bato-adv
کد خبر: ۶۱۵۳۲۶

آخرین فرصت‏‌ها برای خروج از بحران خارجی

آخرین فرصت‏‌ها برای خروج از بحران خارجی

مام‌میهن در یکی از سخت‌ترین دوران‌هایش قرار گرفته است و اگر در داخل غفلت‌ها ادامه یابد و از عقلای برجامانده کنار نهاده‌شده، کمک گرفته نشود و سیاست همراهی با روسیه در جنگ با اوکراین پیاده شود و از آخرین فرصت‌ها جهت شکل‌گیری یک توافق غفلت شود، تهدیدات جدی‌تر در سال آینده دور از ذهن نخواهد بود. شاید تنها راه پیش رو، سود بردن از فرصت کوتاه باقی‌مانده از دوران مسئولیت رئیس‌جمهوری کنونی آمریکا برای دستیابی به یک توافق مناسب و تنش‌زدایی در روابط خارجی کشور است.

تاریخ انتشار: ۰۹:۳۲ - ۱۶ اسفند ۱۴۰۱

اکبر مختاری، کارشناس ارشد روابط بین‌الملل در هم‌میهن نوشت: ایران امروز در شرایط خاصی بسر می‌برد؛ شرایطی که هیچ‌گاه پس از انقلاب ۵۷ وجود نداشته است. عدم اعلام بی‌طرفی در جنگ اوکراین، رویکرد کلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی را کاملاً بهم زده است. این در حالی است که پس از فاجعه ۱۱ سپتامبر، ایران پنجمین کشوری بود که توسط رئیس‌جمهور خاتمی این فاجعه هولناک را به کاخ سفید تسلیت گفت. عقلای فعال در سیاست خارجی در آن زمان به‌خوبی آگاه بودند که جریان حاکم در سیاست خارجی آمریکا یعنی نومحافظه‌کاران، جنگ‌طلب‌ترین جریانی بودند که توانسته بودند از جنگ‌جهانی دوم به بعد بر اریکه قدرت در ساخت سیاسی ایالات‌متحده بنشینند.

قرار گرفتن نام ایران در محور شرارت و حمله به عراق از سوی دولت نومحافظه‌کار آمریکا به حاکمان ایران فهماند که اگر موفقیت کامل آمریکا در عراق حاصل آید، سرانجام نوبت به ایران خواهد رسید.

طبق این تحلیل و با افشای پرونده هسته‌ای ایران، حسن روحانی با تیم مذاکراتی کارآمدش پیمان سعدآباد را با سه قدرت اروپایی بست و غنی‌سازی را به‌طور داوطلبانه تعلیق کرد و این موضوع جمهوری‌اسلامی را مدتی از هدف اصلی حمله نومحافظه‌کاران دور ساخت. سرمایه اجتماعی نسبتاً بالای رئیس‌جمهور وقت، فعال بودن عقلانیت نسبی در روند سیاست خارجی آن زمان و زمین‌گیر شدن ایالات‌متحده در عراق، ایران را از گزند جنگ دور ساخت.

در دورانی دیگر که دوران خاص تاریخ سیاسی آمریکا نیز هست، برجام توسط دونالد ترامپ پاره شد، ولی ایران تصمیم هیجانی اقدام متقابل را به‌دلیل وجود دولتی که در منطق سیاست خارجی نسبتاً واقع‌گرا بود و دارای سرمایه اجتماعی نسبتاً مناسبی بود، انجام نداد. خارج نشدن ایران از برجام سبب‌ساز عدم شکل‌گیری اجماع علیه ایران شد؛ طوری‌که در رأی‌گیری شورای امنیت علیه ایران تنها جمهوری دومینیکن در کنار آمریکای ترامپ قرار گرفت.

با آمدن جو بایدن فرصت ویژه برای احیای برجام حاصل شد، اما تأخیر در تشکیل تیم هسته‌ای و تغییر خواست‌ها زمین بازی را متحول ساخت. وجود تیم ضعیف هسته‌ای و متکی شدن به توهمات وابستگی اروپا به گاز ایران در زمستان سرد، روند و جهت مذاکرات را تغییر داد.

با توجه به مقدمه فوق ترسیم فضای سیاسی موجود چه در داخل و چه در خارج بسیار نگران‌کننده است.

معمولاً غرب و متحدانش برای اقدام علیه یک حکومتِ حاکم زمینه‌چینی مرحله‌به‌مرحله برای رسیدن به هدف نهایی را انجام می‌دهند.

در شرایط فعلی ایران از نظر سه قدرت اصلی اروپا، متحدی در کنار روسیه علیه اوکراین تعریف می‌شود.

استفاده روسیه از پهپاد‌های ایران در جنگ اوکراین، ایران را کاملاً در برابر اروپا قرار داده است.

