پرسش از وزارت امور خارجه این است که آیا چنین مصوبهای را پیشبینی میکرد یا خیر؟ اگر نه پس این همه بودجه و نیرو برای چیست؟ و اگر بلی، اقدامات دیپلماتیک و تبلیغی برای خنثی کردن آنها چه بوده است؟ ظاهرا به دلایلی وزارت خارجه در برابر مسائل اساسی سیاست خارجی منفعل یا در حاشیه است.
روزنامه هممیهن نوشت: اقدام پارلمان اروپا در نهایی کردن مصوبه علیه سپاه، فارغ از هرگونه آثاری که داشته باشد یا حتی احتمال دارد که دولتهای اتحادیه اروپا آن را نپذیرند یا اجرای آن را مشروط کرده و به تاخیر بیندازند، این پرسش را طرح کرده است که وزارت امور خارجه در فرآیند این مصوبه کجای کار قرار دارد؟ اجازه دهید ابتدا از دیوارنویسیهای روی سفارت بریتانیا آغاز کنیم.
هنگامی که این دولت با حذف رقبای احتمالی و کاهش مشارکت مردم کاملا یکدست شد، انتظار میرفت که دیگر شاهد اینگونه حوادث نباشیم. به عبارت دیگر انتظار داشتیم که اگر اقدامی علیه سفارتخانهها انجام میشود، کموبیش مورد تایید وزارت امور خارجه یا نهادهای بالادستی در دولت هم باشد، زیرا حکومت یکدست یعنی همین که اجازه ندهد افراد خودسر کارهای خود را انجام دهند.
پس اگر وزارت امور خارجه حتی بهصورت غیررسمی این اقدامات را تایید میکند، که هیچ حرفی باقی نمیماند و در حقیقت پیشاپیش به استقبال این مصوبه رفته است، ولی اگر این اقدامات را رد میکند، باید همزمان دو کار را انجام میداد، ابتدا صریح و روشن آنها را محکوم میکرد، دوم اینکه درون ساختار قدرت، از رئیسجمهور و دیگران بهصراحت تمام میخواست که مانع از انجام این امور خودسرانه شوند. همه امید این بود که در دولت رئیسی دیگر کسی نتواند اقداماتی مشابه آنچه که در حمله به سفارت بریتانیا و نیز سفارت عربستان در دولت روحانی رخ داد را تکرار کند. اگر در این دولت هم چنین کاری صورت میگیرد، پس فایده دولت یکدست چیست؟
پرسش بعدی از وزارت امور خارجه این است که آیا چنین مصوبهای را پیشبینی میکرد یا خیر؟ اگر نه پس این همه بودجه و نیرو برای چیست؟ و اگر بلی، اقدامات دیپلماتیک و تبلیغی برای خنثی کردن آنها چه بوده است؟ ظاهرا به دلایلی که مجال پرداختن به آن نیست وزارت خارجه در برابر مسائل اساسی سیاست خارجی منفعل یا در حاشیه است.
مواضع رهبران چین و کرهجنوبی و عراق و اکنون اتحادیه اروپا جملگی نشان میدهد که این انفعال برای کشور پرهزینه است و ممکن است در ادامه نیز پرهزینهتر هم بشود. وزارت امور خارجه باید بهعنوان متولی اصلی سیاست خارجی مانع از سخن گفتن برخی افراد مسئول، ولی در واقع بدون مسئولیت شود که با سخنان بیپایه خود هزینههای زیادی را به کشور تحمیل میکنند. آنانی که یاد گرفتهاند با شعار دادن بحرانها را نادیده بگیرند و مثلا بگویند این اقدام نشانه استیصال اروپاییها است. قبلا هم تحریم را مسخره میکردند و میگفتند تحریم نمنه.
وزیر خارجه باید شفاف و روشن در این موارد موضعگیری کند. به نظر میرسد که مردم آنچنان درگیر تورم هستند که همه مشکلات را از چشم وزرای اقتصادی و رئیس دولت میبینند، ولی در این میان کارنامه وزارت خارجه از همه ضعیفتر و ناموفقتر است.