اخیرا آمارهایی در خصوص میزان صادرات نفتی در سال ۲۰۲۲ میان کشورهای مختلف نفتی ارایه شده که در این جدول عربستان ۶ برابر ایران درآمد داشته و عراق هم دو برابر و نیم ایران نفت فروخته ست. بر اساس آمارها ایران از منظر درآمد سرانه، قعرنشین این جدول است.
حسن مرادی در یادداشتی با عنوان «ایران قعرنشین جدول درآمدهای نفتی» در روزنامه تعادل نوشت: اخیرا آمارهایی در خصوص میزان صادرات نفتی در سال ۲۰۲۲ میان کشورهای مختلف نفتی ارایه شده که به بهانه آن میتوان نوری به ابعاد پنهان وضعیت صنعت نفت ایران تاباند. اداره انرژی امریکا آماری را منتشر کرد که بر اساس آن، ایران با درآمد صادراتی ۵۴ میلیارد دلاری، رتبه پنجم را میان کشورهای نفتی به خود اختصاص داده است. در این جدول عربستان ۶ برابر ایران درآمد داشته و عراق هم دو برابر و نیم ایران نفت فروخته ست. اما این آمارها ابعاد دیگری هم دارد. بر اساس آمارها ایران از منظر درآمد سرانه، قعرنشین این جدول است.
درآمد سرانه ایرانیان در سال ۲۰۲۲ حدود ۶۱۴ دلار بوده که تنها از کشورهای نیجریه و ونزوئلا افزونتر بوده است. این در حالی است که کویت با ۲۳ هزار دلار درآمد سرانه نفتی، امارات با ۱۲ هزار و ۶۵۰ دلار درآمد سرانه نفتی و عربستان با ۸۸۸۷ دلار درامد سرانه رتبههای برتر را به خود اختصاص دادهاند. فاصله درآمد سرانه نفتی ایران و کویت نشاندهنده بسیاری از واقعیتهاست. اعداد و ارقامی که باید نسبت به آنها نگران بود و برای بهبود آنها تلاش کرد. البته این آمارها در خصوص حجم صادراتی نفتی ایران است و ارتباطی به میزانه ذخایر و ثروت ایرانیان به انرژیهای فسیلی ندارد. ایران از منظر ذخایر نفتی و گازی به صورت توامان، رتبه یک جهان را در اختیار داشته و جایگاهی بیبدیل دارد؛ اما نتوانسته از این ظرفیتها برای ایجاد ارزش افزوده و توسعه استفاده کند. تحریمهای اقتصادی به شدت ایران را تحت فشار قرار داده و هرچند دولت تدابیری داشته و این تدابیر هم تا حدودی کارساز بوده، اما این تدابیر به اندازهای نبوده که ایران را به جایگاه اصلی خود در اقتصاد منطقه و جهان و بازارهای انرژی جهانی بازگرداند.
البته طی هفتههای اخیر گشایشهای نسبی در خصوص بهبود شاخصهای ارتباطی با همسایگان و سایر کشورها شکل گرفته که میتواند فضای مطلوبتری از آینده ارایه کند. از سرگیری روابط ایران با عربستان بخشی از این تلاشهای جدید است که ظرفیتهای تازهای را ایجاد میکند. در واقع ایران در حال ترمیم بخشی از درآمدهای نفتی صادراتی خود است. نباید فراموش کرد این بهبودها به احیای برجام نیاز دارد، بخشی به پیوستن به کنوانسیونهای جهانی مانند fatf و بخشی هم به تدابیر داخلی در حوزه تصمیمسازیهای اقتصادی و راهبردی نیازمند است تا ایران مسیرش را با سرعت بیشتری طی کند؛ بنابراین آمارهای ارایه شده، درست است و نمیتوان خدشهای به آن وارد ساخت.
این امارها واقعی است و نمیتوان آن را کتمان کرد. ایران باید مشکلاتش را با جهان پیرامونی حل کند و زمینه جذب سرمایههای جهانی را فراهم سازد. ایران باید بستر ورود شرکتهای بینالمللی نفتی و کارتلهای اقتصادی به کشور را فراهم سازد. شرکتهای فرانسوی، بریتانیایی، چینی، روسی، امریکایی و... باید در ایران حضور پیدا کنند و سرمایهگذاری در حوزه انرژی ایران را آغاز کنند. ایران باید به خامفروشی گسترده، پایان بدهد و فرآوری را جایگزین آن سازد. ناوگان حمل و نقل ایران و شاکله صنعت صنایع تبدیلی ایران که پالایشگاه و پتروشیمیها هستند، اغلب قدیمی هستند و به جز پالایشگاه خلیج فارس و پالایشگاه اراک و... نوسازی و بهروزآوری نشدهاند.
در واقع ایران توفیق زیادی در تبدیل مواد خاص به فرآوردههای تبدیلی نداشته است. این روند (تبدیل مواد خام به صنایع تبدیلی) صادرات ایران را افزایش میدهد و درآمد سرانه نفتی و عمومی کشور را ارتقا میدهد. این رنکینگها در شاخصهای اقتصادی کلان ایران هم اثرگذارند. بخش قابل توجهی از مشکلات اقتصادی ایران ناشی از کسری بودجه است که در اثر نبود منابع کافی ایجاد میشود. با افزایش صادرات نفتی، دولت منابع بیشتری در اختیار خواهد داشت و این روند باعث میشود تا شاخصهای اقتصادی مانند تورم و نقدینگی و درآمد سرانه ارتقا پیدا کند.