مشی حامیان روحانی همواره همین گونه بود که در چالشهایی که میان ایران و غرب به وجود میآمد، تحلیل را طوری ارائه میکردند که ایران مقصر باشد. فلاحتپیشه در گفتگو با ایسنا گفته که «ایران اشتباهات سیاسی کم نداشته است، یکی از این اشتباهات از دست دادن فرصت احیای برجام قبل از بحران اوکراین و وصل شدن پرونده ایران به موضوع اوکراین است. معتقدم اگر ایران به موضوع اوکراین ربط داده نمیشد، اجماع در پارلمان اروپا شکل نمیگرفت.»
روزنامه جوان نوشت: حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس اسبق کمیسیون امنیت ملی و نماینده حامی دولت روحانی در مجلس دهم، به سبک و مشی حامیان روحانی عمل و موضوع تلاش اروپا برای تروریستی دانستن سپاه را به آنچه «اشتباهات سیاسی» ایران دانسته، مرتبط کرده است.
مشی حامیان روحانی همواره همین گونه بود که در چالشهایی که میان ایران و غرب به وجود میآمد، تحلیل را طوری ارائه میکردند که ایران مقصر باشد. فلاحتپیشه در گفتگو با ایسنا گفته که «ایران اشتباهات سیاسی کم نداشته است، یکی از این اشتباهات از دست دادن فرصت احیای برجام قبل از بحران اوکراین و وصل شدن پرونده ایران به موضوع اوکراین است. معتقدم اگر ایران به موضوع اوکراین ربط داده نمیشد، اجماع در پارلمان اروپا شکل نمیگرفت.»
او افزوده: «اروپا در ادعاهایی که امریکا علیه ایران مطرح میکرد از زمان خروج از برجام، هیچ وقت احساس تهدید از ناحیه ایران نکرد، اما وقتی پای ایران درست یا غلط به مسئله اوکراین وارد شد، ترس از ایران خودش را در هجمه روسیه به اوکراین نشان داد و اینهمانی تهدید ایران و روسیه موجب تصویب قرار گرفتن نام سپاه در فهرست گروههای تروریستی در پارلمان اروپا شد.»
همان زمانی که فلاحتپیشه در موردش میگوید «اروپا احساس تهدید از ناحیه ایران نکرد»، اروپا چه میکرد؟ آیا با امریکا در تحریم ایران همراه نشد؟ آیا به تعهدات برجامی خود عمل کرد؟ آیا به لحاظ سیاسی در مقابل ایران نایستاده بود؟ واقعاً همه آن تلاشهایی که روحانی و همفکرانش کردند تا به اروپا بگویند ما دوست شما هستیم، چه نتایجی آورد و دیپلماسی با اروپاییها چه آوردهای برای ایران داشت؟
جالب آنکه او خود اذعان دارد که سختگیریها نسبت به سپاه (و در واقع نسبت به ایران) بیش از سایر مخالفان غرب و از جمله روسیه است و با اشاره به واکنش امریکا و اروپا به اقدامات گروه واگنر (یک گروه شرکت نظامی خصوصی با ماهیت روسی است که با استخدام مزدور در جنگهای نیابتی مشارکت میکند) در مقایسه با برخوردی که با سپاه داشتند، میگوید: «گروه واگنر نقش و اقداماتی جناحی و متجاوزانه داشته است و امریکا میخواهد آن را در زمره گروههای جناحی قرار دهد که در این صورت حداکثر مشمول معاهده پالرمو (کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با جرائم سازمانیافته فراملی) میشود. نقطه جالب این است که وقتی اوکراین از امریکا میخواهد این گروه را در زمره گروههای تروریستی قرار دهد نه جناحی، امریکا مقاومت میکند چرا که اگر در این لیست قرار گیرد مشمول سی اف تی (کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم) قرار میگیرد، اما سپاه پاسداران به عنوان نیروی نظامی یک کشور عضو سازمان ملل را به راحتی در زمره گروههای تروریستی قرار میدهند. این رفتار نشان میدهد آنها سختگیریای که نسبت به ایران دارند حتی بیشتر از روسیه است.»
با این حساب، چه جای مقصر دانستن ایران در تعامل با غرب است؟ در حالی که او حتی جولان دادن اعضای گروهک تروریستی منافقین در پارلمان اروپا را هم تقصیر ایران میداند: «اینکه یک گروه تروریستی را که دستش به خون ۱۷ هزار ایرانی آغشته است به راحتی در اروپا به لحاظ حقوقی و سیاسی جولان میدهد، ناشی از ضعف سیاست خارجی کشور است.»
گویی اروپاییها منافقین را نمیشناسند و برای تعامل با آنها منتظر دیپلماسی ایران ماندهاند! فلاحتپیشه نخواسته باور کند که اروپاییها آگاهانه از گروههای تروریستی حمایت میکنند.
او البته در پایان و در پاسخ به اینکه تحریم سپاه از سوی اروپا به نوعی تحریم مردم و کشور است گفته: «این واقعیتی است که وجود دارد. نقش قرارگاه خاتم در بازسازی و نوسازی کشور که زیرمجموعه سپاه است کاملاً مشهود و روشن است، از این رو تحریم سپاه به نوعی هدف قرار دادن مردم و کشور است. طبیعی است وقتی اقدامی علیه سپاه صورت میگیرد، اقدام علیه کشور و هدف تضعیف آن کشور است.»