آسیاب «والی» حوالی پل چوبی در خیابان امامی قرار دارد. تنها آثار بهجای مانده از این آسیاب دیوار آجری بلندی است که دری ندارد و آن سویش پیدا نیست. آسیاب والی پشت همین دیوار است، اما حتی اگر پشت دیوار را هم میدیدید، از آسیاب خبری نبود. عمارت ساختمان مربوط به دوره قاجار است که در پایان دهه ۷۰جزو آثار ملی ایران نیز به ثبت رسیده است.
فکرش را بکنید حدود ۱۵۰سال قبل جایی حوالی خیابانهای ۵۱و ۵۳ یوسفآباد امروزی، باغ بزرگ و آسیاب کوچکی بود که خیلیها از آبادیهای درکه تا ونک گندمهایشان را بار قاطر میکردند و به آسیاب «حاج ابوالقاسم عجایبی» معروف به «دستگیر» میآوردند تا آرد شود؛ آسیابی که اکنون بامش با خیابان اسدآبادی همسطح است.
به گزارش همشهری آنلاین، حاج سیداسماعیل عجایبی که به همراه سید جلال عجایبی به آنجا آمدهاند از وارثان و حافظان آسیاب آبی یوسفآباد هستند. حاجاسماعیل که سالها برای نگهداشت این آسیاب تلاش کرده تعریف میکند: «این آسیاب که زمان قاجار ساخته شده مدتی بهدست مستوفیالممالک بود و او از آن نگهداری میکرد. اما از سال ۱۳۲۲پدرم عرصه آسیاب را خرید و از آن سال در اختیار ما بوده است. قبلا ۲آسیاب در این محدوده فعال بود؛ یکی با عنوان آسیاب کوچیکه و دومی آسیاب بزرگ که به آن آسیاب «گاومیشی» هم میگفتند و آن طرف خیابان بود. البته زمان ساخت بزرگراه رسالت، آسیاب گاومیشی از بین رفت. یادم هست این دو آسیاب تمام آرد خبازهای آبادیهای اطراف از ونک تا اوین و درکه را تأمین میکرد و روزانه بیش از ۳۰خروار آرد در آن تولید و توزیع میشد.»
حاج سیداسماعیل به عصایش تکیه میکند و تعریف میکند: «غلات یا بنشن را هم اینجا آرد میکردند. آسیاب را در قسمت گودتری ساخته بودند که آب به آنجا سرازیر میشد. یک تنورهای هم برای آسیاب درنظر گرفته بودند که از طریق مخزن، آب قنات با فشار زیاد داخل تنوره میشد و قسمت چوبی زیر آسیاب را میچرخاند. در واقع سنگ زیرین ثابت و سنگ رویی میچرخید و مسیرآبی در قسمت زیر سنگ وجود داشت که آب به خارج از آسیاب میرفت. این آب از انتهای خیابان مستوفی سابق یا همان خیابان شهید اکبری، میگذشت و به سمت پارک ساعی فعلی که ایستگاه آبشار میرفت و از آنجا هم به سمت پایین جاری بود. در آنجا یک قهوهخانه به نام کافه «علیخان» قرار داشت و کسانی که میخواستند از تهران به سمت شمیرانات بروند، آنجا اتراق میکردند و بهخاطر این آبشار جای باصفایی بود. آب قنات تا بیمارستان شماره یک ارتش ادامه پیدا میکرد و آنجا هم آسیاب دیگری وجود داشت. علاوه بر آن، آسیاب بهجتآباد هم از آب این قنات تامین میشد. در واقع آب قنات یوسفآباد، چرخ ۴آسیاب را میچرخاند.»
حاج سیدابوالقاسم عجایبی صاحب چند نانوایی در محله یوسفآباد هم بود. عجایبی که اهالی محل بهخاطر ویژگیهای اخلاقی و کمکهایش به مردم به او لقب «دستگیر» داده بودند، در آن زمان مسجد سادات را هم در محله ساخت که هنوز سرپاست و از دیگر یادگارهای او در محله یوسفآباد به شمار میرود. بنای تاریخی آسیاب آبی یوسفآباد بهصورت چهارطاقی ساخته شده است. در این نوع معماری، از چهار طرف ستونهایی نصب میشد تا بار پشتبام و سقف بر دوش ستونها قرار بگیرد و مانع از فروریختن آن شود. از ۳، ۲ سال قبل مرمت این بنای تاریخی آغاز شده و با تلاشهای پسران حاجابوالقاسم، قرار است بهعنوان موزه آسیاب بازگشایی و کنار آن نیز نانوایی با همان سبک و سیاق قدیمی ساخته شود.
