bato-adv
کد خبر: ۶۱۰۱۲۵
خبرها از درگیری درون‌جریانی در طالبان تا کلافگی نیروها پشت میزهای کار حکایت دارد

پایان ماه‌عسل طالبان؟

پایان ماه‌عسل طالبان؟

داستان دعواهای عقیدتی داخلی در طالبان البته جدید نیست، اما تازه‌ترین نشانه تند آن، حرف‌های سراج‌الدین حقانی، رهبر شبکه حقانی، از زیرگروه‌های طالبان و نیز سرپرست وزارت داخله دولت موقت خودخوانده طالبان در افغانستان است. او در سخنانی در ولایت خوست در نقدهایی البته بدون ذکر نام، دیگر مقامات طالبان را به انحصار متهم کرد.

تاریخ انتشار: ۱۱:۰۳ - ۲۶ بهمن ۱۴۰۱

اداره یک کشور کار سختی است؛ دورهمی نمی‌شود. مملکت‌داری نیاز به استعداد، تخصص، فکر، مواجهه با چالش‌ها، بحث و گفت‌وگو بر سر اختلاف‌ها، جست‌وجو به‌دنبال راه‌حل مشکلات و البته تواضع در برابر واقعیت‌های طبیعی، زیستی، علمی، سیاسی و ژئوپلیتیک دنیای پیش رو دارد.

به گزارش هم میهن، مملکت‌داری نیاز به کسانی دارد که کارهای روزمره اداره کشور را بفهمند، بلد باشند و انجامش دهند و نیز به کسانی که چشم‌اندازهای بلندمدت‌تر را بشناسند، رصد کنند و درباره‌شان تصمیم بگیرند. اینجا نقطه‌ای است که به نظر می‌رسد طالبان به‌سرعت به آن رسیده است. در یکی دو هفته گذشته دو خبر از بالا و پایین حکومت طالبان رسیده است که شاید در آینده‌ای دور یا نزدیک، روزی که مردم افغانستان از یوغ طالبان رها شده باشند، بتوانند به آن‌ها بخندند.

اختلاف‌نظر اساسی بین مقامات و رهبران طالبان که به‌همین سرعت به موضع‌گیری‌های صریح علیه یکدیگر بر سر رویکردهای بنیادین رسیده‌اند و از طرف دیگر، خسته و کلافه‌شدن شبه‌نظامیانی که به‌عنوان نیروی طالبان، تا دیروز در کشور مشغول زدن و کشتن بوده‌اند و حالا باید پشت میزهای کار بنشینند و اداری شوند. این وضعیت گروهی است که مدعی بود فرمول نهایی و قطعی شیوه اداره یک جامعه را از آسمان گرفته است و آن قدر به درستی و کارآمدی‌اش مطمئن است که برای اجرایی‌کردن‌اش از ریختن هیچ خونی ابا ندارد.

وقتی مقام طالبان، رویکرد طالبانی را غیرقابل‌تحمل می‌خواند

داستان دعواهای عقیدتی داخلی در طالبان البته جدید نیست، اما تازه‌ترین نشانه تند آن، حرف‌های سراج‌الدین حقانی، رهبر شبکه حقانی، از زیرگروه‌های طالبان و نیز سرپرست وزارت داخله دولت موقت خودخوانده طالبان در افغانستان است. او در سخنانی در ولایت خوست در نقدهایی البته بدون ذکر نام، دیگر مقامات طالبان را به انحصار متهم کرد و گفت: «امروز آن‌قدر خود را حق‌دار می‌دانیم که به چالش کشیدن، انحصار کردن و بدنام کردن تمام نظام در فکر و مزاج ما به یک اساس مبدل شده است.»

او اضافه کرد: «خداوند اعمال و نیت ما را اصلاح کند. این حالت قابل‌تحمل نیست.» حقانی در ادامه اظهاراتی مطرح کرد که به نظر می‌رسد، تأثیر فشارها، انتقادها و نارضایتی‌های عمومی از رویکردهای طالبان در اداره کشور باشد؛ جملاتی که در آن‌ها یک مقام طالبان از نیاز به «اصلاح» سخن می‌گوید: «دیروز مسئولیت من یک چیز بود، امروز مسئولیت دیگر دارم. مسئولیتی که امروز دارم این است که باید خود را به ملت نزدیک کنم… امروز من حاکم وقت اَستم. به‌عنوان یک حاکم، وظیفه ما این است که مردم را به خود نزدیک کنیم، به آن‌ها اطمینان دهیم و برای رفع عیوب گام‌های مدبرانه و اصلاحی برداریم. مسئولیت ما مرهم‌گذاشتن بر زخم مردم است.»

استانکزی: افراد جامعه صدا بلند کنند

پیش از حقانی، شیرمحمد عباس‌استانکزی، دیپلمات قدیمی طالبان و معاون وزارت خارجه دولت موقت خودخوانده این گروه هم صحبت‌های تندی، به «صدای جامعه» و «اصلاحات» پرداخته بود. او گفته بود اگر اوامر رهبران طالبان مطابق شریعت نباشد، اطاعت از آن واجب نیست. استانکزی تأکید کرده بود، رهبران طالبان در هر سطحی که هستند «پیغمبران و صحابه» نیستند، آنان علمای دین در قرن ۲۱ هستند و عاری از اشتباه نیستند. این مقام طالبان به مخالفت‌ها میان رهبران طالبان اشاره کرده و گفته بود، اگر فردی برای رهبری مشورت درست نمی‌دهد یا رهبری در هر سطحی که باشد تصمیم نادرست اتخاذ می‌کند، «باید تمامی افراد آن جامعه صدا بلند کنند و رهبران به آنان گوش فرا دهند و در خود اصلاحات بیاورند.»

او در این سخنرانی ادامه داده بود که «باید به مشورت‌های همگان گوش فرا داده شود تا اصلاحات به میان آید و چنین برداشت نشود که گویا کسی می‌خواهد کسی دیگری را تخریب کند و اگر چنین فکر کنیم که این فرد مرا تخریب می‌کند یا برایم مشکل ایجاد می‌کند، باز این جامعه جور نمی‌شود.»

استانکزی، شاید تحت تأثیر جایگاهش به‌عنوان کسی که با طرف‌های خارجی در حال تعامل بوده است، پیشتر هم در یک موضع‌گیری، از خط آشنای طالبانی درباره مسائل مربوط به تحصیل دختران فاصله گرفته و گفته بود، بسته‌بودن مکاتب به روی دختران هیچ دلیل شرعی ندارد و مردم خواستار بازگشایی این مکاتب هستند، با این تأکید که «تعلیم بر مرد و زن فرض است. حرف مهم این است که باید تعلیم و تربیه باز شود، بدون تبعیض به روی زن و مردم باز شود.»

او در صحبت‌های اخیر خود نیز بر اصل آزادی بیان در دین اسلام تاکید کرده است. البته وزیر تحصیلات عالی طالبان هم در همین دی‌ماه بر رویکرد منع تحصیل زنان تأکید کرده و گفته بود: «هدف ما اجرای شریعت است، اما برای این کار با انتقاد کفار و برخی کشورهای اسلامی مواجه هستیم.» این حرف‌های ندا محمد ندیم، نمونه‌ای از موضع‌گیری‌های طرف دیگری از دعواهای ماه‌های اخیر در طالبان است؛ دعوایی که ظاهرا از حد موضع‌گیری هم فراتر رفته است.

سلاح‌های طالبان علیه یکدیگر

دعواهای درونی طالبان، البته محدود به اختلافات فکری نیست و به تفاوت‌های نژادی و قومی هم مربوط می‌شود. سال گذشته گزارش‌هایی نشان داد که اختلاف و شکاف بین پشتون‌ها و غیرپشتون‌ها تا حدی پیش رفته است که مخدوم عالم، یکی از فرماندهان ازبک طالبان به اتهام آدم‌ربایی بازداشت شد که با اعتراضات خیابانی هوادارانش مواجه شد و البته در نهایت آزاد هم شد. قاری صلاح‌الدین ایوبی، از فرماندهان غیرپشتون نیز که با حکومت مرکزی اختلاف دارد، چندین نظامی پشتون را در «المار» هدف ضرب‌وشتم قرار داد.

در برخی نقاط دیگر، کار به درگیری مسلحانه و تلفات بین گروه‌های طالبان و خلع‌سلاح و خانه‌نشین‌کردن برخی فرماندهان ازبک از سوی پشتون‌ها رسید و البته جابه‌جایی نیروها در جایی مثل بدخشان برای گرفتن کنترل معادن این منطقه از تاجیک‌ها. این اختلافات تا حدی پیش رفته است که برخی آن‌ها را فرصت‌هایی برای داعش جهت جلب نیرو از میان طالبان دیده‌اند؛ اما گزارش‌های دیگری نشان می‌دهد، مقامات ارشد و زیرگروه‌های طالبان تنها کسانی نیستند که در روند اداره کشور دچار مسئله شده‌اند.

