مشکلات دوستی در دبستان اولین مسئله واقعی است که در آن فرزندان ما در رابطه با دیگران هستند بدون اینکه ما در کنار آنها باشیم.
وقتی فرزندتان به خاطر دلشکستگی از دوستانش اشک میریزد یا پایش را میکوبد، قلب شما هم میشکند.
ما ممکن است با ندانستن اینکه چه کاری باید انجام دهیم، یا چکاری نباید انجام دهیم، احساس کنیم فلج شده ایم. ممکن است احساس سردرگمی کنیم، زیرا آنجا نیستیم، بدون دانستن داستان کامل. وقتی مسائل دوستی برای شما پیش میآید چه کمکی میتوانید انجام دهید؟
موضوعات کودکان ممکن است با استانداردهای بزرگسالان خیلی کم اهمیت باشد، اما این احساس برای کودکان در سنین ابتدایی کاملا متفاوت است. دوستی آنها مهم است.
برای آنها، روز مدرسه یک روز طولانی است. دوستان آنها افراد بسیار مهمی هستند که زندگی روزمره مشابه آنها را تجربه میکنند. آنها آنجا هستند تا احساس کنند مورد حمایت قرار میگیرند، کمتر تنها هستند و اطمینان حاصل میکنند که هر روز سرگرم کننده است. این روابط با همسالان بسیار مهم است.
دوستی در این سن نیز برای ایجاد مهارتهای اجتماعی و ارتباطی مادام العمر حیاتی است. اگر میخواهیم به فرزندانمان کمک کنیم تا بر اختلافات با یک دوست غلبه کنند، ابتدا باید برای روابط آنها ارزش قائل شویم.
قبل از بررسی نحوه مداخله، ابتدا باید در نظر بگیرید که آیا حتما باید مداخله کنید یا خیر. ما طرفدار این نیستیم که شما کوچولوی خود را متحیر، گیج و بدون حمایت رها کنید. با این حال، مواقعی وجود دارد که به شما در تیم پشتیبانی نیاز دارد، نه اینکه در نوک حمله قرار بگیرید.
مسائل دوستی در دوران کودکی کودک شما در مقاطع مختلف اتفاق میافتد. دادن مهارتها و منابع به آنها برای رسیدگی به این موارد (با حمایت محبت آمیز شما در پسزمینه) همیشه باید اولین نقطه تماس شما باشد.
اگر این کار با شکست مواجه شد، یا وضعیت جدی است، تکرار میشود، یا شامل خشونت میشود، باید نقش فعالتری داشته باشید.
همچنین مهم است که به عنوان والدین سناریوی Mama Bear را بشناسیم. وقتی کسی به بچهی ما صدمه میزند، غریزه ما این است که وارد عمل شویم و او را از آسیب بیشتر محافظت کنیم، اغلب هم با احساس مادرانهی غریزی و تهاجمی!
با این حال، این غریزه همچنین میتواند ما را نسبت به حقایق کامل شرایط کور کند (مثلاً اینکه آیا بچه کوچک ما خودش آنقدر مهربان نبوده است).
وقتی قلبهای کوچک، خشمگین میتپد و اشک جاری میشود، نقش شماره یک شما گوش دادن است.
با گوش دادن فعالانه به صحبتهای فرزندتان در حین بیان احساسات خود در مورد اختلاف با دوستش، میتوانید به تمرکز احساسات او کمک کنید.
احساسات بزرگ در افراد کوچک میتواند ترسناک باشد. بگذارید بدانند که به آنها اجازه داده میشود احساس خود را بیان کنند. به آنها ابزاری بدهید تا به درستی عمل کنند.
گوش دادن فعال را تمرین کنید تا بتوانید در بین تمام مکالکاتها و گزارش «او گفت، او گفت» به ته موضوع برسید. در آغوشش بگیرید، به آنها زمان بدهید تا صحبت کنند و به آنها نشان دهید که برای در میان گذاشتن مشکلش با شما ارزش قائل هستید.
فورا اقدام نکنید ممکن است در طی چند ساعت یا چند روز حقایق بیشتری آشکار شود.
برای فکر کردن به موقعیت وقت بگذارید. در مورد چیزهای دیگری که باید بدانید فکر کنید. به منابعی که فرزندتان برای مدیریت این موقعیت در اختیار دارد و نیاز دارد فکر کنید. آیا آنها به شما نیاز دارند که عمل کنید؟ آیا آنها به راهنمایی شما نیاز دارند؟ آیا آنها صرفاً به مدتی برای گذراندن نیاز دارند؟
در حالی که در مورد اتفاقی که افتاده است کار میکنید، ممکن است متوجه شوید که فرزندتان به راه خود ادامه داده است و دوستی دوباره به مسیر خود بازگشته است.
مشکلات دوستی در دبستان میتواند به سرعت و به همان سرعتی که شروع شده است، برطرف شود. اگر کینه داشته باشید یا به مشکل اصلی بازگردید، کمکی به فرزندتان نخواهد کرد.
نقش شما برای دادن اعتمادبهنفس به آنها بسیار مهم است تا خودشان در مورد نحوه برخورد با مسائل دوستی کار کنند. دادن این فرصت به آنها باعث افزایش عزت نفس آنها میشود. آنها را به خاطر تلاش هایشان تحسین کنید.
کودکان مختلف و موقعیتهای مختلف در این مرحله به سطوح مختلف ورودی نیاز دارند.
برخی از کودکان از یک گپ ساده سود میبرند که در آن احساس خود را توضیح میدهند و تشویق میشوند تا شرایط دیگران را هم درک کنند. برخی ممکن است از راهنماییهایی شما در مورد چگونگی ابراز وجود یا استفاده از کلمات به جای دست بهرهمند خواهند شد.
