سهمیه و دلیل خبرسازشدن بیش از پیش آن در چندسال گذشته بپردازیم؛ پیشتر و در شهریور سال ۹۸ برای اولینبار چندین دانشجوی رتبه تکرقمی کنکور کارشناسی ارشد زیرمجموعه علوم پزشکی با خبرنگار نویسنده این گزارش تماس گرفتند و خواستار پیگیری شرایط خود شدند. آن سال، اولین سالی بود که سهمیهها به شیوه تازه اعمال شده بود و، چون در مقاطع کارشناسی ارشد زیرمجموعههای علوم پزشکی، ظرفیت کدرشتهها معمولا محدود است، این اعمال سهمیههای تازه در این کدرشته به صورت شفافتری آثار این سهمیهها را نشان میداد، اما ماجرا دقیقا چه بود و چرا افرادی با رتبههای تکرقمی هم شانس قبولی نداشتند و درنهایت چه تصمیمی اتخاذ شد؟
خلاصه ماجرا به این صورت بود که در کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه علوم پزشکی سال ۹۸، رتبه دو یکی از رشتهها، پس از اعلام نتایج گمان میکرد به خواسته خود رسیده و درست زمانی که استاد پایاننامه و حتی موضوع خود را هم تا اندازهای انتخاب کرده و در ذهن برنامهای برای این دوره چیده بود، روز اعلام نتایج شوکه شد و بخش زیادی از برنامه خود را از دسترفته دید. همچنان که همان موقع و در گزارش روزنامه «شهروند» هم به بخشی از این پرونده پرداخته شد، او رتبه دو شده بود و در دفترچه هم نوشته بود که این رشته در دانشگاه علومپزشکی تهران دو نفر ظرفیت دارد که با یک محاسبه ساده مشخص میشود رتبه به قطعیت شانس قبولی دارد، اما ماجرا با حسابوکتاب و ریاضی ساده پیش نرفت. موضوعی که ساده به نظر میرسید، حالا پیچیده شد و با منطق و حساب ریاضی سازگار نبود؛ دو ظرفیت وجود داشت و قاعدتا او میتوانست یکی از این دو نفر باشد.
ماجرا، اما به سهمیهها برمیگردد که از چند سال پیش روند متفاوتی به خود گرفت. در این روش جدید حداکثر ۳۰درصد ظرفیت هر کد رشته به ایثارگران میرسد که البته با این پیششرط که دستکم ۷۰درصد نمره آخرین فرد قبولی در این کد رشته را کسب کرده باشند.
در دانشگاه علوم پزشکی تهران و همین رشته مورد اشاره با ظرفیت دو نفر، سهمیه ۲۵ درصد ایثارگران و جانبازان بالای ۲۵ درصد، یکچهارم دو نفر ظرفیت یعنی نصف یک انسان میشود. به عبارت دیگر از دو صندلی لحاظ شده برای کارشناسیارشد این رشته خاص، نصف یکی از صندلیها باید به دانشجویی با سهمیه ایثارگران بالای ۲۵درصد برسد، اما نصفکردن صندلی که در عمل وجود ندارد و به نظر میآید با توجه به سهمیه ۵درصدی که برای داوطلبان با سهمیه ایثارگری زیر ۲۵درصد درنظر گرفته شده، این نصف صندلی به سمت بالا گِرد و تبدیل به یک صندلی شده است. با این حساب از دو صندلی این دانشگاه، رتبه یک و فردی با سهمیه قبول شدند که این فرد حدود ۷۰ درصد نمره علمی نفر دوم این رشته را داشته است. با توجه به رقابت شدید کنکور و آزمونهای تستی این ۷۰درصد نمره علمی آخرین نفر، به معنای پذیرش فردی با رتبه چندین برابر و حتی چند ۱۰برابر آخرین فرد قبولی در این رشته است.
مثال دیگر هم رتبه ۳ کنکور کارشناسی ارشد یکی از این رشتههاست که ظرفیت دو اولویت انتخابی اولش ۴ نفر بوده، اما او در این دو کد رشته قبول نشده، یعنی از صندلی خالی که رتبه سه به هیچکدام نرسیده است. این تغییرات و نحوه پذیرش داوطلبان براساس سهمیهبندی جدید همچنان محل ابهام فراوان است و تاکنون مدیران سازمان سنجش و همچنین سنجش پزشکی، نحوه پذیرش را بهطور شفاف منتشر نکردهاند. علاوهبراین هنوز اطلاعات دقیقی درباره تفاوت رتبه بدون سهمیه و نقش سهمیه در پذیرش هم به طور دقیق مشخص نیست، ولی یک مثال شاید تا اندازهای بحث را روشن کند. همان سال ۹۸ و در یکی از رشتههای کنکور کارشناسی ارشد فردی در سهمیه، رتبهاش ۳ بود که همین فرد در رتبهبندی بدون سهمیه در جایگاه حدود ۴۰۰ قرار گرفت.
