با وجود پایان رزمایش سه روزه، کشتیها و هواپیماهای جنگی چین، همچنان در محدوده نزدیک به آبهای تایوان باقی ماندهاند. این امر به وضوح نشان میدهد که پکن تا چه اندازه مساله تایوان را با حساسیت تمام دنبال میکند. در چنین بستری به وضوح امکان تقابل میان نظامیان آمریکا و چین به بالاترین سطح ممکن افزایش پیدا کرده است
فرارو- کشور چین در روزهای ۸ تا ۱۰ آوریل (۱۹ تا ۲۱ فروردین) رزمایش «شمشیر برنده متحد» را با هدف اعلامی افزایش آمادگی رزمی و مقابله با استقلالخواهان برگزار کرد. رزمایشی که البته با رزمایش متقابل نیروهای دریایی آمریکا در آبهای چین جنوبی همراه شد.
به گزارش فرارو، رزمایش اخیر چین یک روز پس از بازگشت رئیسجمهوری تایوان از سفر ایالات متحده در ۷ آوریل (۱۸ فروردین) برگزار شد. تسای اینگ-ون، رئیس جمهوری تایوان، در جریان سفر به آمریکا در ۵ آوریل (۱۶ فروردین) با کوین مککارتی، رئیس مجلس نمایندگان این کشور دیدار کرده بود. در فردای این دیدار وزارت خارجه پکن با صدور بیانیهای متعهد شد که «اقدامات قاطع و مؤثری برای حفاظت از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی خود» اتخاذ کند.
پکن دیدار تسای و مککارتی را در دسته «اقدامات بسیار اشتباه تبانی» ارزیابی و بلافاصله سران این قدرت بزرگ آسیایی برگزاری دومین رزمایش بزرگ در آبهای مورد مناقشه دریای چین جنوبی و تنگه تایوان را در دستور کار قرار دادند. این رویداد مشابه با تحولات آگوست سال گشته (۲۰۲۲) است که طی آن بعد از سفر نانسی پلوسی، رئیس وقت مجلس نمایندگان آمریکا- به تایوان، چین یکی از بزرگترین رزمایشهای نظامی خود را برگزار کرد. رزمایشی که حتی با شلیک موشک به آبهای نزدیک جزیره تایوان نیز همراه بود.
برگزاری رزمایش جدید چین در شرایطی برگزار شد که طی یک سال گذشته، بحث حمله نظامی چین به تایوان در مقام یک احتمال مهم مطرح بوده است. در این مدت، تنشهای لفظی میان سران سیاسی چین و تایوان در سطحی گسترده در جریان بوده و موضوع تایوان زمینهساز تنش میان آمریکا و چین نیز بوده است. در ادامه این روند آنچه اکنون شاهد هستیم که تبدیل شدن دایره تنشها به دوئل مانورها است.
در یک سوی ماجرا، چینیها در رزمایش سه روزها خود، نیروهای دریایی و هوایی خود را در سطحی گسترده به کار گرفت. بر اساس گزارش رسانهها، در این رزمایش چندین هواپیما از جمله جنگندههای Su-۳۰، جی-۱۱، جی -۱۰، جی -۱۶، بمب افکن اچ-۶، سوخو-۳۰ هواپیمای ترابری Y-۲۰، ناو هواپیمابر شاندونگ، کشتیهای جنگی و ناوشکنهای پیشرفته و انواع سیستمهای موشکی از سوی پکن به کار گرفته شده است. وزارت دفاع تایوان نیز با انتشار گزارشهای مختلف از مشاهده و رصد پرواز نیروهای هوایی پکن بر فراز جزیره تایوان و عبور کشتیهای این کشور از مرزهای دریایی مورد مناقشه خبر داد.
در سوی دیگر ماجرا، ایالات متحده آمریکا در دو سطح دیپلماتیک و میدانی، واکنش جدیای به رزمایش چینیها داشت. در سطح ابتدایی وزارت خارجه آمریکا خواستار "خویشتنداری" شد و از پکن خواست تا موجب "تشدید تنشها" نشود. در ادامه فرماندهی ناوگان هفتم نیروی دریایی ایالات متحده طی بیانیهای از عبور ناوشکن موشکانداز «یو اس اس میلیوس» از آبهای جزایر مورد مناقشه «اسپراتلی» در دریای چین جنوبی خبر داد.
اما مهمترین واکنش را میتوان به یک روز پس از رزمایش چین ارجاع داد. یعنی جایی که نیروهای دریایی آمریکا و فلیپین در ۱۱ آوریل (۲۲ فروردین) بزرگترین مانور نظامی خود طی سه دهه گذشته را در نزدیکی آبهای مورد مناقشه دریای چین جنوبی و تنگه تایوان آغاز کردند. این مانورهای سالانه مانورهای سالانه آمریکا و فیلیپین موسوم به "بالیکاتان" به معنای "شانه به شانه" تا ۲۸ آوریل ادامه خواهند داشت و در آن بیش از ۱۷ هزار و ۶۰۰ پرسنل نظامی حضور پیدا میکنند.
در این مانور نظامی قریب به ۱۲ هزار و ۲۰۰ پرسنل نظامی آمریکا، ۵۴۰۰ نیروی فیلیپینی و ۱۱۱ نیروی استرالیایی شرکت دارندو رزمایش اخیر بزرگترین مانور از زمان آغاز مانورهای بالیکاتان در سه دهه پیش محسوب میشود که میتوان از آن به عنوان پاسخ محکم و بزرگ آمریکا به رزمایش اخیر پکن یاد کرد.
همزمان با این مانور نظامی بزرگ، گزارشهای حاکی از آن است که نیروهای ویژه ایالات متحده و هند در حال اجرای رزمایشی با تمرکز بر پشتیبانی هواپیماهای جنگنده هستند. علاوه بر این رزماشها، ارتش آمریکا در ۱۱ آوریل (۲۲ فروردین) شمار نامشخصی جنگنده اف-۱۵ ایگل را در پایگاه هوایی «کادنا» در ژاپن مستقر کرد تا به ناوگان جنگندههای «اف-۳۵» و «اف-۲۲» بپیوندند. مجموع این روند را به وضوح میتوان دوئل رزمایشها میان ایالات متحده آمریکا و جمهوری خلق چین مورد ارزیابی قرار داد.
جزیره تایوان بعد از انقلاب کمونیستی چین به رهبری مائو تسهتونگ در ۱۹۴۹ به صورت مستقل اداره میشود. بعد از پیروزی کمونیستها بر کومینتانگ (حزب ناسیونالیست چین)، مائو موفق شد قدرت خود را در کل کشور چین تثبیت کند. در نتیجه ملیگرایان به رهبری «چیانگ کایشک» با فرار به جزیره تایوان، جمهوری چین را تشکیل دادند. آنها خود حاکم واقعی کشور چین بزرگ معرفی میکردند. از سال ۱۹۴۹ این جزیره به عنوان سرزمینی مستقل تحت عناوینی همچون چین تایپه، چین ملی و فُرمُز شناخته میشود.
دولت کمونیست چین در تمامی سالهای بعد از ۱۹۴۹ تایوان را یکی از استانهای خود معرفی میکند. در مقابل جمهوری تایوان، مدعی است که کشوری مستقل بوده و حاکم واقعی چین بزرگ آنها هستند. هر چند تایوانیها تا کنون به طور رسمی اعلام استقلال نکردهاند. حاکمان چین، طی دهههای متمادی مخالف سرسخت هر گونه تماس رسمی کشورهای خارجی با چین تایپه بوده و حاکمیت خود بر این جزیره را بدون قید و شرط ارزیابی میکنند.
طی سالهای ۱۹۴۹ تا ۱۹۷۱، کرسی چین در شواری امنیت نیز در اختیار رهبران چین بود، اما در سال ۱۹۷۱ به رهبری ریچارد نیکسون، رئیسجمهور و هنری کسینجر، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، تنشزدایی با جمهروی خلق چین در پیش گرفته شد. در این مقطع روابط دیپلماتیک واشگتن با تایوان به نفع دولت چین قطع و کرسی شورای امنیت نیز به دوت کمونیستی مستقر بر پکن واگذار شد. با این وجود طی دهههای گذشته همواره مناسبات میان آمریکا و جمهوری چین (تایوان) ادامه داشته است.
از اواسط نیمه دوم دهه ۲۰۰۰ که نهادهای مطالعاتی استراتژیک آمریکا چین را به عنوان قدرت نوظهور و رقیب اصلی آمریکا در آینده نظام جهانی معرفی کردند، بتدریج تمرکز سیاست خارجی واشنگتن بر افزایش حمایتها از تایوان معطوف شده است. در چارچوب استراتژی نگاه به شرق آمریکا افزایش همکاری نظامی با تایوان را در دستور کار قرار داده و از هیچگونه حمایتی از این جزیره دریغ نکرده است. این رویکرد در دولتهای باراک اوباما و دونالد ترامپ تقویت شد. به ویژه در دوران ریاست جمهوری ترامپ، حمایتهای نظامی گسترده آمریکا از تایوان، تنشهای واشنگتن با پکن را به شکلی گسترده افزایش داد.
در دوران ریاست جمهوری بایدن نیز تداوم حمایتهای بیدریغ از تایوان همچنان ادامه داشته است. همین موضوع نه تنها موجب ناخرسندی گسترده دولت پکن شده، بلکه طی یک سال گذشته زمزهایی مبتنی بر احتمال اقدام نظامی چین علیه جزیره تایوان را مطرح کرده است. چینیها بر این باور هستند که سفرها و دیدارهای دیپلماتیک میان سران تایپه با مسئولان سیاسی آمریکایی، نقض مسلم حاکمیت پکن بوده و تهدیدی علیه یکپارچگی سرزمینی این کشور است.
در جریان مانور نظامی اخیر چینیها «مسدود و محاصره کردن» تایوان و «انجام حملات موشکی» علیه این جزیره شبیهسازی شد تا پکن نشان دهد که تا چه اندازه در باب این موضوع حساسیت دارد. وزارت خارجه تایوان نیز با صراحت اعلام کرد: «رزمایشهای به اجرا در آمده توسط ارتش آزادیبخش خلق چین در نزدیکی جزیره تایوان یک هشدار جدی برای جدایی طلبان تایوانی و قدرتهای خارجی حامی آنها است.»
در ادامه این روند شاهد هستیم که با وجود پایان رزمایش سه روزه، کشتیها و هواپیماهای جنگی چین، همچنان در محدوده نزدیک به آبهای تایوان باقی ماندهاند. این امر به وضوح نشان میدهد که پکن تا چه اندازه مساله تایوان را با حساسیت تمام دنبال میکند. در چنین بستری به وضوح امکان تقابل میان نظامیان آمریکا و چین به بالاترین سطح ممکن افزایش پیدا کرده است.
در سوی مقابل چینیها، دولت و سیاستمداران آمریکایی نیز علاوه بر برگزاری مانورهای نظامی، سیگنالهایی جنگطلبانه را به پکن مخابره کردهاند. در مهمترین نمود این امر، در جریان سفر سه روزه هیأت دو حزبی از قانونگذاران آمریکایی به تایوان، «مایکل مککال»، رئیس کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان این کشور، با صراحت به شبکه فاکس نیوز میگوید: «در صورتی که پکن به تایوان حمله کند، کنگره آمریکا مجوز درگیری نظامی مستقیم با چین را خواهد داد.»
همزمان «لیندسی گراهام» سناتور ارشد و بانفوذ حزب جمهوریخواه آمریکا، در اظهاراتی با تاکید بر نیاز به بازدارندگی، استدلال کرد که آمریکا باید تلاشهای خود را برای مقابله با حمله احتمالی چین به جزیره تایوان و افزودن نیروهای بیشتری در منطقه افزایش دهد. او تاکید کرد: ««سئوال کنگره این است که آیا ما باید با جزیره تایوان توافق دفاعی داشته باشیم؟ بله، من برای استفاده از نیروهای آمریکایی برای دفاع از تایوان بسیار موافق هستم، زیرا انجام این کار به نفع امنیت ملی ماست.»
گراهام افزود: «راهبردی ابهام برانگیز کارایی ندارد. حاضرم برای تایوان بجنگم، زیرا تایوان دموکراسی دارد.» از نگاه این قانونگذار آمریکایی ۹۰ درصد تراشههای سطح بالا در تایوان ساخته میشوند؛ همین امر کافیست که تصرف تایوان توسط چین یک خط قرمز تلقی شود. افزون بر اظهارات این اعضای ارشد کنگره آمریکا، در ماه فوریه گزارش شده بود که ایالات متحده قرار است تعداد نیروهایی که به آموزش نظامیان تایوانی کمک میکنند را افزایش دهد. حتی برخی گزارشها از این امر حکایت دارند که درحال حاضر نیز برخی از خلبانان تایوانی مشغول آموزش در آمریکا هستند.»
بهترین راه برای مهار چین بیرون بردن سرمایه ها از چین و تضعیف اقتصاد این اژدهای سیری ناپذیره وگرنه دونه دونه کشورهای کوچکتر رو خواهد بلعید حالا یا با قدرت نظامی و یا با دادن وام و بدهکار کردنشون
استقلال نداشت به امیدنابودی چین وروسیه نمیگویم امریکاازهرنظربی اشکال است اماشرف داردبه چین وروسیه دیکتاتور ....که آدمکشی واشغال کشورهابرایشان الویت اول است آیاکره شمالی یک کشورمستقل است ؟کره شمالی
راچین وروسیه بین خودوبرای منافع شان
دردست دارندوبیچاره مردم کره شمالی.