در حالیکه برخی از کشورهای منطقه نظیر قطر و امارات که زمانی به شورشیان مخالف اسد کمک کرده بودند، بار دیگر به سمت برقراری روابط با سوریه گام برمیدارند، ترکیه نیز با این کشورها هممسیر شده است. البته باوجود حرکت آهسته دولت ترکیه بهسمت برقراری مجدد ارتباطات دیپلماتیک با دولت سوریه بعد از حدود یکدهه و بهرغم دیدار مقامات دو طرف، آنکارا، اما برای عادیسازی روابط با دمشق شرط گذاشت.
اوایل درگیریها در سوریه در جریان بهار عربی، احمد داوداوغلو، وزیر خارجه وقت ترکیه در اوایل ماه رمضان همان سال صراحتا اعلام کرد، بشار اسد تا پایان ماه رمضان سرنگون میشود.
به گزارش هم میهن؛ در آن زمان داوداوغلو در اظهاراتی کمسابقه اعلام کرد، ترکیه بدون جنگ تلاش دارد تا بوسنی را بهدمشق و بنغازی لیبی را به بندر باتومی گرجستان وصل کند. او که در گردهمایی حزب حاکم عدالت و توسعه در شهر بورسا سخن میگفت، افزود: «به خاک هیچ کشوری چشم طمع نداریم و بدون جنگ و خونریزی دوباره شهر بوسنی را به دمشق و بنغازی را به شهر ارزروم (جنوب شرقی ترکیه) و بندر باتومی (در ساحل دریای سیاه گرجستان) وصل میکنیم.»داوداوغلو که از او بهعنوان تئوریسین سیاست خارجی حزب حاکم ترکیه نام برده میشد، در ادامه به انتقادهایی که از سیاست خارجی دولت ترکیه درباره سوریه و انقلابهای عربی در خاورمیانه میشد، اشاره کرد و ضمن دفاع از سیاست خارجی دولت آنکارا در قبال سوریه گفته بود، سامان دادن دوباره به جغرافیای منطقه خاورمیانه یک وظیفه و رسالت تاریخی است که دولت ترکیه آن را بر دوش خود احساس میکند.
حالا بیش از ۱۱ سال از آن زمان گذشته است. ترکیه در طول سالهای گذشته تلاش زیادی برای سرنگونی اسد صورت داد و از برخی گروههای شبهنظامی که علیه دولت میجنگیدند، حمایت کرد. اما اسد درنهایت بر سر کار باقی ماند. داعش در سوریه و عراق شکست خورد و جنگ داخلی در سوریه نیز بهنفع دمشق مغلوبه شد.
حالا در حالیکه برخی از کشورهای منطقه نظیر قطر و امارات که زمانی به شورشیان مخالف اسد کمک کرده بودند، بار دیگر به سمت برقراری روابط با سوریه گام برمیدارند، ترکیه نیز با این کشورها هممسیر شده است. البته باوجود حرکت آهسته دولت ترکیه بهسمت برقراری مجدد ارتباطات دیپلماتیک با دولت سوریه بعد از حدود یکدهه و بهرغم دیدار مقامات دو طرف، آنکارا، اما برای عادیسازی روابط با دمشق شرط گذاشت.
«مولود چاووشاوغلو»، وزیر امور خارجه ترکیه اخیرا ازسرگیری روابط دیپلماتیک با سوریه را منوط به حضور معارضان و مخالفان دولت دمشق کرد. چاووشاوغلو دراینباره گفت: «دمشق تمایل خود را برای همکاری با آنکارا در موضوع بازگشت آوارگان ابراز کرده است. تامین بازگشت ایمن آوارگان سوری به وطنشان بسیار اهمیت دارد، چیزی که نیازمند ارتباط با مقامات دمشق است.»
او درباره احتمال برگزاری دیدار بین «رجبطیباردوغان» و «بشار اسد»، روسای جمهور ترکیه و سوریه توضیح داد: «ارزیابی احتمال وقوع این اتفاق پس از دیدار وزرای خارجه خواهد بود.»
این مقام ترکیهای درباره موضع آمریکا در قبال این مسئله نیز اظهار داشت: «واشنگتن چیزی درباره رد دیدارهای آنکارا و دمشق به ما نگفته، اما از اظهارات آنها متوجه میشویم که مخالف عادیسازی روابط هستند.»
چاووشاوغلو همچنین گفت که ترکیه در حال رایزنی و هماهنگی با روسیه برای تعیین تاریخ دیدار وزرای خارجه آنکارا و دمشق است.
وی ضمن اعلام تصمیم خود برای دیدار با سران گروههای معارض سوری، تاکید کرد: «عادیسازی روابط آنکارا و دمشق بدون مخالفان سوری ممکن نیست.» وزیر خارجه ترکیه پیش از این نیز با بیان اینکه برداشتهشدن گامهای سیاسی مناسب، لازمه خروج نیروهای این کشور از سوریه است، گفته بود، اگر خلأهایی وجود دارد نباید توسط تروریستها پر شود.
از سوی دیگر بهرغم تهدیدهای مکرر ترکیه مبنی بر اینکه بهزودی یک حمله زمینی نظامی جدید در شمال سوریه انجام خواهد داد، هنوز چنین عملیاتی محقق نشده است. توقف آغاز این عملیات عمدتاً بهدلیل تأخیر روسیه در روشن کردن نظرش درباره این عملیات است. روسیه اعلام کرد که قبل از هر کاری در ابتدا خواستار مشاهده پیشرفت در روابط دوجانبه ترکیه و سوریه است. شاید برهمین اساس است که دولت ترکیه اشتیاق بیشتری برای تعامل با دولت بشار اسد، رئیسجمهور سوریه نشان میدهد و این ابراز تمایل احتمالا به دستاوردهای کردهای سوریه آسیب میرساند.
رجبطیباردوغان، رئیسجمهور ترکیه پس از اینکه در حاشیه جامجهانی ۲۰۲۲ قطر با عبدالفتاح السیسی، دست داد، به منتقدان ناامید درونحزبی خود در مورد سوریه پاسخ داد و گفت: «همانطور که این تجارت اکنون با مصر در مسیر درستی قرار دارد، ممکن است اوضاع با سوریه نیز تغییر کند و در سیاست هیچ جایی برای احساسات وجود ندارد.»
تلاشهای آنکارا برای آشتی با دمشق آغازگر مرحله جدیدی در سیاست ۱۰ سال اخیر ترکیه در قبال سوریه است. اگرچه دولت ترکیه مدتهاست که درخواستهای خود برای تغییر رژیم در سوریه را بهحالت تعلیق درآورده است، اما روابط آنکارا و دمشق همچنان تحت تاثیر جنگ نیابتی و بیاعتمادی عمیق است. بنابراین، انتظار اینکه دو طرف به اینزودیها بر این بیاعتمادی غلبه کنند، واقعبینانه نیست.
با این وجود، درخواستهای مکرر رئیسجمهور ترکیه برای باز کردن کانالهای دوجانبه با سوریه نشان از تغییر سیاست در محاسبات آنکارا دارد. اردوغان، استاد چرخشهای سیاست خارجی ترکیه است و روی گفتمان عادیسازی با بازیگران منطقهای و سایر بازیگران قمار میکند و ممکن است این تغییر رویه در انتخابات ریاستجمهوری ترکیه که در ژوئن ۲۰۲۳ برگزار میشود، دستاوردهایی برای او به همراه داشته باشد. ادعای اردوغان در خصوص عادیسازی روابط با سوریه با هدف ارضای امید پوپولیستی مطرح شده که میگوید، ترکیه قادر است میلیونها پناهجوی سوری ساکن در این کشور را به سوریه بازگرداند و اگر اردوغان بتواند این کار را انجام دهد بهعنوان رهبری که توانسته یک تغییر واقعی ایجاد کند، مطرح میشود.
این مرحله جدید از سیاست ترکیه نتیجه طبیعی تغییرات استراتژیک است که از قبل صورت گرفته است. از زمان آغاز دخالت روسیه در جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۵، ترکیه جداییطلبی کردها را بهعنوان تهدید اصلی علیه امنیت ملی خود مطرح کرده است و بنابراین گروههای نیابتی خود را به جنگ با کردهای سوریه فرستاده است. پس از بازپسگیری شهر حلب توسط سوریه، گروههای شورشی چارهای جز اتکا به دولت ترکیه نداشتند
. برخی از گروهها بهعنوان نمایندگان مستقیم دریافتکننده کمکهای مالی از ترکیه عمل کردهاند، درحالیکه برخی دیگر در استان ادلب در شمال غربی سوریه، یعنی جایی که آنکارا حمایت غیرمستقیم بیشتری ارائه کرده است، فعالیت کردهاند. ترکیه انتظار دارد که برای تسریع خروج نیروهای آمریکایی از شمال شرق سوریه و محدود کردن خودمختاری کردها از همکاریهای دمشق برخوردار شود. با این حال، دولت اسد همچنان نسبت به اهداف دولت ترکیه مشکوک است. سوریه میداند که بدون ارائه هیچ پیشنهاد مشخص از سوی آنکارا، دیدار اردوغان و اسد تنها موضع ترکیه را در اشغال نظامی پایدار ترکیه در شمال سوریه مشروعیت میبخشد. به همین دلیل است که دمشق عقبنشینی نظامی ترکیه را پیششرط احیای روابط دیپلماتیک قرار داده است. اما بعید است آنکارا این شرط را بپذیرد.
دولت اسد همچنین میداند که کمپین روابط عمومی اردوغان که منجر به انتخابات حساس ترکیه میشود، نقش مهمی در تصمیمهای اخیر سیاست خارجی او داشته است. برایناساس، دمشق قصد دارد در ازای درخواستهای ترکیه، امتیاز قابلتوجهی از دولت اردوغان دریافت کند. اگر ترکیه اکنون هیچ امتیازی ارائه نکند، ممکن است اینطور برداشت شود که اردوغان در مذاکره با سوریه جدی نیست و این میتواند دلیلی برای دمشق باشد که برای کمک به پیروزی اردوغان در انتخابات عجله نکند.
بدبینی رژیم اسد به ترکیه و بیمیلی دولت ترکیه به دادن امتیاز به اسد، موجب میشود که پای روسیه به میان بیاید و مسکو بهعنوان کلید حلوفصل اختلافات و رفع بنبست وارد نقشآفرینی شود. چنین نقشی به خوبی با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه سازگار است، زیرا او میخواهد موقعیت خود را بهعنوان داور اصلی در صحنه سوریه حفظ کند. اخیرا اردوغان اعلام کرده است، آنکارا در حال هماهنگی با مسکو برای مهیا کردن مقدمات یک نشست سهجانبه با دمشق است. براساس این برنامه، وزرای خارجه و دفاع سه کشور گردهم میآیند تا درباره موضوعات مورد بحث گفتگو کنند و پس از آن، روسایجمهور سه کشور با هم دیدار خواهند کرد.
از نظر دمشق، موقعیت قدرتمند ترکیه در برابر روسیه پس از جنگ اوکراین یک مشکل بزرگ است. آنکارا اکنون انگیزهای برای خروج نیروهایش از مناطق تحت کنترل خود در سوریه ندارد. در سال ۲۰۲۰، زمانی که ترکیه پیشروی ارتش سوریه را بهسمت مناطق تحت کنترل شورشیان در ادلب متوقف کرد، روسیه در کشتن سربازان ترکیه با یک بمباران سریع تردیدی بهخود راه نداد. با این حال، امروز مسکو تحت فشار تحریمهای بینالمللی و با فشار اقتصادی شدید مواجه است و آنکارا را شریکی کلیدی برای غلبه بر این محاصره میداند. بنابراین، از نظر دولت ترکیه، آنکارا در مذاکره با رژیم اسد که خودش بهشدت به روسیه وابسته است، دست بالا را دارد. فشار فعلی مسکو برای انجام مذاکرات آنکارا و دمشق بهجای تشدید پیشروی نظامی ترکیه نشان میدهد که روسیه خواهان رویارویی با ترکیه بر سر سوریه نیست.
