احمد مازنی نوشت: در عین حال مدعیان حقوق و آزادی زنان که به نام پیگیری این حقوق در پی عقدههای کهنه خویش با جمهوری اسلامی و آرمانهای امام هستند، پاسخ مناسبی از زنان ایرانی گرفتند و مدعیان حجاب و عفاف نیز باید توجه خود را معطوف به این حقیقت کنند که برای خواستههای جدید نسل نوی زنان و دختران ایرانی نسخههای کهنه نپیچند.
احمد مازنی در یادداشتی با عنوان «نسخههای کهنه برای مطالبات جدید زنان جواب نمیدهد!» در روزنامه اعتماد نوشت: روز بیست و یکم تیرماه در ایران روز عفاف و حجاب نامگذاری شد. ریشه این نامگذاری برمیگردد به حادثه خونین مسجد گوهرشاد. در این حادثه ماموران سفاک رضاخان به متحصنین معترض به کشف اجباری حجاب یورش برده و صدها نفر را به شهادت رساندند. تاریخ ایران شاهد مقاومت و اعتراض مردان و زنان ایرانی در دفاع از هویت زن ایرانی است؛ و زنان ایرانی در این مقاومت پیشتاز بودهاند و یکی از عوامل وقوع انقلاب اسلامی در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ مقابله با اراده نظام حاکم در اشاعه فحشا و کاهش منزلت زن ایرانی به موجودی فریبا (تعبیر محمدرضا پهلوی در مورد زنان) بود.
اما زنان ایرانی با برگذاری تظاهرات در جو خفقان حاکم در سال ۵۶ در مشهد و قم و در ادامه آن در سراسر ایران بر هویت دینی و انسانی خویش تاکید کردند تا آنجا پیش رفتند که اسدالله علم در یادداشتهای روزانهاش به دیدن تصویر چادرهای مشکی یکپارچه در میدان آزادی به عنوان نابودی تمامی دستاوردهای حکومت خاندان پهلوی یاد میکند و این در حالی بود که فرح پهلوی در مسیر مبارزه علنی با عفاف، با برگزاری جشن هنر شیراز که در یک تئاتر زنده خیابانی زن و مردی مرتکب عمل خلاف عفت شده بودند بهزعم خود آخرین میخ را بر تابوت عفت و پاکدامنی زنان و مادران ایرانی کوبیده بود. اما زنان ایرانی در کنار مردان علیه ظلم و فساد ایستادند و هزاران شهید، جانباز و آزاده در دوران مبارزه با استبداد و استعمار و در دفاع مقدس تقدیم کردند و در عرصههای علمی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی درخشیدند.
اکنون بار دیگر شاهد حضور دختران و زنان ایرانی در دفاع از زندگی و آزادی هستیم، زنان و دخترانی که در دانشگاه و خیابان حضور پیدا کردند تا هویت و منزلت زن ایرانی را فریاد کنند و اینبار نیز جلوتر از مردان در نقش پیشتاز مبارزه برای آزادی و دموکراسی ظاهر شدند. ضمن اینکه اینبار نیز مثل هر بار، عناصری از داخل و خارج و از چپ و راست درصدد مصادره حرکت زنان و دختران ایرانی برآمدند، اما مراقبت و صیانت زن ایرانی از هویت و منزلت خویش باعث شد که تیر شیادان و سیاستبازان به سنگ بخورد.
در عین حال مدعیان حقوق و آزادی زنان که به نام پیگیری این حقوق در پی عقدههای کهنه خویش با جمهوری اسلامی و آرمانهای امام هستند، پاسخ مناسبی از زنان ایرانی گرفتند و مدعیان حجاب و عفاف نیز باید توجه خود را معطوف به این حقیقت کنند که برای خواستههای جدید نسل نوی زنان و دختران ایرانی نسخههای کهنه نپیچند و بگذارند تا اینبار نیز مثل ادوار گذشته زن عفیف ایرانی خود مساله خویش را با حجاب و عفاف و نسبت آن با زندگی و آزادی حل کند، چراکه مداخلاتی از جنس گشت ارشاد جز کورتر کردن گره اعتماد این نسل با بزرگترها حاصل دیگری نخواهد داشت.