همه ما احتمالا هر روز با هوش مصنوعی سر و کار داریم، بدون آنکه متوجهاش باشیم. خیلیها هنوز فکر میکنند هوش مصنوعی، یک چیزی شبیه به تکنولوژیهایی است که در فیلمهای علمی-تخیلی میبینیم اما همزمان با گسترش این تکنولوژی در زندگی روزمره انسانها، این باور به مرور رنگ میبازد.
زلزلهای که «هوش مصنوعی» به پا میکند، خیلی فراتر از تصورات فعلی مدیران است. این تکنولوژی که نسل جدید آن -ChatGPT- انقلاب دیجیتالی را در شرکتهای پیشرو شکل داده، نه تنها آینده شغلی گروهی از کارکنان که حتی بازار سهام را هم دستخوش تغییر خواهد کرد. یکی از بزرگترین پسلرزههای این انقلاب، تغییر مقیاس شرکتها است؛ ریزش شرکتهای بزرگ و رویش شرکتهای کوچک اما مهم.
به گزارش دنیای اقتصاد، هفته گذشته، نورالینک، شرکت تحت مالکیت ایلان ماسک، مجوز سازمان غذا و داروی آمریکا برای اولین آزمایش بالینی خود را دریافت کرد. قرار است این شرکت با کاشت تراشه در مغز افراد فلج و دچار معلولیتهای شدید، به آنها کمک کند که دوباره حرکت کنند، بینایی خود را به دست آورند و ارتباط برقرار کنند. این میتواند نقطه عطفی در کشف پتانسیل ایمپلنتهای مغزی باشد. ماسک قبلا گفته بود امیدوار است که در آینده، از این تراشه برای همزیستی هوش مصنوعی و انسان استفاده شود. تکنولوژی هوش مصنوعی، انقلابی در صنایع ایجاد کرده و حالا رد پایش در همه جا، از حوزه درمان گرفته تا آموزش، کشاورزی، انرژی و بسیاری صنایع دیگر دیده میشود. این تکنولوژیهای به اصطلاح «برهمزننده»، چگونه مسیر کسب و کارها را تغییر دادهاند؟ هوش مصنوعی چه تاثیری بر بازار کار و اندازه شرکتها خواهد داشت؟ آیا این تکنولوژی، تهدیدی برای شرکتهای موسوم به «بیگ تک» به شمار میرود؟
رد پای هوش مصنوعی در روزمره
همه ما احتمالا هر روز با هوش مصنوعی سر و کار داریم، بدون آنکه متوجهاش باشیم. خیلیها هنوز فکر میکنند هوش مصنوعی، یک چیزی شبیه به تکنولوژیهایی است که در فیلمهای علمی-تخیلی میبینیم اما همزمان با گسترش این تکنولوژی در زندگی روزمره انسانها، این باور به مرور رنگ میبازد. مفهوم هوش مصنوعی دهههاست که وجود دارد اما پذیرش و رواج آن در جامعه، اتفاق جدیدی است. چند دهه طول کشیده تا پیشرفتهایی در زمینه خلق یک سیستم هوش مصنوعی و تبدیل آن به یک واقعیت، حاصل شود.