قاعده کلی باید این باشد که اگر در مدرسه اتفاق افتاده باشد، در مدرسه بماند. بنابراین، حتی اگر با والدین کودکی که فرزندتان با او اختلاف پیدا کرده دوست صمیمی هستید، هرگز نباید مستقیماً به آنها نزدیک شوید.
شرایط سختی است، اما هیچ کدام از شما آنجا نبودید. بنابراین، اگر نیاز به ورود دارید، باید از طریق معلم کلاس این کار را انجام دهید.
با ذهنی باز و با تمایل به کسب اطلاعات بیشتر وارد شوید و به دنبال اطمینان باشید. به نظر معلم در مورد چیزها گوش دهید و در نظر بگیرید که چگونه با گزارش فرزندتان به شما مطابقت دارد.
سپس میتوانید با معلم همکاری کنید تا در مورد یک برنامه اقدام تصمیم بگیرید.
اگر بحث با معلم کلاس شامل انجام مراحل خاصی بود، اطمینان حاصل کنید که این اقدامات انجام شده است. اگر هنوز احساس نمیکنید که وضعیت در حال بهبود است و به قلدری در حال افزایش است، باید به معلم کلاس بازگردید. اگر در این مرحله، از پاسخ راضی نیستید، ممکن است وقت آن رسیده که با مسئول مدرسه صحبت کنید.
دوستی در دبستان اولین روابط واقعی با همسالان است که کودک بدون مشارکت مستقیم والدین برقرار میکند. پیدا کردن دوستان خود، حفظ آنها و مقابله با طوفانهای اختلاف، مهارتهای پیچیدهای را در بر میگیرد.
برخی از کودکان به طور طبیعی در تعاملات اجتماعی مهارت بیشتری نسبت به دیگران دارند، به همان ترتیبی که برخی ورزشکارتر هستند، دارای ذهنیت ریاضی هستند یا املای خود را راحتتر یاد میگیرند.
با این حال، ناراحتی ناشی از درگیری با دوستان بسیار واقعی است و میتواند بر عزت نفس کودک و توانایی او برای تمرکز بر جنبههای دیگر روز مدرسه تأثیر بگذارد.
بنابراین، برخی از کودکان به کمک بیشتری در ایجاد و حفظ دوستی نیاز دارند.
تشویق فرزندمان به عقب نشینی در زمانی که یک دوستی آنطور که ما میخواهیم متعادل نیست وسوسه انگیز است. در عوض، در مورد اینکه یک دوستی سالم چگونه به نظر میرسد و چگونه میتوانند خود را نشان دهند، بحث کنید. با دعوت از بچههای دیگر بعد از مدرسه، دوستیها را تسهیل کنید - تلاشهای مشترک اغلب به تقویت دوستیها کمک میکند.
اگر ما فقط گوش کنیم، بچهها اغلب ایدههای خوبی دارند. به هر طریقی راهنمایی و اطلاع رسانی کنید، اما از آنها بپرسید که فکر میکنند راه حل خوب کدام است.
فرزندان ما که دوران مدرسه خود را تجربه میکنند میتواند خاطرات ناراحت کنندهای را داشته باشندو همچنین غریزه شدید والدین برای محافظت از فرزندانمان را به ارمغان میآورد. با این حال، سعی کنید نگرانیهای خود را از تأثیرگذاری بر پاسخ خود دور نگه دارید. در عوض، از دوستان و خانواده خود برای حمایت استفاده کنید تا بتوانید از فرزندتان حمایت کنید.
اگر به فرزندتان اجازه دهید متوجه شود که شما واقعاً نگران مسائل دوستی او هستید، ممکن است او نیز بیشتر مضطرب شود.
برخی از بچهها بهترین دوستها را برای زندگی دارند. با این حال، در واقعیت، اکثریت روابطی دارند که به مرور زمان میآیند و میروند. گاهی اوقات آنها در یک گروه بهتر هستند، گاهی اوقات آنها بهتر عمل میکنند.
گاهی اوقات ممکن است لازم باشد که نصیحتهایی را با فرزندان خود درمورد اینکه چه چیزی آنها را به یک دوست خوب تبدیل میکند و چه چیزی میتوانند از یک دوستی سالم انتظار داشته باشند به اشتراک بگذاریم.
دوستیها دو طرفه هستند: فرزندتان را تشویق کنید که شنونده خوبی باشد و از دوستانش سؤال بپرسد.
دوستیها نیاز به اشتراک گذاری دارند: کودکان به شدت به اشتراک گذاری را دشوار میدانند! دوستیها زمانی راحتتر میشوند که ماهیت مشترکی بین طرفین مختلف وجود داشته باشد.
هیچ کس مالک هیچ کس دیگری نیست: کودکان حق دارند روابط خود را آنطور که میخواهند توسعه دهند. بنابراین، اگر دوستش هم میخواهد با دیگران بازی کند، میتواند. هیچ کودکی نباید بیش از حد کنترل کننده یا نامهربان باشد.
وفاداری سودمند است؛ یک دوست خوب با دوست خود در غیابش هم مهربان خواهد بود.
تفاوتها را بپذیرید: هنوز هم میتوانید دوستان شگفتانگیزی باشید، حتی اگر در مورد چیزی احساس متفاوتی داشته باشید.
مشکلات دوستی در دبستان بیشتر میشود، اما میرود. با حمایت خوب در خانه، یک کودک معمولاً میتواند بدون آسیب آن را سپری کند. با این حال، اگر وضعیت جدیتر شد یا دوستش قلدری کند وقت آن است که برای کمک به فرزندتان وارد عمل شوید.
منبع: سلامت نیوز