bato-adv
کد خبر: ۶۴۲۸۷۴
بازار کار ایران چگونه اولویت‌های پشت کنکوری‌ها را تغییر داده است

رقابت شدید بر سر صندلی‌های پول‌ساز دانشگاه‌ها

رقابت شدید بر سر صندلی‌های پول‌ساز دانشگاه‌ها

بخشی از عوامل تغییر میل و اولویت‌بندی داوطلبان کنکور برای ادامه تحصیل، علاوه بر بازار کار برای رشته تحصیلی، نبود آمایش سرزمینی مناسب است. پیش از این و در سال‌های میانه دهه ۷۰ با فقدان یک آمایش سرزمینی درست، به‌طور ناگهانی فارغ‌التحصیلان مهندسی بازار کار را اشباع کردند و این اتفاق نوعی سرخوردگی عمومی ایجاد کرد. در واقع بخش بزرگی از بااستعدادترین دانشجویان ایرانی سمت رشته‌های فنی و مهندسی رفتند، اما پس از فارغ‌التحصیلی بیکار شدند.

تاریخ انتشار: ۰۸:۱۹ - ۳۰ خرداد ۱۴۰۲

اعتماد نوشت: بازار کار ایران به سمت و سویی حرکت کرده که حالا اولویت‌های داوطلبان کنکور را نیز تغییر می‌دهد. داده‌های مرتبط با داوطلبان کنکور در یک دهه گذشته نشان می‌دهد که اقبال به سمت رشته‌های تجربی و علوم انسانی بالا گرفته و هر قدر که می‌گذرد، از تعداد داوطلبان رشته‌های مرتبط با ریاضی کاسته می‌شود. در واقع «شانس اشتغال» که به عنوان یکی از اصلی‌ترین مبنا‌ها برای انتخاب رشته تحصیلی در دانشگاه‌ها در نظر گرفته می‌شود؛ کاری کرده که حالا رشته‌های مرتبط با صنعت یا ساختمان در قعر اولویت‌های داوطلبان کنکور قرار بگیرد. از طرف دیگر، علاوه بر رشته‌های پول‌سازی مانند پزشکی یا دندانپزشکی، وجود برخی زیررشته‌ها مانند روانشناسی، حسابداری، حقوق یا مدیریت در کلان رشته علوم انسانی، موجب هجوم داوطلبان به این بخش شده است.

گرایش صنعتی و تولیدی در قعر ۱۰ ساله

تعداد داوطلبان کنکور که در رشته ریاضی امتحان داده‌اند، در سال ۱۳۸۹ نزدیک به ۳۱۸ هزار نفر بوده که در سال ۱۴۰۱ به حدود ۱۴۵.۶ نفر سقوط کرده و تقریبا در این یک دهه، نصف شده است. باید به این نکته نیز اشاره کرد که تعداد کسانی که می‌خواسته‌اند در رشته ریاضی ادامه تحصیل دهند، طی دهه ۸۰ هیچ‌گاه از کانال ۳۰۰ هزار نفری پایین نیامده. اما دهه ۹۰ و همزمانی با شدت گرفتن تحریم‌ها کاری کرده که حالا جوانان در سن تحصیل دانشگاهی از رشته ریاضی فراری شوند و به رشته‌های تجربی و انسانی هجوم ببرند. اما اجازه بدهید مروری داشته باشیم به اتفاقاتی که در ۳ دهه گذشته رخ داده و قدری جزیی‌تر به این آمار نگاه کنیم. در دهه ۷۰، خرابی‌های ناشی از جنگ و نیاز کشور به توسعه فضایی را فراهم کرد که نیاز به مشاغل مهندسی و صنعتی اوج گرفت. عمده جوانان ایرانی به دلیل همین بازار کار تشنه‌ای که برای رشته‌های عمران و صنعت به وجود آمد، رشته ریاضی را برای ادامه تحصیل انتخاب کردند. این وضعیت تا پایان دهه ۸۰ نیز تداوم داشت. اما از دهه ۹۰ این روند متوقف شد و کارشناسان برای آن دلایلی را ذکر می‌کنند. اول اینکه بازار کار در اوایل دهه ۹۰ دیگر به سطح بالایی از «اشباع» در رشته‌های مهندسی و ریاضی و حتی صنعتی رسیده بود.

دلیل دوم، رویکرد اشتغال در بخش خدمات به جای بخش تولید و صنعت بوده است. در این باره بگذارید نگاهی جزیی‌تر به آمار اشتغال در دهه ۹۰ بیندازیم. از سال ۸۴ تا ۹۸ تعداد اشتغال خالص ایجاد شده در بخش صنعت حدود ۱.۴۷ میلیون نفر بوده. اما در بخش خدمات تقریبا دوبرابر این رقم یعنی ۲.۸۵ میلیون اشتغال ایجاد شده است. هرچند برای تحلیل دقیق‌تر این موضوع باید داده‌های بسیار جزیی از وضعیت اشتغال فارغ‌التحصیلان داشت که عموما نه فقط در دسترس رسانه‌ها نیست، بلکه مراکز آماری این آمار را در حوزه محرمانه هم گا‌ها طبقه‌بندی می‌کنند! اما به هر روی، عدم توجه به مقوله‌ای به نام «ریاضیات»، پیامد‌های بسیار وخیمی برای اقتصاد ایران خواهد داشت. بی‌رغبتی به ادامه تحصیل در رشته‌های مرتبط با ریاضیات با بحران عظیمی در آموزش این رشته همراه شده است. آمار‌ها نشان می‌دهند که در مقطع متوسطه نیز تعداد دانش‌آموزان رشته ریاضی به نسبت سنوات قبل ریزش زیادی داشته و در مجموع سه سال متوسطه به نرخ ۱۵.۴۹ درصد دانش‌آموزان متوسطه رسیده است، این در حالی است که در سال تحصیلی ۹۱-۹۲ تنها در پایه دهم حدود ۲۷ درصد دانش‌آموز ریاضی وجود داشت.

چرا ریاضی دیگر اولویت نیست؟

در سال‌های اخیر با توجیهاتی عجیب و غریب، بخش‌هایی از محتوای آموزشی ریاضیات دبیرستانی حذف شده است. اگر به کارنامه پذیرفته‌شدگان سال‌های اخیر رشته‌های علوم ریاضی و فیزیک و مهندسی نیز نگاهی شود، مشخص می‌شود که بخش قابل توجهی از داوطلبان با درصد‌های نزدیک صفر یا حتی منفی در درس‌های ریاضیات و فیزیک در این رشته‌ها قبول شده‌اند. بخشی از این اتفاق می‌تواند به روند نادرست آموزش و ضعف در این بخش برگردد، اما بخش مهم‌تر، روند مزمن «صنعت‌زدایی» از فرصت‌های شغلی واقعی مهندسی است و به همین دلیل است که بسیاری از افرادی که در سن تحصیل هستند، آینده شغلی برای خود نمی‌بینند. با افول بیش از پیش توان تولید فناوری و صنعت، فضا برای رشته‌های مهندسی نیز تنگ‌تر می‌شود که ضربه کاری به اقتصاد ایران خواهد زد. این سخنان اخیر معاون آموزش و پرورش استان کرمانشاه نیز جالب توجه است که در هفت شهرستان و منطقه آموزش و پرورش این استان اصلا دانش‌آموز رشته ریاضی فیزیک باقی نمانده است.