خستگی تروریست‌ها از کار بی‌اسلحه

گزارشی که «شبکه تحلیلگران افغانستان» منتشر کرد و با واکنش گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی نیز مواجه شد، وضعیت کارمندان طالبانی را به شکل تقریبا طنزآمیزی نشان می‌داد. طبق این گزارش که حاصل گفت‌وگوهایی با برخی اعضای رده‌پایین‌تر طالبان است، غافلگیری آن‌ها را در مواجهه با بدیهیات زندگی اداری و کاری روزمره نشان می‌دهد و ناسازگاری کسانی که پیشتر با اسلحه مشغول کشتار و تصرف کشور بوده‌اند و حالا بعد از پیروزی، مجبور شده‌اند پشت میزهای کار بروند.

عمر منصور، فرمانده ۳۲ساله طالبانی که حالا یک کارمند میانی است، در این گزارش گفته است: «بسیار آزاد بودیم که کجا برویم، کجا بمانیم و در جنگ شرکت کنیم یا نه. این روزها، باید قبل از ساعت ۸ به اداره برویم و تا ۴ بعدازظهر بمانیم. اگر نروی، غایب حساب می‌شوی و دستمزد آن روز از حقوقت کم می‌شود.» او همچنین گفته است به خاطر بالابودن اجاره‌خانه نمی‌تواند خانواده‌اش را به پایتخت بیاورد، پایتختی که به گفته او، ترافیک در آن روزبه‌روز شدیدتر می‌شود.

در همین گزارش، یک تک‌تیرانداز سابق با ۲۴ سال سن که حالا از نیروهای پلیس طالبان است، از «محدودیت‌ها» و کاهش «آزادی» ناراحت است: «طالبان قبلا از محدودیت‌ها آزاد بود اما حالا یک جا می‌نشینیم، پشت یک میز و یک کامپیوتر، ۲۴ ساعت در روز، هفت روز در هفته. زندگی خیلی خسته‌کننده شده است. هر روز همان کار را می‌کنی.»

عبدالنفی ۲۵ساله هم از خسته‌کنندگی زندگی اداری تا حدی به تنگ آمده که دلتنگ جنگ است: «گاهی دلم برای زندگی جهادی تنگ می‌شود، برای همه خوبی‌هایی که داشت.» و البته شنیدن راه‌حل او برای این خسته‌کنندگی هم، از زبان عضو گروهی که دشمن رسانه و فضای اجتماعی است، بسیار عجیب است: «در وزارت‌خانه ما، کار زیادی برای انجام دادن نیست. برای همین من بیشتر وقتم را در توئیتر می‌گذرانم. ما وای‌فای پرسرعت داریم. خیلی از مجاهدین، شامل من، معتاد اینترنت هستند، به‌خصوص توئیتر.» او هم از ترافیک کابل کلافه است و البته «از دزدها[ی کابل] می‌ترسم. کلتم را همیشه با خودم دارد؛ بعد از اینکه دزد به دو تا از رفقایم زد.»

بدیهیات غافلگیرکننده

به همان اندازه که طالبانی‌ها از مواجهه با بدیهیات کشورداری غافلگیر شده‌اند، واکنش آن‌ها به این موضوع نیز هم بدیهی است و هم غافلگیرکننده. به همین سرعت، نیروها و مقامات طالبان همه اصول و قواعدی را که مدت‌ها برایشان جنگیده‌اند، در اجرا، مشکل‌آفرین یافته‌اند و نیروهایی که مدت‌ها برای کسب فرمان اداره کشور اسلحه کشیده‌اند، حالا از نشستن پشت فرمان خسته‌اند. عاملان ناامنی و ناکارآمدی گسترده حالا از دزدی‌ها و ترافیک کلافه‌اند و مخالفان اصلی استفاده مردم از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، حالا برای گذران وقت به توئیتر معتاد شده‌اند.

هبت‌الله آخوندزاده

رهبر فعلی طالبان، جانشین اختر محمد منصور و سومین رهبر طالبان است که از سال ۱۳۹۵ رهبری این گروه را به عهده گرفته است. او پیش از کشته‌شدن اختر محمدمنصور، معاونش بود. آخوندزاده، سابقه نظامی ندارد و بیشتر از چهره‌های مذهبی و البته قضایی طالبان بوده است.

او بعد از سابقه قضاوت در سطح محلی و سپس مسئولیت دادگاه نظامی در طالبان، معاون رئیس دادگاه عالی و سپس رهبر شورای علمای مذهبی طالبان و از مفتیان ارشد این گروه شد. او همچنین مدیر و مدرس مدرسه‌ای در پاکستان بوده که بسیاری از فرماندهان ارشد طالبان در آنجا تحصیل کرده‌اند. ایمن‌الظواهری، رهبر القاعده با آخوندزاده بیعت کرده و او را امیرالمؤمنین خوانده است. او از زمان تشکیل دولت دوم طالبان در انظار عمومی ظاهر نشده است. از او تنها یک عکس منتشر شده است.

عبدالغنی برادر آخوند

معروف به ملابرادر، از جمله مؤسسان طالبان در کنار ملامحمد عمر بوده است، با اینکه درباره او گفته می‌شود که تحصیلات دینی را تمام نکرده است. همچنین گزارش‌هایی حاکی است، «برادر» هم عنوانی است که ملا عمر به‌سبب رابطه نزدیکی که با او داشته به او داده است. از او که اکنون والی ولایات هرات و نیمروز، در حال حاضر به‌عنوان قائم‌مقام رهبر طالبان هم نام برده می‌شود. ملا برادر در زمان مذاکرات و گفت‌وگوها با آمریکا که منجر به توافق هم شد، با زلمی خلیل‌زاد، نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان و مایک پمپئو، وزیر خارجه وقت ایالات متحده دیدار و توافقاتی را هم امضا کرد.

سراج‌الدین حقانی

معاون آخوندزاده، رهبر و فرمانده عملیاتی «شبکه حقانی» و سرپرست وزارت داخله دولت موقت خودخوانده طالبان در افغانستان. فرزند جلال‌الدین حقانی از رهبران نظامی طالبان است. جلال‌الدین، از رهبران مجاهدین بود که خود تشکیلات شبه‌نظامی مستقلی را به صورت خانوادگی شکل داده بود و بعدها با تشکیلاتش که همان «شبکه حقانی» باشد، به طالبان پیوست.

چهار برادر سراج‌الدین توسط آمریکا کشته شده‌اند. او بعد از تشکیل دولت دوم طالبان، نویسنده اولین مقاله یک مقام طالبان در یک رسانه غربی هم شد، در نوشته‌ای که در نیویورک‌تایمز به چاپ رسید و او در آن تلاش کرد، دولت در حال شکل‌گیری طالبان را دولتی فراگیر با مشارکت همه افغان‌ها معرفی کند.

محمد یعقوب

فرزند ملاعمر که حدودا ۳۰ سال دارد. او که مانند برخی دیگر از مقامات طالبان عنوان ملا را دارد، از زمان آغاز رهبری آخوندزاده به‌عنوان معاون او معرفی شد. تابه‌حال تصویر تأییدشده‌ای از او منتشر نشده است. او بود که با انتشار بیانیه‌ای از مرگ پدرش، رهبر اول طالبان خبر داد و درحالی‌که برخی گزارش‌ها از کشته‌شدن او می‌گفتند، آن را مرگ طبیعی خواند. او در دوره‌ای که برخی گزارش‌ها حاکی از بیماری آخوندزاده و حقانی بودند، جانشینی آخوندزاده را به‌عنوان رهبر طالبان به عهده گرفته بود.

عبدالحکیم حقانی

از دوستان محمد عمر که در تشکیل طالبان نقش‌آفرینی کرده است. او از سوی رهبر طالبان به‌عنوان رئیس تیم ۲۱ نفره مذاکره منصوب شد. پیشتر او قاضی‌القضات طالبان و از نزدیکان اختر محمدمنصور، رهبر سابق طالبان بود که پس از کشته‌شدن او نامش به‌عنوان یکی از گزینه‌ها برای رهبری طالبان مطرح بوده است. او نیز مانند آخوندزاده از جمله چهره‌هایی است که بیشتر چهره مذهبی داشته تا زمانی از این لحاظ جایگاه خاصی در طالبان دارد. گفته می‌شود که آخوندزاده هم او را امین خود می‌داند.

شیرمحمد عباس استانکزی

دیپلمات قدیمی طالبان که در دانشکده نظامی کابل و آکادمی نظامی دهرادون هند تحصیل کرده است. معاون وزیر خارجه دولت فعلی طالبان است و پیش از این نیز همواره از اعضای هیئت‌های نمایندگی و مذاکره‌کننده طالبان بوده است. مدتی رئیس تیم مذاکره‌کننده طالبان در گفت‌وگوها با آمریکا بود و نیز سابقه عضویت در شورای رهبری و معاونت دفتر سیاسی طالبان در دوحه را نیز داشته است.

برچسب ها: طالبان
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین