آسیه حاتمی، مدیرعامل ایرانتلنت هم در این نشست در پاسخ به میزان نظرسنجیهای ایران تلنت درباره تعدیل و مهاجرت نیروی کار گفت که فارغ از عوامل زمینهساز تعدیل نیروها، وضعیت اینترنت یکی از مهمترین عوامل این تعدیل یا مهاجرتهاست: «بهطورکلی طبق آماری که ما از نظرسنجیهایمان از حدود هشت هزار نفر بهدست آوردیم، نیمی از افراد (دو نفر از هر چهار نفر) مهاجرت را برای آینده شغلیشان انتخاب کردهاند.»
آمارهای افزایش مهاجرت متخصصان و کارآفرینها از سال گذشته، یکییکی از راه میرسند. آمارهای رصدخانه مهاجرت نشان میدهد در سال گذشته ۲ هزار ویزای کارآفرینی برای ایرانیها صادر شده است، آمارهای نظرسنجیهای «ایران تلنت» که وبسایت کاریابی و استخدام است، نشان میدهد نیمی از متخصصان میل به مهاجرت دارند، یعنی از هر چهارنفر، دو نفر. در هشت ماه گذشته، هشدار درباره افزایش میل و اقدام به مهاجرت در میان ایرانیها افزایش یافته است. این را کسانی که در نشست «فرار استارتآپها از فیلترینگ» در فروم حکمرانی نمایشگاه اینوتکس ۲۰۲۳ شرکت کردند، تایید میکنند.
به گزارش هممیهن، دوازدهمین دوره نمایشگاه اینوتکس در محل پارک فناوری پردیس برگزار شد. بخش گفتوگومحور این نمایشگاه همهساله با نشستهایی درباره موضوعات مهم مرتبط با کسبوکارهای دیجیتال کشور برگزار میشود. فعالان کسبوکارهای دیجیتال کشور، در قالب «فروم حکمرانی» درباره مهاجرت و فیلترینگ گفتوگو کردند. خامفروشی منابع انسانی (مهاجرت بلافاصله بعد از فارغالتحصیلی)، فیلترینگ و آسیبهایی که اکوسیستم فناوری و نوآوری کشور بهواسطه آن متحمل میشود، وضعیت خطرناک امنیت حسابهای کاربری افراد و سازمانها با فیلترینگ، از مهمترین مسائلی بود که در این نشست مطرح شد. تیمور ستارزاده، کارآفرین، آسیه حاتمی، مدیرعامل ایرانتلنت و سعید سوزنگر، کارشناس امنیت به همراه ابولفضل رجبی، روزنامهنگار حوزه فناوری در این پنل حضور داشتند. پیش از این گفتگو اشکان فراهانی، پژوهشگر ارشد رصدخانه مهاجرت ایران از آخرین وضعیت مهاجرت نیروی انسانی در زمینه فعالیت استارتآپی کشور گزارش داد.
اشکان فراهانی، پژوهشگر ارشد رصدخانه مهاجرت ایران در این نشست، با اشاره به صدور بیش از دو هزار ویزای کارآفرینی برای ایرانیها در سال گذشته گفت: «۱۰ ایرانی در سمت بنیانگذار / همبنیانگذار در یونیکورنهای آمریکا هستند. ارزش این ۸ شرکت در انتهای سال ۲۰۲۲ بنا به گزارش Insight CB بیش از ۵۸ میلیارد دلار بوده است (معادل شرکت تقریبا ۱۶درصد تولید ناخالص داخلی ایران). نکته جالب توجه، اما وضعیت ایران در شاخص نوآوری است؛ ایران در جایگاه ۵۳ از میان ۱۳۲ کشور قرار دارد.»
او ادامه داد: «برای برونرفت از این وضعیت باید به روندها و شاخصهای پیشنگر در تفسیر دادههای مهاجرتی توجه کرد و در تحلیلها باید کیفیت و کمیت سرمایه انسانی، توأمان در نظر گرفته شود. به خاطر داشته باشیم که اکوسیستمهای جدیدی در کشورهای همسایه در حال شکلگیری است و اگر ایران در این زمینه، برنامه جدی نداشته باشد، رقابت بر سر جذب و نگهداشت سرمایه انسانی را خواهد باخت.»
