عدم پرداخت حق آبه هیرمند این روزها به مسئلهای نگرانکننده تبدیل شده؛ این موضوع، اما با هشدار رئیس جمهور کشورمان به طالبان و واکنش این حکومت ابعاد جدیدی پیدا کرده است. کارشناسان پاسخ طالبان به هشدار اخیر ابراهیم رئیسی را توهین آمیز و تند تلقی کرده و به بررسی آن پرداخته اند.
فرارو- درگیری لفظی مقامات ایران و طالبان بر سر حقآبه هامون تبدیل به موضوع روز شده است؛ پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت بود که ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم در سفر به استان سیستانوبلوچستان به این موضوع پرداخت و به طالبان هشدار جدی داد. پاسخ طالبان به سخنان رئیسی از سوی بسیاری از تحلیلگران تند و هشدارآمیز بوده است. طالبان طی بیانیهای اعلام کرد: «خشک سالی چند سال اخیر موجب پایین رفتن آب هیرمند شده است. چنانچه دریچههای سد کجکی گشوده شود به علت گرمای هوا آبی به کمال خان نخواهد رسید. مقامات ایرانی میبایست پیش از اظهار نظر اطلاعات خود در خصوص وضعیت آبی هیرمند را تکمیل نمایند.»
به گزارش فرارو؛ از سوی دیگر جنرال مبین، سخنگوی پیشین پلیس طالبان در کابل، نیز در ویدئویی که در فضای مجازی منتشر کرد خطاب به ابراهیم رئیسی میگوید: «این بشکه آب را بگیر و حمله نکن. تهدید نکن، باز ما میترسیم.» طالبان در ۲۰ سال جنگ با دولتهای پیشین افغانستان از بشکههای زرد در حملههای مرگبار انفجاری استفاده میکردند.
در همین راستا روزنامههای صبح امروز به تحلیل این موضوع از زوایای مختلف پرداخته اند که در ادامه آن را میخوانید:
روزنامه هم میهن در یادداشتی به قلم محمد درویش کنشگر محیط زیست که با عنوان «زابل تا پایان خرداد آب شرب دارد» منتشر شده در این باره نوشت: تا قبل از احداث سد کجکی بر روی هیرمند، دولت افغانستان اگر اراده میکرد هم، امکان جلوگیری از حقآبه هامون را نداشت. حتی بیش از ۸۰۰ میلیون مترمکعب آب به هامون و چاهنیمههای ایران میرسید. اما بهتدریج بعد از احداث سد کجکی توانستند آب را مدیریت کنند و اولین نشانههای نگرانی در اوایل دهه ۸۰ در هامون ایجاد شده و شاهد خشکسالیهای پیوسته بودیم. حتی فشارهایی میآوردند و افغانستان کوتاه میآمد. بعد از آنکه طالبان سقوط کرد و دولت مجاهدین سرکار آمدند، شرایط بهتر شد و حقآبه به سوی ایران رها میشد.
این شرایط وجود داشت تا زمانی که به کمک ترکیه بندکمالخان در دولت اشرف غنی ساخته شد. در سال ۹۸، اما افغانستان در یک حرکت عجیب مسیر رودخانه را تغییر داد و حتی اگر آب از بندکمالخان سرریز هم بکند، به سمت هامون نمیآید و به سمت گودزره میرود. دولت ایران در آن زمان کمکاری کرد که اجازه داد مسیر رودخانه تغییر کند. چراکه در آن زمان افغانستان میگفت: «اگر به ما پول بدهید ما به شما آب میدهیم.» و زیر تعهد ۸۰۰ میلیون مترمکعب خود زده بودند.
پس از سقوط دولت اشرف غنی، طالبان ادعا کرد که «ما حق برادران ایرانی را میدهیم.»، ولی در عمل حقآبه ایران را ندادند و امسال تصاویر ماهوارهای حاکی از آن است که یک میلیارد مترمکعب آب را به سمت گودزره رها کردهاند و سد کجکی در بهترین شرایط خود است، ولی حاضر نشدند آب را به ایران بدهند و این دهنکجی بزرگی است.
روزنامه هم میهن همچنین در مطلبی با عنوان «مجادله هیرمند» به بررسی این مسئله پرداخته؛ محمدعلی بهمنیقاجار، کارشناس حقوق بینالملل در این رابطه میگوید: «جریانهایی در داخل ایران در این یکسالونیم، همهطور تلاش کردند تا طالبان را تطهیر کرده و توجیه نمایند. اینها با چنین طرز تفکری، اتهامات مرتبط با شیعهستیزی و فارسیستیزی و زنستیزی طالبان را رد کرده و مرتب طالبان را توجیه و تطهیر کرده و دوستی با طالبان را واقعگرایانه جلوه دادند و ادعا میکردند با همین سیاست، هم در داخل افغانستان، شیعهستیزی و فارسیستیزی و زنستیزی کم میشود و هم حقآبه ایران در هیرمند تامین میگردد.
حالا که شکست این سیاست ثابت شده، مدعیان سیاست مذکور میخواهند با بهانه اینکه عناصر دولتهای سابق منشأ سنگاندازی در راه تامین حقآبه هستند، فرافکنی کنند و از طالبان و خودشان رفع مسئولیت کنند. اما در واقعیت این طالبان است که در مورد همه امور سیاست خارجی افغانستان تصمیمگیری میکند. آنها میدانند چه کار کنند و در نهایت تصمیمگیرنده در حوزه سیاست خارجی از جمله سیاست آبی افغانستان، خود طالبان است. اگر فکر کنیم سیاست آبی افغانستان در دست طالبان نیست، خوشبینی است و از طرف کسانی مطرح میشود که تلاش کردند رابطه ایران و طالبان را توجیه کنند که این سیاست آنان، دستاوردی نداشته است.
این تحلیلگر در ادامه میافزاید: چشمانداز روشنی در مورد مسئله حقآبه هیرمند وجود ندارد و صرفا در شرایطی که یک حکومت مسئول و قانونی و فراگیر در افغانستان باشد و ایران هم سرمایهگذاری خوبی در افغانستان انجام بدهد و از نظر ترانزیتی و تجارتی، افغانستان بیشتر به ایران وابسته شود، ممکن است وضعیت حقآبه هیرمند به نحو مطلوبی که جوابگوی نیازهای سیستان باشد، حل گردد.
روزنامه اعتماد نیز در گزارشی با عنوان « اخطار به طالبان» به این موضوع پرداخته و نوشته است: سرانجام موضوع حقابههاي ايران از هيرمند چه خواهد شد؟ اين پرسشي است كه اين روزها ذهن بسياري از ايرانيان را درگير خود ساخته است. هرچند برخي افراد و جريانات تلاش ميكنند نگاهي سياسي و جناحي به موضوع حقابههاي هامون داشته باشند، اما واقع ان است كه اين گزاره مستقيما با منافع ملي ايراني در ارتباط است. پس از اخطار رييسجمهوري و همراهي گسترده تحليلگران به نظر ميرسد، نشانههايي از حل مشكل نمايان شده است. خبر خوشي كه علي سلاجقه، رييس سازمان محيط زيست دولت سيزدهم به آن اشاره ميكند.
معاون رييسجمهور و رييس سازمان حفاظت محيط زيست در حاشيه بازديد از شركت دانشبنيان كلران واقع در شهرك صنعتي بزرگ سمنان گفت: «حاكمان افغانستان (طالبان) كه با پذيرش تامين حقابه كشاورزي رودخانه هيرمند اعلام كرده بودند در قبال محيط زيست مسوول نيستند، اكنون اين مسووليت را نيز پذيرفتند.»
علي سلاجقه اظهار داشت: «رييسجمهور با تاكيد ويژه در هيات دولت، ماموريت ويژه درباره حقابه هيرمند را اعلام كرده و اميد است به زودي خبرهاي خوش برسد.»رمزگشايي از اينكه آيا پيشبيني علي سلاجقه درست خواهد بود يا اين چالش همچنان تداوم خواهد داشت؟ موضوعي است كه براي آگاهي از كم و كيف آن بايد همچنان منتظر تحولات آينده ماند. اما نكته غير قابل انكار در اين معادله، ضرورت برنامهريزيهاي بلندمدت در خصوص موضوعاتي است كه بهطور مستقيم با منافع ملي و راهبردي ايران در ارتباط هستند. تامين آب شرب شهروند از جمله موضوعاتي است كه بايد قبل از بروز بحرانهاي عميق براي آن برنامه و راهبرد داشت.
محمدحسین بنیاسدی فعال سیاسی نیز در یادداشتی با عنوان «روابط ایران و طالبان آتش زیر خاکستر» در روزنامه اعتماد نوشته است: درگیری با ایران و پاکستان برای طالبان که با زندگی غیرمدنی بر مردم افغانستان مسلط شدهاند، نعمت به شمار میرود و طالبان چیزی برای از دست دادن ندارد، ولی ایران و پاکستان را دچار مشکل میکند. واکنش عباس استانکزی، معاون وزارت خارجه طالبان به هشدار ابراهیم رییسی در مورد حقابه ایران که میگوید: «هماکنون در امتداد مرزهای افغانستان چنان گروههای قدرتمندی مستقر شدهاند که سنگ را پرتاب کرده و سر خود را زیر آن قرار میدهند.» نمونه تفکری است که باید به جدیت به آن نگریسته شود.
روزنامه اعتماد همچنین در یادداشتی به قلم الهه کولایی که با عنوان «ایران و افغانستان و موضوع آب» منتشر شده آورده است: نوسان در جریان آب هیرمند و کاهش آب جاری به سوی سیستان (ایران) در بیش از صد سال گذشته، مشکلاتی را در روابط سیاسی ایران و افغانستان به وجود آورده است. خشکسالی و کاهش جریان آب از سرچشمههای هیرمند، سبب کاهش جریان آب به سیستان و ایجاد بحران آب در این منطقه بوده است. افغانستان با ایجاد کانالهای بسیار از هیرمند و نیز ساختن سدهای مخزنی و انحرافی روی آن، حجم فزاینده آب آن را مصرف و ورود آب به سیستان را کاهش داده است.
اجرای این سیاست در بخش بالای هیرمند، کمآبی در سیستان را تشدید کرده است. قرار گرفتن سرچشمههای هیرمند و ٩٥ درصد از مسیر این رود در سرزمین افغانستان و وابستگی شدید افغانها به آب هیرمند، بهرهبرداری ژئوپلیتیکی افغانستان در برابر ایران را در پی داشته است.