متخصص زنان و زایمان گفت: یائسگی زودرس یک آسیب اجتماعی است که ناشی از تغذیه بد، ناشی از توکسینها و سمومی است که وارد بدن میشود. در این میان بافت تخمدان، بافت شکننده و آسیبپذیری است که وقتی در معرض سموم قرار میگیرد، زودتر از سایر ارگانها آسیب میبیند. غافل از اینکه آینده جامعه به این ارگان بستگی دارد و ما داریم همینطور تخمدان از دست میدهیم.
استرس و اضطراب حالا دیگر بخش جدانشدنی ساکنان شهرهای بزرگ است. اخبار روزانه، وضعیت اقتصادی، اجتماعی، تغذیه نامناسب و... همه میتوانند ما را مضطرب و بیمار کنند، اما درباره زنان شرایط تا حد زیادی متفاوت است.
به گزارش ایسنا، این روزها همه درباره برابری جنسیتی حرف میزنند و زنان تلاش میکنند پا به پای مردان در جامعه حضور داشته باشند و کسی آنها را به دلیل عدم توانایی کافی محکوم به خانهنشینی نکند. در این میان، اما یک چیز فراموش شده و شاید یادمان رفته است که بدن زنان از نظر فیزیولوژیک ا بدن مردان تفاوت دارد و از این رو نیاز به مراقبت و توجه بیشتری دارد. یائسگی زودرس است چیزی است که شاید شما هم این اواخر زیاد درباره آن شنیدهاید.
سن یائسگی در ایران به ۴۰ تا ۴۵ رسیده است و این در حالی است که سن ازدواج نیز در ایران بالا رفته است. میانگین سنی ازدواج زنان طبق آخرین آمار ۳۲ سال و اگر زنی در ۴۰ سالگی دچار یائسگی شود، در واقع فقط ۸ سال فرصت فرزندآوری دارد!
در این باره با دکتر نرگس توکلی، متخصص زنان و زایمان گفتگو و کمی درباره مراقبتهای زنان صحبت کردهایم که در ادامه میخوانید:
خانم دکتر! از آنجایی که این روزها خیلی زیاد از برابری جنسیتی صحبت میشود، اما در میان این بحثها و کنشها خیلیوقتها خانمها فراموش میکنند که فیزیولوژی متفاوتی با آقایان دارند و باید توجه بیشتری نسبت به بدنشان داشته باشند.
دقیقا همین طور است؛ اگر قرار باشد، ما بحثهایی که در راستای برابری جنسیتی میشود را منطقی پیش ببریم، باید یکسری مسائل فیزیولوژیکی را بپذیریم. خانمها تفاوتهایی دارند که کاملا قطعی، سرشتی و فیزیولوژیک بوده و از ابتدای خلقت هم وجود داشته است.
حالا بخشی از این تفاوتها تربیتی و مرتبط با فضای جامعه و نقشهایی است که افراد آن را میپذیرند و با آن رشد میکنند. میخواهم بگویم که این تفاوتها دو ریشه دارند و آنچه که قرار است، زنها برایش مبارزه کنند یک بخش مهارتی و اجتماعی است؛ اما ما نمیتوانیم آن بخش سرشتی خودمان را تغییر دهیم. پس هر برنامهای که بخواهد سرشت زنان را مورد تغییر قرار دهد با شکست مواجه خواهد شد؛ مثلا بعضی جریانهای تندرو میخواهند زور یک زن را در برابر یک مرد بسنجند در صورتی که اصلا عضلات برابری ندارند.
ما هم در این گفتگو صرفا میخواهیم، به آن بخش بخش فیزیولوژیک بپردازیم که شاید این روزها کمتر به آن پرداخته میشود. متاسفانه زنان این روزها درگیر اضطراب هستند و گویا این موضوع روی سلامتی آنها تاثیر منفی داشته و مثلا یکی از پیامدهایش یائسگی زودرس است. اساسا اضطراب با بدن ما زنها چکار میکند؟
ببینید، اضطراب، استرس و یا هرگونه وضعیت آمادهباش در بدن باعث آزادشدن یکسری مدیاتور و موادی در بدن ما میشوند که از خانواده «آمین»ها محسوب میشوند و در نهایت باعث ترشح هورمونهایی مثل «کورتیزول» خواهد شد که دلیل وجود اینها در بدن ما صرفا برای شرایط اضطرار است.
