مدیر رصدخانه مهاجرت گفت: مهاجرت امروز ایرانیها که طیفی از نیروی انسانی حوزه فناوری تا قالیباف و کشاورز و ورزشکاران را شامل شده است، نشان از وضعیت مهاجرت تودهوار ایرانیان دارد؛ در سطح کلان مدیریتی هم از نظر عوامل رانشی و چشمانداز جاذبه سرزمینی در وضعیت بدی قرار داریم و از سویی هم با دستمزدهای پیشنهادی از سوی کشورهای مقصد، در وضعیت دشوارِ دوطرفهایم.
هشدار درباره مهاجرت نیروی انسانی از شرکتها و استارتآپها در یک سال گذشته به بالاترین سطح رسیده است؛ موضوعی که این روزها مدیران منابع انسانی این شرکتها و متخصصان مهاجرت از آن حرف میزنند و وضع خوبی را برایش پیشبینی نمیکنند. همین هم بهانه برگزاری نشستهای تخصصی دراینباره شده تا شاید بشود چارهای برایش اندیشید؛ نمونهاش نشستی که سازمان مدیریت صنعتی در هجدمین دورهاش از نشستهای منابع انسانی کشور، به آن اختصاص داد.
به گزارش هم میهن، این نشستها با شعار «امید، باور و اعتماد» درباره نقش اکوسیستم منابع انسانی در ارتقای امید و باور و اعتماد سرمایههای انسانی توسط سازمان مدیریت صنعتی کشور برگزار میشود. به تازگی پنل نقش منابع انسانی در نگهداشت استعدادها و کاهش مهاجرتهای پنهان و آشکار با حضور بهرام صلواتی، مدیر رصدخانه مهاجرت ایران، یاسمن پریشان، مدیرارشد منابع انسانی دیجیکالا، هادی محمدآبادی، همبنیانگذار وبسایت کاریابی جابویژن و تیمور ستارزاده، همبنیانگذار هلدینگ فناوری نوروز برگزار شده است. در این نشست، سخنرانها از وضعیت مهاجرت نیروی انسانی در سطح جهانی، ملی و سازمانی گفتگو کردند.
ابتدای این نشست بهرام صلواتی، مدیر رصدخانه مهاجرت ایران از وضعیت مهاجرت در ایران سخن گفت. او گفت، مهمترین سوال این است که مهاجرت چه بهصورت پنهان و چه آشکار، شامل چه وجوهی است؟ چه در سطح یک کسبوکار و چه در سطح مدیریت باید بررسی کرد که چه تعهداتی را باید در نظر گرفت؟ «وقتی امروز مهاجرت چه به شکل فیزیکی، چه به شکل غیرفیزیکی (مجازی) گسترش پیدا میکند، بیانگر آن است که در سطح بنگاهها توجه لازم را نداشتیم و گویی چشمانمان بسته بوده است.
معمولا دادههایی که در کشور درباره منابع انسانی مطرح میشود، گزارشهایی گذشتهنگرند؛ برخلاف ما که در پی سختگیریهای کنترلی مهاجرتیم، کشورهای پیشرفته، روند مهاجرت نیروهای انسانیشان را در مسیر آموزش تسهیل میکنند. از سوی دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس تا سالهای آینده قصد دارند غالب نیروهای کارآمد منطقه را وارد اکوسیستم خود کنند. فارغ از تمام این روندها و آگاهیهایی که نسبت به آن وجود دارد، این سوال وجود دارد که آیا به مدیران منابع انسانیمان در اکوسیستم استارتآپی کشور آموختهایم که روندهای آتی سازمانشان را پیشبینی کنند؟»
او در ادامه گفت، ایران در حال تبدیل به کشوری بازنده در رقابت بر سر استعدادهای جهانی است: «کیفیت نظام آموزشی و وجود تعادل در سیستم مهاجرتی کشورها ازجمله عواملی هستند که تا حد زیادی تعیینکننده کیفیت نیروی انسانی آتی یک کشور هستند. تمرکز عامل اول بر تربیت نیروهای انسانی مورد نیاز ازطریق پیشبینی نیازهای آتی بازار کار و کلان روندهای اثرگذار بر آن و تمرکز عامل دوم بر تامین و جذب نیروهای انسانی مورد نیازی است که تربیت آنها حداقل در کوتاهمدت برای هیچ کشوری امکانپذیر نیست.»
