دو مهارت عمده وجود دارد که هر کودکی برای موفقیت در جهانی مملو از رقابت، میتواند با اتکای به آنها در هر سنی موفقیت کسب کند. این دو مهارت شاملِ موارد زیر هستند: ۱. یادگیریِ تنظیمِ عواطف و احساسات/۲. یادگیری حل مسئله از طریقِ چالش
برطبق گزارش مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای آمریکا، میزان اضطراب، افسردگی، خشم و استرس در میان کودکان و نوجوانان افزایش یافته است.
به گزارش راهنماتو، این چالشهای دلهرهآور بیشازپیش به ما میگویند که باید به فرزندانمان کمک کنیم تا در کنار آمدن با مطالباتِ زندگی مهارت کسب کنند.
مهارتهای ضروری زیادی هستند که میتوانند به زندگیِ پرثمرتر منجر شوند. برای مثال، مهارت برقراریِ ارتباط، مهارت استفاده از تکنولوژی، سواد مالی، توانایی نوشتن و مهارتِ سازماندهی و مرتبسازی برخی از آنها هستند. میتوانید به این فهرست مهارتهای دیگری نیز بیافزایید.
حتی روانشناسانی با ۳۰ سال تجربه نیز نمیتوانند بگویند این فهرست قطعی است. اما دو مهارت عمده وجود دارد که هر کودکی برای موفقیت در جهانی مملو از رقابت، میتواند با اتکای به آنها در هر سنی موفقیت کسب کند. این دو مهارت شاملِ موارد زیر هستند:
۱. یادگیریِ تنظیمِ عواطف و احساسات
۲. یادگیری حل مسئله از طریقِ چالش
خیلی خلاصه، خودتنظیمیِ عواطف و احساسات به این معنی است که کودک شما بتواند خونسردی خودش را حفظ کند و بتواند بهتنهایی با احساساتش کنار بیاید. او با این مهارت میآموزد که موقعیتهای استرسآور را مدیریت کند و یاد میگیرد که خودش را از این موقعیتها خلاص کند. حلِ مسئله شاملِ شناختِ مشکل، فکر کردن به راههایی برای مدیریت آنها و بهکارگیریِ بهترین راهحلها است. خبر خوب این است که شما میتوانید به فرزندانتان بیاموزید و خودتان منبع الهام آنها باشید تا چگونگی خودتنظیمیِ عواطف و احساساتشان و حل مسائل را یاد بگیرند.
چهار روشی که میتوانید به کودکانتان در خودتنظیمیِ عواطف و احساسات و حل مسئله کمک کنید
الگوسازی و الهامبخشی برای مدیریتِ موفقیتآمیزِ احساسات و عواطف و حلِ مسئله، هدیهای است که میتوانید به فرزندانتان بدهید.
هر چه فرزندان شما بیشتر شاهدِ تمرینهای خودمراقبتیتان که برای سلامتِ عاطفی و روانی انجام میدهید، باشند، بیشتر نیاز به مراقبت از خودشان را درونی میکنند. متعهدانه و ادامهدار روی مهارتِ خونسردی و حلِ مسائل خودتان کار کنید.
خیلی از والدین به فرزندانشان میگویند آرامشِ خودت را حفظ کند، بدونِ آنکه خودشان در وهله نخست احساساتِ بزرگشان را تنظیم کرده باشند. ما به اشتباه باور داریم که مدیریتِ زندگی باید تجربهای مثلِ وضعیتِ خلبانِ خودکار باشد. اینطور نیست. ما از اول صبح که بیدار میشویم، با چالشها و مطالباتِ زندگی مواجه میشویم. باید از ابزارهایی برای مدیریتِ این چالشها استفاده کنیم.
تمرین تنفس، مدیتیشنهای ذهنآگاهانه، مکالمه درونی با خویشتن، سپاسگذاری، یادآوری نقاط قوت به خویشتن، دعا، یوگا یا فعالیتهای بدنی دیگر، فقط برخی از ابزارهایی هستند که میتوانید به کمکشان استرستان را مدیریت و وضعیتِ خونسردی ذهنیتان را حفظ کنید.
وقتی کودکان حس میکنند که حرفهایشان شنیده میشود، حس ِ ارزشمندی پیدا میکنند و عزتنفسشان تقویت میشود. شنیدنِ کودکان به آنها کمک میکند تا ارتباطاتِ گشوده و صادقانه برقرار کنند که میتواند به روابطِ مثبت و فهمِ عمیقترِ دیدگاههای دیگران منجر شود. وقتی کودکان فرصتِ بیانِ خودشان را پیدا میکنند، احساس میکنند که برای پیدا کردنِ راهحل برای مشکلاتشان توانمند هستند.
کودکان با دیدنِ رفتار اطرافیانشان یاد میگیرند، بنابراین، مهم است که در هر موقعیتی شفافیت و رفتارهای حاکی از آرامش را بروز دهید. برای مثال وقتی تعارضی بین شما و کودک در میگیرد، میتوانید این جملات را با او درمیان بگذارید:
«من به عنوانِ والدِ تو یک بعدِ واکنشی دارم که اکنون دلش میخواهد فریاد بزند و اوضاع را کنترل کند. وقتی این را میگویم به من کمک میکند که خودم را ابراز کنم و آرامتر بمانم. بهنظرت چطور باید درباره این موضوع حرف بزنیم تا همدیگر را عمیقتر درک کنیم؟»