گاردین با اشاره به تاثیر توافق تهران ریاض بر مناسبات رژیم صهیونیستی در منطقه مینویسد: برای بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، تمام این موضوع به طور بالقوه به معنی فاجعه است. او فکر میکرد که توافق ابراهیم که دولت ترامپ طراح آن بود، موجب عادیسازی روابط با عربستان خواهد شد، اما در عوض، عربستان در حال عادیسازی روابط با دشمنان اسراییل است، یعنی ایران، سوریه و حتی حماس.
روزنامه گاردین در گزارشی با اشاره به این که توافق ایران و عربستان سعودی برای ازسرگیری روابط دیپلماتیک «صادقانه و واقعی» است، تاثیر آن را بر برخی موضوعات منطقهای بررسی کرد.
به گزارش ایسنا، روزنامه گاردین در گزارشی درباره ازسرگیری روابط ایران و عربستان سعودی نوشت: تمامی نشانهها، کوچک و بزرگ، نشان میدهند که این آشتی دوباره واقعی و صادقانه است؛ پروازها میان دو کشور قرار است ازسر گرفته شود، یک ایرانی برنده جایزه ۸۰۰ هزار دلاری مسابقات قرائت قرآن کریم شد؛ استیل ایران به بازارهای سعودی راه مییابد، مقامات دو کشور پس از آن که نیروی دریایی سعودی ۶۰ ایرانی گیر افتاده در سودان را نجات میدهند، یکدیگر را در آغوش میکشند و ابراهیم رئیسی قرار است به زودی سفری به ریاض را اعلام کند که اولین سفر یک رئیسجمهور ایران به این کشور از سال ۲۰۰۷ خواهد بود.
گاردین در ادامه مینویسد: روابط دو کشور از سال ۲۰۱۶ و پس از سرازیر شدن معترضان به سفارت عربستان سعودی در تهران به دلیل اعدام یک روحانی شیعه توسط این کشور قطع شد. اما در واقع، دو طرف که نماینده فرهنگها و مذاهب مختلف اسلام هستند، از سال ۱۹۷۹، یعنی از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران، درگیر جنگهای نیابتی برای کنترل منطقه بودهاند. حالا سوال اینجاست که آیا دامنه این تغییرات به منطقه هم گسترده شده و موجب حلوفصل درگیریها در لبنان، یمن، عراق، سوریه و حتی اسراییل خواهد شد که به واسطه رقابت ایران-عربستان سعودی بدتر شده یا ثابت نگه داشته شده بودند.
در ادامه این گزارش با اشاره به نظر برخی دیپلماتها و کارشناسان در این باره آمده است: سینزیا بیانکو، یک محقق شورای روابط خارجی اروپا گفت که این توافق واقعی و صادقانه، اما آسیبپذیر است. به گفته او «برخی موقعیتهای مهم وجود دارند، مانند یک رییس جمهور جمهوریخواه جدید در آمریکا یا حملهای از سوی اسراییل به ایران. هر دو طرف هنوز در حال بررسی سیاستهای تضمینی بالقوه هستند.»
این روزنامه در بخش دیگری از مطلب خود آورده است: یک دیپلمات عرب مستقر در وین این روند را به ایجاد سنگ بنایی برای ادامه راه دیگر کشورهای منطقه تلقی کرده و اظهار کرد که بروز نتایج آن برای منطقه، در نهایت شتاب خواهد گرفت. یک توافق میتواند تایید نفوذ رو به افول واشنگتن در خاورمیانه باشد، اسراییل را تضعیف کند، بشار اسد، رییس جمهور سوریه را به جمع کشورهای عربی بازگرداند، بازارهای کربن چین را به طور بلندمدت به عربستان سعودی عرضه کند و به انزوای اقتصادی ایران پایان دهد.
در ادامه گزارش گاردین آمده است: ایهم کامل، رئیس تحقیقات خاورمیانه گروه اوراسیا برای بهبود روابط دو کشور، حتی با وجود چین به عنوان ضامن آن، روندی کند را پیشبینی کرده و گفت «نمیتوان یکشبه از رقابت به همکاری چشمگیری رسید. من حدس میزنم که روابط ایران با کشورهای خلیج فارس از یک دوره تقابل به جای متعارفتری برسد که در آن با وجود اختلاف و رقابت، همکاری نیز وجود دارد». او همچنین این آشتی دوباره را بخشی از اتحادی گستردهتر در خاورمیانه در نظر گرفته و گفت «عربستان سعودی و کشورهای خلیج فارس خواهان شراکتی جهانی با آمریکا به عنوان یک راه حل هستند، نه به عنوان رکن اصلی. ترجیح آنها هنوز روابط نزدیکتر با واشنگتن است، اما نمیخواهند روابط با دیگر قدرتها مانند چین را قطع کنند.»
این مطلب میافزاید: ریاض حداقل یک دهه است که در روابط با واشنگتن احساس امنیت نمیکند. وقتی وابستگی آمریکا به نفت عربستان سعودی به پایان رسید، نقش اولی در تامینکننده امنیت دومی زیر سوال رفت و مسیرهایشان به تدریج از یکدیگر جدا شد. ریاض حمایت باراک اوباما از بهار عربی را غیرمعقول و گمراهانه میدانست و تلاش کرد مانع تلاشهای آن برای مذاکره بر سر توافق هستهای با ایران در سال ۲۰۱۵ شود.
گزارش گاردین در ادامه با اشاره به این که عربستان سعودی در دوران دولت دونالد ترامپ، رییس جمهور پیشین آمریکا سیاستهای این کشور را که مورد حمایت آن نیز بود در قبال ایران به کار گرفته بود و سپس با پیامدهای آن مواجه شد، نوشت: وعده جو بایدن در کارزارهای انتخاباتی ۲۰۱۹ آمریکا که گفته بود عربستان سعودی را به «کشوری طردشده» تبدیل میکند، این موضوع را دموکراتها باعث نجات یافتنشان بشوند را غیرمحتمل جلوه داد. بنابراین، محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی که میترسید کشورش سیبل تهران در صورت حمله اسراییل به تاسیسات اتمی ایران شود، میخواست خودش را از معرکه نجات دهد. او میخواست از امارات متحده عربی پیروی کند و در موقعیتی قرار بگیرد که کمتر در معرض دید باشد و روی پیشرفت اقتصادی عربستان سعودی تمرکز کند.
این روزنامه در ادامه مینویسد: رقابت میان عربستان سعودی و ایران ممکن است برخی مناقشاتی را که پیشتر در منطقه وجود داشتهاند بدتر کرده باشد، اما باعث به وجود آمدن آنها نبوده است و آشتی دوباره این دو کشور باعث پایان یافتن آنها نخواهد شد. بیانکو در این باره میگوید «تمامی این مناقشات خودجوش هستند، اما ابعادی منطقهای هم دارند که عوامل داخلی را پیش میبرد و آنها را پیچیدهتر و خونبارتر میکند.»
گاردین در این باره با مطرح کردن ادعای غرب و برخی کشورهای منطقه مبنی بر حمایت تسلیحاتی ایران از انصارالله یمن (حوثیها) -ادعایی که ایران آن را رد کرده است- نوشت: یکی از فرصتهای پیشرفت در یمن، فقیرترین کشور عربی است که در آن، حوثیهای در حال مبارزه با ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی از سوی ایران مسلح شدهاند، اما در عین حال به نظر میرسد که ایران از تلاشها برای صلح در یمن هم حمایت میکند.
در ادامه این گزارش آمده است:، اما رقابت میان جنبش حوثیها، دولت یمن که جامعه بینالمللی آن را به رسمیت میشناسد و نیروهای تجزیهطلب جنوب آن ریشه در خود یمن دارد. دینا اسفندیاری، یک تحلیلگر خاورمیانه در گروه بحران بینالمللی در این باره میگوید «کنترل ایران روی حوثیها کامل نیست، بنابراین وعده ایران برای این که هر کاری بتواند میکند، صرفا همین است.»
گاردین همچنین نوشت: به نظر میرسد که عربستان سعودی به جبران کمک ایران در یمن آماده عادیسازی روابط با بشار اسد در سوریه است. اسد ۱۲ سال شخصیتی طردشده بود، اما روز یکشنبه کشور او به اتحادیه عرب بازگشت. استدلال ریاض این است که عادیسازی روابط موجب تقویت نهادهای قانونی سوریه شده و واقعبینانهترین راه برای برقراری کنترل بر شبکههای مواد مخدر در مرزهای دو کشور است. اما با این وجود، موانعی وجود دارد. قطر که شریک اصلی واشنگتن در خلیج فارس است، میخواهد اسد امتیازهای سیاسی بدهد. او پیشتر، هیچ تمایلی به این کار نداشته است.
این گزارش همچنین مطرح میکند: علاوه بر این، مشخص نیست که عادیسازی روابط میان سوریه و عربستان سعودی برای جمعیت کثیر مناطق خارج از کنترل دولت سوریه به چه معنا خواهد بود. اسد میخواهد ترکیه از شمال سوریه خارج شود و حمایت از نیروهای شبهنظامی در استان ادلب را متوقف کند، اما آنکارا مایل نیست که بدون تضمین گرفتن درباره کردهای سوری در مرزهای خود از آن منطقه خارج شود.
این گزارش همچنین مطرح میکند: سومین کشوری که احتمالا پایان یافتن رقابت میان عربستان سعودی و ایران سودی به آن خواهد رساند، لبنان خواهد بود. این کشور از پایان دوره میشل عون در اکتبر رئیس جمهور نداشته است. طبق قانون این کشور، باید یک مسیحی مقیم لبنان این سمت را بر عهده بگیرد. احزاب تحت حمایت ایران و عربستان سعودی نتوانستهاند علیرغم رایگیریهای متعدد در این باره به توافق برسند. حزبالله لبنان که گروهی قدرتمند و مورد حمایت ایران است و جنبش امل، به رهبری نبیه بری، رییس پارلمان لبنان که به اتفاق هم بزرگترین گروههای شیعه لبنان را تشکیل میدهند، حامی سلیمان فرنجیه هستند که دوست نزدیک اسد است، اما عربستان سعودی از او حمایت نمیکند.
گاردین در بخش پایانی این گزارش با اشاره به تاثیر توافق تهران ریاض بر مناسبات رژیم صهیونیستی در منطقه مینویسد: برای بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، تمام این موضوع به طور بالقوه به معنی فاجعه است. او فکر میکرد که توافق ابراهیم که دولت ترامپ طراح آن بود، موجب عادیسازی روابط با عربستان خواهد شد، اما در عوض، عربستان در حال عادیسازی روابط با دشمنان اسراییل است، یعنی ایران، سوریه و حتی حماس. مقامات ارشد حماس برای اولین بار از سال ۲۰۱۵ به عربستان سعودی سفر کردند و اقدام اخیر ریاض برای تبدیل شدن به یک «شریک بحثو گفتگو در سازمان همکاری شانگهای» که ایران هم عضو ناظر آن است، تنها میتواند بر اضطراب اسراییل بیافزاید.