خالی بودن صندلی کلاس‌های درس اکثر رشته‌های فنی و مهندسی در دانشگاه‌های کرمانشاه یا امکان قبولی داوطلبان با کسب رتبه‌های ۱۵ و ۱۶ هزار در رشته‌های سابقا پول‌سازی مثل مهندسی معماری از دیگر موارد قابل توجهی است که در این اظهارات دیده می‌شود. باید توجه داشت که شانس قبولی بهترین رشته‌های فنی و مهندسی به دلیل نبود آینده شغلی حالا به ۳۰ درصد رسیده در حالی که شانس پزشکی کمتر از یک درصد است! کاهش گرایش به رشته‌های فنی و مهندسی در حالی رخ می‌دهد که حمایت از «تولید» در این یک دهه همواره جزو شعار‌های دولت‌ها بوده است. شاخه‌های مهارتی و مهندسی در ایران نیروی انسانی متناسبی برای رونق صنعت و تولید تامین نمی‌کند و فضای «واسطه‌گری» و «دلالی» در کشور که حالا به اوج خود رسیده، اولویت «تولید» را کاملا از اقتصاد ایران گرفته است. نبود منابع بانکی به دلیل تشدید تحریم‌ها فضایی را به وجود آورده که بنگاه‌های تولیدی با مشکل تامین مالی مواجه باشند. از این‌رو، فضای اشتغال نیز در این بنگاه‌ها تقریبا وجود ندارد و از این‌رو، دانش‌آموزانی که قصد ادامه تحصیل دارند، در ابتدا از این فضا فرار می‌کنند و بعد به گرایش‌های تجربی و انسانی روی می‌آورند. اما چگونه؟

هجوم به رشته‌های پول‌ساز

تغییرات اولویت‌های جامعه و البته بازار کار را می‌توان در آمار هجوم به رشته‌های تجربی و انسانی در کنکور مشاهده کرد. رشته تجربی با زیربخش‌هایی مانند پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی با هجوم بسیار بالایی در یک دهه گذشته مواجه شده است. موقعیت اجتماعی بالاتر، درآمد نجومی و بازار کار تشنه‌ای که در ایران برای این دسته از رشته‌ها وجود داشته موجب شده تا فضای رقابتی شدیدی برای ورود به دانشگاه‌ها به وجود بیاید. اما در یک دهه اخیر، یک مورد دیگر نیز به این موارد اضافه شده و آن «فرصت مهاجرت» برای فارغ‌التحصیلان رشته‌های تجربی است.

جمعیت جوان ایران در حال «پیر شدن» است و چه بازاری بهتر از «پزشکی» و «دندانپزشکی» و حتی «داروسازی» که این جمعیت در یکی، دو دهه آینده به شدت به آن نیازمند است؟ ضمن اینکه آمار‌ها نیز این موضوع را تایید می‌کند که اقبال به این رشته‌ها همواره رو به افزایش بوده و هست. سازمان بهداشت جهانی می‌گوید: از سال ۸۴ تا ۹۸ تعداد پزشکان ۲ برابر و تعداد پرستاران ۱.۷ برابر شده است. در این مدت تعداد دندانپزشک‌ها تقریبا ۳ برابر شده‌اند. مشاغل بسیاری به دلیل رکود شدید صنعتی و تولیدی و البته غلبه روحیه «واسطه‌گری و دلالی» در یک دهه اخیر یا نابود شده‌اند یا اصلا رغبتی برای آن‌ها وجود ندارد، چون درآمد بالایی هم ندارند. اما سلامت جامعه چیزی نیست که عقب بیفتد یا رونق شغلی نداشته باشد. بنابراین، بخش بزرگی از جوانان جویای تحصیل به رشته تجربی هجوم آورده‌اند. در دانشگاه‌ها با یارانه‌های هنگفتی تحصیل می‌کنند و پس از فارغ‌التحصیلی و چند سالی کار در ایران و کسب تجربه، بخش بزرگی از آن‌ها نیز دست به مهاجرت می‌زنند. اتفاقی که در یکی، دو سال اخیر نیز به دلیل نوسانات ارزی شدت گرفته است.

