مطهرنیا با بیان اینکه تعارفات دیپلماتیک در جای خود زیباست، گفت: «آنچه میتواند برای ایران و مردم ایران پیامآور موفقیت و امید به آینده باشد، نتایج و پیامدهای این تعارفات دیپلماتیک است. به نظر میرسد چیزی در این زمینه تغییر نخواهد کرد. بازار ایران هوشمند است و همین امروز بازار به این سفر چگونه جواب داده است؟ به نظر میرسد دیگر زمان تعارفات دیپلماتیک و نشستهای تبلیغاتی با سیاسیون جهان تمام شده است و مردم دنبال نتیجه هستند.»
رئیسجمهور چین در اولین روز از سفر همتای خود به پکن بر ادامه مشارکت سازنده کشورش در مذاکرات احیای توافق هستهای [برجام] تاکید کرد و وعده داد: «چین از ایران در صیانت از حقوق قانونیاش و از پیشبرد راهکاری مناسب و در سریعترین زمان ممکن برای مسئله هستهای ایران حمایت میکند.» حال این سوال جدی مطرح میشود که چقدر میتوان به نقش چین در احیای برجام امیدوار بود درحالیکه پکن آذرماه اثبات کرد که بهدنبال منفعت خود است و بهراحتی روابط خود را با هر کشوری نقض میکند؟ اگرچه از دید کارشناسان بینالملل این ادعا از سوی رئیسجمهور چین نقش بازی کردنی بیش نیست و باید گفت که زمان تبلیغات سیاسی پایان یافته است.
به گزارش هممیهن، سفر رئیس دولت سیزدهم به دعوت همتای خود به پکن، با واکنشهای داخلی و خارجی زیادی همراه بوده است. برخی از رسانههای خارجی این سفر را پایان بخشیدن به تنش ایجادشده در روابط تهران و پکن در پی سفر رئیسجمهور چین به ریاض و صدور بیانیههای انتقادی علیه تهران عنوان کردند. البته در این میان سخنگوی کاخ سفید نیز نسبت به این دیدار واکنش نشان داد و گفت: «زمانی نهچندان دور، آمریکا تلاش هماهنگی برای تعامل با جمهوری خلق چین در زمینه برنامه هستهای ایران انجام داد، دقیقاً به این خاطر که کشورهای ما (آمریکا و چین) آن را چالشی برای خود میدانند.»
او با اشاره به همکاری و مذاکرات آمریکا با چین در قالب گروه ۱+۵ برای دست یافتن به توافق هستهای، گفت: «این همکاریها به این دلیل بود که برنامه هستهای ایران چالشی برای آمریکا، همچنین برای چین ایجاد میکند. چالشهای دیگری نیز ناشی از ایران است که روی چین هم اثر میگذارند، همانطور که چالشهایی برای نظام بینالمللی وجود دارند که چین در آنها نقش دارد و موجب نگرانی جدی ماست. هر کشوری باید ماهیت روابطش با چین را مشخص کند.»
شبکه المیادین در گزارشی درباره این سفر نوشت: «این سفر در حالی انجام شده که اخیراً اختلافات میان چین و آمریکا گسترش یافته و آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا بعد از بحران بالون سفر خود به پکن را به تعویق انداخته است. همچنین واشنگتن تحریمهایی علیه شرکتهای ایرانی و چینی وضع کرده است.»
روزنامه الجریده کویت در خصوص این موضوع نوشت: «رئیسجمهور چین در سفر خود به ریاض در دسامبر گذشته این موضوع را مطرح کرده است و با موافقت اولیه کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس همراه بوده است.» بر اساس این گزارش ابتکار عمل پکن دومرحلهای است؛ در مرحله اول نشستی میان وزیران خارجه ایران و عربستان برگزار خواهد شد و در مرحله دوم از دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس دعوت خواهد شد و نشستی ایرانی-خلیجی (فارس) در چین برگزار خواهد شد؛ بنابراین چینیها در سفر کنونی رئیسی به پکن این پیشنهاد را مطرح خواهند کرد.»
با توجه به اظهارات مهم رئیسجمهور چین درباره احیای برجام این موضوع را از دید دو کارشناس بینالمللی بررسی کردیم.
