وقاری میگوید: «متاسفانه طی دو سال گذشته همه عزیزانم را از دست دادهام و به همین دلیل خلا بزرگی در زندگی برای من به وجود آمده است و گویی بسیاری از خاطراتم را فراموش کردهام. همیشه روزهای نزدیک نوروز و ایام عید پر از حس زندگی و جنب و جوش است، اما این روزها برای من به ویژه در ۳ سال آخر زندگی محسن بسیار دردناک گذشت. در آن روزها فکر میکردم زندگی برای من هم تمام شده و حتی یادآوریشان برایم سخت است.»
مهوش وقاری، بازیگر پیشکسوت، با اشاره به علاقهاش به تئاتر و ارتباط مستقیم با تماشاگر میگوید با وجودی که سالهاست از گروههای هنری حذف شده است، اما اگر پیشنهاد خوبی داشته باشد، میپذیرد و پس از سالها روی صحنه خواهد آمد.
به گزارش ایرانتئاتر، مهوش وقاری، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون، پیش از انقلاب، فعالیت خود را در عرصه هنرهای نمایشی، با حضور در کاخ جوانان و سینمای آزاد آغاز کرد. این هنرمند پس از انقلاب، در آثار نمایشی فراوانی به ایفای نقش پرداخت. «آواز مهر»، «موشها و آدمها» و «تانگو تخممرغ داغ» ازجمله نقشآفرینیهای وقاری روی صحنه تئاتر به شمار میآیند. او طی سالهای اخیر، با توجه به بیماری زندهیاد محسن قاضیمرادی و لزوم مراقبت ویژه از این هنرمند، با عشق و صبری مثالزدنی به پرستاری از همسرش پرداخت و حضور در بسیاری از پروژههای کاری را رد کرد. قاضیمرادی ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ پس از سالها تحمل بیماری دار فانی را وداع گفت.
مهوش وقاری، درباره آشناییاش با زندهیاد قاضی مرادی میگوید: «من و محسن از سال ۱۳۵۷ در اداره آموزش و پرورش همکار بودیم. این همکاری باعث آشناییمان شد تا اینکه در ۲۰ شهریور ۱۳۵۹ با هم ازدواج کردیم. ما در هر دو زمینه بازیگری و معلمی با یکدیگر همراه بودیم و زندگیمان سرشار از خاطرات تلخ و شیرین بود بهویژه در حوالی نوروز و انتظار برای تغییر سال.»
این هنرمند میافزاید: «خاطرات مشترک زیادی از حضور در پروژههای تصویری تولید شده در ایام نوروز دارم. خاطرم هست که برای ضبط یک سریال به اراک رفته بودیم، ولی از آنجا که همیشه معتقد بودیم سال تحویل را باید در خانه خودمان باشیم، ۶ ساعت مانده به تحویل سال از اراک به مقصد تهران حرکت کردیم، سال جدید را در خانه گذراندیم و فردای آن روز دوباره به اراک برگشتیم.»
وقاری میگوید: «متاسفانه طی دو سال گذشته همه عزیزانم را از دست دادهام و به همین دلیل خلا بزرگی در زندگی برای من به وجود آمده است و گویی بسیاری از خاطراتم را فراموش کردهام. همیشه روزهای نزدیک نوروز و ایام عید پر از حس زندگی و جنب و جوش است، اما این روزها برای من به ویژه در ۳ سال آخر زندگی محسن بسیار دردناک گذشت. در آن روزها فکر میکردم زندگی برای من هم تمام شده و حتی یادآوریشان برایم سخت است.»
این هنرمند در پاسخ به اینکه شاید بتوان سختیهای گذشته را با ادامه فعالیت هنری تا حدی فراموش کرد، توضیح میدهد: «متاسفانه انگار سالهاست که از گروههای کاری حذف شدهام. بارها در گفتگوهای متفاوت از من پرسیدهاند که آیا خودم را بازنشسته کردهام، در حالیکه تنها در دوران بیماری محسن و با توجه به شرایط او از پذیرش پیشنهادهای کاری که وقت زیادی نیاز داشت، امتناع میکردم، اما اکنون حدود ۲ سال است باوجودی که همه همکاران از شرایط من اطلاع دارند، باز هم برای کار دعوت نشدهام. شاید نبود پیشنهاد همکاری دلیل دیگری دارد که من از آن بیخبرم.»
او درباره پیشنهادهای بازی در تئاتر نیز میگوید: «در سالهای اخیر پیشنهادهایی برای بازی روی صحنه تئاتر داشتهام، اما این پیشنهادها هم بیشتر در زمان بیماری محسن بود و از آنجا که تئاتر به زمان زیادی برای تمرین نیاز دارد و به دلیل تعهد کاری آنها را رد کردم. قطعا اگر پیشنهاد خوبی به ویژه در زمینه تئاتر داشته باشم، میپذیرم. چون تئاتر را خیلی دوست دارم و از ارتباط مستقیم با مخاطبان لذت میبرم.»
بازیگر سریال «دزد و پلیس» با بیان اینکه همواره برای تماشای آثار نمایشی روی صحنه وقت گذاشته است، میافزاید: «گروههای نمایشی نیازمند حمایت هستند. گاهی اوقات فکر میکنم آنها به چه امیدی کار میکنند. همه ما میدانیم که هنرمندان تئاتر بازگشت هزینه و دستمزدی ندارند و واقعا عشق به این هنر باعث ادامه فعالیتشان میشود به همین دلیل تنها راه حمایت از آنها را حضور در سالن و تماشای زحماتشان میدانم.»