فراهانی در ادامه گفت که جایـگاه کشـورها در شـاخصهای جهانی نشـاندهنده قدرت و ضعف برند آنهاست: «درواقع برنـد کشـوری میتوانـد نشـاندهنـده میـزان جـاذب یا دافـعبـودن یـک کشـور، همچنیـن عاملـی تعیینکننده در موفقیـت یـا شکسـت سیاسـتهای مهاجرتـی (در صـورت وجـود) باشـد. بررسـی جایـگاه ایـران در برخـی از شـاخصهای جهانـی منتخـب نشـان میدهـد کـه کشـور ایـران بـهجـز در شـاخص جهانـی نـوآوری (رتبـه ۵۳ جهانـی) کـه در دهـه گذشـته درنتیجـه تلاش صـورتپذیرفتـه برای ایجاد و توسـعه زیسـتبوم فناوری و نـوآوری ارتقـاء یافتـه اسـت، در بقیـه شـاخصها از وضعیـت مطلوبـی برخوردار نیسـت و بدون ایجـاد بهبود اساسـی در این شـاخصها کـه ابعاد اقتصـادی، اجتماعی و فرهنگـی توسـعه را پوشـش میدهنـد، نمیتـوان امید چندانـی بـه موفقیتآمیـز بـودن سیاسـتهای مهاجرتی و ایجـاد تعـادل در هـر دو جریـان ورودی و خروجـی مهاجـرت در کشـور داشـت.»
او گفت: «بـهعبـارت دیگر اگـر بپذیریم کـه شـاخصهای جهانی بـا تمام کاسـتیهایی کـه دارند، به نوعی نشـاندهنـده جایگاه کشـورها در ابعـاد مختلف توسـعهاند، میتـوان درک بهتـری از جریانهای تبـادل نیـروی انسـانی در سـطح جهان داشـت. بررسـی تجربههای جهانـی نشـان میدهـد کـه کشـورهای پیشـرو در زمینـه سیاسـتهای مهاجرتی طی دو دهه گذشـته و بهصورت جدیتری جذب و نگهداشـت نیـروی انسـانی ماهـر را در راسـتای اهـداف توسـعهای خـود دنبـال کردهاند. ایجـاد تصویـر و چشـمانداز روشـن از آینـده از طریـق برنامههای کلان توسـعهای ازجمله عوامل مهمی اسـت که توانسـته اسـت در سالهای گذشـته، کشـورهای مختلـف را بـه قطبهای اقتصادی و نـوآوری در جهـان و مناطـق جغرافیایـی مختلـف تبدیـل کند. در مقابـل کشـورهای منفعل بهدلیـل فقدان درک مناسـب از جریانهای تبـادل نیـروی انسـانی در سـطح جهـان و بـهدلیـل غفلـت از ایجـاد برنامههای چشـمانـداز سـاز و زیرسـاختهای جاذب، ضمن از دسـت دادن نیـروی انسـانی خود، فرصـت جذب اسـتعدادهای جهانی و منطقـهای را نیـز از دسـت داده و بـه کشـورهایی بازنده در چرخـه تبادلات نیـروی انسـانی تبدیل شـدهاند.»
آسیه حاتمی، مدیرعامل ایرانتلنت هم در این نشست در پاسخ به میزان نظرسنجیهای ایران تلنت درباره تعدیل و مهاجرت نیروی کار گفت که فارغ از عوامل زمینهساز تعدیل نیروها، وضعیت اینترنت یکی از مهمترین عوامل این تعدیل یا مهاجرتهاست: «بهطورکلی طبق آماری که ما از نظرسنجیهایمان از حدود هشت هزار نفر بهدست آوردیم، نیمی از افراد (دو نفر از هر چهار نفر) مهاجرت را برای آینده شغلیشان انتخاب کردهاند.»
او ادامه داد: «طبق نظرسنجی سال گذشتهمان مشخص شد که نسبت افرادی که میخواستند در سال گذشته کسبوکار خودشان را تاسیس کنند، در قیاس با تعداد سال جدید این افراد، بسیار کمتر شده است؛ این یعنی هشدار بحران کارآفرینی؛ مشکلی که منجر میشود افراد بهسمت استخدام بروند و میلی به ایجاد کسبوکار خودشان نداشته باشند. از سویی دیگر، سازمانها نیز با افزایش میل به مهاجرت کارمندان درگیر تعدیل نیرو میشوند و بحران جذبکردن نیروی متخصص و جایگزینکردن نیروی مهاجرتکرده، برای مدیران مشکلی دوچندان خواهد بود. اگر از سوی سیاستگذار هم به بحران خروج منابع انسانی توجه کنیم، میتوان این نکته را یادآور شد که در صورت وجود زیرساخت، نیروی انسانی ۸۰ میلیونی یک شانس است و میتواند فرصت عبور از اقتصاد نفتی را فراهم کند. با در نظر گرفتن این نکته سیاستگذار هم احساس خطر نسبت به فراهم کردن زیرساختها نخواهد داشت و با این وضعیت میتواند به معنی واقعی به ثروتآوری و ایجاد ثروت کمک کند.»