نصرالله حدادی، تهرانشناس با بیان اینکه آجرهای زبرهای که در این بنا استفاده شده دیگر تولید نمیشود، میگوید: «در گذشته برای مقاومت و استحکام بیشتر بنا، در میان این آجرها از ملات ساروج استفاده میکردند. یکی از مشکلاتی که ما در بناهای تاریخی در تهران داریم، نفوذ رطوبت است. اما آنها با استفاده از همین مصالح از ایجاد رطوبت جلوگیری میکردند. به همینخاطر میبینیم که درآسیاب کمترین میزان رطوبت را داریم.» حدادی در لابهلای حرفهایش به اصطلاح معروفی درباره آسیاب اشاره میکند و میگوید: «اصطلاح «آسیاب به نوبت» از گذشته باقی مانده، ولی چرا میگفتند آسیاب به نوبت؟ بهدلیل اینکه امکان داشت گندم یک فرد دیگری با گندم فرد دیگری قاطی بشود بنابراین آسیابان حواسش بود که آقا هنوز نوبت تو نرسیده است و باید صبر و تحمل داشته باشید.»
آسیاب «والی» حوالی پل چوبی در خیابان امامی قرار دارد. تنها آثار بهجای مانده از این آسیاب دیوار آجری بلندی است که دری ندارد و آن سویش پیدا نیست. آسیاب والی پشت همین دیوار است، اما حتی اگر پشت دیوار را هم میدیدید، از آسیاب خبری نبود. عمارت ساختمان مربوط به دوره قاجار است که در پایان دهه ۷۰جزو آثار ملی ایران نیز به ثبت رسیده است. این آسیاب از املاک «قاسمخان والی» نماینده ایران در روسیه و از سرداران صاحبنام ناصرالدینشاه بود که بعدها به محمدخان و علیخان فرزندان او به ارث رسید. برای دیدن آسیاب باید به پشتبام خانه چسبیده به آن بروید. از این پشتبام میتوانید زمین خاکی کنار خانه را ببینید که گودالهایی بزرگ در آن حفر شده است. زیر این گودالها بخشی از بنای آسیاب دیده میشود که تقریباً چیزی از آن باقی نمانده است.»
نحوه ساخت آبانبار، تصفیه و عایقبندی آن در تهران با اصول مهندسی و علمی مطابقت داشت و برای تصفیه آب آن از روشهای فیزیکی و شیمیایی استفاده میشد. تهنشینشدن مواد زاید، اضافهکردن حجم مشخصی از نمک بهمنظور تجزیه آن و میکروبکشی توسط کلر آزاد شده، استفاده از ترکیبات آهکی جهت گندزدایی و استفاده از کیسههای زغال بهمنظور بوگیری ازجمله این روشهاست. آبانبار در تهران قدیم با توجه به کاربریهای آن، انواع مختلفی داشت. انواع این آبانبارهارا در زیر همراه با ما مرور کنید.
آبانبارهای خصوصی که بیشتر خانگی بود با حجمی متناسب با آب مصرفی خانوار و حقابه آن خانواده ساخته میشد تا هرچند گاه یکبار که نوبت آب محلهای فرا میرسید صاحبخانهها شب و نیمهشب بیدار میماندند تا سهم آب خود را از میراب محل تحویل گرفته و آبانبار خانه خود را پر کنند. برخی آبانبارهای خانگی که بزرگ بودند راه و پلهای هم به کوچه داشتند و دیگران در آن سهیم میشدند.
همانطور که از نام آن پیداست این آبانبارها برای تأمین آب شرب عموم مردم از اهالی شهر گرفته تا مسافران ساخته میشد.
در محلههای محروم که آبانبار خانگی وجود نداشت یا محلههای پرجمعیت شهر که مظهر قناتها دور از دسترس بود، آبانبارهای وقفی ساخته میشد. بیشتر این سازهها را در کنار راههای کاروانها بیرون دروازههای شهر یا زیرمسجد، تکیه یا در بازارچه و گذرها بنا میکردند. در تابستانهای بسیار گرم و خشک استفاده از این آبانبارها تنها راه نجات افراد کمدرآمدی بود که همانند متمولان امکان ترک شهر و رفتن به مناطق ییلاقی را نداشتند. با افزایش جمعیت تهران در دوره قاجار ۲مشکل عمده آب یعنی کمبود و آلودگی آن بیشتر نمود یافت و ساخت این تأسیسات آبی راهحل مناسبی برای رفع آن بود. آبانبارهای وقفی بهصورت تک بنا یا مجموعه همراه مسجد، مدرسه و تکیه بیشتر در مرکز محلهها برای استفاده عموم مردم توسط واقفان و بزرگان راهاندازی میشد. شاید برای همین بود که محلههای بازار و محمدیه بیشترین تعداد آبانبارها را داشت. میزان جمعیت، تمکن مالی ساکنان محلهها، مسیر عبور قناتها در محلهها و میل به کسب ثواب را میتوان از عوامل تأثیرگذار در وقف و پراکندگی این ابنیه در محلهها دانست.