اینجا محله نازیآباد مال آدم پولداری بود که دختری به نام نازی داشت، حوالی دوره نخستوزیری مصدق، این دختر زمینهای این اطراف را خُرد کرد و به مردم فروخت و از آن زمان نامش در محله ماند.
نازیآباد تهران با آن شهرسازی مدرن و اروپایی، فضای سبز و درختان سر سبز و خرم و همچنین بازار و میدان رنگارنگش بهاندازه کافی جذابیت دارد چه برسد به اینکه بدانیم وجه تسمیه این محله قدیمی تهران چیست و چرا نازیآباد صدایش میکنند.
به گزارش همشهری آنلاین، سابق بر این متداول بود اطلاعات یک محل را از بقالها میپرسیدند، اما به جز اینها بنگاههای املاک قدیمی همگزینه مناسبتری به نظر میرسند.
«محمداسدی مقدم» از املاکیهای خیابان مدائن نازیآباد دراینباره نقل میکند: «من از پنجاه سال پیش اینجا بودهام، سیلو و انبار راهآهن و ورزشگاه مرغوبکار فعلی را آلمانیها ساختند و به علت حضورشان در این منطقه، نام اینجا محله نازیآباد شد.»
«ناصر دامغانیپور» صاحب مغازه الکتریکی اطلاعات دیگری میدهد: «بیش از ٤٠ سال است اینجا کاسب هستم. قبلا پدرم سرپلجوادیه خانه داشت که آنجا را فروخت ٢ هزار و ۵٠٠ تومان و آمدیم اینجا. نازیآباد هم محل صیفیکاری بود، گوجهفرنگی و بادنجان و... اینجا ساعتی یکبار ماشین رد میشد، داروخانه کناری من وقتی دارو کم میآورد، من با دوچرخهای که موتور روی آن نصب کرده بودم، میرفتم ناصرخسرو، رفتوبرگشت من پانزده دقیقه طول میکشید.»
او ادامه میدهد: «اینجا_ محله نازیآباد_ مال آدم پولداری بود که دختری به نام نازی داشت، حوالی دوره نخستوزیری مصدق، این دختر زمینهای این اطراف را خُرد کرد و به مردم فروخت و از آن زمان نامش در محله ماند.»
«اکبر رمضان نژاد» با چرخخیاطی مشغول کار بود و در حال کار کردن جواب سوالهایمان را اینطور داد: «چیزهایی دراینباره میدانم، اینجا آن زمان دور از شهر تهران بود و راه شهر به حرم عبدالعظیم (ع) از اینجا میگذشت، ظاهرا «نازخاتون» سوگلیناصرالدین شاه قاجار سالها درقلعهای در این حوالی زندگی کرده است، بنابراین ظاهرأ نام آن سوگلی روی این محله مانده! البته از پدرم شنیدهام که تا مدتها به اینجا «نازآباد» هم میگفتند که بعدها تبدیل به نازیآباد شد.».
اما «علیاصغر قبادی» ٧٠ساله نظر متفاوتی دارد و از ارتباط نازیآباد با آلمانیهای چیتساز حرف میزند: «من ساختن سیلو و چیتسازی را به یاد دارم. سیلو و چیتسازی را آلمانیها ساختند، یادم هست آخر جوادیه یک آسیاب کوچک هم به اسم روسها بود، اما هزار دستگاه و چهارصد دستگاه را آلمانیها نساختند. اینها مال بانک رهنی بود، ملک خودمان هم مال بانک رهنی بود، ده بیست تومان دادیم با ٨٠تومان قسط ماهانه، البته تا قبل از اینکه هزار دستگاه را بسازند آنجا کوره پزخانه بود، زمان نخستوزیر... چیچی بود... همین که پیپ میکشید، ... آها هویدا، کلنگ آنجا را زد، خود بنده آنجا بودم.»
البته این شهروند چندان معتقد به نامگذاری نازیآباد به دلیل حضور آلمانیها نیست و دلیل نامگذاری را بیشتر بادخیز بودن و آبوهوای منطقه میداند!