مثلا اینکه وقتی چیزی یا حیوانی به ما حمله میکند، بتوانیم به سرعت واکنش نشان دهیم. اینها در واقع صرفا واسطههای زمان استرس هستند، اما اگر قرار باشد ما همیشه در معرض اضطراب و استرس باشیم، اولین اتفاقی که برایمان میافتد، این است که این آمینها دائم در ترشح هستند و در خون ما مقدار زیادی از «کاتکولآمین» همیشه دیده میشود. پس کل وضعیت بدن ما در حال آماده باش قرار میگیرد. اما در دراز مدت چه اتفاقی میافتد؟ ما دچار کمبود و حذفشدگی «آمین» در بدن میشویم. یعنی منابع تامین «آمین» در بدن تمام میشوند.
خیلی از داروهایی که ما برای اضطراب و افسردگی مصرف میکنیم در واقع جایگزین این آمینها هستند که البته این یک بعد ماجرا است و موضوع دیگر اینکه فقدان آمین تاثیر شگرفی در روح، روان و سیستم فکری ما دارد.
آیا یک خانم مضطرب، سیکل ماهانه نامنظمی دارد؟
وقتی یکسری غریبه به طور دائمی در بدن شما ترشح میشوند، طبعا روی تمام ارگانها تاثیر خواهند گذاشت. وقتی شما دائم در معرض این ترشحات باشید، یعنی در مسیر گردش خون شما قرار میگیرند. ما به تجربه دیدیم که در مواقع استرس ممکن است، وضعیت هورمونی بهم بریزد و ما سیکلهای غیر عادی داشته باشیم.
مثلا دختر جوانی که قرار است کنکور بدهد و یا حتی خانمی که برای مدتی مسافرت میرود، ممکن است که این اتفاق برایش بیفتد؛ اما مطالعه دقیقی روی این موضوع انجام نشده است، چون عوامل مداخلهگر زیادی وجود دارند، اما در مطالعات توصیفی که انجام شده است، گفته میشود اضطراب بدون تاثیر نیست.
پیامد یک سیکل ماهانه نامنظم برای خانمها چیست؟
این خیلی پیچیده است. چیزی که شما میبینید در نهایت خروجی سیکل قاعدگی است. سیکل قاعدگی بهم ریخته یک مفهوم بسیار وسیع است، اما اگر بخواهم ساده و قابل فهم توضیح دهم باید بگویم، سیکل قاعدگی در واقع خروجی محور هیپوتالاموس، هیپوفیز، تخمدان و رحم است. حالا عوامل فرعی مثل تیروئید، هورمونهای شیری، اضطراب و ... که به این محور تنش وارد میکنند را کنار میگذاریم.
پس شما وقتی سیکل قاعدگیتان به هم ریخته میشود یا مشکل هیپوتالاموس است که مثلا رژیمهای سخت و شدید و ورزش سنگین باعث آسیب هیپوتالاموس میشود یا بدکارکردی هیپوفیز است که پایینتر است و هیپوتالاموس به هیپوفیز دستور میدهد که به تخمدان دستور دهد که هورمون آزاد کند و هورمون تخمدان به رحم دستور میدهد که تکثیر پیدا کند یا ریزش کند. پس وقتی ما یک سیکل بهم ریخته داریم یک جای این مسیر دچار بدکارکردی شده است و هر مرحله یک عامل مداخلهگر دارد. ما احتمال میدهیم که اضطراب در دو یا سه مرحله تاثیرگذار است.
شما در اتاق درمان با مراجعان زیادی مواجه هستید؛ چقدر در این مدت با زنان مضطرب مواجه شدید که دچار بیماریهای زنان شدهاند؟
من دوست دارم کمی فراتر صحبت کنم. درست است که مراقبتهای پزشکی باعث طول عمر و جلوگیری از بیماریهای سخت میشوند، اما آن چیزی که برای جمعیت مهم است، شرایط اجتماعی و اقتصادی است. اگر از اتاق درمان فراتر برویم، باید بگویم بعضی وقتها شرایط اقتصادی و اجتماعی باعث بیماری افراد و باعث میشود آنها نیاز پزشکی ویژهای پیدا کنند.
شرایط اجتماعی پر از استرس باعث بیماری میشود. تغذیه، درآمد، شغل و... در سلامت افراد نقش دارند و اگر نادیده گرفته شوند، شما هر چقدر هم روی سلامت فردی تمرکز کنید، موفق نخواهید شد. یعنی سلامت اجتماعی در حیطه پزشکی بحث بسیار مهمی است. ما باید اینها را تامین کنیم که جامعه ما باعث بروز بیماری در آدمها نشود.
مثلا یائسگی زودرس یک آسیب اجتماعی است که ناشی از تغذیه بد، ناشی از توکسینها و سمومی است که وارد بدن میشود. در این میان بافت تخمدان، بافت شکننده و آسیبپذیری است که وقتی در معرض سموم قرار میگیرد، زودتر از سایر ارگانها آسیب میبیند. غافل از اینکه آینده جامعه به این ارگان بستگی دارد و ما داریم همینطور تخمدان از دست میدهیم.
