سیاست شرقگرایی یکسویه و غربستیزی افراطی و انکار روابطی متوازن با کشورها و قدرتهای جهانی بدون توجه به الزامات ژئوپلیتیکی ایران خسارت غیرقابل جبرانی را به منافع کشور وارد ساخته و هزینههای گزافی را تحمیل مینمایند.
هممیهن نوشت: دیپلماتهای پیشین جمهوری اسلامی ایران برای بار دوم در انتقاد به سیاست خارجی دولت سیزدهم بیانیهای صادر کردند. صدور چنین بیانیههایی در میان دیپلماتها چندان مرسوم نیست و نشاندهنده عمق انتقادات یا نگرانی آنان از روندهای طیشده طی دو سال گذشته است.
در میان امضاکنندگان این بیانیه نام کوروش احمدی، مرتضی الویری، محسن امینزاده، مرتضی بانک، علی خرم، ابوالقاسم دلفی، سیدجلال ساداتیان، محمدعلی سبحانی، ناصر سرمدی، سیدمحمدحسین عادلی، جاوید قرباناوغلی، محمد کرمی، عبدالرحیم گواهی، علی ماجدی، علیاشرف مجتهدشبستری، قاسم محبعلی، صادق ملکی، سیدحسین موسویان، حسین نصیری، غلامرضا نظربلند و نصرالله تاجیک دیده میشود.
در متن این بیانیه آمده است: انقلاب اسلامی ایران حاصل مجاهدتهای آزاد زنان و آزاد مردان ایرانی در راه استقلال، آزادی، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور است. در این میان جمهوری اسلامی ایران به عنوان نظام سیاسی برآمده از آراء مردم موظف است با تمام قوا و به هر طریق مشروع از حاکمیت و تمامیت ارضی ایران و استقلال و امنیت کشور صیانت نماید.
متأسفانه یکبار دیگر در عرصه روابط دیپلماتیک با کشورها شاهد هستیم که فدراسیون روسیه همانند جمهوری خلق چین برای پیگیری اهداف منطقهای و منافع خود تمامیت ارضی ایران را وجهالمصالحه قرار داده و از این طریق به منافع ملی ایران در عرصه بینالمللی بی اعتنایی آشکار نموده است.
دیپلماسی عزتمندانه اقتضا مینماید که به هر طریق ممکن و مؤثر از ادامه چنین جهتگیریهای غیرقابل قبول در مراودات کشورهای دوست جلوگیری شود. اگرچه بر مبنای قانون اساسی و قوانین موضوعه، تعامل سازنده با همه کشورهای جهان در سرلوحه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد و در این میان فدراسیون روسیه و جمهوری خلق چین از اهمیت بالایی برخوردارند لکن عرصه منافع ملی و بهویژه تمامیت ارضی ایران جای هیچگونه مماشات با هیچ کشور و نظام سیاسی نیست.
ما در عرصه تحولات جاری سیاسی بینالمللی بر این باوریم که علتالعلل کاستیها و تحمیل رفتارهای غیرقابل قبول در رقابتهای ژئوپلیتیک از جمله اقدامات بیمحابا از سوی برخی کشورها در نادیده گرفتن جایگاه ایران و تعرض به منافع ملی ایرانیان و تمامیت ارضی کشور ناشی از عدم رعایت اصولی سیاست «نه شرقی، نه غربی» به معنی عدم تعهد به شرق و غرب و عدم توازن در روابط خارجی و نگاه یکسویه به اصل بازدارندگی در روابط بینالملل است.
به بیان دیگر، بدون شک تکیه مطلق بر مراودات دوستانه با بخشی از کشورها در عرصه معادلات و داد و ستد بینالمللی و در دستور کار نبودن یک سیاست خارجی متوازن و توسعهگرا در تعامل با طیف بزرگی از مراکز و بازیگران اثرگذار در تحولات منطقهای و جهانی، بهطور طبیعی میل شدید کشورهای فرصتطلب برای سودجویی یکطرفه در روابط دوجانبه و چندجانبه با ایران را بر خواهد انگیخت؛ بنابراین طبیعی است که برخی کشورها در مقاطع مختلف و بهطور مستمر با فهم چنین معادلهای خود را مجاز به هر گونه رفتار با جمهوری اسلامی ایران در عرصه منطقهای و بینالمللی بدانند.
علاوه بر این، باید توجه داشت که مفاهیم قدرت، امنیت و بازدارندگی در مقطع فعلی متحول و چندوجهی شده است؛ بهطریق اولی کشوری در دنیای امروز مقتدر است که ضمن برخورداری از اقتدار چندوجهی در سیاست، اقتصاد، فناوری، تجارت، قدرت نرم و توانمندی نظامی بتواند در حوزه شاخصهای جهانی امنیت و توسعه اثرگذار بوده و از قدرت افزایش یا کاهش منافع دیگران به نفع خود برخوردار باشد.
سیاست شرقگرایی یکسویه و غربستیزی افراطی و انکار روابطی متوازن با کشورها و قدرتهای جهانی بدون توجه به الزامات ژئوپلیتیکی ایران خسارت غیرقابل جبرانی را به منافع کشور وارد ساخته و هزینههای گزافی را تحمیل مینمایند. سیاست خارجی متوازن در مناسبات منطقهای و جهانی، نگاه واقعگرایانه در تعامل با کشورها و خودداری از اتخاذ مواضع جانبدارانه در موضوعاتی که منافع ملی و مصالح مردم ایران را تحت تاثیر قرار میدهد، میتواند پیشران یک سیاست خارجی هوشمند در شرایط کنونی باشد.