در بین تندیسهای موآی تعدادی از آنها در یک ردیف روی سکویی واقع شدهاند که به آنها در زبان محلی «ئاهو» گفته میشود. آنها در جشنهای مذهبی مورد استفاده قرار میگرفتند. مناطقی که این مجسمهها در آن قرار دارد در گذشته مکان مقدسی برای بومیان به شمار میرفت.
جاکوب راگیوین کاشف مشهور هلندی وقتی در سال ۱۷۲۲ پا به جزیره اسرارآمیز ایستر گذاشت، هیچ وقت فکرش را هم نمیکرد که چه چیزی در این جزیره در انتظارش است.
به گزارش همشهری آنلاین، جاکوب راگیوین با مجسمههای عجیبی روبهرو شد که داستان عجیبی داشتند؛ مجسمههایی که کسی از راز ساخته شدن آنها خبر نداشت. از آن سال تا به امروز دانشمندان و تاریخ شناسان زیادی به این منطقه رفتهاند، اما هنوز جواب قانع کنندهای برای چگونگی و علت ساخت این مجسمهها عنوان نشده است.
ایستر جزیرهای در جنوب اقیانوس آرام و متعلق به کشور شیلی است؛ جزیرهای که به خاطر وجود ۸۸۷ مجسمه سنگی و تاریخی بین بیشتر مردم دنیا شناخته شده است. بیشتر نقاط این جزیره مثلثی شکل پوشیده از صخرههای آتشفشانی است و در امتداد ساحل آن تجمعات مرجانی کوچک هم به چشم میخورند و کمبود مرجانها در خط ساحلی باعث شده تا آب دریا تا روی تخته سنگهای دور جزیره جلو بیاید و آنها را بپوشاند.
در ساحل جزیره ایستر غارهای آتشفشانی و مسیرهای زیادی از جنس گدازه آتشفشان وجود دارد. ایستر یکی از اسرارآمیزترین جزیرههای جهان است که تقریبا بین سرزمینهای شیلی و تائیتی واقع شده. اما از آنجایی که این جزیره در ۳۷۰۱ کیلومتری غرب آمریکای جنوبی، ۴۰۲۳ کیلومتری جنوب شرقی تائیتی، ۶۹۲۰ کیلومتری جنوب هاوایی و ۵۹۵۴ کیلومتری شمال قاره جنوبگان - سرزمینی که اطراف قطب جنوب را در برگرفته - قرار دارد، بومیان جزیره ایستر سرزمین خود را با نام «تی پیتو تیهی نائو» به معنی «مرکز جهان» صدا میزنند.
جاکوب راگیوین-کاشف هلندی- هنگام ورود به این جزیره با سه گروه مختلف از مردم برخورد کرد؛ سیاه پوستها، سرخ پوستها و گروه دیگری که رنگ پوستشان به شدت سفید بود و موهایی قرمز رنگ داشتند. از آنجایی که جزیره ایستر یکی از موضوعات بحثبرانگیز در باستانشناسی به حساب میآید تا مدتهای مدیدی بر سر این مساله که اولین قومی که این جزیره را برای زندگی انتخاب کردند چه کسانی بودند بین کارشناسان اختلاف نظر وجود داشت تا اینکه بعد از بررسیهای پی در پی ادعای بعضی مبنی بر حضور ملوانان به عنوان اولین ساکنان این جزیره از همه منطقیتر به نظر میرسید.
وقتی که سخن از جزیره ایستر میشود اولین نکتهای که به ذهن میرسد، وجود مجسمههای سنگی آدم نما در این جزیره است که آن را به رازی شگفتانگیز تبدیل کرده است. این مجسمههای سنگی در همه جای دنیا با نام «موآی» شناخته میشوند و از جنس صخرههای سنگی موجود در جزیره هستند.
موآیها علاوه بر اینکه در خط ساحلی جزیره دیده میشوند در دیگر نقاط جزیره هم به شکلها و اندازههای گوناگون و در مراحل مختلف ساخته شدن هم دیده میشوند. نکته عجیب درباره موآیها این است که بیشتر آنها نیمه کاره رها شدهاند و عجیبتر از آن اینکه هنوز هیچ کس مطمئن نیست که هدف از ساخت این مجسمهها چه بوده و اصلا چه کسانی آن را ساختهاند. اما یافتههای محققان و اطلاعات بومیان نشان میدهد که مثل تمام مکانهای تاریخی مجسمههای ایستر هم به دست اجداد مردمان ساکن در جزیره ساخته شدهاند.
ران فیشر - یکی از کارشناسانی که روی موآیها تحقیق میکند - در یکی از آثار خود به نام «نگهبانان سنگی متفکر جزیره ایستر» آورده است که در این جزیره دو گروه از مردم زندگی میکردند؛ یک گروه انسانهایی که گوشهای درازی داشتند و گروه دیگر با گوشهای کوتاه و به نظر میرسد که افرادی که گوشهای کوچکتری داشتند غلام حلقه به گوش انسانهای گوش دراز بودند و به دستور اربابان خود تندیسهای موآی را ساختند. اما با گذشت زمان آنها که دیگر از این وضیعت خسته شده بودند در یک شبیخون اربابان خود را کشتند و به این ترتیب ساخت تندیسهای موآی نیمه کاره رها شد.
صورت تعدادی از موآیها به طرف دریاست؛ اما بیشتر آنها رو به روستا هستند تا از آن مراقبت کنند. البته از آنجایی که این تندیسهای سنگی تا شانه در خاک قرار گرفتهاند مثل تمام آثار باستانی از گذر زمان در امان نبودهاند و سر این مجسمهها تجزیه شده و تنها فرو رفتگی و برآمدگیهای صورتشان مشخص است و جزئیاتشان زیاد معلوم نیست.
در این بین جنگهای قومی و قبیلهای ۲۵۰ سال پیش را هم باید به دلایل واژگونی این مجسمهها اضافه کرد. با این حال بسیاری از این مجسمهها به همت باستانشناسان در دهه ۵۰میلادی بازسازی شدند. بزرگترین تندیس موآی ۸۲ تن وزن دارد و طول آن به حدود ۸/۹ متر میرسد. همانطور که اشاره شد مجسمههای ایستر در تمام نقاط شمالی و جنوبی ساحل جزیره به چشم میخورند.
نکتهای هم که هنوز مشخص نشده این است که این تندیسهای غول پیکر چطور پس از ساختن به این مکانها منتقل شدهاند. طبق یکی از نظریههای موجود، سازندگان این مجسمهها برای انتقال آنها از غلتکهایی به شکل ایگرگ استفاده میکردند. به این صورت که دور گردن مجسمهها طنابهایی از جنس نوعی درخت به نام «هائو هائو» میانداختند و آنها را تا مقصد به روی غلتک میکشیدند که البته برای این کار ۱۸۰ تا ۲۵۰ مرد قوی هیکل نیاز بود.
در بین تندیسهای موآی تعدادی از آنها در یک ردیف روی سکویی واقع شدهاند که به آنها در زبان محلی «ئاهو» گفته میشود. آنها در جشنهای مذهبی مورد استفاده قرار میگرفتند. مناطقی که این مجسمهها در آن قرار دارد در گذشته مکان مقدسی برای بومیان به شمار میرفت.
تحقیقات باستانشناسان و تاریخ شناسان نشان میدهد که محوطهای که تندیسهای «ئاهو آکیوی» در آن واقع شده رصدخانهنجومیای بوده که ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح ساخته شده است. ترمیم این بنا اولین بار توسط دو باستانشناس به نامهای ویلیام مولای و گونزالو فیگورا صورت گرفت.
تندیسهای مراسم مذهبی دقیقا به طرف غروب خورشید و استوای نجومی - یعنی نقطه برابری شب و روز - ساخته شده و با ماه همتراز هستند. مجسمههای ئاهو آکیوی از جنبههای زیادی عجیب و شگفتآور و بحث برانگیز هستند و همچنان هزاران سؤال بیجواب درباره آنها وجود دارد. مثل اینکه چرا تمام هفت مجسمه کاملا شبیه و همقد ساخته شدهاند. نکته عجیب بعدی در این است که به چه علت مجسمهها داخل جزیره قرار دارند، اما صورتشان به سمت اقیانوس است.
زمانی که باستانشناسان مشغول حفاری و ترمیم این مجسمهها بودند در پشت تندیسهای ئاهو گودالهایی کشف کردند؛ گودالهایی که شبیه محلی برای سوزاندن اجساد بود. دراین گودالها استخوانهای تکه تکه شده صدف و ابزارهای ماهیگیری کشف شد، اما هنوز معلوم نیست که آیا این وسایل در مراسم مذهبی و خاکسپاریها استفاده میشد یا خیر. در طرف دیگر محوطه هم اسکلتهایی پیدا شد. باستانشناسان بر این باورند که آنها بعد از واژگونی تندیسها در آنجا به خاک سپرده شدهاند.
تقریبا تمام تاریخ شناسان و محققان بر این باورند که این مجسمهها به افتخار خدایان پلینزی (خدایان منطقهای که از ۱۰۰۰ جزیره در اقیانوس آرام که در محوطهای سه گوش مانند قرار دارند) ساخته شده و برای پرستیدن اجداد اقوام موجود در جزیره به وجود آمدهاند. همچنین هدف دیگر از ساختن این تندیسها حفاظت از روستا و مردمی بود که در آن زندگی میکردند.
علاوه بر مجسمههای سنگی جزیره، روی بعضی از تخته سنگهای موجود در آن حکاکیهایی از زمانهای گذشته هم به چشم میخورد؛ به طوری که جزیره ایستر یکی از مجموعههای طبیعی و بزرگ جهان است که سنگنوشتههای زیادی را در خود جای داده و تا کنون ۴۰۰۰ سنگ نوشته از ۱۰۰۰ محوطه در جزیره ایستر به ثبت رسیده است. حک کردن این نقوش روی سنگها دلایل گوناگونی داشته که در بین آنها میتوان به خلق نشانههای مقدس یا یابودی برای شخص خاص یا حادثه خاص اشاره کرد.
یکی دیگر از موارد عجیب در جزیره، وجود یک دستخط عجیب است که تا به امروز رمزگشایی نشده است. این دستخط که رونگورونگو نامیده میشود توسط یک مسیونر فرانسوی در سال ۱۸۶۴ کشف شد. در آن زمان، چند نفر ازاهالی جزیره ادعا کردند که میتوانند آن را بخوانند، اما تمام تلاشها بینتیجه ماند. به دنبال تحقیقات تاریخشناسان معلوم شد که با توجه به اینکه تنها یک قسمت کوچک از جمعیت این جزیره باسواد بودند، رونگورونگو یک امتیاز حکومت کردن بر خانوادهها و کشیشان در دوران باستان به حساب میآمد.
از بین صدها میز و صندلی و وسایل چوبیای که رونگورونگو روی آن حکاکی شده، فقط ۲۶ عدد سالم ماندهاند که آنها هم در موزههای سراسر دنیا نگهداری میشوند و هیچ کدام در جزیره نیستند. امروزه اگرچه تلاشهای زیادی برای رمزگشایی این خط عجیب صورت گرفته، اما همچنان تلاشها بیحاصل مانده و هنوز کسی حتی نمیتواند بگوید که آیا رونگورونگو یک شکل نوشتاری است یا خیر. البته این احتمال داده میشود که جزیرهنشینها در طی بازدید اسپانیاییها در سال ۱۷۷۰ تحت تاثیر شیوه حکومت و قانونگذاری آنها قرار گرفتند و از رونگورونگو به عنوان یک ابزار مذهبی استفاده کردند.