اینها حقیقتهایی است که وجود دارد، اما همهاش دست ما نیست. چه کاری از دست من بر میآید؟ من به عنوان یک زن چطور باید از خودم و بدنم مراقبت کنم؟
شما یک آدم با تخمدان و آدم بدون تخمدان را تصور کنید. آدمی که تخمدان دارد، علاوه بر قدرت باروری این ارگان از بدنش، سیستم قلبی و عروقی، پوستش و استخوانش نیز ساپورت میشود. یعنی در واقع هورمونهای تخمدانی ریگولاته و تنظیم بدن را انجام میدهند و وقتی تخمدان نباشد، همه اینها مختل میشود.
در واقع یک بُعد تخمدان باروری و یک بعد دیگرش سلامتی بدن است. اما پس گذر از یک سنی تخمدانها به شکل تساعدی تنبلی میکنند و ذخیره تخمدان کم میشود. پس با علم به این موضوع باید با تسهیل شرایط ازدواج و فرزندآوری حواسمان به سن باروری باشد.
چاقی، کمتحرکی و تغذیهی بد باعث بد کارکردی میشوند و به همه جای بدن آسیب میزنند. پس اصلاح سبک زندگی مهم است که بخشیاش به خود ما مربوط است. مثلا من دست خودم است، ورزش کنم و یا دست خودم است، روزی یک کیلو شیرینی خامهای مصرف نکنم، اما بخشی هم دست ما نیست. مثل هوای آلوده و سمومی که با برخی مواد غذایی وارد بدن ما میشود، اما بهتر است تا جایی که میتوانم سالم زندگی کنم.
برآیند شخصی شما از وضعیت سلامتی زنان در حال حاضر چیست؟ منظورم به طور مشخص مشاهدات شخصی شما در مواجهه با بیماران است.
برآیند شخصی من این است که سطوح آگاهی بالا رفته است. یعنی نسبت به ۱۰ سال پیش زنان ما بسیار آگاهتر هستند؛ البته باید در نظر داشت که من درباره پایتخت صحبت میکنم، اما به هر حال شرایط همین پایتخت را با ۱۰ سال پیش خودش مقایسه میکنم، اما با اینکه آگاهی بالا رفته، اما دسترسی کم شده است.
کم شدن دسترسی به چه معنا؟
منظورم دسترسی به خدمات است. آگاهی بالا رفته و زنان میدانند باید تست پاپاسمیر بدهند و یا مثلا از ۴۰ سالگی حواسشان به ماموگرافی باشد. زن امروز، میداند مصرف شکر برایش خوب نیست و باید حواسش به چربی خونش باشد. یعنی زنان امروز این مراقبتها را خوب بلدند، اما در عین حال هزینه مولتیویتامینها و چکاپها برایشان بالاست.
دسترسی به لحاظ اقتصادی کم است. مثلا خانمها ترجیح میدهند، به جای اینکه روزی دو ساعت ورزش کنند، آن دو ساعت را سر کار بروند و پول در بیاورند. منظور من این نیست پارک درست کنید، منظورم این است وقت نیست که زنان پارک بروند و قدم بزنند. اینکه زنان آگاهی دارند و دسترسی ندارند، خودش عامل استرس است.
به نظر میرسد خانمهای مجرد احساس نیاز نمیکنند به پزشک زنان مراجعه کنند. فکر میکنند پزشک زنان فقط مخصوص بارداری و یا مسائل بعد از ازدواج است.
ما زنان همیشه مسائلی برای پرداختن داریم. فرق یک خانم متاهل و مجرد صرفا در فرزندآوری است. ما پزشکان زنان صرفا پزشک متخصص بارداری نیستیم، بلکه متولی سلامت زنان هستیم. مسیر یک زن در طول زندگی یک خط بلند است که بارداری و باروری بخش کوچکی از آن محسوب میشود.
یک زن از لحظه تولد تا بعد از یائسگی چالشهایی دارد که باید برای مواجهه با آنان به پزشک زنان مراجعه کند. زمانی که دختر بچه دچار تغییراتی میشود که الان وقتش نیست مثل بلوغ، پریود، به هم ریختگی هورمونی که باعث آکنه، چاقی و... میشود. ترشحات غیر طبیعی، غربالگری سرطان پستان به ما ربط دارد. بعد از ازدواج ممکن است اختلال ارتباط جنسی داشته باشد. آمادگی بارداری، بارداری، شیردهی، بازگشت به زندگی عادی، یائسگی، بعد از یائسگی و... یک خانم در تمام مدت زندگیاش با ما کار دارد.