آسیه حاتمی درباره راهحل بحران نیروی انسانی هم گفت: «باید در ابتدا این سوال را پرسید که آیا در اهداف کلان برنامهریزان چنین هدفی دیده شده است؟ من امیدوارم پاسخ مثبت باشد. اما اگر بخواهیم در سطح خرد و سازمانی به آن نگاه کنیم، باید پرسید که چگونه میتوان با این وضعیت اینترنت زنده ماند؟ به نظر من استارتآپهایی که بهنوعی با تکنولوژی درگیرند، امروز با روشهایی مستهلککننده، دشوار و زمانبر از تکنولوژی استفاده میکنند. فارغ از مسائل ارتباط با کاربرها در تیمهای مختلف یک استارتآپ، باید به پرسش دقیقتری هم فکر کرد، اینکه یک استارتآپ از منظر حفظ منابع انسانی چه باید کند؟ چراکه اگر نیروی انسانی نباشد، عملا آن استارتآپ از بین خواهد رفت. از نگاه منابع انسانی، من فکر میکنم، قطعا نیروی انسانی باکیفیت کمتر شدهاند و زمان مصرفی برای استخدام نیروی انسانی باکیفیت برای مدیران بیشتر شده است. علاوه بر این در کنار جذب نیروی انسانی، باید به سرمایهگذاری روی افرادی که پتانسیل رشد دارند هم توجه کرد. آنها سرمایههایی هستند که نباید با نگاه مسئولیت اجتماعی به آن نگاه کرد، امروز این یک الزام است که شرکتها در کنار نیروهای کلیدیشان باید به جانشینپروری توجه کنند.»
او ادامه داد: «دغدغه و اولویت در نگاه حاکمیتی دو سطح است. دغدغه پیشرفت علم وجود دارد، اما اولویت حل یکبحران اولویتی دیگر است. ما بهعنوان فعالین حوزه کسبوکار موظفیم خطرهایی که احساس میکنیم را گوشزد کنیم و یادآور شویم. راهکار اصلی، رفتار صنفی منسجمتر، تولید سازوکارهای مناسب با قوانین و ارتباط بهتر صنف-حاکمیتی است. گرچه در دنیا هم روند شکست و از بین رفتن استارتآپها ۵۰ درصد است و اساسا این خاصیت کسبوکارهای خطرپذیر است، اما در ایران وضعیت از حالت نرمال خارج شده است.»
حاتمی در ادامه گفت: «راهکار من در سطح اجرایی، برگزاری دورههای فشرده آموزش برای مدیران است. از بین رفتن استارتآپها مهم نیست، استارتآپها از بین میروند تا بدانیم که محصول، مدیر یا فرآیند مشکلی داشته که به نابودی رسیده است. ما باید این بخش از اکوسیستم را بهبود بخشیم. تیم استارتآپی هرآنچه در دست داشت، اعمال کرد.»
تیمور ستارزاده، کارآفرین یکی دیگر از شرکتکنندگان در این نشست بود. او گفت که موضوع مهم این است که تفاوت وب و اینترنت را بدانیم: «نگرانی کاربرها با نگرانی سازمانها متفاوت است: کاربرها با حوزه وب سروکار دارند، برای مثال رگولاتوری فیلترینگ مانع از دیدن یک وبسایت، محتوا یا محصول و... میشود، اما این آسیب برای ما در بخش تولید و زیرساخت اینترنت و دسترسی به آن است. نکته مهم این است که تکنیک جدیدی که در این فیلترینگ اخیر به کار گرفته شده، ما را در زیرساخت و توسعه دچار مشکل کرده است. ازطرفی دیگر هم با راهحلهای ناروشن، غیررسمی و سرویسدهندگان نامشخص روبهرو هستیم.»
ستارزاده ادامه داد: «برنامهریزیای که من در ساختار کلی «دانشبنیان» -دانشبنیان به معنی تعهد به هر تصمیمی که سازمان نسبت به آن آسیب نبیند- به آن متعهدم، با مفهوم اینترنت خاص یا طبقاتی – که اسم ممنوعه دیگر آن تنظیمگری بود- در تناقض است. این راهحلها مشکل ما را حل نمیکند و اتفاقا موجب دوپارهشدن جامعه دانشبنیانها میشود؛ کسانی که از این رانت استفاده میکنند و دیگرانی که استفاده نمیکنند. این دوپارهشدن بهنفع هیچکس نیست، حاکمیت هم در این باره منتفع نخواهد شد، چراکه با تعداد زیادی از کسبوکارهای شکستخورده مواجه میشود. علاوه بر اینها گزارش شفافی درباره این قانون شکل نگرفته و تبعات غیرمستقیم آن را هم باید در نظر گرفت: گرانترشدن دستمزدها، ریزش نیروی انسانی و تحمیل هزینهها به صاحب کسبوکار که مجموعا این راهحل را به راهحل مکروهی تبدیل کرده است.»
به اعتقاد این کارآفرین: «علاوه بر اینکه ما کارآفرینها و صاحبان کسبوکارها نسبت به این بسته حمایتی شفاف نشدهایم، برفرض اجرایی شدن این ایده در وضعیتی شبیه وضعیت رانتی قرار میگیریم که برای تمام افراد یک صنف فراهم شده است. این تغییری در ماهیت خطای رانت ایجاد نمیکند، این محصول در مرحله طراحی، خطا دارد و با نامهای جدید تغییر ماهیت پیدا نمیکند. این وضعیت شبیه تلاشی اشتباه برای سدکردن یک بیماری با چسبزخم است. این نکته را متذکر میشوم که وب در تمام دنیا فیلترهایی مانند رعایت حدود سنی کودکان یا... دارد، اما درباره زیرساخت باید به راهحل بهتری نسبت به امروز برسیم.»
او ادامه داد: «پیش از همه این ماجراها، ما در حالت عادی در تحریمهای خارجی هم بودیم، این روزها ازاینسو هم تحریمهای داخلی مشکلات را دوچندان کرده است. همه این بحرانها را در کنار نگاه تقلیلگرایانهای قرار دهید که اکوسیستم فناوری را یک ساختار ارزشمند نمیداند: یک مغلطهای درباره دانشبنیانها وجود دارد که ارزش آن را با یک برج در خیابان فرشته تهران مقایسه میکنند، نباید این قیاس بهمعنی تقلیل کسبوکارهایی که بر پایه دانش فعالیت میکنند، منجر شود. مثل اینکه شما بگویید، چون اقتصاد بهداشت ما کوچک شده است، نمیخواهیم روی این حوزه سرمایهگذاری کنیم. نباید این قیاسها موجب بیاهمیتشدن این اکوسیستم شود. اقتصاد دانشبنیان، قطعهای از یک جهش دانش است. این نگاهها نباید مانع رشد این کسبوکارها شود؛ به همین دلایل است که میگوییم تاریخ رشد آکواریومی اکوسیستم تمام شده است و کسی به استفاده از این بستههای حمایتی راضی نیست.»
سعید سوزنگر، کارشناس شبکه و امنیت هم در این نشست شرکت کرده بود. او ابتدای سخنانش گفت: «اینترنت یک معنا بیشتر ندارد و با هیچعنوانی مانند اینترنت حرفهای یا ویژه یا... نباید به آن بپردازیم. اینترنت یک حق شهروندی مانند آب و هواست و نمیتوانیم این حق را از مردم بگیریم. نباید حقی را از مردم بگیریم و بعد از آن به فکر این باشیم چطور مشکل اقتصاد دیجیتال را نجات دهیم؟ علاوه بر این نباید اینطور به اکوسیستم نوآوری و فناوری نگاه کنیم که کل آن به اندازه یک برج است، این بخش کوچک به تمام کشور خدمات ارائه میکند. تا زمانی که دانش، خوراک و زیرساخت را به این فضا ندهیم، جلوی آن رشد را میگیریم. درباره جبران شدن آسیبهای فیلترینگ هم در نظر داشته باشید که بخشی از جامعه آن توانایی لازم را دارد که استانداردهای صندوق معاونت را داشته باشد که آسیبهای ناشی از فیلترینگ را جبران کند. نکته دیگر اینکه علاوه بر اینکه با فیلترینگ، دانش از اکوسیستم نوآوری دریغ میشود، زیرساخت آلودهای هم به آن تزریق میشود.»
او ادامه داد: «امروز صدها اپلیکیشن فیلترشکن آلوده در بازار وجود دارد که علاوه بر کلاهبرداریهای احتمالی، مردم و خانوادههای ما نمیدانند با نصب هر کدام از اینها، چه دسترسیهایی را در اختیار ارائهدهندگان این فیلترشکنها قرار میدهد. پیش از آنکه ما درگیر این فیلترینگ خودخواسته حکومتی نبودیم هم سالها جزو آلودهترین کشورهای حوزه بدافزارهای حوزه موبایل بودیم و در این باره در یک سال گذشته دچار یک جهش چندبرابری هم شدیم.»
سوزنگر گفت: «باید توجه داشت که وقتی مخاطب استارتآپها مردماند، نباید درباره خدمات اینترنتی، مردم را از استارتآپها جدا کنیم. باید در نظر بگیریم که استارتآپی که نوپاست، چیزی برای ارائه به حکومت و دولت ندارد، اگر هم داشته باشد با این کار اقتصاد بخش مردمی را با این تصور که اهمیت خاصی ندارد، بهطور کامل حذف میکنیم. با این رویه، تولید و خلق دانشی اتفاق نمیافتد. وقتی یوتیوب و ابزارهایی که شرکتها برای توسعه، آموزش و برنامهنویسها برای پیشبرد فعالیت یا آموزش از آن استفاده میکنند، کاربرها و سازمانها را به امتحانکردن هزاران روش ناپایدار دیگر برای فعالیتهایشان مجبور خواهند کرد، هزاران کد آلوده برای فیلترشکنهای ناامن و خطرناک در جامعه در گوشیهای ما قرار میگیرد. وضعیت امروز ما با بستهشدن راههای ارتباطی حداقلی، ما را با فاجعهای در حوزه امنیت داده شخصی و حتی اطلاعات استارتآپها و شرکتهای بزرگ مواجه کرده است. امسال نسبت به سال گذشته وضعیت دشوارتری خواهیم داشت، چراکه در سال گذشته با ارتباطهایی میتوانستیم آپدیتهای جدید را دریافت کنیم، اما امسال آن راهها هم بسته شدند.»
او ادامه داد: «دقیقا در همین وضعیت است که حملههای سایبری به شرکتها و سازمانهای بزرگ اتفاق میافتد؛ به زبان ساده زمانی که اپلیکیشن آلودهای را نصب میکنید، شما و اطلاعاتتان در اختیار یک گروه اتاقفرمانی هستید که آنها با سرمایهگذاری چندساله روی آن فیلترشکن، برای مثال برای یک ساعت در ازای دریافت چندهزاردلار، امکان حمله سایبری به سایت سازمان سنجش را در اختیار خریدار این معامله قرار میدهند. طبیعی است که وقتی ابزار سالم و دانش جهانی را از خودمان دریغ میکنیم، مردم به هر روشی برای دستیابی به حقشان متوسل میشوند. این امر درنهایت منجر به انتشار دادههای کاربرها میشود و این مسئله درباره سازمانها هم مستثنی نیست.»
سوزنگر در ادامه گفت: «همه ما باید در کنار مردم بایستیم و نباید وارد بازی بهرهمندیهای رانتی بشویم. وقتی درباره امنیت صحبت میکنیم که این روزها هر شرکت دهها برابر بیشتر از گذشته برای بقا هزینه میکند. امروز ما برای ارتباط موثر با جهان، ساعتها بیشتر از قبل زمان صرف میکنیم، این موارد فارغ از هزینههای مرتبط با خرید سرور است. وضعیت امروز ما را مجبور کرده که نیروی متخصصتری بیاوریم که این مسیر دشوارتر را برایمان انجام دهد؛ فارغ از آسیب روانی، وقت و هزینهای که خود و تیممان تجربه میکنیم، حالا امنیت دیجیتال کمتری نسبت به روز گذشته داریم. برای مثال برنامهای که تا روز گذشته میتوانستیم دیتاهای محرمانه سازمانمان را در آن ذخیره کنیم هم امروز از کار میافتد.»
او ادامه داد: «بهجای آنکه نهادهای بالادستی با دادن حقوق استارتآپها بهنام بستههای اینترنتی حمایت کنند، به زبان ساده ارتباطهایی ایجاد کنند که برای مثال یک استارتآپ به شکل راحتتری به دیتاسنترهای بزرگ دسترسی داشته باشند و این را هم در صورت اختیار آن سازمان و نه به اجبار به اکوسیستم پیشنهاد دهیم، چراکه سلب حق استفاده اینترنت آزاد یعنی سلب حیاتیترین نیاز یک کسبوکار. راهی برای پیشرفت و تداوم روشنگری نخواهیم بود، چراکه دیدیم سال گذشته خیلی سال دشواری بود و امسال وضعیت بسیار سختتری خواهیم داشت.»