برای شفافشدن این موضوع اگر فرض را بر ظرفیت ۱۰ نفری یک رشته در یک دانشگاه خاص بگذاریم، ۳ نفر از این ۱۰ نفر دانشجویان سهمیهای خواهند بود و نفر سوم سهمیه میتواند در بین این ۱۰ نفر قرار بگیرد، درحالی که ممکن است رتبه همین فرد بدون لحاظشدن سهمیه نزدیک ۴۰۰ باشد، یعنی رتبه ۴۰۰ در این کدرشته قبول خواهد شد، اما رتبه ۸ از این دانشگاه و کدرشته بازخواهد ماند.
موضوعی که در این چندسال گذشته سربرآورده و زمینهساز اعتراضهای فراوان و تغییر در برنامه برخی جوانان ایرانی شده، به ششمین برنامه پنجساله توسعه برمیگردد که البته هیچگاه پیش از تصویب و اجرا مورد مناقشه نگرفت و به نظر میآید پیش از عملیشدن، کمتر فردی به چنین نتایجی آگاه بود و اگر کسانی هم آگاه بودند چندان اعتراض یا شفافسازی در آنها دیده نشده. در این برنامه پیشنهادی دولت و مصوب مجلس، گروهی از نمایندگان نزدیک به فراکسیون ایثارگران تغییری در یک ماده ایجاد کردند که حالا نتیجه آن به وضوح شفاف شده است. منبع حاشیههای این روزها ماده ۹۰ این برنامه است که میگوید باید سهمیهای برای ایثارگران بالای ۲۵درصد و زیر ۲۵ درصد لحاظ شود: «سهمیه ورود با ۵درصد، سهمیه اختصاصی برای جانبازان زیر ۲۵درصد، همسران و فرزندان جانبازان زیر ۲۵درصد و همسران و فرزندان رزمندگان با حداقل ۶ماه حضور داوطلبانه در جبهه به ۳۰درصد افزایش یابد.»
در ادامه این ماده تبصرهای هم آمده که تا اندازهای نحوه اجرای این ماده را توضیح میدهد: «در صورتی که سهمیه ۲۵درصد ایثارگران (مشمولین ماده (۷۰) قانون جامع خدماترسانی به ایثارگران و اصلاح بعدی آن) تکمیل نشود و ۵درصد سهمیه اختصاصی جانبازان زیر ۲۵درصد و همسران و فرزندان جانبازان زیر ۲۵درصد و فرزندان و همسران رزمندگان با حداقل ۶ماه حضور داوطلبانه در جبهه، پاسخگوی متقاضیان واجدالشرایط نباشد، دولت مکلف است مانده ظرفیت خالی ۲۵ درصد ایثارگران را مازاد بر ۵درصد مذکور به جانبازان زیر ۲۵درصد و همسران و فرزندان جانبازان زیر ۲۵درصد و فرزندان و همسران رزمندگان با حداقل ۶ماه حضور داوطلبانه در جبهه که شرایط لازم را داشته باشند، اختصاص دهد.» این تبصره میگوید که اگر سهمیه ۲۵ درصدی ایثارگران بالای ۲۵درصد تکمیل نشد که تکمیل نمیشود، سهمیه نه به داوطلبان آزاد بلکه به ایثارگران و جانبازان زیر ۲۵ درصد برسد که البته این گروه یک سهمیه ۵درصدی از ظرفیتهای دانشگاه را هم دارند.
علاوهبراین، تبصره «پ» این ماده هم میگوید که دانشگاهها و مراکز علمی ایران «مکلفند حداقل ۲۰درصد اعضای هیات علمی مورد نیاز خود را از بین جامعه ایثارگران شامل فرزندان و همسران شهدا، جانبازان ۱۵ درصد و بالاتر، آزادگان و همسران و فرزندان آنان، همسران و فرزندان جانبازان ۲۵ درصد و بالاتر، رزمندگان با حداقل ۶ ماه سابقه حضور در جبهه» پذیرش کنند که اگرچه هنوز این موضوع چندان حاشیهساز نشده، اما به نظر میآید در آینده ممکن است مشابه همین ظرفیت کنکور، زمینهساز اعتراض برخی فارغالتحصیلان شود.
این تغییرات و برجستهشدن سهمیهها که ریشه در برنامه ششم توسعه دارد، در این روزها که بحث قانون برنامه هفتم داغ است، حائز اهمیت بیشتری است. کارشناسان میگویند حالا که آثار این قانون و شدتیافتن پذیرفتهشدگان سهمیهای در رشتههای پرطرفدار و حساس مانند رشتههای مرتبط با سلامت انسان آشکار شده، خوب است که در برنامه هفتم در این زمینه تغییراتی ایجاد شود؛ انتظاری که باید منتظر ماند و دید که تا چه اندازه عملی میشود آنهم در شرایطی که از نمایندگان گروههای دارای سهمیه شنیده میشود که خواستار افزایش میزان و اثرگذاری سهمیه جامعه هدف خود هستند.