مجسمهای با طول ۷۳ متر و ارتفاع ۲۰ متر که ۴۵۰۰ سال است با سر انسان و بدن شیر در بیابانهای مصر آرام گرفته، میتواند موضوع حدس و گمانهای علمی و غیرعلمی زیادی باشد. در اینجا با دو مورد از مهمترین نظریات غیرعلمی دربارۀ این مجسمۀ رازآلود آشنا میشوید.
مجسمۀ عظیم ابوالهول در جیزه، تمثالی غولآسا از جنس سنگ است با بدن شیر و سر انسان. این مجسمه که در حدود ۴۵۰۰ سال قبل ساخته شده، چهرۀ فرعونی به نام «خافره» را دارد که از فراعنۀ سلسلۀ قدیم پادشاهی مصر بود.
به گزارش فرادید، عجیب نیست که این مجسمۀ باستانی و رازآلود، در طول سالها، موضوع نظریات عجیب و غریب زیادی بوده است. در بین این نظریات غیرعلمی و داستانپردازیهای عجیب و غریب، بعضی موارد واقعا جالب هم وجود دارد که آدم گاهی فکر میکند شاید واقعا با تاریخ رازمیز مصر مطابقتهایی داشته باشند.
یکی از این ایدهها این است که ابوالهول قدیمیتر از آن چیزی است که ما فکر میکنیم و قدمتش دست کم به ۹ هزار سال قبل میرسد. اگر واقعا اینطور باشد، پس این مجسمه باید حدود ۳ هزار سال از هر تمدن شناخته شدهای در مصر قدیمیتر باشد. از نظر آدمهایی که این تئوری شبهعلمی را ترویج کردهاند، آثار فرسایش در اثر پدیدههای جوی (مثل باد و باران) که بر روی این مجسمه دیده میشود نشان میدهد که این مجسمه دورهای طولانی از بارشهای پیاپی را گذرانده است؛ بنابراین قدمت مجسمه باید به دورهای پرباران برسد که میتواند ۱۰ هزار سال قبل باشد.
اما این دیدگاه مهمترین شواهدی که قدمت مجسمه را حدود ۴۵۰۰ سال برآورد میکنند نادیده میگیرد. یکی از این شواهد این است که عوامل دیگری غیر از باران (مانند زهکشیهای انجام شده بر روی رود نیل) هم میتوانستهاند چنین فرسایشی را ایجاد کنند. شاهد مهم دیگر این است که چهرۀ ابوالهول شبیه فرعون خافره ساخته شده؛ فرعونی که ۴۵۰۰ سال قبل حکومت میکرد.
یکی دیگر از تئوریهای بدون سند و مدرک که دربارۀ ابوالهول ارائه شده این است که در زیر این مجسمه نوعی «تالار اسناد» وجود دارد که یک تمدن ناشناختۀ باستانی گنجینهای از اسناد و نوشتههای مهمش را در آن نگهداری میکرده است. بعضیها میگویند این تالار حاوی تمام حکمت مصر باستان است و بعضیها هم میگویند که این تمدن ناشناخته همان تمدن آتلانتیس بوده که در نوشتههای افلاطون به آن اشاره شده است.
این واقعا ادعای بزرگی است و بنابراین نیاز به شاهد و مدرک دارد. اما آیا چنین مدرکی در کار هست؟ تا الان که نه. منبع این ادعا یک شفادهندۀ آمریکایی به نام ادگار کیسی بود که ادعا میکرد وقتی به حالت خلسه فرو میرود میتواند رازهایی را دربارۀ امور مختلف از جمله گنجینههای پنهان برای مردم فاش کند. کیسی ادعا میکرد که در قالب یک کاهن اعظم تمدن آتلانتیس حلول کرده و توانسته ببیند که یکی از ورودیهای مخفی «تالار اسناد» در زیر مجسمۀ ابوالهول و درست در مقابل پنجۀ مجسمه قرار دارد.
شاید چنین مدرکی کاملا مسخره به نظر برسد، اما خیلیها بر اساس همین ادعا تلاش کردند تا این تالار را پیدا کنند. اما بیرون از عالم خلسه و رویا هرگز هیچ مدرکی بر وجود این تالار اسرارآمیز یافت نشد. البته حفرههای طبیعی و دریچههایی انسانساخته در اطراف ابوالهول پیدا شدهاند؛ یکی از این حفرهها روی سر مجسمه قرار دارد که احتمالا برای ثابت کردن پوشش روی سر مجسمه کنده شده است. اما علیرغم جستجوهای فراوان هیچ حفره و دریچهای که راه به چیزی شبیه تالار داشته باشد پیدا نشده است.