صلواتی ادامه داد: «بررسی وضعیت ایران به لحاظ دو شاخص توسعه منابع انسانی و رقابتپذیری برای استعدادها نشان میدهد که کشور ایران به لحاظ پرورش نیروی انسانی با رتبه ۷۰ در وضعیت نسبتا مناسبی قرار دارد (هرچند که نسبت به سالیان گذشته با افت همراه شده است)، اما در شاخص رقابتپذیری برای استعدادها با رتبه ۱۱۲ از وضعیت مناسبی برخوردار نیست. تحلیل جایگاه ایران در این دو شاخص، در کنار عوامل منفی اثرگذار کنونی که دارای تاثیرات آتی بر نظام آموزشی و سیستم مهاجرتی کشور هستند، میتوانند ایران را در آیندهای نهچندان دور با بحران کمبود نیروی انسانی ماهر روبهرو سازند.
به عبارت دیگر در وضعیتی قرار داریم که بستر نگهداشت نیروی انسانی در کشور فراهم نیست، مهاجرت نیروی متخصص افزایش یافته و توان جذب نیروی متخصص از سایر کشورها را نیز نداریم. همه این عوامل کشور را در وضعیتی بازنده در رقابت برای استعدادهای جهانی قرار داده است.
در کنار این عوامل نیز عواملی، چون افزایش میل به مهاجرت در میان دانشجویان و فارغازتحصیلان دانشگاهی و تغییر رفتار مهاجرتی خانوادهها، افزایش نابرابری و دسترسی به کیفیت آموزشی، قدیمی بودن محتوای آموزشی و برنامههای درسی، کاهش میل به تحصیل و ناامیدی از تحصیلات دانشگاهی و تقلب در کنکور و دسترسی بیدردسر افراد رانتی به کرسیهای پر رقابت دانشگاه کیفیت نیروی انسانی آتی کشور را تهدید میکند.»
او گفت: «درنهایت میتوان گفت که مهاجرت در سطح افراد و سازمانها هم وارد فاز عاملیت شده است؛ یعنی مهاجرت هر فرد، فکر و تصمیم به مهاجرت، به فکر و اقدام به مهاجرت در میان اطرافیان آن فرد منجر میشود که مجموعا به دلیل قرارگرفتن در بدترین وضعیت رانشی از داخل و بهترین وضعیت کششی برای مهاجران از خارج میتوان ادعا کرد که امروز بدترین پیک مهاجرت در چهار دهه اخیر را تجربه میکنیم.»
مدیر رصدخانه مهاجرت در ادامه گفت، مهاجرت امروز ایرانیها که طیفی از نیروی انسانی حوزه فناوری تا قالیباف و کشاورز و ورزشکاران را شامل شده است، نشان از وضعیت مهاجرت تودهوار ایرانیان دارد: «در سطح کلان مدیریتی هم از نظر عوامل رانشی و چشمانداز جاذبه سرزمینی در وضعیت بدی قرار داریم و از سویی هم با دستمزدهای پیشنهادی از سوی کشورهای مقصد، در وضعیت دشوارِ دوطرفهایم. سطح سرمایههای انسانی بهسرعت رو به کاهش است.»
او ادامه داد: «به عبارت دیگر بحرانیشدن وضعیت مهاجرت در کشور و افزایش شاخصهای کلیدی مرتبط با مهاجرت بهنوعی ماحصل چندین دهه ناکارآمدی در عرصههای مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بوده که اکنون نشانههای آن به وضوح در شاخصها و نمایههای مهاجرتی کشور به وضوح قابل مشاهده است؛ غفلتی که نمود آن در شاخص چشمانداز و جاذبه سرزمینی به وضوح مشخص است. بهعنوان مثال یکی از مهمترین تبعات وخیمتر شدن وضعیت کلی کشور در حوزه مهاجرت، کمرنگ شدن نقش انگیزههای تحصیلی در جابهجاییهای تحصیلی و بهطور کلی تحصیل در خارج از کشور است.
به عبارت دیگر وضعیت فعلی کشور موجب شده است که دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاهی به تحصیل در خارج از کشور بهعنوان راهی برای فرار از وضعیت موجود کشور و دستیابی به وضعیت مهاجرتی باثبات در مقصد مهاجرتی خود (کسب اقامت بلندمدت یا شهروندی) نگاه کنند.
غلبه این نگرش بر اندیشه دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاهی علاوه بر افزایش شمار متقاضیان تحصیل در خارج از کشور، میتواند بهمعنای تن دادن به تحصیل در دانشگاههای نهچندان با کیفیت خارجی و درنهایت افت کیفیت دانشجویان ایرانی در خارج از کشور باشد، زیرا در این نگاه اولویت اول مهاجرت است و انگیزههای تحصیلی نقش چندانی در جابهجاییهای تحصیلی ندارند. همچنین خروج افراد از کشور با چنین پسزمینه ذهنیای امکان استفاده از ظرفیت و بازگشت احتمالی آنان به کشور را محدود میکند.»