اضافه شدن حدود نیمدرصد آراء یک نامزد ریاستجمهوری در دور دوم انتخابات، بهطور طبیعی بسیار سهلتر از اضافه شدن بیش از پنج درصد آراء رقیب اوست؛ بنابراین اگر اتفاق محیرالعقولی رخ ندهد، رجبطیباردوغان فقط گام بسیار کوتاهی برای تمدید سلطۀ بیستسالۀ خود بر ترکیه پیشِ رو دارد.
احمد زیدآبادی در هممیهن نوشت، به نظر نمیرسد، حتی حمایت رسمی و قاطع سنان اوغان، نامزد سوم انتخابات ریاستجمهوری ترکیه از کمال قلیچداراوغلو، مانع بزرگی در مسیر تمدید قدرت اردوغان پدید آورد، زیرا بسیار بعید است که تمامی حامیان اوغان بهطور یکپارچه به نامزد معرفیشده از طرف او رأی دهند. با این همه، سنان اوغان هم حمایت از قلیچداراوغلو را به موافقت او با حذف حزب «دموکراتیک خلقها» از دایرۀ سیاست ترکیه مشروط کرده است؛ شرطی که پذیرش آن از سوی قلیچدار، سبب ریزش آراء او در بین بخشی از کردهای ترکیه میشود.
عملکرد رجب طیب اردوغان مشخصاً پس از کودتای نافرجام هفت سال پیش علیه او، مورد نقد و حملۀ شدید رسانهها و محافل بینالمللی قرار گرفته است و از این رو، موفقیت او در کسب نزدیک به نیمی از آراء شهروندان ترکیه را میتوان به برخی مهارتهای سیاسی او نسبت داد.
اردوغان سیاستمداری بسیار پرتحرک و متغیر است تا جایی که میتوان او را بعضاً سردرگم یا ماجراجو یا فرصتطلب هم نامید. با این همه ظاهراً بسیاری از مردم ترکیه در تغییر مستمر مواضع او در برابر مسائل جهانی و منطقهای، نوعی پویایی میبینند که منافع سیال کشورشان را تأمین میکند. چنین خصلتی از یک سیاستمدار اسلامگرا در نزد مردمش ظاهراً هیجانانگیز به نظر میرسد چراکه او را از سایر نیروهای سیاسی اسلامگرا در دنیای اسلام متمایز میسازد.
نیروهای سیاسی اسلامگرا در سراسر جهان اسلام عمدتاً خود را پابند تفسیری از دیانت کردهاند که مجال هر نوع پویایی و تغییر و تحول را از آنها سلب میکند و در دایرهای از انجماد و تصلب ایدئولوژیک گرفتار میسازد. این نگاه ایستا علاوه بر آنکه امکان تطبیق با شرایطِ همواره در گذرِ سیاسی و اقتصادی و بینالمللی را نمیدهد، از تأمین حداقلی از منافع ملی کشورشان نیز باز میدارد و جامعه را به قهقرا و تباهی میبرد.
اردوغان، اما صرفنظر از آنچه به زبان میآورد، باور به تحول دائمی موقعیتها و لزوم انعطاف همیشگی دولتش برای ایفای نقش تازه و مناسب در آنها، اصلِ نخست سیاستورزی اوست. او بیش از هر سیاستمداری در جهان، توان چرخشهای ناگهانی در سیاست خارجی خود را دارد. او هیچ دوست و دشمن دائمی برای کشور خود تعریف نکرده است و به همین دلیل نیز دایرۀ مانورش برای چرخشهای لحظهای بیاندازه وسیع است.
او قاعدتاً در این زمینه افراط میکند، زیرا به نظر میرسد مزاجی کموبیش عصبی دارد و در تصمیمگیری شتاب میورزد. اما بسیاری از شهروندان ترکیه مایلند بر مزاج عصبی و شتاب افراطی او در تغییر جهتهای ناگهانی چشم ببندند و از طریق مقایسۀ رفتارش با جمود و ایستایی سیاسی سایر اسلامگرایان جهان، او را پیگیر و تأمینکنندۀ منافع ملی کشورشان قلمداد کنند.
در واقع این فقط اردوغان است که میتواند، رابطۀ کشورش با روسیه را تا مرز اعلانِ جنگ پیش ببرد و سپس با چرخشی لحظهای چنان مسیر دوستی با ولادیمیر پوتین را بگشاید که بهرغم عضویت کشورش در پیمان نظامی ناتو، تجاوز روسیه به اوکراین، تأثیری بر روابط صمیمانهاش با رهبران کرملین به جا نگذارد.
اردوغان همین نوع چرخش را در برابر اسرائیل نیز به کار گرفته و فاصلۀ اعلام دشمنی با اسرائیل و میزبانی رهبران حماس در استانبول و آنکارا تا در پیش گرفتن سیاستی دوستانه در برابر تلآویو را به سرعت طی کرده است. رابطه با مصر و عربستان و امارات و اخیراً سوریه نیز از این قاعده مستثنی نبوده است.
این قبیل چرخشها متحدان غربی ترکیه را نسبت به رفتار اردوغان بیاعتماد و ظنین کرده است، اما این سیاست بسیاری از مردم ترکیه را نگران نمیکند و همین نکته برای اردوغان اهمیت دارد.