طبق ارزیابیهای صورت گرفته در مورد پروندههای کلاهبرداری واقعیت آن است که افراد پیچیده، تحصیلکرده و جوان همگی در معرض قربانی شدن در جریان کلاهبرداری قرار دارند. کلاهبرداران اغلب افرادی در جمعیتهای خاص را هدف قرار میدهند: افراد ثروتمند و مشهور هدف کلاهبرداریهای سفارشی آنان قرار میگیرند.
فرارو- واکنش معمول در مورد این که چگونه مردم پول خود را از دست میدهند و مورد کلاهبرداری قرار میگیرند این است که "چگونه یک فرد میتواند تا این اندازه ساده لوح باشد"؟ با این وجود، این پرسش اشتباهی است. کلاهبرداران حتی باهوشترین و تحسین شدهترین کارشناسان را با بازی بر روی آسیب پذیریهای روانیشان فریب میدهند.
به گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن، اخبار فریبهای چند میلیونی و حتی چند میلیارد دلاری هم چنان به گوش میرسند. سم بنکمن فراید یکی از چهرههای شاخص دنیای ارزهای دیجیتال و مدیرعامل صرافی "اف تی ایکس" (FTX) (یک صرافی ارز دیجیتال مستقر در باهاما) فهرستی از سرمایهگذاران و افراد مشهور را جذب کرد. در میان سرمایه گذاران او برخی از معتبرترین نامها در امور مالی دیده میشدند. فهرست افراد مشهوری که از او حمایت کرده اند عبارتند از تام برادی بازیکن سابق فوتبال امریکایی، استفن کری بسکتبالیست امریکایی، نائومی اوزاکا بازیکن تنیس ژاپنی تبار، لری دیوید بازیگر و کارگردان امریکایی و کوین اولری سرمایه گذار و تحلیلگر بازارهای مالی.
امپراتوری بنکمن فراید که از ارزشی چندین برابر بیش از ثروت میلیاردهای معمول برخوردار بود در نوامبر ۲۰۲۲ میلادی از هم فروپاشید. اکنون FTX یک شرکت ورشکسته است و بنکمن فراید در انتظار محاکمه به دلیل اتهامات متعدد مربوط به کلاهبرداری است.
داستان بنکمن فراید ممکن است چندان متفاوت از داستان "الیزابت هولمز" تاجر امریکایی نباشد. هولمز در اوج موفقیت خود به عنوان جوانترین میلیاردر زن خودساخته معرفی شد. براساس گزارش نشریه "فوربس" ارزش خالص دارایی او براساس ۵۰ درصد از سهام اش در شرکت از بین رفته "ترانوس" ۴.۵ میلیارد دلار بود. از جمله نامهایی که در ترانوس سرمایه گذاری کرده بودند میتوان به روپرت مرداک و خانواده والتون اشاره کرد. اخیرا در پروندهای قضایی ادعا شده بود که هولمز پس از محکومیت اش به اتهام کلاهبرداری در سال ۲۰۲۲ میلادی یک بلیت یکطرفه به مکزیک خریداری کرده بود و در تلاش برای فرار از ایالات متحده بوده است.
در اینجا باید پرسید چگونه هولمز بسیاری از کارشناسان و افراد مشهور را فریب داد همان طور که بنکمن فراید نیز با چنین اتهامی مواجه است؟ مانند اکثر کلاهبرداران ماهر در مورد آن دو نیز ادعا میشود که از نیازهای عاطفی قربانیان شان علیه آنان سوء استفاده شده است.
تصویر کلیشهای از قربانیان کلاهبرداری این است که آنان ساده لوح و مسن هستند. دادههای مربوط به قربانیان کلاهبرداری تصویر بسیار متفاوتی را ارائه میدهند، اما تصویری که بسیار ظریفتر است. طبق ارزیابیهای صورت گرفته در مورد پروندههای کلاهبرداری واقعیت آن است که افراد پیچیده، تحصیلکرده و جوان همگی در معرض قربانی شدن در جریان کلاهبرداری قرار دارند. کلاهبرداران اغلب افرادی در جمعیتهای خاص را هدف قرار میدهند: افراد ثروتمند و مشهور هدف کلاهبرداریهای سفارشی آنان قرار میگیرند.
هم چنین، تحقیقات نشان دادهاند که اعتماد بیش از حد عامل مهمی در آسیبپذیری کلاهبرداری است. افرادی که در یک حوزه از موفقیت بالایی برخوردار هستند (برای مثال، تخصص نظامی) ممکن است توانایی خود را برای انجام آزمایشات لازم در یک زمینه جداگانه (تجهیزات آزمایشگاهی پزشکی) بیش از حد ارزیابی کنند.
برای مثال، این موضوع میتواند به توضیح این که چگونه "برنی مدوف" موفق شد از افراد حرفهای ثروتمند و تحصیلکرده که لزوما متخصص مالی نیستند کلاهبرداری کند کمک نماید. مدوف سرمایه داری بود که به جرم ارتکاب بزرگترین عملیات سرمایهگذاری کلاهبردارانه در تاریخ محکوم شده بود.
تحقیقات نشان میدهند که افراد اغلب نسبت به توانایی خود در تشخیص کلاهبرداری اطمینان دارند. در مجموعه آزمایشهایی بررسی شد که چرا افراد با مواد و وسایلی که آشکارا برای کلاهبرداری مورد استفاده قرار میگیرند مانند نامههایی که ظاهرا شخص را از برنده شدن در قرعه کشی مطلع میسازند درگیر میشوند. یک کلاهبرداری معمولی با قرار دادن قربانی در معرض کلاهبرداری آغاز میشود که برای برانگیختن احساسات قوی مانند ترس طراحی شده است. سپس کلاهبرداران از تاکتیکهای متقاعد سازی مانند تعهد (که افراد را موظف به انجام تعهد میدانند)، اقتدار (پلیس)، کمبود (فشار زمان) و "اثبات اجتماعی" برای تعامل با اهداف خود استفاده میکنند.
اثبات اجتماعی اصطلاحی است که توسط "رابرت سیالدینی" روانشناس ابداع شده تا روشی را که مصرف کنندگان رفتار خود را در پاسخ به کاری انجام شده توسط دیگران تطبیق میدهند توضیح دهد. به طور خاص، اثبات اجتماعی سلبریتیها میتواند قدرتمند باشد. افراد مشهور ممکن است به طور کامل این فناوری را درک نکنند، اما هنوز به اثربخشی محصول یا خدمات اعتماد دارند.
"کیم کارداشیان" در اکتبر سال ۲۰۲۲ میلادی با پرداخت مبلغ ۱.۲۶ میلیون دلار (۱ میلیون پوند) به کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده در رابطه با ادعایی که او فاش نکرده بود موافقت کرد. موضوع در رابطه با انتشار یک پست اینستاگرامی در مورد رمز ارز دیجیتال شرکت اتریوم مکس با دریافت مبلغ ۲۵۰ هزار دلار بود. هم چنین، میتوان به شکایت دسته جمعی از چندین سلبریتی درجه یک از جمله مدونا، جاستین بیبر، دی جی خالد، پاریس هیلتون، گوئینت پالترو، اسنوپ داگ، سرنا ویلیامز و جیمی فالون به عنوان بخشی از یک پرونده کلاهبرداری برای حمایت از برند لوکس Bored Ape Yacht Club's در حوزه طرح توکن غیر قابل تعویض اشاره کرد.
رسانههای اجتماعی ارتباط افراد مشهور با دنبال کنندگان شان را آسانتر کردهاند وضعیتی که شرکتها از طریق آن به سرعت درآمدزایی میکنند. متاسفانه در این عرصه کلاهبردارانی نیز وجود دارند. اعتبار سلبریتیها ربوده شده و لشکری از هواداران آنان نیز اصطلاحا پایین کشیده میشوند.
کارشناسان و افراد ثروتمند ممکن است احساس کنند که قدرتی که دانش یا ثروتشان به آنان میدهد مانند یک سپر محافظ عمل میکند. با این وجود، تحقیقات نشان میدهند افرادی که از قبل با سرمایهگذاری و ریسک کردن راحت بوده اند احتمال بیشتری دارد که با فرصتهای سرمایه گذاری غیر قانونی مواجه شوند. آنان اغلب برای پذیرش این فرصتها بازتر و پذیراتر هستند.
از دیدگاه لجستیکی یک کلاهبردار، کلاهبرداری از چند فرد یا سازمان ثروتمند بسیار آسانتر از کلاهبرداری از بسیاری از افراد فقیر است. گزارشی منتشر شده توسط سرویس مدیریت ثروت Saltus نشان داد افرادی که دارایی خالص آنان بیش از ۳ میلیون پوند است در مقایسه با افرادی که دارایی خالص ۲۵۰۰۰۰ تا ۵۰۰۰۰۰ پوندی دارند دو برابر بیشتر احتمال دارد قربانی کلاهبرداری شوند.
زمانی که شهرت فردی در معرض خطر قرار میگیرد ممکن است انگیزه کمتری برای اعتراف به قربانی بودن داشته باشد. این موضوع میتواند توضیح دهد که چرا دفتر دادستانی ایالات متحده در سانفرانسیسکو نیاز به برقراری تماس عمومی برای درخواست اطلاعات از قربانیان هولمز داشت و وزارت دادگستری ایالات متحده مجبور شد سازوکار مشابهی را برای قربانیان صرافی FTX ایجاد کند.
در تحقیقی تازه صورت گرفته با روانشناسانی صحبت شده بود که در دام کلاهبرداری افتاده بودند. از آنجا که بخشی از "برند" آنان تحصص در حوزه رفتار انسانی بود آنان از تحقیر شدن میترسیدند و تمایلی به گزارش جرم و یا درخواست کمک نداشتند. با این وجود، احساس شرم و هراس آنان تنها اجازه داده بود کلاهبرداری ادامه یابد و قربانیان بیشتری گرفتار دام کلاهبرداران شوند.
این نگرانی وجود دارد که رسانههای اجتماعی در آینده منجر به بروز موارد کلاهبرداری بیشتر در حوزه سرمایه گذاری شوند. بنابراین، به یاد داشته باشید سرمایه گذاریهایی که اصول مالی را نادیده میگیرند باید با احتیاط کامل انجام شوند. مشارکت یک شخص ثالث مانند یک حسابدار ممکن است به شما کمک کند از تصمیم گیریهای مبتنی بر جاذبههای سطحی اجتناب کنید. رسانههای اجتماعی ممکن است تیرک دروازهها را جابجا کرده باشند، اما توصیه کلاسیک برای این که هرگز چیزی را بدون آن که خود بررسی نمایید درست فرض نکنید هنوز هم ارزش توجه دارد.