به ثمر رسیدن مذاکرات تنش زدایی میان ایران و مصر، نیازمند تصمیمات سیاسی است که رهبران دو کشور باید در مورد مسائل اصلی موردِ مناقشه بگیرند
فرارو- به تازگی پایگاه خبری العربی جدید به نقل از مقام های ارشد عراقی از برگزاری دیدار میان نمایندگان دولتهای مصر و ایران در بغداد، در ماه مارس سال جاری میلادی خبر داده است. روندی که به نظر می رسد ادامه تنشزدایی جاری در منطقه بعد از صلح ایران و عربستان باشد. روندی که با احیای روابط دیپلماتیک و سیاسی میان ایران و عربستان سعودی در اسفند سال گذشته آغاز شد و پس از آن به حوزه تنشزدایی تهران با دیگر کشورهای منطقه نیز گسترش یافت.
به گزارش فرارو، سخن به میان آمدن از دیدار نمایندگان میان ایران و مصر در شرایطی است که مناسبات دیپلماتیک دو کشور از همان ماههای ابتدایی انقلاب -پس از میزبانی قاهره از محمد رضا پهلوی- تا کنون قطع بوده است. طی چند دهه اخیر، در چندین نوبت تلاشهایی برای احیا و عادیسازی روابط دیپلماتیک از سوی دو طرف صورت گرفته که هیچگاه به سرانجام نرسیده است. حالا پس از تنشزدایی ایران با عربستان، از سرگیری مناسبات دیپلماتیک با مصر، میتواند دومین رخداد بزرگ در حوزه سیاست خارجی کشورمان باشد که البته از اهمیت قابل توجهی نیز برخوردار خواهد بود. فرارو، در پیگیری دقیقتر این موضوع، با قاسم محبعلی، کارشناس مسائل خاورمیانه و سفیر و مدیر کل سابق خاورمیانه وزارت خارجه ایران گفتوگو داشته است.
"قاسم محبعلی" در ابتدای گفتههای خود در ارزیابی خود از ریشههای مشکل میان ایران و مصر تاکید کرد: «قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران و مصر روابط بسیار خوب و گسترده ای را با یکدیگر داشتند. به طور خاص این روابط در دوران ریاست جمهوری "انور سادات" در مصر، بسیار عمیق تر بود (در دوره جمال عبدالناصر، روابط تهران- قاهره بسیار تلخ بود). پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روابط نزدیک حکومت پهلوی با دولت مصر سبب شد تا شاه مخلوع به مصر برود که این موضوع روابط میان جمهوری اسلامی ایران و مصر را با چالش های جدی رو به رو کرد».
وی افزود: «در عین حال، ماجرای امضای معاهده کمپ دیوید با محوریت کنشگری فعال دولت مصر نیز وجود دارد که این مساله نیز واکنش منفی جمهوری اسلامی ایران را در پی داشت. در این چهارچوب شاهد آن بودیم که روابط ایران و مصر به فرمان امام خمینی (ره) قطع شد. در واقع، امام خمینی (ره) کتبا به وزارت خارجه نامه نوشتند و روابط ایران و مصر بر اساس نامه مذکور و به طور خاص به دلیل توافق کمپ دیوید قطع شد. البته که بعدها تلاش هایی به صورت جسته و گریخته جهت بهبود روابط ایران و مصر صورت گرفت با این حال، چند موضوع سبب شد تا به امروز روابط تهران-قاهره ماهیت عادی را به خود نگیرد».
محبعلی تصریح کرد: «همانطور که گفته شد توافق کمپ دیوید و تداوم آن در دولت های بعدی مصر بود (در واقع دولت مصر نیز به دلیل تعهدات و امتیازاتی که در قالب توافق کمپ دیوید داده و گرفته بود، نمی توانست از توافق مذکور عقب نشینی کند). دوم اینکه پس از ترور انور سادات به دست خالد اسلامبولی، در ایران خیابانی به نام وی(خالد اسلامبولی) نامگذاری شد. در سوی مقابل، محمد رضا شاه پهلوی نیز پس از مرگ، به مصر منتقل شد و جنازه وی در مسجد الرفاعی قاهره دفن شد. این موضوعات سبب شد که هر مرتبه که مذاکراتی میان ایران و مصر در سال های اخیر صورت گرفته، مصریها مساله نامگذاری یک خیابان در تهران به نام خالد اسلامبولی را پیش بکشند و خواستار تجدید نظر تهران در این رابطه شوند و در سوی مقابل، ایران نیز جدای از توافق کمپ دیوید، به مساله دفن شاه در مسجد الرفاعی و نمایش برخی نمادهای دوران شاهنشاهی در مکان مذکور اشاره کند و خواستار تجدید نظر مصریها در این رابطه شود».
این کارشناس حوزه سیاست خارجی کشورمان گفت: «در این میان باید توجه داشته باشیم که قبلتر روابط ایران و مصر تا حدی نیز مرتبط با مناسبات با عربستان سعودی بود. با این حال، اکنون که مناسبات میان تهران-ریاض با توجه به توافق اخیر تنشزدایی از روابط دو طرف تا حدی وضعیت بهتری را پیدا کرده، هنوز اختلافاتی که پیشتر نیز به آن ها اشاره شد، در مورد روابط ایران و مصر سرِ جای خود پابرجا هستند. در این فضا، دو کشور ایران و مصر باید تصمیم بگیرند که قرار است چگونه قضایایی که میان آنها است را حل و فصل کنند».
قاسم محبعلی در ادامه در پاسخ به این سوال که میانجیگری عراق در ادامه موج تنشزدایی میان ایران و عربستان تا چه اندازه میتواند زمینهساز رفع موانع میان تهران - قاهره باشد؟ گفت: «من فکر نمی کنم که در این معادله چندان مساله عراق مطرح باشد. به هر حال عراق کشوری است که هم ایران و هم مصر روابط خوب و نزدیکی را با آن دارند. از این رو، من فکر نمی کنم که در این میان عراق چندان از نقش میانجی گری قدرتمندی برخوردار باشد».
وی گفت: «عراقیها تلاش دارند تا روابط خود را با جهان عرب تا جای ممکن عادی سازی کرده و گسترش بخشند و در این راستا، ایران نیز با عراق روابط خوبی دارد و در کلیت مساله، عراق فرصت مناسبی را پیش روی خود دیده تا با استفاده از مساله میانجی گری میان ایران و مصر، به هدف اصلی خود که توسعه مناسبات با جهان عرب است دست یابد. در این رابطه البته که مصریها نیز مطلوب میبینند که از مجرای یک کشور عربی وارد مذاکرات با ایران شوند».
مدیر کل سابق خاورمیانه وزارت خارجه ایران در پایان در پاسخ به این سوال که چشم انداز آتی هر گونه مذاکره میان تهران و قاهره را چگونه ارزیابی می کند؟ گفت: «به نظر من به ثمر رسیدن مذاکرات تنش زدایی میان ایران و مصر، نیازمند تصمیمات سیاسی است که رهبران دو کشور باید در مورد مسائل اصلی موردِ مناقشه بگیرند. فراموش نکنیم که پیشتر نیز در چندین نوبت تلاش هایی برای بهبود روابط میان ایران و مصر صورت گرفت. مثلا در اواخر دهه 60 شمسی تلاش هایی صورت گرفت که با مخالفت هایی جدی رو به رو شد. دومرتبه در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی در آستانه توافق با مصری ها قرار گرفتیم که البته در این دوره نیز به دلیل مخالفت با تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی و مشکلاتی از این دست، مذاکرات به جایی نرسید و توافقی ایجاد نشد».
وی افزود: «در زمان احمدی نژاد نیز وی یکطرفه و بدون اینکه مذاکره ای را انجام داده باشد به نحوی ناشیانه اعلام کرد که به دنبال روابط با مصر است. در این رابطه مصری ها پاسخی را به وی ندادند. حال در شرایط کنونی با دور تازه ای از مذاکرات جهت بهبود روابط ایران و مصر رو به رو هستیم که به نظر می رسد با توجه به تغییر شرایط پیرامون روابط ایران و جهان عرب، چندان بعید نیست که شاهد ایجاد گشایش هایی در روابط تهران-قاهره باشیم.
وی افزود: «با این حال، دو موضوعی که پیشتر از آنها به عنوان موانع اصلی در عادیسازی و احیای روابط ایران و مصر نام بردم باید هدفِ اصلی تصمیمات سیاسی مقام های ارشد دو کشور قرار گیرند. یکی در مورد جنازه شاه در مسجد الرفاعی قاهره و برقراری برخی نمادهای دوران شاهنشاهی در این محل و اینکه آیا مصری ها حاضرند در این رابطه تجدید نظر کنند یا خیر؟ و دیگری مساله نام خیابان خالد اسلامبولی در ایران و اینکه طرف مصری از ایران میخواهد نام این خیابان را به انور سادات تغییر دهد. تصمیماتی که البته هر دو برای ایران و مصر سخت هستند».