جنگ اوکراین و پیروزی اوکراین در این جنگ و در حدی پایین‌تر حداقل عدم‌شکست کامل اوکراین موضوعی راهبردی برای اروپا و حتی آمریکا به‌حساب می‌آید. شکست اوکراین دریچه دیگری برای ضربه به کشور‌های اروپایی دیگری می‌گشاید و این موضوع به‌هیچ‌وجه برای اروپا قابل‌پذیرش نیست.

همکاری با روسیه در جنگ اکراین روی تلاش‌های ایران بر توافق هسته‌ای هم سایه‌ای بزرگ افکنده است.

نکته بسیار مهم دیگر، حضور و تشکیل راست‌گراترین دولت در اسراییل از زمان تشکیل این دولت از ۱۹۴۸ تاکنون است. هیچ‌گاه این‌همه تندرو در اسراییل در کنار هم قرار نگرفته بودند و این خود نتانیاهو را برای تحقق وسوسه اصلی‌اش یعنی نابودی تأسیسات هسته‌ای ایران تشویق می‌کند. این وسوسه چنان است که بی‌سابقه‌ترین مانور نظامی تاریخ اسراییل همراه با امریکا اخیراً برگزار شد و در این مانور چگونگی زدن تأسیسات ایران بار‌ها مورد امتحان قرار گرفت. نکته دیگر تکرار خبر وجود «رهبر القاعده» در ایران است؛ همانی که دائم زلمای خلیل زاد یکی از نومحافظه‌کاران باقی‌مانده و فعال در ساخت سیاسی امریکا تکرار می‌کند.

از سوی دیگر هیچ‌گاه رئیس‌جمهور و کابینه‌ای چنین ضعیف در دوران پس از انقلاب در کشور بر سر کار نبوده است. آمار‌های اقتصادی، انزوای خارجی و ناآرامی‌های داخلی نشان می‌دهد که دولت رئیسی ضعیف‌ترین کارنامه را در حدود دو سال نخست فعالیت خود در مقایسه با دوره مشابه دولت‌های پیشین داشته است؛ به‌طوری‌که برخی تحلیلگران سیاسی از فرط نگرانی برای کشور، از ضرورت برگزاری انتخاباتی زودرس برای ریاست‌جمهوری سخن می‌گویند. از سوی دیگر، ناآرامی‌های و برخی برخورد‌های پس از آن، سرمایه اجتماعی ساختار سیاسی را به یکی از پایین‌ترین اندازه‌های خود از ابتدا تاکنون رسیده است.

شکل‌گیری هرچه بیشتر قطبی‌گرایی سیاسی در داخل و قوت گرفتن اپوزیسیون خارج، شرایط متفاوتی برای کشور فراهم کرده است. شرایط موجود چنان بدبینانه است که سخنان نسبتاً مثبت گروسی از توافق موقت ایران و آژانس برای بازرسی‌های بیشتر از تأسیسات هسته‌ای ایران هم نه‌تن‌ها در درون خوش‌بینی ایجاد نمی‌کند بلکه از برون هم توسط مهم‌ترین دشمن برجام یعنی نتانیاهو مورد سخره قرار می‌گیرد.

بنیامین نتانیاهو پس از توافق اخیر آژانس با ایران می‌گوید: «گروسی آدم خوبی‌ست، اما ما هستیم که برای امنیت آینده‌مان تصمیم می‌گیریم، نه امثال گروسی‌ها»؛ و در چنین فضایی مرور زمان‌های نابودسازی تأسیسات هسته‌ای کشور‌های منطقه از عراق در حال جنگ با ایران تا سوریه ضعیف از سوی اسراییل، نشان از آن دارد که این‌بار نتانیاهو عزمش را با کابینه تندرویش جهت حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران جزم کرده است چراکه او می‌داند نه دیگر چنین کابینه تندرویی در اسراییل شکل می‌گیرد و نه جمهوری اسلامی ایران اینقدر با چالش اقتصادی و سیاسی روبه‌رو خواهد شد.

در آخر باید یادآوری ساخت که مام‌میهن در یکی از سخت‌ترین دوران‌هایش قرار گرفته است و اگر در داخل غفلت‌ها ادامه یابد و از عقلای برجامانده کنار نهاده‌شده، کمک گرفته نشود و سیاست همراهی با روسیه در جنگ با اوکراین پیاده شود و از آخرین فرصت‌ها جهت شکل‌گیری یک توافق غفلت شود، تهدیدات جدی‌تر در سال آینده دور از ذهن نخواهد بود. شاید تنها راه پیش رو، سود بردن از فرصت کوتاه باقی‌مانده از دوران مسئولیت رئیس‌جمهوری کنونی آمریکا برای دستیابی به یک توافق مناسب و تنش‌زدایی در روابط خارجی کشور است.

برچسب ها: سیاست خارجی
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین