سابقه تاریخیمسافرتهای اتوبوسی در تهران خودمان به بیش از ۸۰ سال پیش بر میگردد. وقتی خودروهای جمعی با آن شکل و شمایل عجیب برای اولین بار در خیابان چراغ برق(امیر کبیر) به راه افتادند مردم هاج و واج میماندند که این غول آهنی چیست؟!
سابقه تاریخیمسافرتهای اتوبوسی در تهران خودمان به بیش از ۸۰ سال پیش بر میگردد. وقتی خودروهای جمعی با آن شکل و شمایل عجیب برای اولین بار در خیابان چراغ برق(امیر کبیر) به راه افتادند مردم هاج و واج میماندند که این غول آهنی چیست؟!
به گزارش همشهری آنلاین، وضعیت حمل و نقل عمومی در تهران کنونی خیلی فرق کرده و با توسعه و تنوع آن در محلهها، شهروندان میتوانند با یک پیادهروی کوتاه خودشان را به یکی از ایستگاههای اتوبوس عادی، تندرو (بی_آر_تی) و یا مترو برسانند و به محل مورد نظرشان بروند، اما نباید فراموش کنیم که چه دورهای طی شده تا ما به این وضعیت برسیم. در ادامه گزارش نگاهی به تاریخچه ورود و راه اندازی اولین ناوگان حمل و نقل عمومی به تهران و ساخت ترمینال مسافربری جنوب انداختهایم که خواندنش خالی از لطف نیست.
ورود اولین اتومبیل به ایران توسط مظفرالدینشاه
روزگاری مردم تهران، سوار بر گاری و درشکه، راهی باغهای بیرون دروازه حضرت عبدالعظیم (ع) (حوالی میدان شوش) میشدند و به زیارت میرفتند. در اسناد تاریخی آمده که نخستین اتومبیل توسط مظفرالدینشاه وارد ایران شد. مردم از آن پس متوجه شدند به غیر از دواب و چهارپا میشود سوار وسیلهای شد که علوفه نمیخواهد و سرعتش بیشتر است. بعد از ماشین جناب شاه قاجار، درباریان به فکر تهیه این وسیله افتادند و انواع و اقسام مدلهای مختلف به نامهای رعو، ناش، لافایت، فورد، پابهدا، اسکن سدان، رولزرویس و... پا به ایران گذاشتند. اولین گاراژهای حمل مسافر، همان گاریخانههایی بودند که با گاری و چهارپا مسافران را جابهجا میکردند و با ورود پدیدهای به نام اتوبوس، گاریها تعطیل شدند، اما نبود راههای شوسه و ماشینرو، باعث شده بود که همچنان بین شهرهای دوردستتر، این گاری باشد که مورد اقبال قرار گیرد و با ساخت جادههای بین شهریـ در اوایل قرن حاضرـ اتوبوس کمکم جایگزین گاری شد.
ماجرای «ترن روناز» و «قطار روباه» چه بود؟
در دوران احمدشاه، نوعی خودرو جمعی میان تهران و بعضی از شهرستانها طی طریق میکرد که به آن «ترن رونار» یا «قطار روباه» میگفتند. در کتاب «تهران به روایت تاریخ» در این باره نوشته شده است: «... این وسیله عجیب و کمنظیر، چیزی بین قطار و اتوبوس بود و مانند قطار از ۲ قسمت تشکیل شده بود. قسمت موتوری آنکه اختصاص به راننده و احیاناً کمک راننده داشت، بهطور مستقل با چهارچرخ در قسمت جلو قرار داشت و به دنبال آن واگن مخصوص مسافران بسته میشد که بر روی ۶ چرخ حرکت میکرد. این وسیله بیشتر مورد استفاده خارجیان مقیم ایران قرار میگرفت.»
تولد تدریجی گاراژهای مسافربری در تهران
برای آنکه بتوانیم بهتر اوضاع تهران در زمان ورود اتوبوس را بررسی کنیم، باید نگاهی بیندازیم به کتاب «جغرافیای تاریخی تهران» اثر محسن معتمدی. او در این کتاب، داستان راهاندازی اولین گاراژهای تهران را به خوبی شرح داده است: «بدیهی است که هر پدیده تازه، هم لوازم و ملزومات خود را به همراه دارد و هم موجب الزامات و مقتضیاتی میشود. پس از آنکه اتوبوس و کامیون در تهران راه افتاد، لزوم ایجاد تعمیرگاه و توقفگاه یا به اصطلاح گاراژ در تهران احساس شد، برای ایجاد آنها هیچ جا مناسبتر از خیابان چراغگاز یا چراغ برق نیافتند و این اولین خیابان در تهران بود که در آن گاریخانهها تبدیل به گاراژ شدند و اتومبیلها جای گاری را گرفتند و آهنگریها و گاری و کالسکهسازیهای آن، تبدیل به تعمیرگاه اتومبیل شدند.»
همراهی دو ژاندارم برای حمل بارهای تجاری و پستی
گاریخانههای این خیابان یکی پس از دیگری تبدیل به گاراژ و به نامهایی مانند گاراژ حسینی، گاراژ فردشیشه و گاراژ فولادی نامگذاری شدند. از گاراژ حسینی اتومبیلهای سواری و از گاراژ فرد، کامیونهای باری حرکت میکردند. از گاراژ فولادی هم بارهای تجاری و محمولههای پستی خارج میشدند و برای حفاظت، با هر کدام از آنها دو ژاندارم حرکت میکردند.» پس از ایجاد این پایانهها در خیابان شوش فعلی، از اوایل دهه ۱۳۲۰ به بعد گاراژهای مسافربری در خیابانهای امیرکبیر، ناصرخسرو، صوراسرافیل و بوذرجمهری (۱۵ خرداد) شکل گرفت و تعدادی نیز در خیابان امام خمینی(ره) به حملونقل مسافر مشغول بودند و ۳ دهنه گاریخانه در خیابان قزوین، تبدیل به گاراژ مسافربری شدند.
مرور یک گزارش قدیمی از ۸۷ سال قبل تهران
خبرنگار روزنامه اطلاعات در هفدهمین روز تیرماه سال ۱۳۱۴ این گزارش را برای قدیمیترین روزنامه کشورمان در آن زمان تهیه کرده است: «چهار دستگاه اتوبوس منظم در تهران هستند که سر ساعت و دقایق معین حرکت میکنند. سوار این اتوبوسها شدم برای تهیه گزاش. این ماشینها شبیه قطارهای کوچک هستند، انگار یک واگن قطار را از ریل جدا کردهاند!»
خبرنگار سوار بر اتوبوس به خیابان چراغبرق (امیرکبیر) میرسد و وارد دفتر شرکت اتوبوسرانی بین شهری میشود. یادتان باشد، آن وقتها مثل روزگار ما نبود که بلیت رزرو شود و وسیله نقلیه سرساعت حرکت کند. مسافرت کردن امری بعید بود و چه بسا مسافر چند روز برای عزیمت به گاراژ مورد نظر مراجعه میکرد و به علت نبود مسافر، اتوبوس راهی نمیشد. تلفن و وسیله ارتباطی دیگری هم نبود که مسافر را از لغو سفر مطلع کنند. حالا بخوانید بقیه گزارش را: «... شرکت برادران رمضانی، دوازده دستگاه اتوبوس از اتوبوسهای ممتاز و بسیار زیبا و راحتوارد کرده است و اینها را تقسیم کرده است بین شهرهای طهران، قزوین، رشت، پهلوی [انزلی]، چهار دستگاه در خط طهران و شمیران.»