پوگوسیان که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بزرگ شد، نماینده نسل جدیدی از مقامهایی بود که از نردبان وزارتخانهها و شرکتهای دولتی روسیه بالا میرفتند. آنها که وظیفه نوسازی اقتصاد ملی پوتین را بر عهده داشتند، با جایگزین کردن شیوههای غربی به جای ذهنیت پرده آهنین در موسسات عمومی، مشاغلی برای خود دست و پا کردند. آنها در زندگی شخصی خود، فرهنگ غربی را دنبال کردند، با شرکای غربی پیوند خوردند، تعطیلات را در اروپا و ایالات متحده گذراندند و اغلب در آنجا تحصیل کردند.
بلافاصله پس از بلند شدن هواپیمای «او» از مسکو در پاییز گذشته، یک مقام روسی در زمینه انرژی که به تازگی استعفا داده بود، تلفن خود را برداشت و احساساتی را که از زمان حمله به اوکراین در درون خود محبوس کرده بود، تایپ کرد. «آرسنی پوگوسیان» درحالیکه به تبعیدی شتابزده میرفت، در صفحه اجتماعی خود نوشت: «از احساس ترس دائمی برای خودم، عزیزانم، برای آینده کشورم و خودم خسته شدهام. من مخالف این جنگ غیرانسانی هستم.»
به گزارش دنیای اقتصاد، طغیان ماه سپتامبر چندان مورد توجه قرار نگرفت و هشت لایک و یک اظهارنظر کوتاه بهدست آورد. به هر حال، پوگوسیان، ۳۰ ساله، در میان صدها هزار مرد جوان روسی بود که از بسیج اعلام شده چند روز قبل توسط رئیسجمهور پوتین برای تکمیل ارتش آسیبدیدهاش فرار میکردند. «آناتولی کورمانایف» در گزارش ۲۲آوریل در نیویورکتایمز نوشت، اما در میان همکارانش در وزارت نیرو، جایی که او به عنوان مسوول مطبوعاتی کار میکرد، تصمیمش برای ترک شغل امری نادر بود. از زمان شروع جنگ، روسیه انبوهی از کارکنان فناوری و همچنین دیگر متخصصان را از دست داده است؛ فرار مغزهایی که به گفته تحلیلگران برای دههها به اقتصاد این کشور آسیب خواهد رساند.
در مقابل، بسیاری از کارمندان دولت در صف رهبری پوتین در زمان جنگ قرار گرفتهاند. تقریبا تمام تکنوکراتهای ارشد روسی و اکثریت بزرگی از زیردستان مستقیم آنها -مقاماتی که اقتصاد روسیه را هدایت میکنند- بیش از یک سال پس از حمله در سمتهای خود باقی هستند. تخصص حرفهای آنها به پوتین کمک کرده تا اقتصاد را در مواجهه با تحریمهای شدیدتر غرب حفظ کند. پوگوسیان در مصاحبهای در ماه مارس در مصر و در دریای سرخ، جایی که او در انتظار دریافت ویزای آمریکاست، گفت: «برای من غیرقابل تصور است که این افراد بتوانند از این جنگ حمایت کنند. با این حال، آنها آشکارا نمیتوانند این جنگ را محکوم کنند. این اکثریتی آرام است. همه چیز در روسیه حول آن ساخته شده است.»
پوگوسیان که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بزرگ شد، نماینده نسل جدیدی از مقامهایی بود که از نردبان وزارتخانهها و شرکتهای دولتی روسیه بالا میرفتند. آنها که وظیفه نوسازی اقتصاد ملی پوتین را بر عهده داشتند، با جایگزین کردن شیوههای غربی به جای ذهنیت پرده آهنین در موسسات عمومی، مشاغلی برای خود دست و پا کردند. آنها در زندگی شخصی خود، فرهنگ غربی را دنبال کردند، با شرکای غربی پیوند خوردند، تعطیلات را در اروپا و ایالات متحده گذراندند و اغلب در آنجا تحصیل کردند.
بهعنوان مثال، مافوق سابق پوگوسیان، معاون وزیر انرژی یعنی «پاول سوروکین» بود که در لندن تحصیل و در مورگان استنلی کار میکرد. به گفته پوگوسیان که تا زمان خروج اظهارات مطبوعاتی معاون وزیر را مینوشت، سوروکین ۳۷ساله، نقش کلیدی در حفظ اتحاد روسیه با سازمان کشورهای صادرکننده نفت داشته که به افزایش درآمدهای نفتی کرملین کمک کرده است. یکی دیگر از تکنوکراتهای روسی «ماکسیم اورشکین» مشاور ارشد اقتصادی پوتین، ۴۰ساله در بانک فرانسوی «کریدیت آگریکول» کار میکرد و به زبان انگلیسی مسلط است. بلومبرگنیوز سال گذشته به نقل از منابع ناشناس گزارش داد که او سیستم پرداختی ابداع کرد که به روسیه اجازه میدهد گاز به اروپا را به روبل بفروشد و از تحریمهای غرب جلوگیری کند.
«الکسیسازانوف» ۴۰ساله معاون وزیر دارایی که در آکسفورد تحصیل کرده است، روی به حداکثر رساندن درآمد مالیاتی روسیه از صادرات نفت و گاز تحت تاثیر تحریمها کار میکند. «الکساندرا پروپوکنکو» مشاور سابق سیاست پولی در بانک مرکزی روسیه که اندکی پس از شروع جنگ استعفا و کشور را ترک کرد، گفت: تکنوکراتهای سطح متوسطی که در بیشتر موارد ماندن را انتخاب کردند، با تهدید یا اجبار صریح دولتی مواجه نشدند. در عوض او گفت: آنها به واسطه ترکیبی از فرصتهای حرفهای و مزایای مادی و رانتها هدایت میشوند. پروکوپنکو در مصاحبهای در برلین گفت که درخواستهای پوتین برای خودکفایی اقتصادی به مهارتهای حرفهای آنها اهمیت میدهد.
آنها برای پوتین بیشتر قابل مشاهده هستند و احساس قدرت میکنند. او و دیگر تحلیلگران و همچنین مخالفان تبعیدی روسیه، دلایل متعددی را ذکر میکنند که چرا بیشتر تکنوکراتها در مشاغل خود باقی میمانند. برخی از پوتین حمایت میکنند و توجیه او را برای ایجاد جنگ در اوکراین پذیرفتند. کسانی که تردید دارند تمایل دارند بر ارزش کار خود برای روسهای معمولی که از پیامدهای اقتصادی جنگ رنج میبرند، تاکید کنند. برخی دیگر بهدلیل تعهدات خانوادگی، ترس از دست دادن سبک زندگی ممتاز مسکو یا دورنمای نامشخصی که تبعیدیان روسی در غرب با آن روبهرو هستند، باقی ماندهاند.