علی شریفی، عضو هیات علمی دانشگاه شریف در تحلیل این وضعیت از مفهوم «سونامی نظام آموزشی ایران» استفاده می‌کند و می‌افزاید: «اگر فرض کنیم این روند با همین شیب و تندی ادامه پیدا کند در سال‌های آتی شاهد این هستیم که حجم عمده استعداد‌ها به طرف رشته تجربی رفته و از آن طرف تعداد افرادی که در رشته مورد علاقه خود تحصیل نمی‌کنند و همچنین شمار پشت کنکوری‌ها به شکل غیرقابل انتظاری افزایش خواهد یافت. از طرف دیگر حجم زیاد پزشکان باعث اشباع شدن بازار کار خواهد شد و در نهایت ممکن است به جایی برسیم که پزشکان برای معالجه و مداوا منتظر پزشکان شوند! از طرف دیگر صنایع کشور که مهم‌ترین متقاضیان رشته‌های فنی و مهندسی به شمار می‌آید، از حضور متخصصان مرتبط خالی خواهد شد و افراد با تخصص‌هایی پایین‌تر و غیرمرتبط در این حوزه‌ها حکمرانی می‌کنند.»

پول درآوردن از رشته‌های انسانی

این اتفاق به نوعی دیگر در بخش علوم انسانی در حال تکرار است. گرایش به رشته‌های علوم انسانی به دلیل قرار گرفتن زیربخش‌هایی مانند حقوق یا روانشناسی و اقتصاد و حسابداری و مدیریت در این کلان رشته، در حال افزایش یافتن است. مشکلات روحی-روانی جامعه که بخش بزرگی از آن به دلیل فضای اقتصادی موجود به وجود آمده، گرایش به رشته روانشناسی را برای اشتغال در مراکز مشاوره بالا برده است. در واقع ایجاد بازار کار در این رشته، فضای گرایش به آن را نیز تغییر داده است. هر چند که برای نگاه دقیق‌تر باز هم نیاز به آمار متقن و اساسی است. در رشته‌هایی مانند حسابداری و مدیریت و حتی حقوق نیز این وضعیت تکرار شده و به نظر می‌رسد که بازار کار به وجود آمده در این بخش‌ها، گرایش به علوم انسانی را نزد داوطلبان کنکور بالا برده باشد.

فقدان آمایش سرزمین

شاید در نهایت بتوان گفت که بخشی از عوامل تغییر میل و اولویت‌بندی داوطلبان کنکور برای ادامه تحصیل، علاوه بر بازار کار برای رشته تحصیلی، نبود آمایش سرزمینی مناسب است. پیش از این و در سال‌های میانه دهه ۷۰ با فقدان یک آمایش سرزمینی درست، به‌طور ناگهانی فارغ‌التحصیلان مهندسی بازار کار را اشباع کردند و این اتفاق نوعی سرخوردگی عمومی ایجاد کرد. در واقع بخش بزرگی از بااستعدادترین دانشجویان ایرانی سمت رشته‌های فنی و مهندسی رفتند، اما پس از فارغ‌التحصیلی بیکار شدند. در این باره، شاید توجه به آمار دانشجویان رتبه تک‌رقمی یا دو رقمی که پس از چند سال تحصیل در مهندسی، در رشته تجربی دوباره کنکور دادند، جالب باشد.

برای تحلیل این مورد هم نیاز به آمار‌های مستقل و قابل اطمینان وجود دارد که متاسفانه در بستر آماردهی کنونی چنین چیزی ممکن است. اما به هر حال، توجه به «آمایش سرزمین» چیزی است که جامعه و فضای بازار کار ایران به آن نیاز دارد. برخی کارشناسان می‌گویند در دو دهه آینده احتمالا ریاضی بهترین بازار کار را در ایران پیدا خواهد کرد، چراکه فارغ‌التحصیلان مهندسی پایین آمده و کشور هم نیاز به توسعه و پیشرفت دارد. اما شرایط کنونی، به نوعی سردرگمی در این حوزه را بیشتر کرده است.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین