سرهنگ وحید ذاکری رئیس پلیس پایگاه ۱۰ پلیس آگاهی تهران درباره دستگیری دزد این پرونده میگوید: بعد از شکایت مرد مالباختهای در پلیس آگاهی پرونده در دستور تیمی از مأموران پایگاه ۱۰ قرار گرفت که با انجام کارهای اطلاعاتی مرد شیاد شناسایی و در مخفیگاهش دستگیر شد.
حاصل ۱۶ سال از عمر و زندگیم بود و به اساتید بنام انگشترساز سپرده بودم تا برایم رکاب این انگشترها را آماده کنند، اما امسال برای پول پیش خانه مجبور شدم تا آنها را که فیروزه، عقیق، جواهر و... بودند برای فروش در یک سایت اینترنتی بارگذاری کنم که همه آنها را کلاهبرداری کردند.
به گزارش رکنا، این حرفهای تراشکاری است که عشق کلکسیون انگشتر باعث شده تا در ۱۶ سال گذشته، انواع و اقسام انگشتر قیمتی را خریداری کند، اما به خاطر یک اشتباه و اعتماد به رسید جعلی، نه تنها پول پیش خانهاش را به دست نیاورد بلکه عشق خود را نیز از دست داد.
مالباختههای دیگر نیز در پایگاه ۱۰ پلیس آگاهی تهران حضور دارند. یکی برنج ارسال کرده است، یکی پیانویی را با کلی چانه زدن از ۹۰ میلیون به ۷۵ میلیون به او فروخته است و دو نفر دیگر سیم و کابل فروختهاند و.
سرهنگ وحید ذاکری رئیس پلیس پایگاه ۱۰ پلیس آگاهی تهران درباره دستگیری دزد این پرونده میگوید: بعد از شکایت مرد مالباختهای در پلیس آگاهی پرونده در دستور تیمی از مأموران پایگاه ۱۰ قرار گرفت که با انجام کارهای اطلاعاتی مرد شیاد شناسایی و در مخفیگاهش دستگیر شد.
ذاکری ادامه میدهد: تاکنون این مرد به ۱۰ مورد دزدی با روش نشان دادن رسید جعلی پول اعتراف کرده است که ارزش اموال ۲ میلیارد تومان برآورد شده است.
سرش را به زیر انداخته است حتی نمیخواهد به چشمهای طعمه هایش نگاه کند:
چند ساله هستی؟
۳۹ سال
سابقه داری؟
بله یک سابقه مالی دارم.
چرا دست به این کار زدی؟
کابینت ساز هستم و قبل از عید به همین روش نشان دادن رسید جعلی ۱۵۰ میلیون کابینت آماده من را با خود بردند. من هم شیشه مصرف میکردم که این اتفاق باعث شد تا به فکر جبران این مساله بیوفتم. پس از بعد عید شروع دزدی کردم.
ازدواج کردی؟
بله اتفاقا دوتا دختر دم بخت دارم. حتی در این موضوع همسرم خیلی با من دعوا میکرد که نباید این کار را بکنم، اما گوشم شنیدار نبود و آنقدر تحت تاثیر مواد مخدر بودم که باید جبران میکردم. حتی این اموالی را که دزدیدم نیز هیچ کدام را نفروختم.
چرا پس این راه را انتخاب کردی؟ کابینت سازی برایت درآمد خوب نداشت؟
اتفاقا پول خوبی از کابینت کسب میکردم. آنقدر خوب که نصف به نصف عملا برایم سود داشت و نیاز به این کارها نداشتم. ولی وقتی معتاد میشوی دیگر هیچ چیز نمیفهمی. دست به کارهایی میزنید که کلا با روحیه شما، جور در نمیآید کمااینکه همین الان اگر دستهای مرا ببینی بیشتر انگشتان من با تیغ اره بریده شده و من شغل و درآمد خوبی داشتم.
چطور افراد را شناسایی میکردی؟
در یکی از فروشگاههای اینترنتی افراد را شناسایی و با آنها تماس میگرفتم. بعد از کلی چانه زدن بالاخره جنس را از آنها خریداری میکردم و به خاطر اینکه مبلغ آن زیاد بود برایشان شبا میکردم. اما در اصل شبایی اتفاق نمیافتاد بلکه اسم و مشخصات فرد را در گوشی وارد میکردم و جعلی بود. او هم که تا پول به حسابش واریز شود یک روزی طول میکشید که طبیعتاً آن زمان بار را تحویل گرفته بودم و با جابجایی آن در وانتهای مختلف بار را به خانه خودم تحویل میدادم. حالا هم پشیمان هستم.
پشیمانی چه فایده دارد؟
درسته فایدهای ندارد، اما بالاخره حالا که پاک شده ام و مصرف نمیکنم طبیعتاً میفهمم که چه کار اشتباهی کرده ام. حتی همسرم نیز کلی به من میگفت که خودت را تحویل بده، اما میترسیدم که گیر کنم که درنهایت هم دستگیر شدم و همسرم گفته بود که دنبالم نمیآید، اما باز آمد. حالا به خاطر او و دخترانم هم که شده وقتی رضایت افراد را بگیرم و از اینجا خارج شوم دیگر هیچ کاری نمیکنم و فقط کار خودم را میکنم. حتی مواد هم نمیکشم.