امیرعلی نبویان گفت: بازی «ارتش سری» یکی از سناریوهایی است که از بازی مافیای روسی منشعب شده است و اتاق گفتوگوی خصوصی در این بازی آن را از دیگر بازیها متمایز میکند. در همه بازیها اکثریت ناآگاه دنبال اقلیت آگاه میگردند و اقلیت آگاه هم سعی در متفرق کردن اکثریت ناآگاه دارند، ولی تفاوت بازی «ارتش سری» در این اتاق گفتوگوی خصوصی است.
امیرعلی نبویان در پاسخ به این که فکر میکند بازی «ارتش سری» بتواند به اندازه بازی «شبهای مافیا» رضایت مخاطبان را جلب کند میگوید: «ارتش سری فقط ۳-۴ قسمتش پخش شده است و این عادلانه نیست که این طور با بازیهای دیگر از جمله بازی «شبهای مافیا» که در ۷ فصل ساخته و پخش شده است و مردم آن را در خانهها بازی میکنند و نسبت به آن پیش زمینه ذهنی دارند، مقایسه شود.»
به گزارش هفت صبح، «ارتش سری» عنوان رئالیتیشو تازهای با اجرای امیرعلی نبویان و به کارگردانی سعید ابوطالب است که در ادامه برنامههای قبلی این کارگردان از جمله «شبهای مافیا» و «پدرخوانده» و با تفاوتهایی در اجرا و جزییات بازی ساخته شده و به تازگی پخش آن از فیلیمو آغاز شده است.
امیرعلی نبویان که اجرای این رئالیتیشو را بر عهده دارد این بازی را یک سناریوی جدید برگرفته از بازی مافیای روسی میداند که تفاوت آن با دیگر بازیها، یک اتاق خصوصی گفتوگوست که در این اتاق حقایق افشا میشود. او که پیش از این به عنوان بازیکن در مسابقههای قبلی از جمله «شبهای مافیا» حضور داشته است، در «ارتش سری» به عنوان گرداننده بازی همگام با بازیکنان دیگر ایفای نقش میکند. نبویان این بازی را همراه با رضایت ۹۰ درصدی مخاطبان ذکر میکند و بر این باور است که این بازی میتواند همچون مسابقه «شبهای مافیا» توجه مخاطبانش را به خود جلب کند.
«ارتش سری» چطور مسابقهای است و چرا عنوان یک سریال قدیمی برای آن انتخاب شده است؟
«ارتش سری» عنوان یک بازی است تا مسابقه و در زمره بازیهای استدلالی نقش مخفی دستهبندی میشود. مادر همه اینها بازی مافیای روسی است که برپایه اقلیت آگاه و اکثریت ناآگاه ساخته شده است. این که چرا اسم این بازی «ارتش سری» است باید از کارگردان آن آقای ابوطالب بپرسید، ولی به نظر من وقتی میخواهید یک بازی را به شوی تلویزیونی تبدیل کنید لازم است که پارامترها، المانها و زرق و برقهای یک شوی تلویزیونی را به آن اضافه کنید که از یک بازی دورهمی خانوادگی به یک شوی تلویزیونی تماشایی تبدیل شود طوری که مخاطبان برای آن وقت بگذارند و تماشا کنند.
استفاده از لوکیشن، دکور، گریم، لباس و حضور بازیکنانی با تعریف مشخص از جمله این موارد است که باید به کار گرفت تا یک موقعیت نمایشی ترسیم شود. اسم این بازی هم از یک سریال قدیمی با همین عنوان انتخاب شده است که سناریوی آن سریال نیز متناسب با سناریوی این بازی است. داستان از این قرار است که هواپیمایی سقوط کرده و خلبان آن زنده مانده است، متفقین و متحدین هر دو به دنبال این هستند که این خلبان را زنده دستگیر کنند.
متفقین میخواهند او را زنده به کشورش بازگردانند و متحدین هم اطلاعات او را نیاز دارند. دعوا بر سر اطلاعاتی است که این خلبان در اختیار دارد. جریان این بازی و همه استدلالها، تیراندازیها و رأی دادنها هم برای پیدا کردن خلبان است.
در سریال «ارتش سری» هم گروه نجات در کافه کاندید در کشور بلژیک دور هم جمع میشدند و تشکیلاتی مخفیانه را راهاندازی کرده بودند که این خلبان را پیدا کرده و نجات بدهند و آلمانها و گروه گشتاپو به فرماندهی کسلر هم دنبال این بودند که این تشکیلات مخفی را از بین ببرند. در بازی «ارتش سری»، گروه گشتاپو اقلیت آگاه بازی و گروه نجات اکثریت ناآگاه هستند. با توجه به هماهنگی سناریوهای این بازی و آن سریال قدیمی، عنوان آن «ارتش سری» انتخاب شده است.
این مسابقه با همه ویژگیهایی که دارد، ابتکاری است یا دقیقا مشابه آن وجود داشته است؟
واقعیت این است که بازی مافیای روسی بازی مادر است که با چندین سناریوی مختلف آن را بازی میکنند. در بازی اصلی مافیا نقشهای دکتر، حرفهای و کارآگاه وجود نداشته و بعد این نقشها رفته رفته به آن اضافه شده است که بشود آن را با تعداد بازیکنان بیشتری بازی کرد. همه بازیها از بازی مادر مافیای روسی منشعب شده است و دهها سناریوی مختلف برای آن نوشته شده و بازی میشود. به طور مثال مسابقههای «شبهای مافیا»، «پدرخوانده»، «شهروند مافیا» و مسابقه «تفنگدار» که از پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی و شبکههای تلویزیونی پخش شده است، همگی با هم متفاوتند.
تفاوت اصلی بازی «ارتش سری» با دیگر بازیهای مشابه آن از جمله «مافیا» چیست؟
بازی «ارتش سری» یکی از سناریوهایی است که از بازی مافیای روسی منشعب شده است و اتاق گفتوگوی خصوصی در این بازی آن را از دیگر بازیها متمایز میکند. در همه بازیها اکثریت ناآگاه دنبال اقلیت آگاه میگردند و اقلیت آگاه هم سعی در متفرق کردن اکثریت ناآگاه دارند، ولی تفاوت بازی «ارتش سری» در این اتاق گفتوگوی خصوصی است.
درباره این اتاق بیشتر بگویید که چه ویژگی دارد؟
در اتاق گفتوگوی خصوصی یک بازیکن طرف مقابل را به این اتاق دعوت میکند و از او درباره نقشی که دارد میپرسد و او موظف است که در حضور گرداننده بازی واقعیت را بگوید و حق دروغگویی ندارد. وقتی از اتاق خارج میشوند، این بازیکنان یک ترم حق ندارند درباره اطلاعات اتاق خصوصی هیچ اطلاعاتی به بازی ارائه کنند. بعد از آن ترم، روزی آغاز میشود به نام روز وقاحت که دروغگویی مجاز است و تصمیم با بازیکنان است که متوجه شوند چه کسی راست و چه کسی دروغ میگوید. تفاوت اصلی بازی «ارتش سری» در وجود این اتاق است که حقایق در آن افشا میشود.
روند آموزش و یادگیری این بازی چگونه است؟
بازیکنان برای این بازی از قبل آموزش میبینند و سناریو برای آنها توضیح داده میشود. فرایند یادگیری برای هر بازیکن خیلی طولانی نیست بازیکنان معمولا با ۳-۴ جلسه تمرین بر جریان بازی مسلط شده و آماده ضبط بازی میشوند، اما در کنار این موضوع مسئله گرفتاریهای تولید هم هست. یک تیم حدود ۲۰ یا ۳۰ نفر از بازیگران درجریان این بازی حضور دارند که هر کدام ممکن است سر سریال و یا فیلمی باشند و گرد آوردن آنها و برنامهریزی برای زمانبندی حضور آنها در برنامه کار دشواری است و این طور نیست که یک شب همه آنها دور هم جمع شوند و این موضوع پروسه تولید و تمرین را طولانیتر میکند.
