یک مطالعه جدید بزرگ نشان میدهد استفاده از صفحه نمایش توسط کودکان میتواند مغز در حال رشد آنها را با ورود به دوره نوجوانی تغییر دهد و خطر ابتلا به اختلالات خلقی را افزایش دهد.
محققان دریافتند کودکان ۹ و ۱۰ ساله که زمان بیشتری را صرف استفاده از گوشیهای هوشمند، تبلت، بازیهای ویدئویی و تلویزیون میکنند، در سن ۱۱ و ۱۲ سالگی سطوح بالاتری از افسردگی و اضطراب را نشان میدهند.
علاوه بر این، طبق گزارشی که اخیراً در مجله اعتیادهای رفتاری منتشر شد، محققان برخی از این اختلالات خلقی را با تغییرات ساختاری واقعی که در مغز در حال رشد کودکان رخ میدهد مرتبط دانستند.
دکتر «مارک پوتنزا»، محقق ارشد از دانشکده پزشکی ییل در کنتیکت، میگوید: «مکانیسمهای مغزی خاصی وجود دارد که تا حدی در این رابطه دخیل هستند، به این معنی که تغییرات مبتنی بر مغز در طول دوره دو ساله نشاندهنده رابطه بین فعالیت رسانههای صفحه نمایش در کودکان کوچکتر و بروز افسردگی و اضطراب دو سال بعد بود.»
پوتنزا خاطرنشان کرد: «نسبت اختلالات خلقی مرتبط با تغییرات ساختاری در مغز نسبتاً کوچک است، در حدود ۲٪ تا ۳٪.»
برای این مطالعه، محققان دادههای بیش از ۵۱۰۰ کودک شرکت کننده در مطالعه رشد شناختی مغز نوجوانان را تجزیه و تحلیل کردند. این دادهها شامل اسکن مغز، ارزیابیهای روانشناختی و ردیابی رفتار این کودکان از سنین ۹ تا ۱۰ سالگی بود.
به گفته پوتنزا، وقتی محققان دور اول دادههای کودکان ۹ و ۱۰ ساله را بررسی کردند، به رابطه بین میزان بالای استفاده از صفحه نمایش و اختلالات خلقی و همچنین رفتارهای «برونیسازی» مانند پرخاشگری و نظم پی بردند.
آنها همچنین الگوهای ساختار مغز را در آن کودکان مشاهده کردند که مشابه الگوهای مرتبط با مصرف مشروبات الکلی در افراد زیر سن قانونی در مطالعات قبلی بود.
آنها سپس بچهها را چندین سال دنبال کردند تا ببینند آیا با افزایش سن، مشکلات روانی همچنان ادامه دارد و آیا با تغییرات مغزی بیشتر مرتبط است یا خیر.
در سنین ۱۱ و ۱۲ سالگی، کودکان به افسردگی و اضطراب مرتبط با استفاده زیاد از صفحه نمایش مبتلا بودند و مغز آنها به گونهای تغییر کرده بود که توضیح دهنده برخی از این اختلالات خلقی بود.
پوتنزا گفت: «تغییرات مغزی مشاهده شده هم شامل نواحی مغزی قشری درگیر در فرآیندهای سطح بالاتر مانند توجه یا تنظیم هیجانی و هم در مناطق زیر قشری مرتبط با تمایلات فرد میشود.»
وی در ادامه افزود: «با توجه به اینکه این الگوی تغییرات ساختاری مغز با درگیر شدن در رفتارهای اعتیادآور مرتبط است، نشان میدهد که شاید برخی عناصر مشترک بین رفتارهای اعتیادآور در حوزههای مصرف مواد و غیرمصرف مواد نظیر رسانههای صفحه نمایش وجود داشته باشد.»