«افتتاح سفارتخانه اسرائیل در عشق آباد ترکمنستان، شهری که تنها 25 کیلومتر با مرزهای کشورمان فاصله دارد، پیام ها و تبعات جدی را برای ایران دارد. در این میان، بازخوانی محرک های اصلی ایجاد سفارت اسرائیل در ترکمنستان، از اهمیت ویژه ای برای کشورمان برخوردار است و می تواند حامل درس های مهمی در آینده برای ایران باشد.»
فرارو- اسرائیل به تازگی و در جریان سفر اخیر "الی کوهن" وزیر خارجه این رژیم به ترکمنستان، اقدام به افتتاح سفارتاش در عشق آباد پایتخت ترکمنستان کرده است. افتتاح سفارتخانه تلآویو از این جهت که در 25 کیلومتری مرزهای کشورمان قرار دارد، در سطح رسانهای کانون واکنشهای را به سوی خود جلب کرده است.
به گزارش فرارو، طی چند دهه گذشته هر گونه تحرک دیپلماتیک، امنیتی و حتی اقتصادی اسرائیل در مرزهای همجوار ایران با حساسیتی ویژه داشته و ناظران به طرح تبعات آن پرداختهاند. در وضعیت کنونی نیز افتتاح سفارت اسرائیل در عشقآباد، این مساله جدی را مطرح کرده که چه عواملی زمینهساز چنین رخدادی شدهاند؟ به روایت دیگر پرسش این است که احداث سفارتخانه اسرائیل در عشق آباد ترکمنستان، از چه مسیری را طی کرده تا اینکه در نهایت جنبه عملیاتی به خود گرفت؟ در پرداختن به این مساله اساسی میتوان به 4 مولفه مهم اشاره کرد:
سیاست خارجی ایران سال هاست که بنا بر برخی ملاحظات راهبردی، کنشگری فعالی را در منطقه آسیای میانه و قفقاز ندارد. دلیل این مساله نیز دغدغه های مختلف در مورد حساس شدنِ روس ها (و البته چینی ها) از تحرکات ایران در مناطق مذکور است. در چند سال اخیر جمهوری اسلامی ایران در مهمترین مساله سیاست خارجی خود یعنی پرونده هستهای، نیازمند حمایت روسها به عنوان یکی از اعضای دائم و دارای حق وتو در شورای امینت بوده است.
رویکرد انفعالی ایران عملا از چشم مخالفان و رقبای کشورمان همچون اسرائیل، به مثابه حوزه ای جهت نفوذ نگریسته شده و آن ها نیز با فعالیت های مدام خود سعی داشته اند تا جای ممکن از فرصتِ ایجاد شده به ضرر ایران بهره برند و دامنه نفوذشان را مخصوصا در محیط پیرامونی ایران توسعه بخشند. قبلتردر دولت ترامپ شاهد پیشبرد دستورکار مذکور در قالب توافق ابراهیم و افتتاح سفارتخانه های اسرائیل در بحرین و امارات متحده عربی بودیم و اکنون در جوار مرزهای شمالی کشورمان، شاهد توسعه کنشگری های اسرائیلی ها در افتتاح مراکز رسمی دیپلماتیک در کشورهایی نظیر جمهوری آذربایجان و ترکمنستان هستیم.
مسائلی که اگر آن ها را همچون تکه های یک پازل در کنار یکدیگر قرار دهیم، مسالهای مهم را به ایران گوشزد میکند که آنهم عبارتست از: «اسرائیل در لوای حضور دیپلماتیک در مناطق مجاور ایران (البته که جدای از مناطق ذکر شده، اسرائیلیها در مناطقی همچون کردستان عراق نیز علیه ایران کنشگری های فعالی را از خود نشان داده اند) سعی دارد تا پوشش لازم برای تحرکات امنیتی و اطلاعاتی اش را علیه کشورمان فراهم سازد و به نوعی جبهه ای تازه را علیه ایران بگشاید»
جبهه ای که به ویژه با توجه به تشدید روند تحرکات میدانی ایران در محیط پیرامونی اسرائیل، از اهمیت ویژه ای برای اسرائیلی ها برخوردار است و حکمِ ایجاد نوعی بازدارندگی را برای آن ها دارد. با این همه، به طور خاص اقدام اخیر اسرائیلی ها در افتتاخ سفارتخانهشان در عشق آباد ترکمنستان، تا حد زیادی معلول سیاست محتاطانه ایران در قبال منطقه آسیای میانه و قفقاز است.
نگاه سنتی در حوزه روابط بین الملل تاکید داشت که کشورها از طریق بیشینهسازی توان و قدرت نظامی و امنیتی خود می توانند امنیت بیشتری را نیز برای خود ایجاد کرده و بخرند. با این حال، با گذشته زمان و چربشِ منطق اقتصادی قدرت بر منطقِ نظامی آن، بسیاری از ناظران و تحلیلگران و البته اندیشمندان حوزه روابط بینالملل تاکید دارند که اگر یک کشور بتواند وابستگی اقتصادی دیگران به خود را افزایش دهد، به واسطه پرهزینه شدن اقدام علیه آن، امنیت حقیقی را برای خود ایجاد کرده است.
در این فضا، بسیاری از کشورهای جهان برای ایجاد امنیت و البته نفوذ بیشتر برای خود در عرصه بین المللی، جدای از توجه به ملاحظات نظامی و امنیتی، به نحوی فعال سعی در آن دارند تا دیگر کشورهای جهان به آن ها از منظر اقتصادی وابسته شوند و یا به بیان ساده تر، به آن ها نیاز داشته باشند. نیازی که خود می تواند برای یک کشور، امنیتساز باشد. این همان نکته است که عملا در قالب روابط ایران و ترکمنستان، کاملا مغفول است. ترکمنستان یکی از فروشندگان اصلی گاز به ایران در جوار مرزهای شمالی کشورمان است با این حال، حجم مراودات اقتصادی تهران-عشق آباد آنقدر چشمگیر نیست که دولتِ این کشور(ترکمنستان) را با ملاحظات و نگرانیهای چندانی نسبت به توسعه روابط آن با یک دشمن مهم برای ایران رو به رو سازد.
از این رو، عدم نیاز قابل توجه ترکمنستان به دارا بودن روابط با ایران و در نقطه مقابل، تحرکات هدفمندِ کنشگری نظیر رژیم اشغالگر قدس در ارائه مشوق های اقتصادی و نظامی- امنیتی به ترکمنستان، فضایی مساعد را برای چرخش در سیاست خارجی ترکمنستان در قبال ایران ایجاد می کند. چرخشی که البته برای کشورمان می تواند تا حد زیادی هزینهزا باشد.
ترکمنستان طی سالهای متمادی یکی از مناطق مورد تمرکز آمریکا در محیط پیرامونی ایران بوده است. تا کنون تحلیل و تفسیرهای مختلفی در مورد مجهز بودن و گسترده بودن فعالیتهای سفارتخانه آمریکا در عشق آباد و البته مراودات گسترده دولت های غربی با دولت ترکمنستان مطرح شده است.
در چنین بستری سالها تعامل بازیگران مذکور با دولت ترکمنستان در حوزههای مختلف، اهرمها و فضای مساعدی را در اختیار آنها قرار می دهد تا در راهروهای قدرت در این کشور، قدرت و نفوذ قابل توجهی را کسب کنند و از آن در مواردی نظیر ایجاد سفارتخانه اسرائیل در عشقآباد استفاده کنند.
بدون تردید بده بستانهای مهمی در پسِ پرده اتفاق افتاده و در قالب آن ها دولت ترکمنستان نسبت به افتتاح سفارتخانه اسرائیل در خاک خود مجاب شده است. به بیان ساده تر، ترکمنستان در این معادله، در تعامل با قدرت های غربی، منافع ملی اش را چراغ راهنمای خود قرار داده و بازی در زمین اسرائیل را به تعاملاتش با تهران و مزایایی که از آن کسب می کند، ترجیح داده است.
در نهایت باید گفت که در حوزه روابط بین الملل، یکی از دلایلی اصلی تغییر گرایش کشور A نسبت به B و اتحاد با دشمنان B، احساس خطر کشور A از جانب کشور B است. حال این احساس خطر می تواند از چند منظر اتفاق بیفتد. اولا، شادی ترکمنستان در تعامل با جبهه مخالفان ایران، تحت تاثیر القائات آن ها مبنی بر طرح و نقشههایِ ادعایی قرار گرفته باشد که حکایت از تلاش های فعال ایران جهت نفوذ به کشورهای هم مرز با مرزهای شمالی کشورمان دارند.
ثانیا، بعید نیست که همزمان با فعال شدن برخی هستههای حامی ایران در جمهوری آذربایجان در پی تحرکات تنشزای اخیر باکو در قفقاز جنوبی، ترکمنستان نیز از پیاده شدنِ سناریویی مشابه در کشور خود به هراس افتاده باشد و ایجاد جبهه ای هماهنگ با برخی کنشگران منطقه ای و به ویژه فرامنطقهای علیه ایران را در دستورکار قرار داده باشد.
ثالثا، این احتمال نیز وجود دارد که ترکمنستان به واسطه مراودات اقتصادی نزدیک خود با جمهوری آذربایجان، با این کشور جهت پیشبرد طرح و برنامه ایش برای احداث دالان تورانی وارد نوعی اتحاد شده باشد.
فراموش نکنیم که ترکمنستان خود از این ابتکار کاملا نفع می برد و می تواند به حلقه اتصال جهان غرب و جمهوری آذربایجان به منطقه آسیای میانه تبدیل شود و وزن بازیگری قابل توجهی را در عرصه سیاست بین الملل پیدا کند. موضوعی که عملا آن را به اتحاد با دشمنان ایران و به ویژه رژیم صهیونیستی که اخیرا باکو نیز اقدام به افتتاح سفارتش در اراضی اشغالی کرده، سوق میدهد.