طبق نظرسنجی شاخص جهانی پذیرش هوش مصنوعی (انجامشده توسط آیبیام)، بیش از نیمی از شرکتها در حال اعمال هوش مصنوعی در سازوکارهای خود هستند. شرکتکنندگان گفتهاند که امنیت دادهها، اتوماتیکسازی فرآیندها و پشتیبانی مشتری، سه حوزهای هستند که بیش از همه از هوش مصنوعی استفاده میکنند. این تکنولوژی نهتنها در میان مردم محبوبیت یافته بلکه برای کسبوکارها تبدیل به یک ابزار رقابتی شده. اما شاید ابتدا این سوال برایتان پیش بیاید که اصلا هوش مصنوعی چیست؟
به بیان ساده، هوش مصنوعی یعنی هر نرمافزاری که فعالیتهای انسانی، مثل یادگیری، برنامهریزی و حل مساله را انجام میدهد. این تکنولوژی در اغلب صنایع ورود کرده. مثلا در صنعت کشاورزی، شما میتوانید با استفاده از هوش مصنوعی، دادههای مربوط به مصرف منابع، مثل آب و برق را جمعآوری و از اتلاف آن جلوگیری کنید. برخی تکنولوژیهای تشخیصی به شما در شناسایی بیماریهای محصولات و جلوگیری از گسترش آنها کمک میکنند. در حوزه انرژی، هوش مصنوعی میتواند میزان تولید کربن توسط یک سیستم در یک بازه زمانی مشخص را تخمین بزند، میزان تقاضای انرژی در کوتاهمدت را با دقت پیشبینی کند و نقصهای احتمالی و قطعات معیوب در زیرساختهای مکانیکی را شناسایی و از اتلاف وقت و منابع جلوگیری کند. در بسیاری از صنایع، شاهد دگرگونی دیجیتالی هستیم اما هیچکدام به سرعت حوزه مالی نبوده. در حال حاضر در امور مالی، فرآیندها کاملا یا عمدتا اتوماتیک شدهاند. هوش مصنوعی در برخی امور مالی، میتواند جای قضاوت انسان را بگیرد. مثلا هنگام تصمیمگیری برای اعطای وام.
در حوزه درمان نیز شاهد حضور پررنگ هوش مصنوعی در طیف گستردهای از بخشها هستیم. گرچه در این حوزه، هنوز هیچ تکنولوژیای نتوانسته جای قضاوت پزشک را بگیرد اما هوش مصنوعی توانسته در بسیاری از زمینهها نقش ایفا کند از تسریع تشخیص بیماری تا تحلیل و تحقیقات در رابطه با بیماریها و تولید دارو. انقلاب دیجیتال، تاثیر عظیمی بر حوزه خردهفروشی گذاشته. و به لطف هوش مصنوعی، این روند کماکان ادامه دارد. حتما برایتان پیش آمده که هنگام خرید آنلاین یک محصول، وبسایت مربوطه، محصول مشابهی را به شما پیشنهاد میکند یا در خریدهای بعدی، محصولاتی را به شما نمایش میدهد که مطابق با سلیقهتان است. پیشنهادهای شخصیسازیشده، یکی از مهمترین امکانات هوش مصنوعی در خرید و فروش آنلاین است که تجربه مشتریان را وارد سطح دیگری کرده. درباره مزایا و دستاوردهای هوش مصنوعی در صنایع مختلف، ساعتها میتوان سخن گفت اما سوال اینجاست که این تکنولوژی، چه معایبی دارد؟ و آیا در عین حال، تهدید نیز هست؟
عبور از شرکتهای بزرگ
از اواخر قرن ۱۹، کسبوکارهای بزرگ، پای ثابت زندگی آمریکاییها بودهاند. امروز نیز بیشتر آمریکاییها در شرکتهای بزرگ کار میکنند تا شرکتهای کوچک. این روال ممکن است تغییر کند و دلیلش تا حدی، هوش مصنوعی است. مثلا شرکت معروف «میدجرنی» که کارش تولید عکس و تصاویر با استفاده از هوش مصنوعی است، کلا ۱۱ کارمند تماموقت دارد. احتمالا تعدادشان بیشتر میشود اما به عنوان شرکتی که در حوزه کاری خود، معروفترین است، تعداد کارمندهایش خیلی کم است. البته دلیلش تا حدی این است که بخش اعظمی از کارهای این شرکت توسط کامپیوترها و هوش مصنوعی انجام میشود.
نشریه بلومبرگ در اینباره نوشته: «گمان نمیکنم این باعث بیکاری گسترده شود چون تاریخ نشان داده که وقتی یک صنعت، اتوماتیکسازی میشود و کارهایش به ماشینها واگذار میشوند، کارمندها به صنایع دیگر و بهخصوص صنایع در حال رشد، گرایش مییابند.» اما اگر آن صنایع شغلساز، مربوط به حوزه خدمات شخصی، مثل مراقبت از سالمندان باشد، چه میشود؟ این مشاغل، معمولا مربوط به شرکتهای کوچک و محلی هستند و این یعنی در آینده، تعداد افرادی که برای شرکتهای بزرگ کار میکنند، کمتر خواهد شد. یا مثلا چتجیپیتی را در نظر بگیرید که از نظر گسترش، پرسرعتترین تکنولوژی مصرفکننده در طول تاریخ است. این ابزار توسط شرکت اپنایآی، واقع در سانفرانسیسکو طراحی شده. طبق تخمینهای اخیر، این شرکت ۳۷۵کارمند دارد. مقایسهاش کنید با تعداد کارمندان متا که تازه بعد از این همه تعدیل نیرو، بالغ بر ۶۰ هزار نفر است.
اپنایآی هم قطعا کارمندان بیشتری استخدام خواهد کرد اما تعداد کارکنان این شرکتها، شبیه به تصور ما از یک شرکت بزرگ نیست. به باور نویسنده بلومبرگ، مادامی که شرکتها برای کاهش تعداد نیروها از هوش مصنوعی استفاده کنند، قدرت سیاسی کسبوکارهای بزرگ ممکن است کاهش یابد. شاید دیگر به اندازه کافی کارمند یا بوروکراسی نداشته باشند تا لابیگریهای خود را پیش ببرند، مثل کاری که اکسان یا جنرال موتورز میکردند. شرکتهای کوچکتر قادر نخواهند بود سراغ سناتورها بروند و درخواست کمک کنند چون دهها هزار کارمند در سطح ایالت ندارند.
این موضوع سیاستهای عمومی را تغییر خواهد داد. مثلا ممکن است سیاستهای مهاجرتی تغییر کنند یا مهاجرپذیری، کاهش یابد چون معمولا شرکتهای بزرگ، طرفدار جذب نیروهای مهاجر بودند. یا حتی ممکن است مهاجرپذیری، محدودتر و هدفمندتر شود چرا که شرکتهای مهم اما کوچک، باید دقیقا افراد مناسب را برای نظارت بر فعالیتهای هوش مصنوعی استخدام کنند. انتخاب نیرو، اهمیت بیشتری خواهد یافت و به یک مهارت تبدیل خواهد شد. افرادی که در این واحدهای کوچک کار میکنند، احتمالا حقوق بسیار بیشتری تقاضا خواهند کرد. ظهور شرکتهای کوچک و مهم و محو شدن شرکتهای بزرگ، حتی در سرمایهگذاریها نیز تاثیر خواهد گذاشت.
وقتی کسبوکارها، کوچک میشوند، معمولا لازم نیست برای جذب سرمایه به منظور گسترش، تبدیل به یک شرکت سهامی عام شوند. پس خصوصی خواهند ماند. در نتیجه، تعداد مردمی که در بورس و سهام سرمایهگذاری میکنند، کمتر خواهد شد. البته تمام شرکتهای بزرگ، کوچک نخواهند شد. مثلا شرکتهای خدمات مشتری مثل استارباکز ممکن است نتوانند فعالیتهای اصلی خود را به هوش مصنوعی بسپارند. اما بسیاری از کارکنانشان، به دلیل افزایش سن، از شغل خود بیرون خواهند آمد و به سایر صنایع خواهند رفت. در آینده، احتمالا فقط جوانان برای شرکتهای بزرگی مثل استارباکز کار خواهند کرد.
گرایش دوباره «بیگ تک» به استخدام
از زمانی که سهام شرکتهای تکنولوژی سقوط کرد، شرکتهای بزرگ این حوزه، موسوم به «بیگ تک»، اقدام به تعدیل نیروی گسترده کردهاند تا استخدام بیحد و حصر در دوران کرونا را جبران کنند. آنها از سوی دیگر، تحت فشار سرمایهگذاران بودند که به تازگی، بیشتر بر سودآوری تمرکز دارند تا رشد و گسترش. این تعدیل نیروها کل بازار کار را مختل کرد. بسیاری نگران بودند که مبادا کارکنان حوزه تکنولوژی، به سایر حوزهها سرازیر شوند؛ همان اتفاقی که در دوره داتکام در اوایل دهه ۲۰۰۰ افتاد.