بنابراین این بازی بدون وقفه ضبط نمیشود؟
به هر حال این یک بازی تازه متولد شده است و در طول آموزش و تمرینهاست که ایرادها و بنبستهایش پیدا میشود و برای آن راه حل اتخاذ میشود. به طور مثال گاهی بازی بالانس نمیشود مثلا ممکن است ۸ دست بازی کنید و در هر ۸ دست، برنده بازی گروه گشتاپو باشد و این یعنی بازی بالانس نیست و باید رفته رفته در جریان تمرینها این ایرادها پیدا شود و راه حل برای آن در نظر گرفته شود.
بازیکنان در جریان تمرینها به بازی مسلط میشوند. در واقع یک کمک ۲ طرفه است آنها در جریان بازی به سناریوی بازی هم کمک میکنند و ایرادهایش گرفته میشود و در ادامه بازیکنان نیز رفته رفته هر کدام از زاویه نگاه خودشان ترفندهای بازی را هم یاد میگیرند.
این بازی ابتدا روی کاغذ نوشته شده است یعنی زمانی که آقای ابوطالب سناریوی این بازی را نوشتهاند در طول هفتهها و ماهها این بازی با حضور بازیکنان حرفهای مافیا بازی شده است تا ایرادهای آن را متوجه شوند و ایرادها را اصلاح کنند و بعد از آن این بازی را به نقطهای رساندند که آماده تمرین و بازی شود.
آیا امکان تقلب هم وجود دارد و برای جلوگیری از تقلب احتمالی چه راهکاری در نظر گرفته شده است؟
امکان تقلب در همه بازیهای جهان وجود دارد و نمیتوان منکر آن شد. این مسئلهای است که بستگی به خود بازیکنان دارد که بخواهند شرافتمندانه بازی کنند یا این که دست به تقلب بزنند. اما من میتوانم صادقانه بگویم که تیم تولید تمام تلاش خود را میکند تا راههای تقلب را ببندد.
برخی از بازیکنان بازی را خیلی جدی میگیرند و برخی هم به آن فقط به عنوان یک بازی سرگرم کننده نگاه میکنند. در جریان این بازی برای این نوع نگاه چالشی داشتهاید؟
من خودم از کسانی هستم که بازی را جدی میگیرم. فکر میکنم مردمی که این بازی را تماشا میکنند مخاطبانی هستند که بازی برایشان مهم است بنابراین من به عنوان کسی که حرفهام این است، موظفم به همان اندازه که مردم دلشان میخواهد، بازی کردن را جدی بگیرم. در جریان بازی ارتش سری هم اصلا بازیکنی را ندیدم که بازی را جدی نگیرد. خیلی از افراد شاید با شوخی و خنده بازی را شروع کنند، ولی این تا زمانی است که جریان بازی حاکم نشده است.
بازی به خاطر مخاطب خاصی که دارد کاملا جدی است و این موضوع هم تاکنون باعث بروز مشکلی نشده است اگر چه ممکن است ۲ بازیکن با هم بحث کنند و به بازی یکدیگر اعتراض داشته باشند، اما باعث تنش نشده است و بعد از بازی همچنان همان رفاقتها را دارند.
بازیکنان شرکت کننده در مسابقه چطور انتخاب میشوند؟
تا جایی که من اطلاع دارم مجموعهای از بازیگران که در پروژههای مختلف از جمله پروژه رالی ایرانی، شام ایرانی، شبهای مافیا و پدرخوانده حضور داشتهاند به همراه تعدادی از خوانندگان، مجریان و ورزشکاران مجموعهای شاید حدود ۱۰۰ نفر را تشکیل میدهند که با آنها تماس گرفته میشود و برخی از آنها علاقهمند به حضور هستند و عدهای هم هستند که ممکن است علاقهای به حضور در هر یک از این برنامهها نداشته باشند. مثلا اگر برای برنامه شام ایرانی با من تماس گرفته میشد، قبول نمیکردم، چون اصلا آشپزی بلد نیستم و علاقهای هم به حضور در چنین برنامههایی ندارم.
اجرای این مسابقه برای خود شما چه ویژگی نسبت به سایر برنامههایی که اجرای آن را بر عهده داشتهاید دارد؟
جایگاه گرداننده بازی با بازیکنان متفاوت است. این جا در جایگاه گرداننده بازی حضور دارم و به عنوان گرداننده سعی میکنم جای تک تک بازیکنان بازی کنم و گاهی فکرمیکنم اگر این سوال را بپرسد نفر دوم چه میگوید یا چه برداشتی از حرفه طرف مقابل میکند. بازی برای من هم به عنوان گرداننده جریان دارد و مدام با آنها مشغول بازی کردن هستم.
بازیکنان ممکن است به دلیل استرسی که دارند خیلی از حقایق بازی را نبینند. وقتی با آگاهی بازی میکنید شاید به نظر برسد که چرا فلان بازیکن متوجه موضوع نشد، ولی وقتی به جریان بازی به عنوان بازیکن برگردید متوجه میشوید که در آن موقعیت شما با آگاهی قضاوت نمیکنید.
فکر میکنید بازی ارتش سری بتواند به اندازه بازی شبهای مافیا رضایت مخاطبان را جلب کند؟
به نظرم همه این بازیها جذاب است و هر کدام در جایگاه خودش محترم و موفق بوده است. اما باید توجه داشته باشید که بازی ارتش سری فقط ۳-۴ قسمت آن پخش شده است و این عادلانه نیست که این طور با بازیهای دیگر از جمله بازی شبهای مافیا که در ۷ فصل ساخته و پخش شده است و مردم آن را در خانهها بازی میکنند و نسبت به آن پیش زمینه ذهنی دارند، مقایسه شود.
بهتر است که قسمت سوم بازی ارتش سری با قسمت سوم از فصل اول بازی شبهای مافیا مقایسه شود. طبیعی است که این برنامه میتواند بعد از ۵-۶ فصل که ساخته و پخش شد، برای مردم ملموستر باشد و در نگاه اول جذابتر به نظر برسد، اما وقتی برنامهای فقط ۳ قسمت را پشت سر گذاشته است، باید به آن فرصت داد که بتواند سناریو را بهتر معرفی کند.
با این حال ارتش سری در همین سه قسمت نیز رضایتمندی بالای نود درصد مخاطب را به دنبال داشته است. باید باز هم به آن فرصت داد که ببینیم در ادامه هم میتواند رضایت مخاطبان را جلب کند یا خیر.
برنامههای رئالیتیشو در طول چند سال اخیر با محبوبیت بسیاری نزد مخاطبان روبرو شده، اما به نظر میرسد کمی شکل تکرار به خودش گرفته است. پیشنهاد خاصی برای جذابتر شدن این برنامهها دارید؟
من در برنامه ارتش سری تکرار نمیبینم. از جهت سناریو، جزییات و بافت بازی کاملا متفاوت است. اما حقیقت آن است که به طور کلی اگر تکراری هم باشد به گمانم چیز بدی نیست. هر هفته ممکن است شما به تماشای مسابقات فوتبال اروپایی و لیگ برتر ایران بنشینید. در حالی که بازی فوتبال تکراری است یعنی یک توپ است و تعدادی بازیکن با یک هدف مشخص، ولی این که چرا به ورطه تکرار نمیافتد این است که هر بار این بازی یک شعبده تازه برای شما دارد و یک نتیجه تازه را رقم میزند.
هر بار قرار است از یک پیچ و خم تازه بگذرد. ذات آن تکرار است، اما چون فوتبال را به عنوان یک سناریوی تکراری پذیرفتهاید، هر بار شاهد یک تغییر در پیچ و خم قصه آن هستید و لحظات تازهای را در آن میبینید که شباهتی به بازیهای قبلی ندارد. من خیلی مخالف یک سناریوی تکرار شده نیستم و فکر میکنم وقتی بازی مافیا را دوست داشته باشیم، هر شب بازی میکنیم حتی اگر تکراری باشد و مهم این است که بازی کردن را دوست داشته باشید.