دمشق شاهد استفاده پوتین از ادلب برای تحت فشار قرار دادن ترکیه برای گرفتن امتیاز خواهد بود. مسکو از رای شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد کریدور کمکهای بشردوستانه به ادلب استفاده کرده است. گذرگاه مرزی بابالحوا بین ترکیه و سوریه راه نجاتی برای میلیونها پناهنده در ادلب است و در صورت تمدید نشدن مأموریت سازمان ملل قبل از پایان آن در اواسط ژانویه، یک فاجعه انسانی قریبالوقوع در این منطقه رخ خواهد داد. مسلما آنکارا نمیخواهد شاهد یک بحران دیگر در قالب پناهجویان دیگر باشد.
روسیه با اشاره به شبهنظامیان سوری حیات تحریرالشام که کنترل ادلب را در دست دارند، مدعی شده که «تروریستها» از این کریدور کمکرسانی سود میبرند و در عوض پیشنهاد میکند که تمام کمکهای بشردوستانه از طریق دمشق ارسال شود، که اگر اینطور شود، دمشق به دستاوردهای عظیمی دست خواهد یافت. این دستاورد به دمشق اجازه میدهد که بر جمعیت ادلب فشار بیاورد و در ازای کمکها به دنبال وفاداری آنها باشد.
اگر این اتفاق رخ ندهد، دولت بشار اسد که در موقعیتی نامطلوب قرار دارد، در مورد ارزش توسعه روابط دوجانبه با آنکارا دچار تردید خواهد شد و اگر این تردید جدی شود، ترکیه انگیزههای بیشتری برای کسب دستاوردهای سرزمینی بیشتر در خاک سوریه خواهد داشت.
روند رویدادها در سال ۲۰۱۹ کاملا گویا است: حمله ترکیه، با نام رمز عملیات چشمه صلح، مدیریت شهری کوبانی و منبج را - که هر دو توسط نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) اداره میشوند - در معرض تهدیدی قرار داد. دمشق، ترکیه و نیروهای دموکراتیک سوریه را به اشغال غیرقانونی و جداییطلبی متهم کرد. از آنجایی که کردها هیچ کمک فوری از دولت ترامپ دریافت نکردند، چارهای جز دستیابی به توافق با دمشق نداشتند. در نتیجه ارتش سوریه وارد کوبانی و منبج شد و نیروهای سوریه و روسیه، گشتزنی نظامی خود را در مناطق مرزی آغاز کردند.
ترکیه در چند هفته گذشته بار دیگر تهدید کرده که به کوبانی و منبج حمله میکند. بمبگذاری نوامبر ۲۰۲۲ در استانبول که شش کشته و دهها زخمی برجای گذاشت، بهبهانهای در دست دولت ترکیه برای حملات هوایی اخیر و یک عملیات زمینی احتمالی تبدیل شده است. با این حال، این تحولات جدیدی نیست، زیرا مقامات ترکیه در چند سال گذشته بهطور مداوم تهدید به حمله را مطرح کردهاند. پوتین اکنون از اردوغان و اسد میخواهد که یک نقشه راه تهیه کنند. اگر عادیسازی روابط دیپلماتیک در شرایط فعلی اتفاق بیفتد، ترکیه ممکن است اقدامات نظامی خود را متوقف کند.
اردوغان حمله را متوقف خواهد کرد، چراکه تا حد زیادی میتواند بهراحتی ادعای پیروزی در یک موضوع مهم را داشته باشد؛ ممکن است اردوغان بتواند با دست دادن با اسد، اینطور در اذهان تداعی کند که ترکیه کنترل بخشی از خاک سوریه را در آیندهای قابل پیشبینی در اختیار خواهد داشت. سپس ترکیه ممکن است با قرار دادن آوارگان سوری در مناطقی که امنیتشان توسط ترکیه و روسیه تضمین شده و توسط شهرداریهای مخالف دولت سوریه اداره میشوند، اقدام به بازگرداندن آوارگان سوری به کشورشان کند و در نتیجه منطقهای خودگردان را در جمهوری عربی سوریه ایجاد کند.
آنکارا قبلاً با ساخت دهها هزار خانه در شمال غرب سوریه و برنامهریزی برای رسیدن به هدف خود برای تأمین سرپناه برای یک میلیون پناهنده، اقداماتی را برای تحقق این بازگشت بهاصطلاح «داوطلبانه» انجام داده است. به گفته دولت ترکیه، جوامع مسکونی که در سوریه میسازد، دارای مدارس، بیمارستان و مراکز خرید خواهند بود. همین حالا هم اخراج عمدتا بیسروصدای پناهجویان سوری توسط مقامات ترکیه در جریان است. دیدهبان حقوق بشر اخراج دستهجمعی پناهجویان سوری را که مجبور به امضای فرمهایی برای موافقت با بازگرداندن ظاهراً «داوطلبانه» خود شدهاند، تائید کرده است. چنین اخراجهایی بودجه اتحادیه اروپا برای ترکیه را در معرض خطر قرار میدهد، زیرا آنکارا طبق قوانین بینالمللی موظف است از بازگشت هر فرد بهجایی که ممکن است با خطر آزار و اذیت یا بدرفتاری مواجه شود، جلوگیری کند.
با این حال، اگر برنامه اردوغان برای اعلام مناطق تحت کنترل ترکیه بهعنوان مناطق امن از طریق مذاکره با اسد موفق باشد، اینگونه اخراجها بهعنوان بازگشتهای «داوطلبانه»ای که به سمت مناطق امن صورت میگیرد، به شکلی قانونی ثبت خواهند شد. فقط در این صورت است که دولت ترکیه میتواند به هدف خود برای اخراج یک میلیون پناهجو به سوریه دست یابد. علاوه بر این، مناطق امن پیشنهادی ترکیه در داخل سوریه نیز بهعنوان مناطق حائل برای ترکیه در برابر جنبشهای کرد عمل خواهد کرد. اگر اسد بخواهد در آینده از کردهای سوریه علیه آنکارا استفاده کند، ترکیه احتمالا در پاسخ از دوستی خود با مخالفان سوری استفاده خواهد کرد.
خروج احتمالی نیروهای آمریکایی از سوریه هدف مشترکی است که ممکن است آنکارا و دمشق را در درازمدت به یکدیگر پیوند دهد. عقبنشینی آمریکا احتمالاً باعث شکست تلاشهای کردهای سوریه برای دستیابی به یک خودمختاری میشود. از بین بردن خودمختاری کردها یک اولویت استراتژیک برای ترکیه است و همچنین یک نتیجه مطلوب برای دمشق. ترکیه در حال حاضر تلاشهای شدیدی را برای غیرقابل تحمل کردن زندگی در مناطق تحت کنترل نیروهای کرد انجام میدهد و در عین حال برای روز پس از خروج نیروهای آمریکایی بهعنوان بخشی از چیزی که اساسا یک بازی طولانیمدت شطرنج است، برنامهریزی میکند. برای مثال، آخرین حملات هوایی ترکیه، خسارات شدیدی را به مناطق پرجمعیت وارد کرد و موجب مرگ غیرنظامیان و تخریب زیرساختهای حیاتی و چاههای نفت شد. استفاده ترکیه از سلاح آب رودخانه فرات موجب بروز فاجعه انسانی شده و به افزایش بیماریهای مسری از طریق آب از جمله وبا دامن زده است.
سکوت دمشق در قبال حملات هوایی ترکیه گویای نزدیکی دیدگاه سوریه به ترکیه در خصوص کردها است. پیر مرجان، رئیس کمیسیون امور خارجی پارلمان سوریه، بهرغم اذعان به اینکه غیرنظامیان و سربازان سوری نیز در میان قربانیان هستند، حملات ترکیه را «پیامی برای شبهنظامیان کرد جداییطلب» توصیف کرد.
مرجان افزود که همه کردهای سوریه را نمیتوان به خیانت متهم کرد، اما گروه جداییطلب که توسط ایالاتمتحده مسلح شدهاند، موضوعشان متفاوت است. منظور او یگانهای کرد مدافع خلق بود. حملات ترکیه در واقع به دمشق خدمت میکند، زیرا کردها را به تسلیم در برابر اسد سوق میدهد. اگر ایالاتمتحده واقعاً در مقطعی از سوریه عقبنشینی کند، تنها موضوع حیاتی است که ممکن است باعث جدایی آنکارا و دمشق شود و آن این است که چه اتفاقی برای اعضای داعش و خانوادههای آنها که در اردوگاه الهلول در بازداشت هستند، میافتد. تعداد این افراد ۵۳ هزار نفر است.
مشخص نیست که آیا دولت اسد یا روسیه میتوانند با موفقیت مدیریت اردوگاه را بهدست بگیرند یا نه و با توجه به اینکه بسیاری از جنگجویان داعش در این اردوگاهها ممکن است تمایل به انتقام گرفتن از کردهای سوریه داشته باشند، ترکیه و نیروهای نیابتیاش ممکن است آنها را متحد بالقوهای در منطقه قلمداد کنند. بنابراین، حتی اگر دمشق با آنکارا علیه کردها همکاری کند تا زمانی که آمریکا از سوریه عقبنشینی نکرده، حفظ چنین همکاری تحت نظم پس از آمریکا در سوریه بسیار دشوار خواهد بود.
پاسخ ایالاتمتحده به حملات هوایی ترکیه در شمال سوریه نسبتاً نرم بود و باعث ایجاد تردیدهای جدی در میان کردهای سوریه در مورد آینده مشارکت آنها با واشنگتن شد. اگرچه مقامات آمریکایی «مخالفت شدید» خود را با عملیات نظامی ترکیه در سوریه تکرار کردهاند، اما واکنش کلی دولت بایدن تا حد زیادی منعطف بود. در ماه نوامبر، در اقدامی که یادآور عملیات سال ۲۰۱۹ ترکیه در شمال سوریه بود، ترکیه بار دیگر حمله هوایی نزدیک به نیروهای آمریکایی انجام داد و جان سربازان آمریکایی را بهخطر انداخت. اما برخلاف دولت ترامپ که تحریمهایی را علیه مقامات ترکیه وضع کرد، کاخ سفید بایدن راه دیگری را انتخاب کرده است. چنین سکوتی ممکن است به ریشه در این تحلیل داشته باشد که اهمیت ترکیه برای دولت آمریکا در خصوص جنگ اوکراین افزایش یافته است.
واشنگتن همچنین ممکن است محاسبه کرده باشد که مقامات ترکیه بهدنبال فرصتی برای درگیر شدن در یک جنگ لفظی با مقامات آمریکایی هستند و بنابراین ترجیح دادهاند از لحاظ استراتژیک بهانهای به دست اردوغان ندهند تا بتواند با استفاده از آن لفاظیهای پوپولیستی علیه آمریکا درست قبل از انتخابات ریاستجمهوری ترکیه به نفع خود بهرهبرداری کند.
اقدامات تحریکآمیز ترکیه کاملاً قابل پیشبینی بود: مقامات ترکیه ایالاتمتحده را مسئول بمبگذاری استانبول معرفی کردند و تسلیت کاخ سفید را رد کردند. سلیمان سویلو، وزیر کشور ترکیه اعلام کرد که ابراز همدردی ایالاتمتحده شبیه به ابزار همدردی قاتلی است که برای اولین بار در صحنه جنایت حاضر میشود. او همچنین مدعی شد که حزب کارگران کردستان (پکک) تابع سازمانهای اطلاعاتی آمریکا است. گشایش در روابط آنکارا و دمشق در آینده به یک روند سریع همکاریها تبدیل نخواهد شد و حضور ایالاتمتحده در سوریه را تهدید نخواهد کرد. اما نزدیکی اردوغان و اسد این پتانسیل را دارد که نقش پوتین را در شکل دادن صحنه سوریه تقویت کند. افزایش تنش بین ایالاتمتحده و روسیه، تلاشها برای ارزیابی اهداف بلندمدت آمریکا از جمله مقابله با داعش و تضعیف محور تهران-دمشق را پیچیدهتر خواهد کرد. این موارد همچنان از عوامل مؤثر بر نزدیکتر شدن احتمالی ترکیه و سوریه محسوب میشوند.