محمدجواد نظریگلپایگانی در طول سالها فعالیت هنریاش بیش از ۹۰ آهنگ خواند و بالغ بر ۵۰ فیلم ساخت. اولین فیلماش، «مادر» در دهه ۵۰ و آخرین فیلماش، «آقای شانس» با بازی اکبر عبدی در دهه ۷۰ بود. «آتقی»؛ کاراکتر ساختهوپرداخته او در سریال تلویزیونی «آینه عبرت»، از کاراکترهای محبوب تلویزیون در دهه ۶۰ بود.
نام محمدجواد نظریگلپایگانی شاید چیزی را بهیاد نیاورد، اما «آتقی»؛ کاراکتری یادآور تیپ اعتیاد، بدون شک خاطراتی را زنده میکند. زندگی گلپایگانی آنقدر فراز و فرود داشت که مرگش تیتر اول رسانهها شود. او که سال ١٣٥٤ نمایندگی ایرانخودرو را گرفت و شروع به واردکردن تویوتا و فیات کرد، با پیشنهاد رضا گمرکی، در کنار کارش وارد عرصه تهیهکنندگی شد.
به گزارش هم میهن، آنچه گلپایگانی را به شهرت رساند، اما بازی در نقش آتقی بود. یک دهه از شهرتی که آتقی برای گلپایگانی به همراه آورده بود، میگذشت که تصادفی در سال ۱۳۸۰ و مرگ مصدوم، او را برای ۱۴ سال به زندان انداخت. گلپایگانی در سال ۱۳۹۳ از زندان بیرون آمد.
سال ۱۳۹۷ در مصاحبهای اعلام کرد، قصد دارد انباریاش را بفروشد و فیلم بسازد. در همان سال نامزد ریاستجمهوری هم شد تا به قول خودش اعتیاد را ریشهکن کند. او هفت سالی را که بیرون از زندان گذراند، کاری در عرصه هنر نکرد و سرانجام یکشنبه، ۱۴ اسفندماه، در ۷۲سالگی بر اثر سکته قلبی در خواب از دنیا رفت.
«محمدجواد نظریگلپایگانی در طول سالها فعالیت هنریاش بیش از ۹۰ آهنگ خواند و بالغ بر ۵۰ فیلم ساخت. اولین فیلماش، «مادر» در دهه ۵۰ و آخرین فیلماش، «آقای شانس» با بازی اکبر عبدی در دهه ۷۰ بود. «آتقی»؛ کاراکتر ساختهوپرداخته او در سریال تلویزیونی «آینه عبرت»، از کاراکترهای محبوب تلویزیون در دهه ۶۰ بود. بخشی از این سریال در زمان جنگ ایران و عراق پخش میشد. مردم، استرس روز را با دیدن «آینه عبرت» که شبها روی آنتن میرفت، خنثی میکردند.
محمدجواد در زندگی هم آتقی بود. زمانی که دستش به دهانش میرسید، از کمک به دوستان و فامیل فروگذار نکرد، ولی در زمانی که دیگر فعالیت هنریاش به پایان رسید، از دوستان گذشتهاش خبری نبود.» این را حسن صفدری، شاعر و پسرعمه محمدجواد نظریگلپایگانی برای درگذشت او نوشت تا نشان دهد اگرچه ما گلپایگانی را آنطور میشناسیم که در ابتدای این گزارش اشاره شد، اما فامیل، دوستان و نزدیکانش تصور دیگری از او دارند.
«آینه عبرت» اینطور شروع میشد؛ تیتراژ بالا میآمد، مردی مچالهشده از درد روی یک صفحه سیاه دیده میشد و در ادامه اسامی بازیگران را میدیدیم. «آینه عبرت» واقعا آینه عبرت بود برای کسانی که آن زمان مواد مخدر مصرف میکردند؛ داستانی که تمام معتادهایش تباه میشدند! این مجموعه طی چهار سال متوالی از ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۰ و در ۵۰قسمت پخش شد. یکی از مشهورترین قسمتهای «آینه عبرت»، «برگریزان» بود که در ۱۸قسمت تولید شد. علی و آتقی با بازی محمود دینی و محمدجواد نظریگلپایگانی، با «برگریزان» شهرتی در سطح ملی پیدا کردند.
لوکیشن، پامنار، کوچه آبمنگل، درخونگاه، حسینیه نجفیها و محلههای مشابه بود. روابط بین آدمها هم به اندازه خانهها، قدیمی و سنتی مانده بود. آتقی پیژامه میپوشید و روی زمین کنار علاءالدین مینشست. هرچند در کنار استقبال، نقدهایی هم نوشته شد که با «برگریزان» به «کوچهمردها» برگشتهایم.
گلپایگانی که هیچوقت بازیاش در فیلمهایی مثل «آقای شانس» رحمان رضایی یا «نقطه ضعف» محمدرضا اعلامی به اندازه «آینه عبرت» دیده نشد، سالهای پس از آن را اینطور توصیف کرده بود: «آینه عبرت باعث شد سرم خیلی شلوغ شود. در آن ٧ سالی که درگیرش بودم، نه فرصت میکردم فیلم دیگری بازی کنم، نه فیلم بسازم. بعد از آن هم جستهوگریخته پیشنهاد کار داشتم.» ورق زندگی او که تا اواسط دهه ۷۰ بازیگر پرکاری بود با اتفاقی که در سال ۱۳۸۰ برایش رخ داد، برگشت.
گلپایگانی در آن سال با یک عابر پیاده ٧٤ ساله تصادف کرد. مصدوم فوت کرد و بازیگر سابق به زندان افتاد. او پشت فرمان پراید یکی از دوستانش بود که بیمهاش تمام شده بود. آنموقع دیه ٦٠میلیون تومان بود و گلپایگانی توان پرداخت آن را نداشت.
هرچند گفته میشد لیزینگ خودرو دارد، اما شریک بود و خودش سرمایه زیادی نداشت. «در سالهایی که به خاطر پول دیه در زندان بودم، خیلیها پشت سرم بدگویی کردند. چون در شرکت لیزینگ خودرو ماشینها را نسیهای میفروختم، یعنی ٥٠درصد پول را میگرفتم و ٥٠درصد مابقی را قسطی میدادم. همین شد که عدهای فکر کردند به خاطر این ماجرا به زندان افتادهام.» آتقی ۱۴ سال در زندان بود و سرانجام سال ۱۳۹۳ خانواده پیرمردی که با او تصادف کرده بود، رضایت دادند.
هرچند خیران گلپایگان هم در این زمینه تلاش بسیار کردند. او پس از گذران ۱۴ سال از عمرش در زندان، همهچیز را از صفر شروع کرد. قبل از این اتفاقات خانهاش در سعادتآباد بود، اما بعد از آن در خیابان معلم ساکن شد. خانوادهاش میگفتند، به علت سکتهای که در زندان کرده، یک طرف بدنش لمس و دچار فراموشی شده است.
در سال ۱۳۹۶ خبر آمد که محمدجواد نظریگلپایگانی برای ریاستجمهوری ثبتنام کرده و گفته است، یکی از برنامههایش از بین بردن مواد مخدر است. اتفاقی که خودش اینطور توصیفش کرد: «بعد از احمدینژاد، کاندید ریاستجمهوری شدم و خواستم خودم را آزمایش کنم. در حضور آقایان قالیباف و روحانی ما چهکاره هستیم، این حرکت بیشتر بهعنوان اعتراض بود.» او که گفته بود برنامهاش از بین بردن مواد مخدر است، هیچگاه در زندگی واقعی اعتیاد را تجربه نکرده بود.
در مورد گلپایگانی میگفتند، قبل از بازی در «آینه عبرت»، خیلی کم سیگار میکشیده، اما چه شد که توانست نقش یک معتاد را به آن خوبی بازی کند. خودش گفته بود: «نمایشگاه خودرو من در میدان گمرک قرار داشت و آنجا پاتوق آدمهای معتاد بود. صبحبهصبح هم جنازه یکی از آنها از زیر پل یا توی جوی درمیآمد.
برای همین شرایط زندگیشان دغدغهام شده بود و وقتی سرکار بودم، رفتارشان را زیر نظر داشتم و حتی آرزو میکردم که یک روز بتوانم فیلمی بسازم تا در آنها تأثیر بگذارد و خود را از این منجلاب بیرون بکشند. فکر میکنم دیدن و زیر نظر گرفتن رفتار و حرکات آنها باعث شد، بتوانم نقش آتقی را بهعنوان یک مرد معتاد دربیاورم.»
محمدجواد نظریگلپایگانی که سال ۱۳۹۷ گفته بود دوباره تصمیم گرفته است سراغ علاقهاش، یعنی کار هنری برود و یک انباری دارد که اگر بتواند آن را بفروشد، میخواهد با پولش فیلم بسازد؛ در هفت سال پایانی عمر که خارج از زندان گذشت، کار جدیدی در کارنامه کاریاش ثبت نکرد تا درنهایت خبر درگذشتاش در ۷۲ سالگی منتشر و پروندهاش برای همیشه مختومه شود.
محمود دینی از دوستان و نزدیکان محمدجواد نظری گلپایگانی با اشاره به اینکه سهم خبر درگذشت رفیق دیرینهاش در صداوسیما تنها زیرنویسی در شبکه خبر بوده است، میگوید: «هرچه بگویم به تریج قبای کسی برخواهد خورد، اما چرا کسی از گلپایگانی در تمام سالهایی که زندان بود خبری نگرفت؟ چرا در سالهایی که بیرون از زندان بود، کسی سراغش نرفت؟ مگر میشود من و او خاطرهای با یکدیگر نداشته باشیم، اما گفتن از این خاطرات اکنون که او درگذشته است چه فایدهای به حالش دارد؟» گلپایگانی و دینی -در مقطعی در اواخر دهه ۹۰- تلاش کردند سری جدید «آینه عبرت» را سرپا کنند.
آنها معتقد بودند، جامعه باز هم به «آینه عبرت» نیاز دارد هرچند هرچه تلاش کردند نشد که نشد و حالا با رفتن همیشگی جواد گلپایگانی، انگار دیگر تا ابد نمیشود.