پس از اعلام حکم قاتل مونا حیدری، ابهاماتی در برخی رسانهها و فضای مجازی دراینباره مطرح شد و با مقایسه این پرونده با پروندههای دیگر مدعی شدند باید برای قاتل، عنوان «محاربه» در نظر گرفته میشد.
هفته گذشته سخنگوی قوه قضاییه در نشست خبری خود در پاسخ به سئوال خبرنگاری در مورد پرونده فردی که سال گذشته همسر خود را با همدستی برادرش به قتل رساند، گفت: در این پرونده سجاد حیدر نوا متهم به مباشرت در قتل عمد، ایراد ضربوجرح عمدی مقتول و اخلال در نظم عمومی و حیدر حیدر نوا متهم به معاونت در ارتکاب قتل عمدی مونا حیدری هستند.
به گزارش تسنیم، مسعود ستایشی افزود: در جلسات قبل ذکر کردیم اولیای دم متوفی گذشت کردند و با توجه به قابل گذشت بودن این قسمت از اتهام بهاستناد بند پ ماده ۱۳ قانون آیین دادرسی کیفری در مواردی که جرم واجد جنبه و حیثیت خصوصی دارد پرونده امر منتهی به صدور قرار موقوفی تعقیب شده است که دقیقا در این پرونده قانون اجرا شده است.
سخنگوی قوه قضاییه اضافه کرد: اما جنبه عمومی جرم باقی است و بر این اساس از لحاظ جنبه عمومی جرم متهم ردیف اول از حیث مباشرت در قتل عمدی به تحمل ۷ سال و نیم حبس تعزیری و از حیث جنبه عمومی ایراد ضربوجرح عمدی به ۸ ماه حبس محکوم شده است و این رأی قطعی است.
وی افزود: متهم ردیف دوم نیز به ۴۵ ماه حبس تعزیری از باب معاونت در قتل عمدی محکوم شده است و متهمان در زمان حاضر در زندان هستند.
اما پس از اعلام حکم قاتل مونا حیدری، ابهاماتی در برخی از رسانهها و فضای مجازی درخصوص این پرونده مطرح شد. برخی حکم صادره را غیرمتناسب با جرم معرفی کردند و بعضی نیز با مقایسه این پرونده با پروندههای دیگر مدعی شدند باید برای قاتل، عنوان «محاربه» در نظر گرفته میشد.
جعفر صادقمنش، حقوقدان، عضو سابق هیئت علمی دانشگاه و از اعضای اندیشکده حقوق بشر و شهروندی در همین زمینه به تشریح ابعاد حقوقی پرونده قتل مونا حیدری نوا از سوی همسرش پرداخت.
این عضو سابق هیئت علمی دانشگاه گفت: در بسیاری از عناوین اتهامی در قوانین کیفری با وجود شباهت بسیار به یکدیگر در رکن مادی یا روانی، گاهی بهدلیل تفاوتی اندک در یک شرط از شرایط تحقق، عنوان مهمتر یا کماهمیتتر بر رفتار مرتکب صادق میشود و موجب تفاوت عنوان مجرمانه و در نتیجه حکم صادرشده در قبال دو نفری میگردد که شاید رفتارشان تا حدود زیادی شبیه به هم است.
وی ادامه داد: بهعنوان مثل در قانون مجازات اسلامی در خصوص جرم سرقت دستکم ۱۳ عنوان مجرمانه داریم، بهدلیل تفاوت هر یک با دیگری از نظر شرایط لازم برای تحقق از قبیل، زمان، مکان، وسیله، قربانی، نحوه ارتکاب و پیامدها، هر کدام از آنها مشمول یکی از مواد یادشده قرار میگیرد.
صادقمنش گفت: تفاوت در جرم بالطبع موجب محکومیتهای متفاوت هم میشود در حالی که ممکن است برای یک شخص عادی فرقی بین همه انواع این سرقتها نباشد و او در داوری خود نسبت به رأی صادرشده درباره متهمی که فرضاً در منطقه زلزلهزده مرتکب سرقت چادر مسافرتی متعلق به دیگری شده با شخص دیگری که در یک شرایط عادی در تفرجگاه مرتکب سرقت چادر گرانقیمتتری هم شده است، شتابزده و از روی ناآگاهی اعتراض کند و بگوید؛ این چهحکمی است که صادر شده است؟! فلانی که چادر گرانقمیتتری دزدیده مجازاتش از کسی که چادر معمولی دزدیده بیشتر تعیین شده است؛ پس قاضی حتماً بیاطلاع بوده است یا حتماً اعمال نفوذی در پرونده شده است و یا قانون ایراد دارد!
عضو سابق هیئت علمی دانشگاه افزود: همین قضیه دقیقاً در مورد حکم صادرشده برای قاتل مرحومه حیدری اتفاق افتاده است و کسانی از روی غرض یا عدم اطلاع از مسائل حقوقی یا عدم اطلاع از جزئیات موضوع نسبت به حکم صادرشده داوریهای عجیب و غریبی کردهاند و ادعا میکنند در آن پرونده باید حکم اعدام صادر میشد، چون رفتار آن شخص که سلاح کشیده و کسی را کشته و موجب ناامنی در محیط شده محاربه است و مشمول ماده ۲۷۹ قانون مجازات اسلامی میشود.
وی در ادامه تصریح کرد: ابتدا باید گفت که مجازات محاربه طبق ماده ۲۸۲ قانون مجازات اسلامی تخییری و طبق ماده ۲۸۳ یکی از کیفرهای مندرج در آن ماده بهانتخاب قاضی و با لحاظ شرایط پرونده و جرم ارتکابی تعیین میشود. ثانیاً منتقدان رأی صادرشده به این عبارت صریح ماده یادشده عمداً یا سهواً بیتوجه هستند که مقرر میدارد: «هرگاه کسی با انگیزه شخصی بهسوی یک یا چند شخص خاص سلاح بکشد و عمل او جنبه عمومی نداشته باشد…، محارب محسوب نمیشود.»
صادقمنش ادامه داد: هرچند در پرونده یادشده، سلاح سردی بهروی مقتول کشیده شده و هرچند حیات او سلب شده و هرچند گرداندن سر مقتول در خیابان موجب ناامنی در محیط شده و صرف سلاح کشیدن حتی بدون ارتکاب قتل هم بخشی عمده از شرایط جرم محاربه را داشته است، ولی نکته دقیق این است که شرط مقرر در ذیل ماده ۲۷۹ که ناظر بر انگیزه مرتکب است در رفتار او وجود نداشته است، چون همه میدانیم که قتل ارتکابی همسر مرحوم مونا حیدری صرفاً جنبه انتقامجویی شخصی و خانوادگی داشته و قصد ایجاد ناامنی در محیط در آن وجود نداشته است.
عضو اندیشکده حقوق بشر و شهروندی گفت: رفتار ارتکابی متهم قطعاً افساد فی الارض هم نبوده است، زیرا طبق ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی، «گسترده» بودن رفتار یکی از شروط تحقق جرم یادشده است و گستردگی در فرض قتل این است که فرد چندین نفر را به قتل رسانده باشد و با قتل یک نفر این گستردگی محقق نمیشود.
صادقمنش ادامه داد: با توجه به منتفی شدن عنوان محاربه و همچنین عنوان افساد فی الارض، اتهامی که در مورد متهم باقی میماند اتهام قتل عمدی و نیز اخلال در آرامش عمومی با حرکات غیرمتعارف در قالب گرداندن سر مقتول در معابر بوده است که کیفر قتل عمدی بهاستناد ماده ۳۸۱ قصاص نفس است و در صورت عدم درخواست قصاص از سوی، ولی دم یا اعلام گذشت وی، با توجه به ماده ۶۱۲ قانون تعزیرات مصوب ۱۳۷۵، قانونگذار با لحاظ پیامدهای اجتماعی قتل ارتکابی، بهصورت مشروط مجازات سه تا ده سال حبس برای آن مقرر کرده است.
وی همچنین گفت: کیفر اخلال در آرامش عمومی از طریق حرکات نامتعارف یادشده هم طبق ماده ۶۱۸ قانون تعزیرات اعم از حبس تا یک سال و شلاق تا ۷۴ ضربه است.
این حقوقدان ادامه داد: با توجه به موارد یادشده، پس از ارجاع امر به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان خوزستان و پس از بررسی لازم و با استناد به مواد ۱۲۷،۱۲۶،۱۰۰،۲۷،۲۳،۱۹،۱۸ و ۲۶۵ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲ و ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ و مواد ۲ و ۱۲ قانون کاهش مجازات تعزیری مصوب ۱۳۹۱ متهم یادشده بابت جنبه عمومی قتل و اخلال در نظم عمومی به تحمل حبس تعزیری محکوم شد.
عضو اندیشکده حقوق بشر و شهروندی گفت: ضمن آنکه بهلحاظ اعلام گذشت اولیای دم و قابل گذشت بودن موضوع، قصاص و دیه برابر بند ب ماده ۱۳ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۹۲ منجر به صدور قرار موقوفی تعقیب شد مضافاً اینکه وفق ماده ۲۳ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲ و ماده ۴ قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب ۹۹ از باب مجازات تکمیلی، متهم ردیف اول و دوم بهترتیب به دو سال اقامت اجباری محکوم شدند و متعاقباً باتوجه به اینکه متهمین اسقاط حق فرجامخواهی کردند و دادستان نیز به دادنامه صادره اعتراض نکرده است و بنا به تکلیف مقرر در ماده ۴۴۲ از قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۹۲، مجازات حبس هر یک از آنان بهمیزان یکچهارم کسر شد و پرونده مختومه شد.
صادقمنش با ابراز اینکه بنابراین رأی صادرشده رأیی سنگین و مشتمل بر حداکثر مجازات در چهارچوب قانون است و انتقادات نسبت به این رأی به هیچ وجه منطقی و دارای توجیه حقوقی نیست گفت: تعجب از برخی افراد بهظاهر حقوقدان است که با رویکردی دوگانه در یکجا ادعای مهربانی و شفقت و رعایت حقوق متهمان را دارند و در جایی دیگر به کمتر از اعدام افراد راضی نمیشوند!