مهندسان فرانسوی نیاز به یک نوع سلاح جنگی را حس میکردند که بتواند از سربازانشان در مقابل سلاحهای گرم محافظت کند (حداقل در برابر سلاحهایی با کالیبر پایین) و مهمتر اینکه بتوانند با محافظت بیشتری سنگر به سنگر پیش بروند و به دشمن فشار بیاورند.
در اواسط جنگ جهانی اول، فرانسویها اذعان داشتند که در حال مبارزه در جنگی هستند که بازنده آن خواهند بود. زیرا آنها برای اینکه آلمانیها را به سرزمین خودشان بازگردانند تلفات زیادی داده بودند؛ و علیرغم کمک سربازان بریتانیایی، اگر نرخ تلفاتشان در ۱۹۱۵ و ۱۹۱۶ همینطور باقی میماند، تا پایان جنگ، دیگر مردی در فرانسه باقی نمیماند.
به گزارش خبرانلاین، مهندسان فرانسوی نیاز به یک نوع سلاح جنگی را حس میکردند که بتواند از سربازانشان در مقابل سلاحهای گرم محافظت کند (حداقل در برابر سلاحهایی با کالیبر پایین) و مهمتر اینکه بتوانند با محافظت بیشتری سنگر به سنگر پیش بروند و به دشمن فشار بیاورند.
هدف اصلی این طراحی، کاهش تلفات و ایجاد نوعی سلاح بود که بتواند به راحتی به سمت جبهه خشن، زیر بمباران شدید و به شدت محافظت شده ارتش آلمان پیش برود و آنها را از بین ببرد.
این فناوری نیاز به خلق چنین قطعه مهندسی داشت، که طرح آن از قبل موجود بود؛ بنابراین آنها با کمی خلاقیت طرح قبلی را اصلاح کرده و آن را به سمت طراحی یک تانک سوق دادند. چنین مفهومی به پروژه شخصی لوئیس رنو، خالق واقعی ماشینهای رنو تبدیل شد.
مشکل اصلی طراحی اولیه وزن آن، نسبت به زره واکنشی نصب شده روی تانک بود که در عین حفظ تحرک بالا و چابکی بتواند در مقابل بمبافکنها و توپخانههای دشمن مقاومت کرده و سرنگون نشود.
برجک کاملا چرخان نصب شده بر روی تانک، چیز جدیدی نبود. زیرا در اتومبیلهای زرهی فرانسوی در ابتدای جنگ جهانی اول و در سال ۱۹۰۵ از چنین چیزی استفاده شده بود. در ساخت آن از یک مسلسل ۸ میلیمتری هاتچیکس بعنوان سلاح اصلی استفاده شد، اما نسخه ۱۹۱۸ با یک توپ ۳۸ میلیمتری Puteaux SA مجهز شده بود.
این تانک زرهی با ضخامت ۲۲ تا ۸ میلیمتر طراحی شده بود، تا قسمتهای حیاتی تانک ضخیمتر باشد و قسمتهایی با ضخامت کمتر بتوانند نسبت وزنی را برای داشتن قدرت خوب حفظ کنند. رنو میخواست از موتوری استفاده کند که قبلا تولید شده بود و ۱۸ اسب بخار قدرت داشت، اما پس از ساخت اولین نمونه اولیه، متوجه شد که این موتور برای وزنی معادل ۶.۴ تن کافی نخواهد بود؛ بنابراین رنو تصمیم به طراحی موتوری کاملا جدید گرفت تا بتوان از آن بطور خاص در تولید تانک اف. تی استفاده کرد.
ساخت یک موتور ۴ سیلندر، ۴.۵ لیتری ترموسیفون خنک کننده آب (: Thermosiphon) به پدیدهای گفته میشود که سیستم فاقد هرگونه پمپ برقی یا مکانیکیاست و جهت جابجایی آب با استفاده از گرمای خورشید مایع جابجا میشود.
مشکل عمده این سیستم پدیده یخزدگی در فصول سرد است) که ۳۹ اسب بخار نیرو تولید میکند. این نیرو، نسبت وزن به قدرت موتور را به ۶ اسببخار در هر تن میرساند (بدون در نظر گرفتن وزن سرنشینان). این تانک فقط دو سرنشین داشت، دلیل اول این بود که تعداد سربازان فرانسوی در سال ۱۹۱۷ کم شده بود و دلیل دوم اینکه با سوار شدن فقط دو نفر در هر خودروی زرهی، فرانسویان میتوانستند به طور همزمان از خودروهای زرهی بیشتری استفاده کنند.
بعد از ساخت سه نمونه اولیه، کمیسیون این طرح را پذیرفت و اولین سری این خودرو زرهی را در دسامبر ۱۹۱۶ سفارش داد تا بتوانند در اواخر فوریه ۱۹۱۷ آنها را به خط مقدم تحویل دهند. تولید اولین سری آنها بسیار آرام پیش رفت، تا اینکه روند تولید آن را صنعتی کردند. تا پایان سپتامبر ۱۹۱۷، ۸۵ تانک و تا پایان نوامبر ۱۹۱۸، تعداد ۲۶۹۰ تانک دیگر به خط مقدم تحویل داده شدند.
بسیاری از مورخان بر این واقعیت اتفاق نظر دارند که در واقع ساخت این تانک بود که به فرانسه کمک کرد تا پیروز جنگ باشد، در غیراینصورت آنها جنگ را تا قبل از تابستان ۱۹۱۸ باخته بودند.
با وجود اینکه تانک خیلی دیر وارد میدان جنگ شد، اما در واقع اولین خوروی زرهی بود که وارد خط مقدم شده بود؛ و نکته جالب این است که پس از تولید اف. تی، تمام کشورهای بزرگ دیگر، از طراحی تانک اف. تی الهام گرفته و تانکهای خودشان را تولید کردند.