bato-adv
کد خبر: ۶۱۷۳۲۳
دغدغه جلوگیری از جنگ، پای چین را به منطقه بازکرد

بازدارندگی نرم شی در خلیج‌فارس

بازدارندگی نرم شی در خلیج‌فارس

پژوهشگر مسائل چین درباره میانجی‌گری چین میان ایران و عربستان گفت: «این اقدام، در نوع خود تحولی بدیع در سیاست خارجی این کشور به شمار می‌رود. ایران به طور سنتی، چین را شریک مهم خود قلمداد می‌کند و عربستان نیز طی سالیان اخیر، روابط خود با دومین قدرت اقتصادی بزرگ جهان را گسترش داده است. در این میان، دامنه منافع چین در منطقه نسبت به گذشته افزایش پیدا کرده است. تجلی بارز این موضوع، ابتکار کمربند و راه است که سبب شده چین انگیزه بیشتری برای گسترش تعاملات با کشور‌های منطقه داشته باشد.»

تاریخ انتشار: ۰۹:۱۱ - ۲۴ اسفند ۱۴۰۱

سفر ماه دسامبر شی جین پینگ، رئیس جمهور چین به عربستان و امضای چند قرارداد کلان میان پکن و ریاض این انگاره را نزد تحلیلگران تقویت کرد که دستور کار چین در منطقه فقط بحث اقتصاد است و این کشور می‌خواهد از حوزه اقتصاد در منطقه نفوذ کند. درعین حال به زعم این تحلیلگران، چین صرفا در میان‌مدت و بلندمدت ایفای نقش امنیتی و سیاسی را برای خود تعریف کرده بود.

به گزارش دنیای اقتصاد، در واقع تحلیل این بود که شی به این دلیل به سمت عربستان رفته است و امضای بیش از ۳۰ توافقنامه شراکت استراتژیک جامع بین چین و عربستان، نیز این گمانه را تقویت کرد. اما سفر اخیر علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی به چین و اعلام برقراری روابط دیپلماتیک تهران و ریاض بعد از هفت سال با میانجی‌گری پکن این سناریو را تقویت کرد که اکنون چین می‌خواهد علاوه بر نقش اقتصادی، ابعاد امنیتی و نظامی نقش خود را در این منطقه نیز برجسته کند. گفتگو‌های محرمانه در پکن از ۱۵اسفند آغاز شد و جمعه شب ۱۹ اسفند با امضای بیانیه‌ای سه جانبه بین ایران، عربستان و چین اعلام شد که تهران و ریاض توافق کردند ظرف حداکثر دو ماه، روابط دیپلماتیک خود را از سر بگیرند.

همچنین وال‌استریت ژورنال گفته در همان سفر شی به ریاض، وی در حال رایزنی دوجانبه با ایران و عربستان بوده است. اکنون نیز به نقل از همین رسانه، قرار است که پکن، نشستی بین ایران و شورای همکاری تشکیل دهد؛ بنابراین با در نظر گرفتن این اخبار، تحلیل‌های قبلی زیر سوال می‌رود که چین فقط به دنبال نقش اقتصادی است و پکن با نقشی که بین تهران و ریاض ایفا کرد همه را شگفت زده کرد. حال پرسش این است که هدف چین از ایفای نقش امنیتی در منطقه چیست؟ برخی معتقد هستند که چین به ناچار وارد ترتیبات امنیتی منطقه شده است؛ زیرا تنش در منطقه در حال تصاعد بود و این تصاعد بحران و تنش، منافع اقتصادی چین و تامین انرژی اش از این منطقه را با تهدید روبه‌رو می‌کرد. در این گزارش تلاش شده تا به این پرسش‌ها پاسخ داده شود که از منظر چین الان چه اتفاقی افتاده و پکن در منطقه از نظر سیاسی و امنیتی دنبال چیست؟

جایگاه و نقش آفرینی امنیتی چین در خلیج فارس

محمدجواد قهرمانی، پژوهشگر مسائل چین درباره میانجی‌گری چین میان ایران و عربستان به روزنامه «دنیای‌اقتصاد» گفت: «این اقدام، در نوع خود تحولی بدیع در سیاست خارجی این کشور به شمار می‌رود. ایران به طور سنتی، چین را شریک مهم خود قلمداد می‌کند و عربستان نیز طی سالیان اخیر، روابط خود با دومین قدرت اقتصادی بزرگ جهان را گسترش داده است. در این میان، دامنه منافع چین در منطقه نسبت به گذشته افزایش پیدا کرده است. تجلی بارز این موضوع، ابتکار کمربند و راه است که سبب شده چین انگیزه بیشتری برای گسترش تعاملات با کشور‌های منطقه داشته باشد.»

قهرمانی توضیح داد: «این امر، موضوع مهمی را یادآوری می‌کند و آن هم این است که همچنان ثبات، اولویت مهم برای چین در این منطقه محسوب می‌شود. هرگونه بی‌ثباتی می‌تواند به طور جدی تامین انرژی و امنیت سرمایه‌گذاری‌های پکن به ویژه در کشور‌های جنوبی خلیج فارس را با خطر و ریسک مواجه سازد.»

به گفته این کارشناس، اما آنچه وضع کنونی را نسبت به سال‌های گذشته متفاوت می‌کند این است که روند تحولات منطقه به گونه‌ای پیش می‌رفت که با به حاشیه رانده شدن دیپلماسی، زمینه‌های لازم برای وقوع یک بحران جدی از جمله رخداد نظامی را در منطقه به وجود آورده بود.

وی تبیین کرد: «در چنین شرایطی یکی از گزینه‌های پیش روی چین برای ممانعت از اوج‌گیری این بحران‌ها ایفای نقش میانجی میان تهران و ریاض است. به نظر می‌رسد از ماه‌ها قبل پکن مقدمات ایفای چنین نقشی را فراهم کرد.»

ابتکار هسته‌ای پکن

به گفته قهرمانی، احتمالا با مواضع ضد ایرانی در بیانیه مشترک در سفر به عربستان، تصمیم‌گیران چین این هشدار را به تهران را صادر کردند که پکن روابط با کشور‌های عربی منطقه را قربانی روابط با ایران نخواهد کرد. این موضوع، در اندازه‌ای بود که بتواند چین را به عنوان یک کنشگر میانجیِ معتبر در نزد عربستان تبدیل کند. حتی شاید بتوان این فرض را نیز مطرح کرد با به بن بست رسیدن پرونده هسته ای، چینی‌ها تهران را برای توافق با آژانس نیز تشویق کرده اند. چراکه ادامه این موضوع نیز از نگاه چینی می‌تواند به شکل‌گیری بحران جدی از جمله در قالب رخداد نظامی بینجامد.

حضور تدریجی امنیتی

کارشناس مسائل چین با اشاره به اینکه فراتر از چنین نقشی، رقابت با آمریکا نیز به این موضوع دامن می‌زند که این کشور خواهان گسترش نقش امنیتی نظامی خود در منطقه باشد، گفت: «در تبیین چنین نقشی باید چند موضوع را از یکدیگر تفکیک کرد. اگر منظور حضور امنیتی و نظامی مانند نقشی است که آمریکا برای خود تعریف کرده، در حال حاضر بعید به نظر می‌رسد. با این حال، نگاه به دکترین‌های دفاعی چین و اقدامات سالیان اخیر، این موضوع را به نمایش می‌گذارد که چین خواهان افزایش نقش امنیتی خود به صورت تدریجی است.»

وی ادامه داد: «شاید بارزترین شکل آن در سال‌های گذشته برگزاری مانور‌های نظامی مشترک در منطقه است. همکاری‌های تسلیحاتی چه در قالب فروش و چه در قالب توافق به منظور ساخت کارخانه‌های مشترک تولید سلاح و... نیز نشانگر دنبال کردن چنین نقشی خواهد بود. این موضوع می‌تواند به ارتقای نقش امنیتی و نظامی چین در کشور‌های منطقه منتهی شود.»

