به نظر میرسد موضع اروپا و آمریکا هم همین است. این که چرا این کشورها چنین موضعی میگیرند یک دلیل فنی دارد؛ آنها میخواهند بدانند که آیا با احیای برجام ایران میتواند به لحاظ فنی از منطقه گریز هستهای دور شود یا خیر
فرارو- بر خلاف فضای مثبت در روند تنشزدایی منطقهای، همچنان نگرانیهای نسبت به آینده توافق هستهای ایران با کشورهای غربی ادامه دارد. در یک سوی ماجرا، از ماموریت ویژه سلطان عمان برای احیای برجام و آغاز مذاکرات در آینده نزدیک سخن به میان میآید. در سوی دیگر، ماجرا، مواضع رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی و سران کشورهای غربی، هیچ نشانهای از بهبود روند مشاهده نمیشود.
به گزارش فرارو، در یک هفته گذشته، موضوعی که بیشترین توجهات را به سوی خود جلب کرد، در ارتباط با گزارش بلومبرگ مبنی بر عدم روند مثبت پیشرفت همکاریهای ایران و آژانس و اظهارات رافائل گروسی مبنی بر «صفر» بودن احتمال احیای برجام در صورت عدم همکاری ایران بوده است.
بررسی چرایی و تحلیل مواضع اخیر و هماهنگ گروسی و خبرگزاری بلومبرگ مساله مهمی است که فرارو آن را در گفتگو با رحمن قهرمانپور، کارشناس ارشد مسائل هستهای و سیاست خارجی بررسی کرده است.
قهرمانپور در خصوص رویکرد اخیر گروسی درباره برجام و تغییر و تحولات احتمالی در سایه این سخنان گفت: «از همان ابتدا موضع گروسی همین بود. اسفند ماه سال گذشته پیش از نشست شورای حکام هم ایشان بارها تاکید کرد که اگر مهمترین مسائل پادمانی بین ایران و آژانس حل نشود، امکان احیای برجام وجود ندارد.»
وی ادامه داد: «به نظر میرسد موضع اروپا و آمریکا هم همین است. این که چرا این کشورها چنین موضعی میگیرند یک دلیل فنی دارد؛ آنها میخواهند بدانند که آیا با احیای برجام ایران میتواند به لحاظ فنی از منطقه گریز هستهای دور شود یا خیر. در واقع ستون و مبنای فنی برجام در سال ۲۰۱۵ این بود که ایران از نظر فنی تا رسیدن به نقطه گریز هستهای یا نقطه بازگشت ناپذیر هستهای فاصله چند ماهه داشته باشد. در حال حاضر با توجه به غنی سازی ۶۰ درصدی ایران و استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته، آمریکا و اروپا باید ارزیابی فنی انجام دهند و مطمئن شوند که فاصله ایران از نقطه گریز هستهای چقدر است.»
این پژوهشگر روابط بین الملل در خصوص اهمیت و تاثیر سخنان گروسی درباره برجام اظهار داشت: «با توجه به این که کشورهای مختلف، هر یک ارزیابی متفاوتی نسبت به این فاصله زمانی دارند، در نتیجه نظر آژانس برای یکپارچه کردن این نظرات بسیار ضروری است. برای مثال اگر آژانس اعلام کند تهران یک ماه با نقطه گریز هستهای فاصله دارد، همین اظهارنظر آژانس مبنای تصمیمگیری کشورهای اروپایی و آمریکا خواهد بود. پس این سخنان آقای رافائل گروسی به این معناست که آژانس در موقعیتی نیست که بتواند یک ارزیابی دقیق در این خصوص انجام دهد. در نتیجه از ایران درخواست کرده دسترسیهای لازم را به آژانس بدهد تا آژانس بتواند بر این اساس، نظر فنی خود را به آمریکا و اروپا اعلام کند.»
وی افزود: «در دو سال گذشته مجموعه تحولاتی که در سطح بین المللی، در داخل ایران و داخل آمریکا شکل گرفته این وضعیت را رقم زده است. در سطح بین المللی روسیه به اوکراین حمله کرد. این حمله تبعات بسیار وسیعی داشت. یکی از تبعات آن ایجاد تنش بین روسیه و اروپا است. با توجه به این که ایران از شرکای منطقهای و متحدان روسیه است، بنابراین اروپا به نوعی خود را در مقابل ایران نیز میبیند. مطرح شدن مسئله پهپادهای ایرانی از دیگر نکاتی است به افزایش تنشها دامن زده است.»
قهرمانپور در خصوص مواضع ایالات متحده در قبال برجام تصریح کرد: «در آمریکا نیز اولویتهای بایدن بر حسب شرایط تغییر کرده است. زمانی که بایدن پس از انتخابات در آمریکا رئیس جمهور شد تفکرش به سمت احیای برجام بود. اما به نتیجه نرسیدن برجام باعث شد تفکری در آمریکا شکل بگیرد که اگر قرار است با ایران توافقی انجام شود باید کاملا جامع باشد. جک سالیوان مشاور امنیت ملی آمریکا، از ابتدا طرفدار همین نوع تفکر بود. این تفکر روز به روز تقویت شد تا حدی که اخیرا جک سالیوان در سخنرانی خود گفت که اگر لازم شد برای مقابله با ایران به اسرائیل هم آزادی عمل میدهیم.»
وی افزود: «در داخل ایران هم اتفاقاتی رخ داد و اعتراضاتی شکل گرفت که درواقع محاسبات غربیها را درباره ایران و نقش ایران در منطقه تغییر داد؛ بنابراین خروجی همه این مسائل این شد که شرایط برای احیای برجام به مراتب سختتر شد.»
این تحلیلگر مسائل بینالملل در خصوص پیشنهاد ولی نصر و علی واعظ و ایجاد روابط تجاری منطقهای به جای برجام گفت: «اولین انتقاد وارده به این پیشنهاد این است که مسئله هستهای را که مهمترین مسئله ما در سطح بین الملل بوده به یک مسئله منطقهای تقلیل داده میشود. مسئله کنترل تسلیحاتی یک موضوع مهم در سطح بین المللی و مرتبط با امنیت بین الملل است. به همین دلیل است که موضوع ایران، کره شمالی و سایر کشورهایی که انرژی هستهای دارند، در سطح قدرتهای بزرگ حل میشود.»
وی ادامه داد: «تا کنون هیچ پرونده هستهای به جز پرونده برزیل و آرژانتین نداشتیم که در سطح بین الملل حل شود. موضوع برزیل و آرژانتین و توافق دو کشور برای تاسیس سازمان نظارت و بازرسی دوجانبه، یک موفقیت بزرگ بود. اما حتی در آن جا هم نقش آمریکا بسیار بزرگ و مهم بود.»
این کارشناس روابط بینالملل تاکید کرد: «بنابراین ایراد وارده به این پیشنهاد این است که مسئلهای در سطح بین الملل را میخواهد در سطح منطقه تقلیل دهد. قاعدتا برای این کار، آمریکا باید این پیشنهاد را بپذیرد، اما چنین تمایلی از طرف آمریکا نمیبینیم.»
وی افزود: «ایراد دیگر این است که حل یک مسئله امنیتی با یک رویکرد منطقهای ممکن نیست. پیشنهاد اجرای توافق تجاری منطقهای برای حل مشکل هستهای رویکردی است که لیبرالها مطرح میکنند. آنها معتقدند اقتصاد کلید هر در قفل شدهای است. این تئوری که میتوان از طریق اقتصاد، پیوند جهانی ایجاد کرد، در هند، کره شمالی و پاکستان جواب نداده است؛ بنابراین دلیلی ندارد در مورد ایران، عربستان و کشورهای منطقه جواب دهد. یک مسئله به شدت امنیتی و هستهای را نمیتوان با توافق تجاری حل کرد.»
قهرمانپور تصریح کرد: «واقعیت این است که بین ایران و کشورهای منطقه ناترازی اقتصادی وجود دارد. اقتصاد ایران و عربستان مکمل هم نیستند که بگوییم ایران، خودرو صادر و از عربستان نفت وارد کند. کشورهای حاشیه خلیج فارس همه صادر کننده نفت هستند. اقتصادشان مثل اقتصاد اروپا صنعتی نیست که تبادلات در سطح صنعت رخ دهد، در کنار این ها، بی اعتمادی کشورهای منطقه به یکدیگر هم مشکل دیگری است که وجود دارد؛ بنابراین چنین فرمولی، کارآمد نیست.»
این کارشناس ارشد مسائل هستهای در جمع بندی چشم انداز خود نسبت به احیای برجام گفت: «واقعیت این است که عموم افرادی که به احیای برجام امیدوارند، اشخاصی هستند که به نوعی در شکل گیری برجام نقش داشتند و حالا مانند باغبانی که باغی را ایجاد کرده اند نمیخواهند شاهد این باشند که درختان باغشان بر اثر مشکلات آب و هوا از بین بروند. اما متاسفانه شرایط فعلی به حدی تغییر کرده که امیدی به برجام نیست.»
دوستان طرفدار روسیه من را یاد بچه گی خودمان می اندازند. نقشه روسیه و کانادا را می گذاشتیم جلوو می گفتیم چه اندازه ثروتمند وقوی هستند که این همه خاک دارند. حالا توانستیم از نزدیک هم کانادا و هم روسیه را ببینیم و متوجه شویم که 95 درصد خاک انها مانند کویر لوت خودمان اما با تفاوت سرد و جنگلی و رودخانه اما یخ خالی هست و اصلا کاری و زندگی و کشاورزی و حتی معدن کاری نمیشود در ان کرد و همین هست که صاحب نداشته و روسیه 17 میلیون کیلومتر شده!
همه کاسه کوزه ها رو بر سر قاجار شکستن مصداق کامل بیسوادی و تعصب بی معنی هست