نامگذاری نادرست و ذهنی اشیاء میتواند باعث بحث و جدل بیدلیل شود. به عنوان مثال همین باتری بغداد را در نظر بگیرید، برخی کارشناسان معتقدند که این اصلا باتری نیست.
نامگذاری نادرست و ذهنی اشیاء میتواند باعث بحث و جدل بیدلیل شود. به عنوان مثال همین باتری بغداد را در نظر بگیرید، برخی کارشناسان معتقدند که این اصلا باتری نیست. آنچه ما داریم سه شی متعلق به سالهای ۲۲۴ تا ۶۵۰ بعد از میلاد است. یک کوزه سفالی، یک میله آهنی و یک لوله مسی که اگر با یک الکترولیت (مانند سرکه یا لیمو) ترکیب شود، پتانسیل تولید مقدار کمی الکتریسیته را دارد.
به گزارش فرادید، بزرگترین چالش سخن گفتن درباره عجیبترین مصنوعات باستانی جدا کردن حقیقت از تصورات افسانهای افرادی است که میخواهند به باور دیگری را جایگزین وقعیت کنند. اما این بدان نیست که بگوییم شش موردی که ما انتخاب کردهایم، همگی بدون تردید هستند، اما طبق اطلاعات و تحقیقات Sky HISTORY، هر یک از این ۶ اثر باستانی حس شگفتی را القا میکنند.
ما در این مطلب قصد داریم ۶ شی باستانی که هم اکنون در موزههای جهان به نمایش گذاشته اند را مورد بررسی قرار دهیم. ۶ اثر باستانی که هنوز هم برای باستان شناسان و تاریخ نگران جای شگفتی و بحث دارد.
این ۶ اثر شامل چکش مدفون در سنگ، مکانیسم آنتی کیترا، باتری بغداد، حلقه بیرکا، نقشه پیری ریس و ونوس ویلندورف است.
ما از لندن، تگزاس (نه لندن، انگلیس) شروع میکنیم. چیزی که میدانیم این است که در سال ۱۹۳۶ زوجی که در امتداد یک نهر راه میرفتند، شی محصوری را در یک سنگ در نزدیکی آبشار پیدا کردند. یک دهه بعد پسر کنجکاو آنها آن را شکافت و چکش معدنچی اواخر قرن نوزدهمی را در داخل آن پیدا کرد. اما به نظر میرسد که این سنگ مربوط به دوره کرتاسه است؛ جایی که ۱۰۰ میلیون سال بعد آن، انسان به تکامل رسید و دست به اختراع ابزار آلات زد.
پاسخ علمی این است که این سنگ ۴۰۰ میلیون سال قدمت ندارد، اما در واقع حاوی مواد معدنی از طبقات باستانی است که در اطراف یک چکش استفاده نشده حل و سخت شده اند. پژوهشگران با آزمایش این سنگ و چکش احتمال دادند که این چکش احتمالاً یک قرن پیش از دست یک معدنچی به زمین افتاده و پس از آن، مواد معدنی محلول در آب در اطراف آن به شکل یک سنگ شکل گرفتهاند.
چکش اکنون در موزه شواهد خلقت در تگزاس قرار دارد و هنوز برخی افراد داستانهای عجیبی در مورد چکش و سنگ تعریف میکنند و فرضیههای عجیب تری را مطرح میکنند که هیچ یک از آنها واقعیت ندارد. یکی از فرضیههای غلط که کارل ادوارد باو مطرح کرد، این است که زمین چند میلیون سال قدمت ندارند و این چکش نشان میدهد که عمر زمین بیش از ۷ هزار سال نیست.
مورد دوم مکانیسم آنتی کیترا است. یک شی تاریخی که نه آنقدر عجیب و نه آنقدر شگفتانگیز است. قدمت مکانیسم آنتی کیترا به حدود ۳۰۰ سال قبل از میلاد بر میگردد و قدیمیترین نمونه شناخته شده از orrery (مدل مکانیکی منظومه شمسی) به شمار میرود. علاوه بر این ویژگیهای خاص مکانیسم آنتی کیترا، آن را به قدیمیترین کامپیوتر آنالوگ شناخته شده جهان تبدیل کرده است.
۱۰۰۰ سال قبل از جمع آوری اولین ساعتهای قرون وسطی و تا زمانی که این ماشین در یک کشتی شکسته در نزدیکی جزیره مدیترانه در سال ۱۹۰۱ کشف شد، چنین دستگاههایی تنها در گرکو وجود داشتند.
براساس دادههای تاریخی روم، این دستگاه علاوه بر ردیابی ماه و سیارات، خسوف و زمانبندی بازیهای مختلف پانهلنیک را نیز پیشبینی میکرد.
نامگذاری نادرست و ذهنی اشیاء میتواند باعث بحث و جدل بیدلیل شود. به عنوان مثال همین باتری بغداد را در نظر بگیرید، برخی کارشناسان معتقدند که این اصلا باتری نیست. آنچه ما داریم سه شی متعلق به سالهای ۲۲۴ تا ۶۵۰ بعد از میلاد است. یک کوزه سفالی، یک میله آهنی و یک لوله مسی که اگر با یک الکترولیت (مانند سرکه یا لیمو) ترکیب شود، پتانسیل تولید مقدار کمی الکتریسیته را دارد.
اما هنگامی که این اشیاء توسط ویلهلم کونیگ در سال ۱۹۳۶ در عراق کشف شد، او آنها را به عنوان یک باتری باستانی اشکانی اعلام کرد. اگرچه از گفتن چگونگی، مکان و زمان یافتن آنها خودداری کرد.
اکنون اعتقاد بر این است که باتری بغداد احتمالاً کوزهای بوده که برای نگهداری نسخههای خطی مقدس استفاده میشده است، که مدتها فضای بیرونی آن دچار تغییر و تحول شده است، اما میلهای که روی آن بسته شده و لولهای که در آن مهر و موم شده بود، دست نخورده باقی مانده است. متأسفانه تحقیقات بیشتری وجود ندارد و خود شی نیز در جریان حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ از موزه دزدیده شد.
این انگشتر که از آلیاژ نقره ساخته شده و دارای سنگ شیشهای رنگی است، به زبان عربی کوفی روی آن نوشته شده است: "برای خداوند". قدمت این انگشتر به قرون هشتم و دهم بازمیگردد. انگشتر نیز در اواخر قرن نوزدهم در داخل یک قبر اسکاندیناوی با بقایای زنی که در دوران وایکینگها مرده بود، در فاصله زیادی از خلافت عباسی که بر بخشهای وسیعی از زمین حکومت میکرد، پیدا شد.
وقتی فهمیدیم بیرکا در ۱۹ مایلی استکهلم در جزیره بیورکو، یک نقطه تجاری مشهور در عصر وایکینگها بوده، همه چیز کمی روشنتر میشود و نشان میدهد که آنها در حالی که اروپا را غارت میکردند، احتمالاً با مرکز خلافت عباسی تجارت میکردند.
در سال ۱۹۲۹، بخشی از نقشه پیری ریس که بر روی پوست غزال ارائه شده بود، توسط گوستاو آدولف دیسمان، متخصص زبان یونانی کشف شد. در حقیقت پیری ریس (یا به نام کامل او حاجی محدین پیری بن حاجی محمد) دریاسالار و نقشهبردار عثمانی-ترک تبار بود. او در سال ۱۵۱۳، یک نقشه جامع تهیه کرد که از حدود بیست نقشه منطقه ای، مانند نقشه عربی که هند را به تصویر میکشد و برخی توسط کریستف کلمب ترسیم شده بود، جمع آوری کرد. البته جنبه دوم نقشه را بسیار مهم میکند، زیرا این تنها برداشتی است که از نقشه کلمب در طول سومین سفر او به دنیای جدید داریم.
اما در اینجا چیز دیگری نیز وجود دارد. به نظر میرسد این نقشه قطب جنوب را تقریباً ۳۰۰ سال قبل از کشف نشان میدهد و این قاره را به صورت یک توده خشکی و بدون کلاهک یخی ۶۰۰۰ ساله به تصویر میکشد.
اعتقاد بر این است که حدود ۴۰ مورد از این اُولیتهای کوچک کنجکاو (اولیتها کرههای کوچکی هستند که توسط گل آهکی به هم چسبیده اند) و ۸۰ قطعه دیگر در سال ۱۹۰۸ در ویلندورف، اتریش در حین کاوش در یک محوطه پارینه سنگی کشف شدند. چیزی که این مجسمههای چهار و نیم اینچی را جذاب میکند این است که ما تقریباً چیزی در مورد آنها نمیدانیم، به جز این واقعیت که آنها مربوط به ۲۸۰۰۰ تا ۲۵۰۰۰ سال قبل از میلاد هستند و بومی منطقهای نیستند که در آن کشف شده اند.
تقریباً همه چیزهای دیگر حدس و گمان هستند. موهای بافته یا کلاه ممکن است از مد معاصر نشأت گرفته باشد و تأکید انتزاعی بر ویژگیهای جنسی باشد که نوعی مجسمه باروری بوده است. از نظر زبانی، تخصیص «ونوس» به شی مشکل ساز است، به این دلیل که آنها مربوط به هزاران سال پیش از اسطوره شناسی ونوس هستند، بنابراین بسیاری از محققان به جای لقب ونوس از آنها به عنوان «زنان ویلندورف» یاد میکنند.