بهره گیری آمریکا از حضور چین

قهرمانی با بیان اینکه نباید در این خصوص اغراقی صورت گیرد، افزود: «با وجود اختلافات با آمریکا، چین همچنان از حضور امنیتی آمریکا در منطقه بهره مند می‌شود. شرکای آمریکا از جمله عربستان نیز با وجود اختلاف‌ها همچنان آمریکا را شریک امنیتی بسیار مهم خود تلقی می‌کنند. در کنار این موارد، باید به ظرفیت‌های محدودتر چین نیز اشاره کرد.»

این پژوهشگر در نهایت توضیح داد: «این موضوع نیز لازم به ذکر است که بهبود روابط تهران و ریاض، می‌تواند به کاهش نااطمینانی و احتمالا بی‌ثباتی در منطقه منجر شود؛ در چنین شرایطی پکن الزام کمتری برای حضور به عنوان یک کنشگر امنیتی و نظامی خواهد داشت؛ موضوعی که به افزایش حساسیت‌ها دامن خواهد زد.»

مهارت دیپلماتیک چین

همچنین حسین سیاحی، پژوهشگر مسائل سیاست خارجی در پاسخ به روزنامه «دنیای‌اقتصاد» درباره نگاه پکن به منطقه خاورمیانه و خلیج فارس گفت: «موضوع منافع اقتصادی چین در منطقه خاورمیانه و تلاش‌های این کشور در حوزه امنیت انرژی‌بر هیچ‌کس پوشیده نیست. آنچه باید در کنار این موارد در نظر گرفت علاقه قدرت‌های نوظهور برای قدرت نمایی و بزرگی کردن در صحنه سیاست جهانی است.»

سیاحی با اشاره به اینکه یک قدرت بزرگ همواره در تلاش است تا با استفاده از ظرفیت‌های خود نظیر قدرت اقتصادی، نظامی، فرهنگی و...، نفوذ، جایگاه و پرستیژ خود را نیز افزایش بدهد، افزود: «در این راه، دولت‌های مذکور، طیف قابل‌توجهی از استراتژی‌های مبتنی بر زور یا دیپلماتیک را به کار خواهند برد.»

این پژوهشگر توضیح داد: «امپراتوری عثمانی در قرون ۱۶ و ۱۷، آلمان و ژاپن در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ و ایالات متحده نیز پس از جنگ جهانی دوم و با هدف شکل دهی به «قرن آمریکایی»، همگی قدرت‌های بزرگی بودند که با رشد صنعتی یا نظامی، نفوذ فرهنگی و ایدئولوژیک تلاش کردند جایگاه خود در سیستم بین‌الملل را ارتقا ببخشند.»

سیاست نفوذ در نظم بین‌الملل

سیاحی با تاکید بر اینکه چین نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود، ادامه داد: «این کشور همواره سعی کرده است با حضور در سازمان‌ها و نهاد‌های بین‌المللی و ترتیبات چندجانبه، نفوذ خود در نظم بین‌الملل را تقویت و همزمان سلطه غرب بر آن را تضعیف کند. موضوع میانجی‌گری میان تهران و ریاض نیز نمایش جدید و موفقی از سوی پکن در سطح منطقه استراتژیک خاورمیانه است.»

وی افزود: «چین می‌خواهد نشان بدهد که فارغ از منافع شخصی، چون مسائل اقتصادی و انرژی، قابلیت استفاده از مهارت‌های دیپلماتیک برای ارتقای صلح و ثبات را داراست. با در نظر گرفتن صلح کمپ دیوید، دایتون، جمعه خوب، بحران کانال سوئز و توافقنامه اسلو که همگی توسط ایالات متحده آمریکا یا متحدین درجه اول آن صورت می‌گرفت، اقدام چین نشان می‌دهد این کشور به تنهایی توانمند در انجام عملی است که تا یک یا دو دهه پیش اغلب غرب قادر به انجام آن بود.»

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین