در این آرامگاه چند قبر وجود دارد که عکس سربازی روی آن حک شده و احتمالاً نشان از این دارد که از سربازان مبارز آن دوره بودند. جز قبرها و خواندن نوشتههای رویشان و پیدا کردن نسبت فامیلی این اشخاص با هم، چیزهای جالب دیگری هم در این آرامگاه هست. مانند لوستر بالای قبر سید صادق طباطبایی. یک لوستر بزرگ که به جای لامپ، جاشمعیهای متعددی دارد و خبر از روزگاری میدهد که شمع کاربرد زیادی داشت. این آرامگاه قبلاً در باغ بزرگی قرار داشته است.
ما هرچقدر هم از تاریخ معاصر کم اطلاع باشیم و یادمان نیاید در کتاب تاریخ متوسطهمان چه نوشته بودند، یک چیز را خوب به یاد داریم؛ آیتالله بهبهانی و آیتالله طباطبایی از سران جنبش مشروطه بودند.
به گزارش همشهری آنلاین، این دو رهبر مشروطه در خاطرمان مانده حتی اگر یادمان نیاید آیتالله طباطبایی چه سالی درگذشت و آیتالله بهبهانی چه موقع ترور شد. بگذریم...، اما اگر اهل تاریخ هم نباشیم و باز اگر وقت گذر از کوچهپسکوچههای شهرری یکباره بفهمیم در بزرگ و طوسی رنگ روبهرویمان ورودی آرامگاه آیتالله طباطباییست به وجد میآییم، آنهم در جایی که انتظارش را نداریم.
در خیابان ملکزاده و پشت پاساژی به نام مهدی که در میدان شهرری و خیابان قم است. نه اینکه فکر کنی روی سردرش نوشته آرامگاه رهبر مشروطه، نه! در امتداد یک دیوار سیمانی دری طوسی شبیه یک در گاراژ میبینی و گمان میکنی باید انبار پاساژ باشد مثلاً. اما همینکه در باز شود و وارد حیاط شوی، داخل ساختمانی قدیمی چند اتاق میبینی که ظاهرش میگوید یک آرامگاه خانوادگی است. قبری بزرگ و برجسته وسط یکی از اتاقهاست که متعلق به پدر سید محمد طباطبایی است. سید صادق طباطبایی که از عالمان طهران بود و در اصل این آرامگاه هم به خاطر او اینجا به وجود آمده است و بعد، خاندان طباطبایی در آن دفن شدهاند. از جمله سید محمد طباطبایی، برادرش سید احمد طباطبایی که ابتدا از یاران مشروطه بود و بعد به صف مخالفانش پیوست، سید محمدصادق طباطبایی، پسر سید محمد طباطبایی که در دورهای رئیس مجلس شورای ملی بود و گنجینه گرانبهایی از کتابهای خطی و چاپی را وقف کتابخانه مجلس کرد و رجال دیگری در دوره قاجار...
در این آرامگاه چند قبر وجود دارد که عکس سربازی روی آن حک شده و احتمالاً نشان از این دارد که از سربازان مبارز آن دوره بودند. جز قبرها و خواندن نوشتههای رویشان و پیدا کردن نسبت فامیلی این اشخاص با هم، چیزهای جالب دیگری هم در این آرامگاه هست. مانند لوستر بالای قبر سید صادق طباطبایی. یک لوستر بزرگ که به جای لامپ، جاشمعیهای متعددی دارد و خبر از روزگاری میدهد که شمع کاربرد زیادی داشت. این آرامگاه قبلاً در باغ بزرگی قرار داشته است. اما کمکم طی چند دهه گذشته باغ تخریب و تبدیل به پاساژ شده و تنها این چند اتاق مانده است و به ظاهر در آرامگاه هم بسته است و امکان بازدید برای عموم وجود ندارد. به نظر میرسد اگر این آرامگاه سامانی پیدا کند حتماً خواندن بخشی از درس تاریخ در این مکان برای بچهها شیرینتر خواهد بود و بیشتر در ذهنشان میماند که محمد طباطبایی در یکی از نامههایش به رجال قاجار نوشت: من میدانم که اگر در این مملکت مشروطه شود در خانه من بسته میشود. اما در عین حال، ولو به قیمت بسته شدن در خانه من، میخواهم قانون حاکم شود.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------
منتشر شده در همشهری محله منطقه ۲۰ به تاریخ ۱۳۹۵/۳/۳