پیام محبی، دامپزشک و رییس جامعه دامپزشکان ایران میگوید: «براساس شنیدهها ایران باید طی همین روزها، مثلا در بازه ۵ تا ۱۵ اردیبهشت زایمان کند، البته اطلاعات دقیقی در دست نیست و موضوع دقیقا همین جاست، با توجه به تجربه سال گذشته این سوال مطرح است که چرا سازمان محیط زیست درباره زایمان امسال ایران سکوت کرده است؟»
«براساس شنیدهها ایران باید طی همین روزها، مثلا در بازه ۵ تا ۱۵ اردیبهشت زایمان کند، البته اطلاعات دقیقی در دست نیست و موضوع دقیقا همین جاست، با توجه به تجربه سال گذشته این سوال مطرح است که چرا سازمان محیط زیست درباره زایمان امسال ایران سکوت کرده است؟»
به گزارش خبرآنلاین، یازده اردیبهشت سال گذشته بود که خبری خوش برای طرفداران محیط زیست اعلام شد، پروژه زادآوری یوزپلنگ آسیایی در اسارت به نتیجه رسید و «ایران» صاحب سه توله شد.
خبر خوش البته دچار حاشیههای فراوان شد، زایمان ایران به صورت سزارین انجام شد و بعد از هوشیار شدن به تولهها شیر نداد. مدتی بعد دو تا از تولهها تلف شدند و تنها توله باقیمانده که «پیروز» نامگذاری شد، به تهران و پارک پردیسان منتقل شد. پیروز که شدیدا محبوب ایرانیها شده بود، اسفند ۱۴۰۱ چند روز بعد از اینکه نامساعد بودن حالش رسانهای شد، تلف شد. درباره علت مرگ پیروز دلایلی از جمله تجویز داروی اشتباه و اینکه از ابتدا دچار مشکل کلیه بود، اعلام شد.
همان روزها که خبر مرگ پیروز طرفداران محیطزیست را نگران و ناامید کرده بود، رئیس سازمان محیط زیست از بارداری مجدد ایران خبر داد.
پیام محبی، دامپزشک و رییس جامعه دامپزشکان ایران دراینباره میگوید: «براساس شنیدهها ایران باید طی همین روزها، مثلا در بازه ۵ تا ۱۵ اردیبهشت زایمان کند، البته اطلاعات دقیقی در دست نیست و موضوع دقیقا همین جاست، با توجه به تجربه سال گذشته این سوال مطرح است که چرا سازمان محیط زیست درباره زایمان امسال ایران سکوت کرده است؟»
او ادامه میدهد: «البته منظور از سکوت این نیست که مانند پیروز مدام خبرسازی کاذب شود، بلکه منظور این است که سازمان محیط زیست با اطلاعرسانی دقیق با دامپزشکان رایزنی کند و از آنها مشورت بگیرد تا با تشکیل یک تیم حرفهای و با رفع اشتباهات و مشکلات سال گذشته، زایمان بیحاشیه و سالمی را برای ایران رقم بزند.»
این دامپزشک با بیان اینکه این سوال مطرح است که چرا این سازمان به دنبال کار علمی و حرفهای نیست؟ میگوید: «چرا با تشکیل یک گروه حرفهای از دامپزشکان کشور این پروژه را پیش نمیبرند؟ سال گذشته همه اطاعات درباره زایمان ایران، مرگ تولهها و حتی سابقه بیماری پیروز بعد از اینکه این اتفاقات رخ داد رسانهای شد، درحالی که اگر از ابتدا درست اطلاعرسانی میشد و از متخصصان استفاده میشد شاید این پروسه به شکلی که اتفاق افتاد، پیش نمیرفت.»
محبی با بیان اینکه سزارین سال گذشته ایران میتوانست دلایل مختلفی داشته باشد، اظهار میکند: «مثلا چاقی، شکل لگن، استرس محیطی، بیتجربگی مادر و ... که البته هنوز نمیدانیم که کدامیک از این دلایل بوده و برای زایمان امسال چه تدابیری اندیشه شده است.»
او تاکید میکند: «ببینید محیط زیست متعلق به شخص خاصی نیست، محیط زیست متعلق به همه مردم است، اصلا اگر غیر از این باشد مشکلات محیط زیستی حل نمیشود، مردم باید بدانند که صاحب محیط زیست هستند تا در حفظ آن فعال و کوشا باشند.»
این دامپزشک ادامه میدهد: «وقتی پیروز تلف شد، بارها از ما سوال میشد که چرا پیروز مرد، به حرفهای مسئولان محیط زیست اعتماد نداشتند، درحالی که باید بین مردم و مسئولان محیط زیست اعتماد باشد، این اعتماد باعث میشود که خودشان وارد عمل شوند، حتی اگر شخص رئیسجمهور هم بیاید و بگوید در رانندگان در مسیرها رفتوآمد یوزپلنگها آهستهتر برانند تا حوادث و تلفات جادهای یوزپلنگها کاهش یابد، تا خود مردم خودشان را مسئول و شریک در این موضوع نبینند، توجهی نمیکنند.»
او میگوید: «هروقت درباره مشکلات حرف میزنیم سازمان محیط زیست میگوید بودجه نداریم، هیچکس از این سازمان بودجه نمیخواهد، مشارکت مردم نیازی به بودجه ندارد، مگر وقتی مردم خودشان جمع میشوند و زبالهها را از کوه و جنگل جمع میکنند از محیط زیست بودجه میگیرند یا بودجه میخواهند؟»
محبی ادامه میدهد: «سال گذشته سه توله یوزی که ایران به دنیا آورد، هر سه تلف شدند، خب این یک اتفاق است و کسی نمیتوانست لزوما از این اتفاقات پیشگیری کند، اما اگر امسال باز هم همین اتفاق بیفتد، دیگر نمیتوانیم بگوییم اشتباه کردیم، تکرار مسائل پارسال دیگر قابل چشمپوشی نیست.»
او با بیان اینکه سال گذشته که پیروز مرد، خیلیها تصور میکردند یوزپلنگ ایرانی دیگر منقرض خواهد شد، درحالی که پیروز بخشی از پروژه حفظ یوزپلنگ ایرانی در اسارت بود، میگوید: «از توران و آذر خبری رسمی در دست نیست، من هم دورادور میدانم که اوضاع خوبی دارند، اتفاقا چقدر بهتر که مانند پیروز درباره این تولهها اینفلوئنسرسازی نمیکنند. هرچقدر حساسیتزدایی کنند بهتر است، وقتی حساسیتها بالا میرود، اتفاقی که درباره پیروز افتاد، به همان نسبت خطاها هم بیشتر میشود. وقتی چهرهسازی و سوژهسازی میشود، توقع افکار عمومی بالا میرود و همین حساسیت باعث میشود برخی از کارهایی که باید انجام شود، متوقف میشود و برعکس.»