مهدی مطهرنیا، استاد دانشگاه در رشته روابط بینالملل در گفتگو با هممیهن درباره احتمال اینکه یکی از دستاوردهای سفر رئیس دولت به چین احیای برجام خواهد بود، تأکید کرد: «آنچه باید به آن اشاره کرد واقعیتهاست. در موقعیت پایان برجام قرار دارند. برجامی که پایان آن را هیچکدام از طرفها اعلام نمیکنند و مسئولیت پایان آن را نمیپذیرند. اما آن را در پستوی سیاست زندانی کردهاند و هرکدام در موقعیتهای مناسب برای امتیاز گرفتن از طرف دیگر بهره میبرند. اگر قرار است برجام احیا شود، اراده ایران و ایالات متحده آمریکا در احیای آن مرکزیت دارد. سالهاست که در باب برجام کشورهای مرکزی و پیرامونی را از یکدیگر متمایز کردهام. دو بازیگر مرکزی توافقی تحت عنوان برجام، ایران و آمریکا هستند.»
او افزود: «اکنون دولت انقلابی خواهان احیای برجامی است که آن را ترکمانچای میخواندند. این نیکوست چراکه قدرت دارد و بر اساس قدرت خود میتواند به برجام بازگردد. اما دیگر برجام بهعنوان توافقنامه برجامی آن سالها نیست. امروز ما در سال ۲۰۲۳ قرار داریم، ۸ سال از برجام گذشته است و دنیا در ۸ دقیقه تغییر میکند چه برسد به ۸ سال؛ بنابراین بازگشت به آن توافق ۲۰۱۵ امکانپذیر نیست و اگر کسی از آن سخن بگوید بهعنوان برگ برندهای برای گرفتن امتیاز یا مشغولسازی طرف رقیب استفاده میکند.»
مطهرنیا گفت: «اگر چین در این ادعا و برای برجام حاضر به دادن هزینه است باید در مرحله نخست قدرت خود را در برابر قدرت تحریمی آمریکا در حمایت از ایران به نمایش بگذارد. یعنی بدون هیچ نگرانی، تمام تلاش خود را بکند تا تحریمهای آمریکایی علیه تهران را عملیاتی نکند و هزینههای آن را در برابر ایالات آمریکا بپردازد. آیا این شدنی است؟ به نظر میرسد این خوشبینانه است که پکن حتی در برابر آمریکا از حداقلهای منافع اقتصادی در جهت حمایت از تهران بهره ببرد. پس آنچه گفته میشود بیشتر یک تعارف دیپلماتیک است و استفاده از آن برای احیای روابط مخلوط شده ایران و پکن بعد از سفر رئیسجمهور چین به عربستان و کشورهای جنوبی خلیجفارس و آن چیزی است که همگان میدانیم در عرصه سیاست خارجی چگونه با ایران برخورد شد.»
مطهرنیا با بیان اینکه اگر هر کشور دیگر غیر از چین اینگونه رفتار کرده بود، تهران بسیار قدرتمندانهتر با آن برخورد میکرد، تأکید کرد: «از طرف دیگر باید بپذیریم که ایالات متحده آمریکا برجام را اکنون در رأس قرار نداده است، بلکه تلاش میکند با استفاده از پرونده حقوق بشر و پرونده فعالیت ایران در منطقه و تحرکات موشکی و پهپادی ایران در اوکراین زمینههایی ایجاد کند تا با فشار، توافق جدیدی را به تهران دیکته کند؛ بنابراین بازگشت برجام بدون ایجاد اراده معنادار و مشخص مذاکره با ایالات متحده آمریکا (مستقیم و غیرمستقیم) امکانپذیر نیست.»
او با اشاره به اینکه تمایز بین مذاکره مستقیم با آمریکا و مذاکره غیرمستقیم در مذاکره دولت سیزدهم با ۱+۵ در وین مشخص شد، بیان کرد: «ایران با ۵ کشور جهان مذاکره میکرد و ۵ کشور دیگر باید گزارشهای این مذاکره را به نماینده آمریکا میدادند و در نهایت تصمیم نهایی با ایالات متحده آمریکا بود. این امر به عینه مشاهده شد و ایران نتوانست در برابر آمریکا که هیچکدام از تحریمها حتی تحریمهای دوره ترامپ را برنداشت، کاری از پیش ببرد.»
این کارشناس بینالملل افزود: «اینکه مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم با آمریکا انجام شود تنها تمایزش این است که وقت تلف میشود. اما در نهایت ایران است که باید در برابر ایالات متحده آمریکا از ابزار قدرتی بالای اجتماعی، سیاسی، فناوری، نظامی و... برخوردار باشد تا پشت میز مذاکره بتواند از ایالات متحده آمریکا امتیاز بگیرد. امروز ایران دارای این ابزارها هست یا نیست؟ ابزارهایی که در سال ۲۰۱۵ داشت اکنون بیشتر تجهیز شدهاند یا کمتر قدرت دارند؟ اندازهگیری قدرت در چارچوب این ابزارها و در چارچوب اعمال قدرت اکنون قویتر از ۲۰۱۵ است؟ به نظر میرسد پاسخ به این پرسشها میتواند معادله ایران و آمریکا را حل کند. چین اکنون به ایران نه بهعنوان یک شریک استراتژیک بلکه بهعنوان یک بازار و گذرگاه استراتژیک مینگرد و تلاش دارد بهعنوان یک کارت برنده در معاملات منطقهای و بینالمللی از کشور ما بهره ببرد. این مشخصاً در عملکرد چین هویدا و آشکار شده است؛ لذا تعارفات سیاسی و دیپلماتیک نمیتواند برای مردم آوردهای ایجاد کند. اگرچه انجام آنها ضرورت دارد و کسی نیست که لزوم آن را قبول نداشته باشد.»
مطهرنیا با بیان اینکه تعارفات دیپلماتیک در جای خود زیباست، گفت: «آنچه میتواند برای ایران و مردم ایران پیامآور موفقیت و امید به آینده باشد، نتایج و پیامدهای این تعارفات دیپلماتیک است. به نظر میرسد چیزی در این زمینه تغییر نخواهد کرد. بازار ایران هوشمند است و همین امروز بازار به این سفر چگونه جواب داده است؟ به نظر میرسد دیگر زمان تعارفات دیپلماتیک و نشستهای تبلیغاتی با سیاسیون جهان تمام شده است و مردم دنبال نتیجه هستند.»
رحمان قهرمانپور، کارشناس روابط بینالملل دراینباره به هممیهن گفت: «سیاست صحنه یک نمایش نیست. چین بهعنوان یک بازیگر بینالمللی مشغول بازی است و با عربستان، ایران و امارات همکاری میکند. مساله این است که ما باید چه کنیم. چین به ما نیاز دارد و ما هم به این کشور نیاز داریم. چین و آمریکا نیز بهصورت متقابل به یکدیگر نیاز دارند. این مسائل واقعیتهای سیاست بینالملل است. اینکه بگوییم قرار است همه مشکلات سیاست خارجی ما با چین حل شود، درست و واقعبینانه نیست. از طرف دیگر اگر بگوییم قرار است چینیها به خاطر ما فداکاری کرده و به خواستههای ما همواره بله بگویند نیز درست نیست. این کشور بهدنبال منافع خود، رقابت با آمریکا، واردات نفت از خلیجفارس است و به همین علت به ایران نزدیک شده است و ایران را بازیگر مهمی در عرصه بینالملل میداند.»
او افزود: «چینیها برخلاف روسها به دنبال اجرای سریع قراردادها هستند. روسیه پول ندارد، بنابراین انبوهی از قراردادها را با کشورهای مختلف منعقد میکند، اما ممکن است این قراردادها را اجرا کند یا اجرا نکند. با ایران کریدور شمال-جنوب را بیش از ۲۰ سال پیش توافق کرده، اما اجرا نکرده است. فرمول رفتاری چینیها متفاوت است و من معتقدم آینده این روابط فارغ از هرآنچه که در پشت پرده آن قراردارد بسته به این است که ایران بتواند قراردادهای منعقده خود را با چین اجرایی کند تا به این کشور نزدیک شود. ایران نیز مانند چین باید به دنبال منافع خود باشد.»
این کارشناس روابط بینالملل درباره این موضوع که آیا چین ظرفیت کمک به ایران در حوزه احیای برجام را دارد یا خیر؟ بیان کرد: «چین چنین ظرفیتی را دارد، اما نمیخواهد از آن استفاده کند، به این دلیل که جزو اولویتهای این کشور نیست. چین در سیاست خارجی خود تعداد کمی مساله دارد؛ یکی مساله پاکستان است و یکی مساله کامبوج. به بیان دیگر اگرچه چینیها توان و ظرفیت چنین کمکی به ایران را دارند، اما قصدشان این است که درون چارچوب و نظم موجود فعالیت کنند و نمیخواهند به خاطر ایران یا هر کشور دیگری با آمریکا درگیر شوند. منطق رفتاری چین، منطق اقتصادی و ژئواکونومیک است، درحالیکه منطق رفتاری روسیه، منطق ژئوپلیتیک – امنیتی است. روسیه میخواهد به لحاظ امنیتی غرب را به چالش بکشد، اما چین بسیار پیچیدهتر و با تدبیر بیشتر قصد دارد در رقابت اقتصادی از غرب جلو بزند. منطق و الزامات کار اقتصادی متفاوت از منطق ژئوپلیتیک است؛ بنابراین چین حاضر نیست بهخاطر هیچ کشوری سیاست اصلی و کلان خود را که ۴۰ سال است دنبال میکند تغییر دهد و فعلا نشانههایی از اینکه چین بخواهد این سیاست را به صورت بنیادین تغییر دهد، مشاهده نمیشود.»
قهرمانپور با تاکید برضرورت تغییر جهتگیریهای سیاست خارجی کشورمان توضیح داد: «چینیها بارها به ما گفتهاند که تا زمانی که تحریمها وجود دارد سطح روابط دو کشور از یک حدی فراتر نمیرود. از طرف دیگر تحریمهای اولیه و ثانویه علیه ایران وجود دارد و در نتیجه بسیاری از شرکتهای چینی که در آمریکا فعال هستند، حاضر به همکاری با ایران و قرار گرفتن تحت تحریم نیستند. در نتیجه بانکهایی که با ایران کار میکنند نیز بانکهایی هستند که یا در آمریکا شعبه ندارند یا اینکه بسیار کوچک هستند. از طرف دیگر FATF و برجام برای چین بسیار مهم هستند. چین درحال تبدیل شدن به دومین ابرقدرت است و حتی به تعبیر برخی ممکن است در دهههای آینده از آمریکا نیز سبقت بگیرد.»
او بر این باور است که نباید مسائل سیاست خارجی درگیر مشکلات حزبی درونی شود، هرچند این امر شده است در این شرایط اجماعی وجود نخواهد داشت. باید اصول ثابتی را برای روابط با چین طراحی کنیم و برآن پایبند باشیم.
سیدابراهیم رئیسی صبح سهشنبه بهوقت محلی، وارد فرودگاه بینالمللی پکن شد و از سوی وزیر فرهنگ و گردشگری چین مورد استقبال قرار گرفت. کنگره ملی خلق چین نخستین مکانی بود که رئیسی به آنجا رفت و شی جین پینگ، رئیسجمهور چین از او استقبال کرد. گفته میشود که در این مراسم به افتخار رئیس دولت و هیئت عالیرتبه همراه ۲۱ گلوله توپ شلیک شده است. پس از مراسم استقبال رسمی، مذاکرات دوجانبه هیئتهای عالیرتبه دو کشور برگزار شد.
در این مراسم ۲۰ سند همکاری و یادداشت تفاهم میان جمهوری اسلامی ایران و چین از سوی مقامات عالیرتبه دو کشور امضا شد. تفاهمات همکاری در زمینه مدیریت بحران، گردشگری، ارتباطات و فناوری اطلاعات، محیطزیست، تجارت بینالمللی، مالکیت معنوی، کشاورزی، صادرات، بهداشت و درمان، رسانه، ورزش و میراث فرهنگی میان مقامات جمهوری اسلامی ایران و چین است.
نخستوزیر چین در دیدار با رئیسی بر سند جامع مشارکت راهبردی میان دو کشور از جمله دستاوردهای حاصل از توافقات فیمابین تاکید کرد. وی بر تمایل پکن برای اجرای کامل آن و همچنین تقویت همکاری و هماهنگی با تهران در راستای استمرار توسعه مناسبات دو کشور تأکید کرد. لی که چیانگ با اشاره به نقش مهم و تأثیرگذار جمهوری اسلامی ایران در منطقه ضرورت همکاری و هماهنگی میان دو کشور برای توسعه امنیت در راستای تأمین منافع دو کشور را نیز یادآور شد.