اما در این گیرودار، یک ناجی از راه رسید تا کارکنان حوزه تکنولوژی را نجات دهد، حداقل برای مدتی. ناجیای به نام هوش مصنوعی. بسیاری از شرکتها و سرمایهگذاران درباره تاثیر این تکنولوژی بر سوددهی، هیجانزدهاند. بسیاری میترسند که مبادا عقب بمانند. گرچه هوش مصنوعی ممکن است میلیونها شغل را نابود کند اما شغلهایی نیز ایجاد خواهد کرد که هنوز وجود ندارند. شرکتها باید آن شغلها را بسازند و برای آن، نیازمند کارکنان حوزه تکنولوژی هستند. پس از یک سال تعدیل نیرو در شرکتهای بزرگی مثل متا و آمازون، حالا شاهد ثبات در اشتغالها در حوزه تکنولوژی هستیم. تعدیل نیروها که دائما در حال افزایش بود و در ژانویه به اوج رسید، حالا به میزان اکتبر پارسال رسیده.
به نظر میرسد یک سال، برای تعدیل نیروها کافی است و حالا که ارزش سهام و تعداد کارکنان این شرکتها به ثبات رسیده، همه توجهها به یک چیز معطوف شده: هوش مصنوعی! بسیاری منتظرند ببینند این تکنولوژی چه تاثیری بر کسبوکارها و سرمایهگذاریهایشان برای درآمدزایی از آن خواهد داشت. این اتفاق باعث میشود کارکنان حوزه تکنولوژی پس از یک سال استرس، بالاخره یک نفس راحت بکشند چون هیچ شرکتی نمیتواند با ادامه تعدیل نیرو، یک امپراتوری هوش مصنوعی بسازد. ثبات در بازار کار، خبر خوبی برای همه است چون در گیرودار رکود اقتصادی احتمالی، یک پناهگاه امن به شمار میرود.
رد پای هوش مصنوعی در همه جا
اینها تنها بخش کوچکی از تاثیرات هوش مصنوعی هستند. در واقع، این تکنولوژی در حال ایجاد انقلابی عظیم در همه صنایع است. تاثیر هوش مصنوعی بر رشد کسبوکار را به هیچ وجه نمیتوان نادیده گرفت. یکی از مهمترین روشهایی که هوش مصنوعی، باعث رشد کسبوکار میشود، ارتقای تجربه مشتری از طریق شخصیسازی پیشنهادها، چتباتها و دستیارهای صوتی است. این تکنولوژی همچنین میتواند با ورود به حوزه عملیاتها و از طریق کنترل کیفیت اتوماتیک، عیبیابی پیشگویانه و سیستمهای مدیریت انبار، باعث کارآمدی عملیاتی و کاهش هزینهها شود.
از دیگر مواردی که هوش مصنوعی میتواند رشد کسبوکار را متحول کند، میتوان به بهبود فرآیند تصمیمگیری از طریق ابزارهای تحلیلی و مبتنی بر دادهها، پردهبرداری از مدلهای کسبوکار و جریانهای درآمدی جدید و افزایش امنیت سایبری اشاره کرد. هوش مصنوعی عملا تمام صنایع را درمینوردد. لازم نیست از آن بترسیم. کلید رشد بلندمدت و موفقیت، تکامل سریع با این تکنولوژی و پذیرش آن است چرا که هوش مصنوعی، آمده که بماند. ما هنوز در مراحل اولیه هستیم. در این برهه، صاحبان شرکتها باید بر اولویتهای اصلی خود و نحوه بهرهگیری از هوش مصنوعی تمرکز کنند.