یائسگی زودرس که این روزها درباره آن صحبت میشود چقدر حقیقت دارد؟
من مطالعهای به شکل سیستماتیک و برنامهریزی شده در این باره ندیدم، اما آن چیزی که میبینم حاصل گفتگوهای متخصصان زنان است و همه ما متفقالقول هستیم که تعداد افرادی که به دلیل یائسگی زودرس به متخصص زنان مراجعه میکنند در حال زیاد شدن است. شاید هم قبلا بودند و تشخیص داده نمیشدند، اما شخصا نسبت به چند سال گذشته در همین منطقه جغرافیایی کاهش سن یائسگی را میبینم.
نمیتوانم مشخصا درباره دلایلش صحبت کنم، اما استرسها صدرصد موثرند. تغذیه تاثیر بسزایی دارد و قرار گرفتن در معرض سموم بسیار موثر است. استفاده از داروها هم اثبات شده است. مجموع عوامل وجود دارند و نمیشود فقط یک فاکتور را نسبت داد.
یائسگی از چه سنی از نظر شما زودرس است؟
یائسگی زیر ۴۰ سال را یائسگی خیلی زود و یائسگی نارس میدانیم و یائسگی بین ۴۰ تا ۴۵ سال را هم زودرس میدانیم. انتظار داریم که این اتفاق بعد از ۴۵ سالگی رخ دهد. آنچه بیشتر این روزها میبینیم یائسگی بین ۴۰ تا ۴۵ سال است. طول دوره باروری دارد از انتها کوتاه میشود. از آنجا که سن ازدواج بالا رفته، این بازه سنی برای ما مهم است. خانمی که ۳۶ سالگی ازدواج میکند و ۳۷ سالگی فرزند اولش را میآورد با یک فاصله برای بارداری فرزند دومش به ۴۰ سال میرسد و این سن برای ما مهم است.
یائسگی زودرس به ما نشانهای میدهد که به موقع به پزشک مراجعه کنیم؟
متاسفانه ما زمانی متوجه میشویم که تخمدان زورش را زده است و وقتی سیکل نامنظم میشود یعنی ذخیره از دست رفته و دیگر دیر شده است. معمولا خانمها که برای چکاپ به من مراجعه میکنند، برایشان آزمایش ذخیره تخمدان هم تجویز میکنم تا شرایط را بررسی کنم. دلیلش این است که قبل از بهم ریختن سیکل، حداقل پیشنهاد فریز کردن تخمک را به افراد بدهم. حتی اگر سن خانم، بالای ۳۲ سال است، میگویم سن تخمدانی باید بررسی شود تا فرصت از دست نرود و همکاران متخصص ناباروری این کار را انجام دهند.
یک دختر ۳۵ ساله مجرد که برای آینده قصد ازدواج و فرزندآوری دارد، اما شرایط فعلا برای او فراهم نیست باید چکار کند؟
وقتی خانمی به من مراجعه میکند، از او میپرسم آیا چکاپ دورهای انجام میدهید؟ تیروئید، ویتامینها، وضعیت کبد، شاخص توده بدن بررسی شده است؟ آیا پریودتان منظم است؟ موی زائد و ریزش مو دارید؟ تمام مسائل را چک میکنیم و در نهایت از او میپرسم آیا شما قصد دارید در آینده باردار شوید؟ حتی اگر کسی میگوید من قصد ازدواج ندارم هم باز میگویم شاید ۵ سال دیگر شرایط ازدواج پیش آمد و شما خواستید بچهدار شوید؛ بهتر است تخمک را فریز کنید، مبادا دیر شود.
از آنجایی که خدمات ناباروری این روزها به راحتی به خانمها ارائه میشود، برخی بیش از اندازه روی آن حساب کردند؛ این درست است؟
بله؛ متاسفانه این اتفاق میافتد و خیلیها خودشان داوطلب «آی یو آی» و «آی وی اف» میشوند. متاسفانه در این باره به مردم آگاهی درست نمیدهند و آگاهی نصف و نیمه است. یا مثلا برخی میآیند و دارو میخواهند که دوقلوزایی کنند. ما همواره برنامهمان این است که روال بارداری طبیعی جلو رود مگر اینکه مانعی وجود داشته باشد. به مراجعین میگویم که شما مثل همه اجزای طبیعت و سایر موجودات باید طبیعی باردار شوید.
این روشها چندان چیز راحت و بیعارضهای هم نیست. درصد موفقیت آی وی اف در هر سیکل ۲۰ تا ۲۵ درصد است. اینها روشهای کمککننده هستند که در زمان نقص و ناتوانی به ما کمک میکنند. استفاده نابجا از این روشها مثل این است به همه آدمهایی که میتوانند راه بروند یک عصا بدهیم و یگوییم چه اشکال دارد انسانها با ۳ پا راه بروند!