bato-adv
کد خبر: ۵۹۹۷۸۳

«حمام برنجی» چطور وارد خانه تهرانی‌ها شد؟

«حمام برنجی» چطور وارد خانه تهرانی‌ها شد؟
«سماور» از روزی که وارد خانه‌ها شد، محبوبیت پیدا کرد و هرچه گذشت محبوبیتش بیشتر شد تا جایی که این روز‌ها نمونه‌های برقی و گازی زیادی از آن دیده می‌شود و حتی برخی برای حس نوستالژیکش نوع زغالی آن را در خانه نگه می‌دارند. اما این وسیله که روزگاری به حمام برنجی شهرت داشت چطور وارد خانه‌های تهرانی‌ها شد؟
تاریخ انتشار: ۱۵:۲۳ - ۲۱ دی ۱۴۰۱

سماور در لغت به معنای خودجوش است. در لغت‌نامه دهخدا، ناظم الاطبا، فرهنگ عمید و... هم‌ریشه کلمه روسی معرفی شده و آمده که یک قسم از ابزاری است که برای جوش آوردن آب به کار می‌رود و در میانش آتشخانه است. البته «فریدون آدمیت» در کتاب امیرکبیر و ایران، تلفظ صحیح آن را «سماوار» دانسته و عنوان کرده که مردم عادی به آن حمام برنجی می‌گفتند.

به گزارش همشهری آنلاین، آشنایی ایرانی‌ها با سماور از ابتدای سلطنت ناصرالدین شاه، یعنی اواسط قرن نوزدهم میلادی آغاز شد. در آن دوران دربار فرانسه هدایایی برای شاه و صدراعظمش‌امیرکبیر فرستادند که ۲ سماور یکی با نقره مطلا و دیگری نقره مطلا جزءشان بود. همچنین در سال ۱۲۶۶ قمری ملک‌التجار روسیه، ویش قرتسوف، سماوری با یک دست ظرف چایخوری برای امیرکبیر فرستاد و همین موضوع بهانه‌ای برای سفارش ساخت سماور توسط یکی از صنعتگران اصفهانی شد که نظیرش را بسازد.

در نتیجه از همان دوره امیرکبیر بود که سماورسازی کار دواتگران شد که بلد بودند با فلز دوات یعنی ظرف نگهداری جوهر بسازند و نام دواتگری مترادف شد با سماورسازی. استادان این فن در سراسر ایران گسترده شدند و بیشتر در تهران و اصفهان و بروجرد و سماور‌هایی با مس، برنج یا ورشو (آلیاژی از ترکیب مس، نیکل و روی) با شکل و شمایل مختلف می‌ساختند.

ماجرای سماور ساز زن

در گذر زمان سماور جایگاه خودش را یافت تا جایی که بر روی سنگ مزار خان‌ها و بزرگان لرستان نقش سماور و قوری و استکان حک شد و حتی علی جواهر کلام، در اطلاعات بانوان سال ۱۳۳۸ خورشیدی از سماور ساززن قمرالسلطنه یاد می‌کند و می‌نویسد: «خانم قمرالسلطنه دختر فتحعلی شاه و همسر میرزا حسین‌خان سپهسالار یکی از سرگرمی‌هایش، سماوری بود که از روسیه آورده بودند و وقتی آب در این سماور به جوش می‌آمد، در اثر خروج بخار آب صدایی ایجاد می‌شد که می‌گفتند سماور ساز می‌زند.»

سماور در باغ‌ها

سماور به مرور زمان جایگاه خودش را بین مردم و قهوه خانه‌ها یافت. در واقع از اواخر دوره ناصری به بعد تهرانی‌ها برای نوشیدن چای به قهوه‌خانه رفتند و در تهران قهوه‌خانه‌ای نبود که سماور و قوری و دیگر ملزومات یعنی چای و قلیان نداشته باشد. البته سماور‌های قدیمی زغالی بود. چون حمل و نقل و روبراه کردن آن در سفر‌ها و بیابان به راحتی امکان‌پذیر بود. به همین دلیل تهران‌ها هر فرصتی که پیدا می‌کردند به ویژه در ایام نوروز و تعطیلات دیگر بساط خود را در باغ‌ها و بستان‌های اطراف تهران دائر می‌کردند که سماور عضو جدانشدنی آن به شمار می‌آمد. از جمله این مکان‌ها اراضی آب کرج، باغ‌های طرشت و دولاب و... بود. «رضا طرشتی نژاد» از نوادگان کدخدای طرشت می‌گوید: «در بسیاری از عکس‌های باقی مانده از گذشته‌های دور سماور دیده می‌شود.»

رونق سماورسازی در پایتخت

سماور‌ها بعد‌ها نفت‌سوز شدند و در دهه ۲۰ شمسی هم کارخانه‌های سماورسازی برادران ورشوچی و سماورسازی عالی‌نسب کار را تمام کردند تا خانه ایرانی بدون سماور نماند. همین سماور‌ها که ابتدایی‌ترین وسیله پذیرایی بودند نمادی از گرمی و صمیمیت دورهمی‌های ایرانیان و خاطره‌ساز شدند در ذهن و جان نسل‌ها. همین تعارف چای که ساده‌ترین روش پذیرایی بود در روضه‌ها و مجالس عزاداری محرم هم جایگاهی بالا به دست آورد و «چای روضه» مشهور و به شعر و عرفان و ادبیات ایران هم وارد شد.

«حمام برنجی» چطور وارد خانه تهرانی‌ها شد؟

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین